گمنام

تفسیر:المیزان جلد۳ بخش۱۱: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
خط ۲۷: خط ۲۷:


==راه به سوى فهم قرآن بروى كسى بسته نيست ==
==راه به سوى فهم قرآن بروى كسى بسته نيست ==
پس حق مطلب اين است كه : راه به سوى فهم قرآن به روى كسى بسته نيست ، و خود بيان الهى و ذكر حكيم بهترين راه براى فهم خودش مى باشد، به اين معنا كه قرآن كريم در بيانگرى مقاصدش احتياج به هيچ راهى ديگر ندارد، پس چگونه تصور مى شود كتابى كه خداى تعالى آنرا هدايت و نور معرفى كرده و «'''تبيان كل شى ء'''» خوانده ، محتاج به هادى و رهنمائى ديگر باشد، و با نور غير خودش روشن ، و با غير خودش مبين گردد.
پس حق مطلب اين است كه: راه به سوى فهم قرآن به روى كسى بسته نيست ، و خود بيان الهى و ذكر حكيم بهترين راه براى فهم خودش مى باشد، به اين معنا كه قرآن كريم در بيانگرى مقاصدش احتياج به هيچ راهى ديگر ندارد، پس چگونه تصور مى شود كتابى كه خداى تعالى آنرا هدايت و نور معرفى كرده و «تبيان كل شئ» خوانده ، محتاج به هادى و رهنمائى ديگر باشد، و با نور غير خودش روشن ، و با غير خودش مبين گردد.
باز ممكن است بگوئيد كه : از رسول خدا (صلى اللّه عليه و آله ) به نقل صحيح رسيده است كه در آخرين خطبه اى كه ايراد كرد فرمود: «'''انى تارك فيكم الثقلين ، الثقل الاكبر و الثقل الاصغر، فاما الاكبر فكتاب ربى ، و اما الاصغر فعترتى اهل بيتى ، فاحفظونى فيهما، فلن تضلوا ما تمسكتم بهما'''».
 
باز ممكن است بگوئيد كه: از رسول خدا (صلى اللّه عليه و آله) به نقل صحيح رسيده است كه در آخرين خطبه اى كه ايراد كرد فرمود: «انى تارك فيكم الثقلين ، الثقل الاكبر و الثقل الاصغر، فاما الاكبر فكتاب ربى، و اما الاصغر فعترتى اهل بيتى ، فاحفظونى فيهما، فلن تضلوا ما تمسكتم بهما».
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۳ صفحه : ۱۳۴ </center>
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۳ صفحه : ۱۳۴ </center>
و اين سخن را شيعه و سنى به طرق متواتره از جمعيتى بسيار از صحابه رسول خدا (صلى اللّه عليه و آله ) از آن جناب نقل كرده اند، كه علماى حديث عده آن صحابه را تا سى و پنج نفر شمرده اند، و در بعضى از اين طرق عبارت «'''لن يفترقا حتى يردا على الحوض '''» نيز آمده ، و اين حديث دلالت دارد براينكه قول اهل بيت (عليهم السلام ) حجت است .
و اين سخن را شيعه و سنى به طرق متواتره از جمعيتى بسيار از صحابه رسول خدا (صلى اللّه عليه و آله) از آن جناب نقل كرده اند، كه علماى حديث عده آن صحابه را تا سى و پنج نفر شمرده اند، و در بعضى از اين طرق عبارت «لن يفترقا حتى يردا على الحوض» نيز آمده ، و اين حديث دلالت دارد براينكه قول اهل بيت (عليهم السلام) حجت است.
پس هر چه درباره قرآن گفته باشند حجت و واجب الاتباع است ، و بايد در معناى قرآن تنها به گفته آنان اكتفا كرد، و گرنه لازم مى آيد كه اهل بيت با قرآن نباشند، و از آن جدا محسوب شوند.
 
پس هرچه درباره قرآن گفته باشند حجت و واجب الاتباع است ، و بايد در معناى قرآن تنها به گفته آنان اكتفا كرد، و گرنه لازم مى آيد كه اهل بيت با قرآن نباشند، و از آن جدا محسوب شوند.
<span id='link70'><span>
<span id='link70'><span>
==قرآن بر معانى خود دلالت دارد و اهل بيت (ع ) ما را به طريق اين دلالت و اغراض ومقاصدقرآن راهنمايى مى كنند ==
==قرآن بر معانى خود دلالت دارد و اهل بيت (ع ) ما را به طريق اين دلالت و اغراض ومقاصدقرآن راهنمايى مى كنند ==
در پاسخ مى گوئيم : عين آن معنائى كه ما قبلا براى پيروى از بيان رسول اللّه (صلى اللّه عليه و آله ) كرديم در اين حديث شريف جارى است ، و اين حديث نمى خواهد حجيت ظاهر قرآن را باطل نموده و آن را منحصر در ظاهر بيان اهل بيت (عليهم السلام ) كند، چگونه ممكن است چنين چيزى منظور باشد، با اينكه در متن همين حديث فرموده : «'''قرآن وعترت هرگز از هم جدا نمى شوند'''». و با اين بيان مى خواهد قرآن و عترت را با هم حجت كند.
در پاسخ مى گوئيم : عين آن معنائى كه ما قبلا براى پيروى از بيان رسول اللّه (صلى اللّه عليه و آله ) كرديم در اين حديث شريف جارى است ، و اين حديث نمى خواهد حجيت ظاهر قرآن را باطل نموده و آن را منحصر در ظاهر بيان اهل بيت (عليهم السلام ) كند، چگونه ممكن است چنين چيزى منظور باشد، با اينكه در متن همين حديث فرموده : «'''قرآن وعترت هرگز از هم جدا نمى شوند'''». و با اين بيان مى خواهد قرآن و عترت را با هم حجت كند.
۱۴٬۴۴۷

ویرایش