گمنام

تفسیر:المیزان جلد۷ بخش۳۸: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
خط ۴۷: خط ۴۷:
و عيد و تهديدى هم كه در ذيل آيه است، يعنى جمله «سيصيب الذين اجرموا صغار عند الله و عذاب شديد بما كانوا يمكرون» نيز، نظر ما را تاءييد مى كند. براى اين كه اين جمله مى فهماند اين آرزو از همان اكابرى است كه مرتكب جرم شده اند، و علت عذاب را هم، همان مكرى قرار داده كه در آيه قبل به اكابر مجرمين نسبت داده بود. پس معلوم مى شود صغار و ذلت و خوارى هم، عذاب همان ها است، نه ديگران.
و عيد و تهديدى هم كه در ذيل آيه است، يعنى جمله «سيصيب الذين اجرموا صغار عند الله و عذاب شديد بما كانوا يمكرون» نيز، نظر ما را تاءييد مى كند. براى اين كه اين جمله مى فهماند اين آرزو از همان اكابرى است كه مرتكب جرم شده اند، و علت عذاب را هم، همان مكرى قرار داده كه در آيه قبل به اكابر مجرمين نسبت داده بود. پس معلوم مى شود صغار و ذلت و خوارى هم، عذاب همان ها است، نه ديگران.


==معناى شرح صدر بندۀ مؤمن، توسط خدای تعالی==
==معناى شرح صدر بندۀ مسلمان، توسط خدای تعالی==
«'''فَمَن يُرِدِ اللَّهُ أَن يَهدِيَهُ يَشرَحْ صدْرَهُ لِلاسلَامِ'''»:
«'''فَمَن يُرِدِ اللَّهُ أَن يَهدِيَهُ يَشرَحْ صدْرَهُ لِلاسلَامِ'''»:


كلمه «''' شرح '''» به معناى بسط و وسعت دادن است . راغب در مفردات خود گفته : اصل اين كلمه به معناى پهن كردن و بسط كردن گوشت و امثال آن است . و شرح صدرى هم كه در قرآن به معناى ظرفيت داشتن براى فرا گرفتن علم و عرفان آمده در حقيقت به همان معناى اصليش استعمال شده ، چون سينه را شرح دادن و آنرا پذيراى هر معارفى كه پيش بيايد كردن خود يك نحو توسعه است ، به شهادت اينكه در باره اضلال كه مقابل شرح صدر است مى فرمايد: «''' يجعل صدره ضيقا حرجا '''» .
كلمه «شرح»، به معناى بسط و وسعت دادن است. راغب در مفردات خود گفته: اصل اين كلمه، به معناى پهن كردن و بسط كردن گوشت و امثال آن است. و شرح صدرى هم كه در قرآن به معناى ظرفيت داشتن براى فراگرفتن علم و عرفان آمده، در حقيقت به همان معناى اصلی اش استعمال شده. چون سينه را شرح دادن و آن را پذيراى هر معارفى كه پيش بيايد كردن، خود يك نحو توسعه است. به شهادت اين كه در باره «اضلال»، كه مقابل شرح صدر است، مى فرمايد: «يجعل صدره ضيقا حرجا».
پس كسى كه خداوند سينهاش را براى قبول اسلام كه همان تسليم بودن است شرح كرده باشد در حقيقت سينه اش را براى تسليم در برابر اعتقادات صحيح و عمل صالح وسعت داده ، به طورى كه هيچ مطلب حق و صحيحى به او پيشنهاد نمى شود مگر آنكه او را مى پذيرد، و اين نيست مگر بخاطر اينكه چشم بصيرتش نورى دارد كه هميشه به اعتقاد صحيح و عمل صحيح ميتابد، به خلاف آن كسى كه چشم دلش كور شده ، او حق را از باطل و راست را از دروغ تشخيص نمى دهد، همچنانكه فرموده : «''' فانها لا تعمى الابصار و لكن تعمى القلوب التى فى الصدور '''» .
 
