۱۶٬۳۳۸
ویرایش
خط ۱۸۲: | خط ۱۸۲: | ||
<span id='link379'><span> | <span id='link379'><span> | ||
<center> «'''بیان آیات'''» </center> | |||
اين آيات، خاتمۀ سوره است كه در آن ،رسول خدا «صلّى اللّه عليه و آله و سلّم» را دستور مى دهد كه در برابر آنچه مى گويند و نسبت هايى كه مى دهند - مثلا مى گويند سحر و جنون و شعر است - صبر كن. | |||
و نيز در مقابل لجبازی ها و استهزايى كه نسبت به معاد و برگشتن به سوى خداى تعالى دارند، حوصله به خرج ده، و پروردگار خود را با تسبيح عبادت كن، و منتظر روز قيامت باش كه با يك صيحه آغاز مى شود، و كسانى را كه از خداى نديده مى ترسند، با قرآن تذكر بده. | |||
«'''فَاصبرْ عَلى مَا يَقُولُونَ وَ سَبِّحْ بحَمْدِ رَبِّك قَبْلَ طُلُوع الشّمْسِ وَ قَبْلَ الْغُرُوبِ'''»: | |||
اين آيه تفريع و نتيجه گيرى از همه مطالب گذشته است، كه از آن جمله است مسأله انكار معاد از ناحيه مشركان، و سخن از جزئيات معاد و استدلال بر آن، و تهديد منكران و مكذّبين نبوت خاتم الانبياء، و تهديدشان به اين كه سرنوشت همان است كه مكذّبين از امت هاى گذشته، بدان مبتلا شدند. | |||
اين | «'''وَ سَبِّح بِحَمدِ رَبّك...'''» - اين جمله، رسول خدا «صلّى اللّه عليه و آله و سلّم» را دستور مى دهد كه خداى تعالى را از آنچه در باره اش مى گويند، تسبيح كند و منزّه بدارد. تنزيهى كه توأم با حمد او باشد. و حاصلش اين است كه: مى خواهد تا براى او فعل جميل اثبات نموده، هر نقص و ننگى را از او دور بدارد. و تسبيح قبل از طلوع آفتاب، مى تواند با نماز صبح منطبق شود. يعنى مى شود گفت مراد از آن، نماز صبح، و مراد از تسبيح قبل از غروب، نماز عصر و يا ظهر و عصر باشد. | ||
«''' | «'''وَ مِنَ الَّيْلِ فَسبِّحْهُ وَ أَدْبَارَ السُّجُودِ'''»: | ||
يعنى در پاره اى از شب، تسبيح گو، كه اين نيز مى تواند با نمازهاى مغرب و عشاء منطبق باشد. | |||
«'''وَ أدبَارَ السُّجُود'''» - كلمه «أدبار»، جمع «دبر» است، و «دبر»، عبارت است از منتهى اليه هر چيز. البته منتهى اليه آن و مابعدش. و گويا مراد از آن، تسبيح بعد از همه نمازها باشد. چون سجده، در آخر هر ركعت از نماز است، و قهرا با تعقيبات نمازهاى پنجگانه منطبق مى شود. | |||
بعضى گفته اند: مراد از آن، نافله هايى است كه هر نمازى دارد. و بعضى گفته اند: مراد دو ركعت و يا چند ركعت نماز بعد از نماز مغرب است. و بعضى گفته اند: مراد از آن، نماز وتر است كه در آخر نافله هاى شب قرار دارد. | |||
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۸ صفحه : ۵۴۱ </center> | <center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۸ صفحه : ۵۴۱ </center> | ||
«'''وَ استَمِعْ يَوْمَ يُنَادِ الْمُنَادِ مِن مَّكانٍ قَرِيبٍ'''»: | «'''وَ استَمِعْ يَوْمَ يُنَادِ الْمُنَادِ مِن مَّكانٍ قَرِيبٍ'''»: | ||
در اين | در اين آيه، «استماع» را به معانى مختلفى تفسير كرده اند، و از همه به ذهن نزديكتر، اين است كه: متضمن معناى انتظار باشد. يعنى: منتظر روزى باش كه در آن روز، بشنوى نداى منادى را از مكانى نزديك. و جمله «يَومَ يُنَادِ المُنَاد»، روى هم مفعولِ «وَ استَمِع» است. و مراد از نداى منادى، همان نفخۀ صور است كه مسؤول آن به طورى كه از آيه بعد استفاده مى شود، در آن مى دمد. | ||
