النحل ١١٠: تفاوت میان نسخهها
(Edited by QRobot) |
(افزودن سال نزول) |
||
خط ۱۶: | خط ۱۶: | ||
|-|معزی=همانا پروردگار تو برای آنان که هجرت کردند (آواره شدند) پس از آنکه آزرده شدند سپس جهاد کردند و شکیبا شدند همانا پروردگار تو است پس از آن آمرزنده مهربان | |-|معزی=همانا پروردگار تو برای آنان که هجرت کردند (آواره شدند) پس از آنکه آزرده شدند سپس جهاد کردند و شکیبا شدند همانا پروردگار تو است پس از آن آمرزنده مهربان | ||
|-|</tabber><br /> | |-|</tabber><br /> | ||
{{آيه | سوره = سوره النحل | نزول = | {{آيه | سوره = سوره النحل | نزول = [[نازل شده در سال::14|٢ هجرت]] | نام = [[شماره آیه در سوره::110|١١٠]] | قبلی = النحل ١٠٩ | بعدی = النحل ١١١ | کلمه = [[تعداد کلمات::19|١٩]] | حرف = }} | ||
===معنی کلمات و عبارات=== | ===معنی کلمات و عبارات=== | ||
«فُتِنُوا»: سخت شکنجه و عذاب داده شدند (نگا: بروج / ). با اذیّت و آزار از دین برگردانده شدند. «مِن بَعْدِها»: ضمیر (ها) به مذکورات قبلی، یعنی هجرت و جهاد و صبر، و یا این که فتنه مفهوم برمیگردد. | «فُتِنُوا»: سخت شکنجه و عذاب داده شدند (نگا: بروج / ). با اذیّت و آزار از دین برگردانده شدند. «مِن بَعْدِها»: ضمیر (ها) به مذکورات قبلی، یعنی هجرت و جهاد و صبر، و یا این که فتنه مفهوم برمیگردد. |
نسخهٔ ۳۱ خرداد ۱۳۹۴، ساعت ۰۳:۵۸
ترجمه
النحل ١٠٩ | آیه ١١٠ | النحل ١١١ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«فُتِنُوا»: سخت شکنجه و عذاب داده شدند (نگا: بروج / ). با اذیّت و آزار از دین برگردانده شدند. «مِن بَعْدِها»: ضمیر (ها) به مذکورات قبلی، یعنی هجرت و جهاد و صبر، و یا این که فتنه مفهوم برمیگردد.
تفسیر
- آيات ۱۰۶ - ۱۱۱،سوره نحل
- تهديد شديد عليه كفارى كه بعد از ايمان آوردن كافر و مرتد شدند
- معناى مهر زدن خدا بر دل ها و گوشها و ديدگان كفار
- وعده جميل به مهاجرانى كه جهاد نموده صبورى كردند
- در قيامت هركسى به فكر خود بوده و از خود دفاع مى كند
- بحث روايتى (رواياتى درباره تقيه در ذيل آيه : ((الا من اكره ...)) ونزول آن درباره عمار ياسر و...)
نکات آیه
۱- تمجید خداوند از مؤمنانى که در کوران مشکلات، از ایمان نبریدند و با هجرت و جهاد، صبر پیشه کردند. (ثمّ إن ربّک للذین هاجروا من بعد ما فتنوا)
۲- خداوند، نسبت به مهاجرانى که با هجرت، جهاد و صبر، دین خود را حفظ کردند، بسیار بخشنده و مهربان است. (ثمّ إن ربّک للذین هاجروا من بعد ما فتنوا ثمّ جهدوا و صبروا) خبر «إن ربّک للذین ...» محذوف است که «لغفور رحیم» بر آن دلالت دارد.
۳- آزار و شکنجه دشمنان اسلام نسبت به مؤمنان، زمینه آزمایش ایمان آنان (إلاّ من أُکره و قلبه مطمئنّ بالإیمن ... ثمّ إن ربّک للذین هاجروا من بعد ما فتنوا) در واژه «فتنوا» - که در این آیه در معناى امتحان و آزمایش به کار رفته است - معناى رنج و عذاب نهفته است; چه اینکه ریشه این فعل به معناى گداختن طلا براى خالص ساختن آن است (مفردات راغب). گفتنى است آیه ۱۰۶ - که درباره شکنجه و آزار شدن مسلمانان و حکم تقیه است - تأیید کننده همین برداشت است.
