۱۶٬۲۶۳
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
|||
خط ۴: | خط ۴: | ||
جملۀ | جملۀ «و عملوا الصّالحات»، بر عمل به همه اعمال صالح دلالت دارد واز آن استفاده مى شود كه: مؤمنان گنهكار نيز در خسران اند. | ||
و ظاهر جملۀ | و ظاهر جملۀ «و عملوا الصالحات» اين است كه: به همۀ اعمال صالح متصف باشد. پس اين جمله استثنائيه، شامل فاسقان - كه بعضى از صالحات را انجام مى دهند، و نسبت به بعضى ديگر، فسق مى ورزند - نمى شود، و لازمۀ اين، آن است كه: منظور از «خسران»، اعم از خسران به تمام معنا باشد. يعنى شامل خسران از بعضى جهات هم بشود. | ||
و بنابراين، دو طايفه خاسرند: يكى آن هايى كه از جميع جهات خاسرند، نظير كفار معاند حق و مخلّد در عذاب. دوم: آن هايى كه در بعضى جهات خاسرند، مانند: مؤمنانى كه مرتكب فسق مى شوند و مخلّد در آتش نيستند. چند صباحى عذاب مى بينند، بعد عذابشان پايان مى پذيرد و مشمول شفاعت و نظير آن مى شوند. | و بنابراين، دو طايفه خاسرند: يكى آن هايى كه از جميع جهات خاسرند، نظير كفار معاند حق و مخلّد در عذاب. دوم: آن هايى كه در بعضى جهات خاسرند، مانند: مؤمنانى كه مرتكب فسق مى شوند و مخلّد در آتش نيستند. چند صباحى عذاب مى بينند، بعد عذابشان پايان مى پذيرد و مشمول شفاعت و نظير آن مى شوند. | ||
خط ۱۲: | خط ۱۲: | ||
«'''وَ تَوَاصوْا بِالْحَقِّ وَ تَوَاصوْا بِالصبرِ'''»: | «'''وَ تَوَاصوْا بِالْحَقِّ وَ تَوَاصوْا بِالصبرِ'''»: | ||
كلمۀ | كلمۀ «تواصى»، به معناى سفارش كردن اين به آن و آن به اين است. و «تواصى به حق»، اين است كه: يكديگر را به حق سفارش كنند. سفارش كنند به اين كه از حق پيروى نموده و در راه حق استقامت و مداومت كنند. پس «دين حق»، چيزى به جز پيروى اعتقادى و عملى از حق، و تواصى بر حق نيست، و تواصى بر حق، عنوانى است وسيع تر از عنوان امر به معروف و نهى از منكر. | ||
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۲۰ صفحه ۶۱۲ </center> | <center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۲۰ صفحه ۶۱۲ </center> | ||
چون امر به معروف و نهى از منكر، شامل اعتقاديات و مطلق ترغيب و تشويق بر عمل صالح نمى شود، ولى تواصى بر حق، هم شامل امر به معروف مى شود و هم شامل عناوين مذكور. | چون امر به معروف و نهى از منكر، شامل اعتقاديات و مطلق ترغيب و تشويق بر عمل صالح نمى شود، ولى تواصى بر حق، هم شامل امر به معروف مى شود و هم شامل عناوين مذكور. | ||
در | در اين جا سؤالى به نظر مى رسد، و آن اين است كه: تواصى به حق، خود يكى از اعمال صالح است، و با اين كه قبلا عنوان كلّى «وَ عَمِلُوا الصَّالِحَات» را ذكر كرده بود، چه نكته اى باعث شد كه خصوص تواصى به حق را نام ببرد؟ | ||
جوابش اين است كه: اين از قبيل ذكر خاص بعد از عام است، كه در مواردى به كار مى رود كه گوينده، نسبت به خاص عنايت بيشترى داشته باشد، و شاهد بر اين كه خداى تعالى، از ميان همه اعمال صالح به «تواصى به حق» عنايت بيشتر داشته، و بدين منظور خصوص آن را بعد از عموم اعمال صالح ذكر نموده، اين است كه: همين «تواصى» را در مورد صبر تكرار كرد، و با اين كه مى توانست بفرمايد: | جوابش اين است كه: اين از قبيل ذكر خاص بعد از عام است، كه در مواردى به كار مى رود كه گوينده، نسبت به خاص عنايت بيشترى داشته باشد، و شاهد بر اين كه خداى تعالى، از ميان همه اعمال صالح به «تواصى به حق» عنايت بيشتر داشته، و بدين منظور خصوص آن را بعد از عموم اعمال صالح ذكر نموده، اين است كه: همين «تواصى» را در مورد صبر تكرار كرد، و با اين كه مى توانست بفرمايد: «وَ تَوَاصَوا بِالحَقّ وَ الصَّبر»؛ فرمود: «وَ تَوَاصَوا بِالحَقّ وَ تَوَاصَوا بِالصَّبر». | ||