خود خداى تعالى هم شرح صدر را در آيه «''' افمن شرح الله صدره للاسلام فهو على نور من ربه فويل للقاسية قلوبهم من ذكر الله '''» به همين بيان معنا كرده و فرموده : چنين كسى بر نورى خدايى سوار است كه پيش پايش را روشن مى كند و با توصيف مقابل آن كه همان اضلال است به قساوت قلب ، فهمانيده كه اثر شرح صدر نرمى دل است كه دل را براى قبول ذكر خدا قابل و مستعد مى كند، سپس فرموده : «''' الله نزل احسن الحديث كتابا متشابها مثانى تقشعر منه جلود الذين يخشون ربهم ثم تلين جلودهم و قلوبهم الى ذكر الله ذلك هدى الله يهدى به من يشاء و من يضلل الله فما له من هاد '''» با ذكر نرمى دل براى پذيرفتن ذكر خدا و خضوع در برابر حق فهماند كه نرمى دل همان هدايتى است كه خداوند هر كه را بخواهد بدان موفق مى سازد،
پس كسى كه خداوند سينه اش را براى قبول اسلام - كه همان تسليم بودن است - شرح كرده باشد، در حقيقت، سينه اش را براى تسليم در برابر اعتقادات صحيح و عمل صالح وسعت داده، به طورى كه هيچ مطلب حق و صحيحى به او پيشنهاد نمى شود، مگر آن كه او را مى پذيرد.
 
و اين نيست، مگر به خاطر اين كه چشم بصيرتش نورى دارد كه هميشه به اعتقاد صحيح و عمل صحيح می تابد. به خلاف آن كسى كه چشم دلش كور شده، او حق را از باطل و راست را از دروغ تشخيص نمى دهد. همچنان كه فرموده: «فانها لا تعمى الابصار ولكن تعمى القلوب التى فى الصدور».
 
خود خداى تعالى هم، شرح صدر را در آيه «أفمن شرح الله صدره للاسلام فهو على نور من ربه فويل للقاسية قلوبهم من ذكر الله» به همين بيان معنا كرده و فرموده: چنين كسى بر نورى خدايى سوار است كه پيش پايش را روشن مى كند، و با توصيف مقابل آن - كه همان اضلال است به قساوت قلب - فهمانيده كه اثر شرح صدر، نرمى دل است، كه دل را براى قبول ذكر خدا قابل و مستعد مى كند.
 
سپس فرموده: «الله نزل احسن الحديث كتابا متشابها مثانى تقشعر منه جلود الذين يخشون ربهم ثم تلين جلودهم و قلوبهم الى ذكر الله ذلك هدى الله يهدى به من يشاء و من يضلل الله فما له من هاد». با ذكر نرمى دل براى پذيرفتن ذكر خدا و خضوع در برابر حق، فهماند كه نرمى دل، همان هدايتى است كه خداوند، هر كه را بخواهد، بدان موفق مى سازد.
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۷ صفحه : ۴۷۲ </center>
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۷ صفحه : ۴۷۲ </center>
اينجا است كه ميتوان گفت برگشت اين دو آيه يعنى آيه مورد بحث و آيه سوره «''' زمر '''» به يك معنا است ، و آن اين است كه خداى سبحان وقتى بندهاى از بندگان خود را هدايت مى كند سينه اش را شرح و توسعه مى دهد، و در نتيجه سينه اش براى قبول هر اعتقاد حق و عمل صالحى گنجايش يافته و آن را به نرمى مى پذيرد، و داراى قساوت نيست تا آنرا رد كند. و اين خود يك نوع نور معنوى است كه اعتقادات صحيح و عمل صالح را در نظر روشن ساخته و صاحبش را در عمل به آن مدد مى كند، و همين معنا معرف هدايت الهى است .
اينجا است كه ميتوان گفت برگشت اين دو آيه يعنى آيه مورد بحث و آيه سوره «''' زمر '''» به يك معنا است ، و آن اين است كه خداى سبحان وقتى بندهاى از بندگان خود را هدايت مى كند سينه اش را شرح و توسعه مى دهد، و در نتيجه سينه اش براى قبول هر اعتقاد حق و عمل صالحى گنجايش يافته و آن را به نرمى مى پذيرد، و داراى قساوت نيست تا آنرا رد كند. و اين خود يك نوع نور معنوى است كه اعتقادات صحيح و عمل صالح را در نظر روشن ساخته و صاحبش را در عمل به آن مدد مى كند، و همين معنا معرف هدايت الهى است .
۱۴٬۴۱۸

ویرایش