۴- هجرت برخى از مسلمانان صدراسلام (به حبشه)، پس از تحمل رنج و شکنجه دشمنان (للذین هاجروا من بعد ما فتنوا) یکى از معانى «فتنة» آزار و شکنجه مى باشد (مفردات راغب) و برداشت فوق مبتنى بر این معناست.
۵- هجرت، حرکتى است در جهت حفظ ایمان و رهایى از محیط جبر و حاکمیت کفر. (هاجروا من بعد ما فتنوا) با توجه به ارتباطى که میان این آیه و آیه «من کفر بالله من بعد إیمانه إلاّ من أُکره ...» وجود دارد که مى نمایاند در شرایط دشوار تقیه امرى جایز است، اما انسان نباید براى همیشه به اظهار ظاهرى کفر تن در دهد; بلکه در صورت امکان باید محیط کفر را ترک نماید، برداشت فوق به دست مى آید.
۶- توصیه خداوند به هجرت از سرزمین کفر، در صورت ناگزیر بودن انسان از تظاهر مداوم به کفر (إلاّ من أُکره ... ثمّ إن ربّک للذین هاجروا من بعد ما فتنوا) این آیه به کسانى نظر دارد که از روى اجبار سخن کفر بر زبان رانده اند و خداوند مى فرماید: آنان پس از این کار در صورتى که هجرت کنند و... [و بى تفاوت باقى نمانند] مورد بخشش خواهند بود. این بیان مى رساند که هجرت چنین افرادى امرى لازم است.
۷- هجرت، از راههاى مصون داشتن ایمان و جهاد، مایه از بین رفتن موانع تفکر دینى در جامعه * (هاجروا من بعد ما فتنوا ثمّ جهدوا و صبروا) قرار گرفتن جهاد در کنار هجرت و مکمل شمرده شدن آن، مى تواند اشاره به مطلب فوق داشته باشد.
۸- صبر و مقاومت، عنصرى مهم و ضرورى در مسیر هجرت و جهاد (للذین هاجروا ... ثمّ جهدوا و صبروا) از آن جایى که هجرت و جهاد همواره همراه با مشکلات است و صبر و مقاومت بسیارى را مى طلبد، در عین حال خداوند به صبر و مقاومت توصیه فرموده است; مى توان گفت: این توصیه گویاى نقش ویژه صبر در میدان هجرت و جهاد است.
۹- هجرت کنندگان رنج دیده، جهادگر و مقاوم، مورد عنایت خاص خداوند و برخوردار از نصرت او * (ثمّ إن ربّک للذین هاجروا من بعد ما فتنوا ثمّ جهدوا و صبروا) برداشت فوق، مبتنى بر این نکته است که «ربّک» اسم «إن» بوده و لام حرف جر و «الذین» متعلق به خبر محذوفى مانند «هو ناصر لهم» باشد.
۱۰- هجرت کنندگان مجاهد و صابر، بشارت داده شده به مغفرت و رحمت گسترده الهى (ثمّ إن ربّک للذین هاجروا ... إن ربّک من بعدها لغفور رحیم)
۱۱- هجرت، جهاد و صبر، موجب جلب بخشش و رحمت گسترده الهى (ثمّ إن ربّک للذین هاجروا ... إن ربّک من بعدها لغفور رحیم)
۱۲- بر زبان راندن کلمات کفرآمیز، حتى از روى تقیه و ناگزیرى، نیازمند مغفرت الهى است. (إلاّ من أُکره و قلبه مطمئنّ بالإیمن ... إن ربّک من بعدها لغفور رحیم) برداشت فوق، بنابراین نکته است که «إن ربّک ...» در بیان حال کسانى باشد که به اکراه، اظهار کفر کرده اند; که در این صورت وعده غفران توسط خدا، نشان دهنده نیاز آنان به مغفرت است.
۱۳- برخوردارى از مغفرت و رحمت الهى، نیازمند تلاش و مجاهدت خود انسانهاست. (للذین هاجروا ... و صبروا إن ربّک من بعدها لغفور رحیم)
۱۴- امکان پذیرش توبه مرتد، از سوى خداوند (من کفر بالله من بعد إیمنه ... ثمّ ... إن ربّک من بعدها لغفور رحیم) برداشت فوق، بنابراین احتمال است که عبارت «ثمّ إن ربّک ...» در بیان حال «من أُکره» نباشد; بلکه مربوط به کسانى باشد که بدون تقیه به کفر گرویدند و چنان چه «فتنوا» به معناى فریب خوردگى باشد، مؤید برداشت فوق خواهد بود.