و بنابر همۀ آنچه گفته شد، ذكر تواصى به «حق» و به «صبر»، بعد از ذكر اتصافشان به ايمان و عمل صالح، براى اين بوده كه اشاره كند به حيات دل هاى مؤمنان، و پذيرا گشتن سينه هاشان براى تسليم خدا شدن. پس | و بنابر همۀ آنچه گفته شد، ذكر تواصى به «حق» و به «صبر»، بعد از ذكر اتصافشان به ايمان و عمل صالح، براى اين بوده كه اشاره كند به حيات دل هاى مؤمنان، و پذيرا گشتن سينه هاشان براى تسليم خدا شدن. | ||
پس مؤمنان اهتمامى خاص و اعتنايى تامّ به ظهور سلطنت حق و گسترده شدن آن بر همه مردم دارند، و مى خواهند همه جا، حق پيروى شود، و پيروى آن دائمى گردد، و خداى تعالى در باره آنان فرموده: «أفَمَن شَرَحَ اللّهُ صَدرَهُ لِلإسلَامِ فَهُوَ عَلَى نُورٍ مِن رَبِّهِ فَوَيلٌ لِلقَاسِيَةِ قُلُوبُهُم من ذِكرِ اللّه أَولَئِكَ فِى ضَلَالٍ مُبِين». | |||
در آيه مورد بحث، صبر را مطلق آورده، و بيان نكرده كه صبر در چه مواردى محبوب است، و نتيجه اين اطلاق آن است كه: مراد از «صبر»، اعم از صبر بر اطاعت خدا و صبر از معصيت و صبر در برخورد با مصائبى است كه به قضا و قدر خدا، به آدمى مى رسد. | در آيه مورد بحث، صبر را مطلق آورده، و بيان نكرده كه صبر در چه مواردى محبوب است، و نتيجه اين اطلاق آن است كه: مراد از «صبر»، اعم از صبر بر اطاعت خدا و صبر از معصيت و صبر در برخورد با مصائبى است كه به قضا و قدر خدا، به آدمى مى رسد. | ||
<span id='link427'><span> | <span id='link427'><span> | ||
== | ==بحث روایتی == | ||
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۲۰ صفحه ۶۱۳ </center> | <center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۲۰ صفحه ۶۱۳ </center> | ||
در تفسير قمى، به سند خود، از عبد الرحمان بن كثير، از امام صادق «عليه السلام» نقل كرده كه در تفسير آيه | در تفسير قمى، به سند خود، از عبد الرحمان بن كثير، از امام صادق «عليه السلام» نقل كرده كه در تفسير آيه «إلّا الّذِينَ آمَنُوا...» فرمود: در اين جمله، خداى تعالى اهل صفوت از خلق خود را استثناء كرده. | ||
مؤلّف: و در ذيل روايت، «ايمان» را بر ايمان به ولايت على «عليه السلام» و تواصى به حق را، بر توصيه ذريّات و نسل هاى خود، به «ولايت على» تطبيق نموده است. | مؤلّف: و در ذيل روايت، «ايمان» را بر ايمان به ولايت على «عليه السلام» و تواصى به حق را، بر توصيه ذريّات و نسل هاى خود، به «ولايت على» تطبيق نموده است. | ||
و در الدرّ المنثور است كه: ابن مردويه، از ابن عبّاس روايت كرده كه در تفسير آيه | و در الدرّ المنثور است كه: ابن مردويه، از ابن عبّاس روايت كرده كه در تفسير آيه «وَ العَصر إنّ الإنسَانَ لَفِى خُسر» گفته: منظور از اين «انسان»، ابوجهل بن هشام است. و در تفسير آيه «إلّا الّذين آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحَات» گفته: منظور، على و سلمان است. | ||
<center> '''* * * ''' </center> | <center> '''* * * ''' </center> | ||
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۲۰ صفحه ۶۱۴ </center> | <center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۲۰ صفحه ۶۱۴ </center> | ||
<span id='link428'><span> | <span id='link428'><span> |
ویرایش