و | و اين كه فرمود: «ندا از مكانى نزديك است»، بدين جهت است كه «ندا»، آن چنان به خلایق احاطه دارد كه به نسبت مساوى، به گوش همه مى رسد، و افراد نسبت به آن، دور و نزديك نيستند. چون ندا - همان طور كه گفتيم - نفخۀ بعث و كلمه حيات است. | ||
«'''يَوْمَ يَسمَعُونَ | «'''يَوْمَ يَسمَعُونَ الصّيْحَةَ بِالْحَقِّ ذَلِك يَوْمُ الخُْرُوج'''»: | ||
اين | اين آيه، بيان آن روزى است كه منادى ندا مى دهد. و اگر فرمود: صيحه اى است به حق، براى اين است كه قضایى است حتمى، همان طور كه در تفسير جملۀ «وَ جَاءَت سَكرَةُ المَوتِ بِالحَقّ...» گفتيم. | ||
و معناى | و معناى اين كه فرمود: «ذَلِكَ يَومُ الخُرُوج»، اين است كه: امروز، روز خروج از قبرها است، همچنان كه در جاى ديگر فرموده: «يَومَ يَخرُجُونَ مِنَ الأجدَاثِ سِرَاعاً». | ||
«'''إِنَّا نحْنُ نُحْیىِ وَ | «'''إِنَّا نحْنُ نُحْیىِ وَ نُمِيتُ وَ إِلَيْنَا الْمَصِيرُ'''»: | ||
مراد از | مراد از «إحياء»، افاضۀ حيات بر جسدهايى است كه در دنيا مُرده اند. و مراد از «إماته»، همان ميراندن در دنيا است، كه عبارت است از منتقل شدن به عالَم قبر. و مراد از جملۀ «وَ إلَينَا المَصِير» - به طورى كه از سياق بر مى آيد - إحياء در روز قيامت است. | ||
«'''يَوْمَ تَشقَّقُ | «'''يَوْمَ تَشقَّقُ الاَرْضُ عَنهُمْ سِرَاعاً ذَلِك حَشرٌ عَلَيْنَا يَسِيرٌ'''»: | ||
كلمه | كلمه «تَشَقّقُ»، در اصل «تتشقق» و از باب «تفعّل» است كه به معناى شكافته شدن است. و معنايش اين است كه: زمين از روى ايشان شكافته مى شود، و ايشان به سرعت، به سوى دعوت كننده، بيرون مى شوند. | ||
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۸ صفحه : ۵۴۲ </center> | <center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۸ صفحه : ۵۴۲ </center> | ||
«''' | «'''ذَلِكَ حَشرٌ عَلَينَا يَسِيرٌ'''» - يعنى آنچه گفتيم (كه از قبور شكافته شده، به سرعت بيرون مى شوند)، حشرى است كه انجامش براى ما آسان است. | ||
«'''نحْنُ أَعْلَمُ بِمَا يَقُولُونَ وَ مَا أَنت عَلَيهِم بجَبَّارٍ فَذَكِّرْ بِالْقُرْءَانِ مَن | «'''نحْنُ أَعْلَمُ بِمَا يَقُولُونَ وَ مَا أَنت عَلَيهِم بجَبَّارٍ فَذَكِّرْ بِالْقُرْءَانِ مَن يخَافُ وَعِيدِ'''»: | ||
اين | اين جمله، در مقام تعليل جمله «فاصبِر عَلى مَا يَقُولُون» است. مى فرمايد: در برابر آنچه مى گويند، صبر كن. براى اين كه ما مى دانيم كه چه مى گويند، و تو كه نمى توانى مجبورشان سازى. پس تنها وظيفه ات اين است كه با قرآن تذكرشان دهى، تا آنان كه از تهديد خداوندشان مى ترسند، متذكر شوند. و كلمۀ «جَبّار» در اين آيه، به معناى تسلطى است كه بتواند مردم را بر اجراى خواسته هاى خود مجبور سازد. | ||
و معناى آيه اين است كه: تو بر آنچه مى گويند صبر كن، و به حمد پروردگارت تسبيح گوى، و منتظر بعث باش كه ما مى دانيم چه مى گويند، و به | و معناى آيه اين است كه: تو بر آنچه مى گويند صبر كن، و به حمد پروردگارت تسبيح گوى، و منتظر بعث باش كه ما مى دانيم چه مى گويند، و به زودى، سزايشان را در برابر و مطابق آنچه كرده اند، كف دستشان مى گذاريم، و تو مسلط بر آنان نيستى كه بتوانى بر اجراى خواسته خود مجبورشان سازى، و در نتيجه آنچه را دعوتشان مى كنى، انجام دهند - يعنى به خدا و روز جزا ايمان بياورند - و وقتى حال و وضع آنان چنين است، پس تو وظيفه خودت را انجام ده، و كسانى را با قرآن تذكر بده، كه از تهديد من مى هراسند. | ||
==بحث روايتى== | ==بحث روايتى== |
ویرایش