۱۵- مرتدان، در صورت توبه، هجرت و جهاد در راه خدا و صبر و مقاومت در برابر کافران، مورد غفران و رحمت الهى قرار مى گیرند. (من کفر بالله من بعد إیمنه ... ثمّ ... إن ربّک من بعدها لغفور رحیم)
۱۶- پذیرش عذر بر زبان راندن کلمات کفرآمیز در شرایط سخت و ناچارى، مشروط به نشان دادن صداقت خویش با هجرت، جهاد و مقاومت در راه خداست. (من کفر بالله ... إلاّ من أُکره و قلبه مطمئنّ بالإیمن ... إن ربّک للذین هاجروا ... إن ربّک من بعدها لغفور رحیم)
۱۷- امکان تدارک لغزشها، در بینش الهى (إن ربّک من بعدها لغفور رحیم)
۱۸- برخوردارى گناهکاران از رحمت و بخشش خداوند، مشروط به توبه عملى و تدارک گذشته هاست. (ثمّ إن ربّک للذین هاجروا من بعد ما فتنوا ثمّ جهدوا و صبروا إن ربّک من بعدها لغفور رحیم)
موضوعات مرتبط
- آمرزش: زمینه آمرزش ۱۳; مشمولان آمرزش ۲، ۱۰، ۱۵; موجبات آمرزش ۱۱
- استغفار: موارد استغفار ۱۲
- اسلام: تاریخ صدر اسلام ۴; شکنجه هاى دشمنان اسلام ۳
- امتحان: ابزار امتحان ۳; امتحان با شکنجه ۳
- امدادهاى خدا: مشمولان امدادهاى خدا ۹
- ایمان: اهمیت حفظ ایمان ۵; عوامل حفظ ایمان ۷
- تفکر: زمینه تفکر دینى ۷
- توبه: آثار توبه ۱۵، ۱۸
- جهاد: آثار جهاد ۷، ۱۱، ۱۵، ۱۶; اهمیت صبر در جهاد ۸
- حبشه: هجرت به حبشه ۴
- خدا: بشارتهاى خدا ۱۰; توصیه هاى خدا ۶; مدحهاى خدا ۱
- دشمنان: صبر بر شکنجه هاى دشمنان ۴
- دیندارى: استقامت در دیندارى ۲
- رحمت: زمینه رحمت ۱۳; شرایط رحمت ۱۸; مشمولان رحمت ۲، ۱۰، ۱۵; موجبات رحمت ۱۱
- صابران: امداد به صابران ۹; بشارت به صابران ۱۰; فضایل صابران ۹; مدح صابران ۱
- صبر: آثار صبر ۱۱، ۱۵، ۱۶
- عذر: شرایط قبول عذر ۱۶
- عذرخواهى: صداقت در عذرخواهى ۱۶
- عمل: آثار عمل ۱۳
- کفر: استغفار از کفر اکراهى ۱۲; اظهار لفظى کفر ۱۲، ۱۶; اهمیت نجات از کفر ۵; کفر اکراهى ۱۶
- گناه: آثار جبران گناه ۱۸; جبران گناه ۱۷
- گناهکاران: شرایط آمرزش گناهکاران ۱۸; شرایط رحمت بر گناهکاران ۱۸
- لطف خدا: مشمولان لطف خدا ۲، ۹
- مؤمنان: زمینه امتحان مؤمنان ۳; مدح مؤمنان ۱
- مجاهدان: امداد به مجاهدان ۹; بشارت به مجاهدان ۱۰; دیندارى مجاهدان ۲; فضایل مجاهدان ۲، ۹; مدح مجاهدان ۱
- مرتدان: شرایط آمرزش مرتدان ۱۵; قبول توبه مرتدان ۱۴
- مسلمانان: شکنجه مسلمانان صدراسلام ۴; هجرت مسلمانان صدراسلام ۴
- مهاجران: امداد به مهاجران ۹; بشارت به مهاجران ۱۰; دیندارى مهاجران ۲; فضایل مهاجران ۲، ۹; مدح مهاجران ۱; مهاجران صابر ۹
- هجرت: آثار هجرت ۷، ۱۱، ۱۵، ۱۶; اهمیت صبر در هجرت ۸; توصیه به هجرت ۶; فلسفه هجرت ۵; هجرت از دارالکفر ۶