خَاوِيَة: تفاوت میان نسخهها
(افزودن نمودار دفعات) |
(Added word proximity by QBot) |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
__TOC__ | |||
''' [[ویژه:پیوند_به_این_صفحه/خَاوِيَة | آیات شامل این کلمه ]]''' | ''' [[ویژه:پیوند_به_این_صفحه/خَاوِيَة | آیات شامل این کلمه ]]''' | ||
خط ۱۱: | خط ۱۲: | ||
===کلمات [[راهنما:نزدیک مکانی|نزدیک مکانی]]=== | |||
<qcloud> | |||
وَ:100, عَلَى:74, هِي:52, عُرُوشِهَا:51, فِيهَا:29, قَرْيَة:28, مِن:26, فَهَل:26, تَرَى:24, بِمَا:24, فَهِي:24, نَخْل:24, بُيُوتُهُم:24, فَتِلْک:22, أَجْمَعِين:22, ظَالِمَة:22, ظَلَمُوا:22, لَهُم:22, أَعْجَاز:22, کَأَنّهُم:21, قَال:21, إِن:21, قَوْمَهُم:21, أَنّى:19, صَرْعَى:19, فِي:19, بَاقِيَة:19, بِئْر:19, أَنْفَق:19, يَقُول:19, مُعَطّلَة:17, دَمّرْنَاهُم:17, ذٰلِک:17, أَهْلَکْنَاهَا:17, مَرّ:17, يَا:17, مَا:17, يُحْيِي:17, جَاء:17, لَآيَة:15, أَنّا:15, لَيْتَنِي:15, هٰذِه:15, کَالّذِي:15, الْقَوْم:15, اللّه:14, لِقَوْم:14, مَکْرِهِم:14, فَتَرَى:14, قَصْر:14, الظّالِمِين:14, لَم:14, کَفّيْه:14, أَو:14, حُسُوما:12, فَکَأَيّن:12, يُقَلّب:12, بَعْد:12, يَعْلَمُون:12, أُشْرِک:12, مَشِيد:12, مَوْتِهَا:10, بِرَبّي:10, فَأَصْبَح:10, أَيّام:10 | |||
</qcloud> | |||
===تکرار در هر سال نزول=== | |||
{{#ask:[[رده:آیات قرآن]] [[نازل شده در سال::+]] [[کلمه غیر ربط::خَاوِيَة]] | {{#ask:[[رده:آیات قرآن]] [[نازل شده در سال::+]] [[کلمه غیر ربط::خَاوِيَة]] | ||
|?نازل شده در سال | |?نازل شده در سال |
نسخهٔ کنونی تا ۱۱ دی ۱۳۹۵، ساعت ۱۳:۳۴
«خاویه» از مادّه «خواء» (بر وزن هواء) گاه، به معناى ساقط گشتن و ویران شدن است، و گاه به معناى خالى شدن; این تعبیر در مورد ستارگان (شهب) که سقوط مى کند نیز آمده، مى گویند: «خوى النجم» یعنى ستاره سقوط کرد. «راغب» در «مفردات» مى گوید: معناى اصلى «خوى» خالى شدن است، این تعبیر در مورد شکم هاى گرسنه، گردوى پوک و ستارگان خالى از باران گفته شده است (عرب جاهلى معتقد بود که هر ستاره اى در افق ظاهر مى شود بارانى همراه دارد).
ریشه کلمه
- خوى (۵ بار)
قاموس قرآن
سقوط. خالى شدن در مجمع و مفردات مىگويد: اصل خواء خالى شدن است گويند «خوى بطنه من الطعام» شكمش از طعام خالى شد. ولى ديگران سقوط و انهدام نيز گفتهاند در قاموس گفته «خوت الدار: تهدّمت و خوت و خويت: خلت من اهلها و ارض خاوية اى خالية» همچنين است قول صحاح و اقرب. [بقره:259] فكر مىكنم كه خاويه در آيه به معنى ساقط باشد گر چه در مجمع خاليه گفته است يعنى: يا مانند آن كه بر دهكدهاى گذر كرد و آن بر سقفها افتاده و بعد ديوارها بر روى سقفها افتاده بود. در نهج البلاغه خطبه 98 هست: [نمل:52] خاويه به معنى خاليه و يا ساقط است ولى خالى بودن بهتر به نظر مىرسد زيرا ستم خانه را خالى و بىصاحب مىگذارد. [حاقة:7] قوم را در آن محل مىبينى كه افتادهاند گوئى تنههاى نخل سقوط كردهاند. ناگفته نماند خاويه در قرآن مجيد پنج بار آمده است و مادّه آن واوى و يائى هر دو بكار رفته و مصدر واوى آن خوّ مصدريائىاش خوى و خواه است (اقرب).