گمنام

تفسیر:المیزان جلد۱ بخش۱۲: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
خط ۲۰۲: خط ۲۰۲:
<span id='link173'><span>
<span id='link173'><span>


==مجازات و تجسّم اعمال ، دو وجه حاصل از گفتار خداوند درباره زندگى آخرت ==
==مجازات و تجسّم اعمال، دو وجه حاصل از گفتار خداوند درباره زندگى آخرت ==
و حاصل كلام اينستكه : گفتار خدايتعالى در باره مسئله قيامت و زندگى آخرت بر دو وجه است :
و حاصل كلام اين است كه: گفتار خدای تعالى، در باره مسأله قيامت و زندگى آخرت، بر دو وجه است:
يكى وجه مجازات ، كه پاداش و كيفر انسانها را بيان مى كند، و در اين باره آيات بسيارى از قرآن دلالت بر اين دارد، كه آنچه بشر در آينده با آن روبرو ميشود، چه بهشت ، و چه دوزخ ، جزاء اعمالى است كه در دنيا كرده .
 
دوم وجه تجسم اعمال است ، كه آيات بسيارى ديگر دلالت بر آن دارد، يعنى مى رساند كه خود اعمال ، و يا لوازم و آثار آن سرنوشت سازند، و امورى گوارا يا ناگوار، خير يا شر، براى صاحبش درست مى كنند، كه بزودى در روزيكه بساط خلقت بر چيده ميشود، بآن امور مى رسند، و ميان اين دو دسته از آيات هيچ منافاتى هم نيست (براى اينكه دسته اول مى رساند كه خداوند براى پاداش و كيفر بندگانش بهشت و دوزخى آفريده ، كه همين الان آماده و مهيا است ، و تنها پرده اى ميان ما و آن حائل است ، كه آنرا نمى بينيم ، و چون با تمام شدن عمر، آن پرده برداشته شد، با آن روبرو مى شويم ، و دسته دوم از آيات ميرساند كه اعمال ما در روز قيامت بصورت نعمت هاى بهشتى ، و يا عذابهاى دوزخى مجسم ميشود، پس ممكن است يك انسان كه خدا سهمى از بهشت را براى او آفريده ، بخاطر كاهلى و انجام ندادن خيراتيكه بصورت نعمتهاى آن بهشت مجسم ميشود، بهشتى خالى از نعمت داشته باشد، پس اگر آيات دسته اول بما خبر داد، از اينكه بهشت و دوزخ هست ، و آيات دسته دوم فرمود بهشت و دوزخ مخلوق و مولود عمل خود شما است ، نبايد توهم كنيم كه ميان اين دو تعبير منافاتى است (مترجم ).
يكى: «وجه مجازات»، كه پاداش و كيفر انسان ها را بيان مى كند. و در اين باره، آيات بسيارى از قرآن دلالت بر اين دارد كه: آنچه بشر در آينده، با آن روبرو می شود - چه بهشت و چه دوزخ - جزای اعمالى است كه در دنيا كرده.
 
دوّم: «وجه تجسّم اعمال» است، كه آيات بسيارى ديگر دلالت بر آن دارد. يعنى مى رساند كه خود اعمال و يا لوازم و آثار آن، سرنوشت ساز اند، و امورى گوارا يا ناگوار، خير يا شر، براى صاحبش درست مى كنند، كه به زودى در روزی كه بساط خلقت بر چيده می شود، به آن امور مى رسند.
 
و ميان اين دو دسته از آيات، هيچ منافاتى هم نيست. (براى اين كه دسته اوّل مى رساند كه: خداوند، براى پاداش و كيفر بندگانش، بهشت و دوزخى آفريده، كه همين الآن آماده و مهيّاست، و تنها پرده اى ميان ما و آن حائل است، كه آن را نمى بينيم. و چون با تمام شدن عمر، آن پرده برداشته شد، با آن روبرو مى شويم.
 
و دسته دوّم از آيات، می رساند كه: اعمال ما در روز قيامت، به صورت نعمت هاى بهشتى، و يا عذاب هاى دوزخى، مجسّم می شود. پس ممكن است يك انسان كه خدا سهمى از بهشت را براى او آفريده، به خاطر كاهلى و انجام ندادن خيراتی كه به صورت نعمت هاى آن بهشت مجسّم می شود، بهشتى خالى از نعمت داشته باشد. پس اگر آيات دسته اوّل به ما خبر داد از اين كه بهشت و دوزخ هست؛ و آيات دسته دوّم فرمود بهشت و دوزخ مخلوق و مولود عمل خود شماست؛  نبايد توهّم كنيم كه ميان اين دو تعبير، منافاتى است). (مترجم)
<span id='link174'><span>
<span id='link174'><span>
==معنى فسق ==
==معنى فسق ==
الا الفاسقين كلمه (فسق ) بطوريكه گفته اند، از الفاظى است كه قبل از آمدن قرآن معناى امروز آنرا نداشت ، و در اين معنا استعمال نميشد، و اين قرآن كريم است كه كلمه نامبرده را در معناى معروفش استعمال كرد، و آنرا از معناى اصليش كه بمعناى بيرون شدن از پوست است گرفته ، چون وقتى ميگويند: (فسقت التمرة ) معنايش اين است كه خرما از پوستش بيرون آمد، و بهمين جهت خود قرآن نيز كلمه : فاسقين را تفسير كرد به الذين ينقضون عهد اللّه من بعد ميثاقه كسانيكه مى شكنند عهد خدا را بعد از ميثاق آن ، و معلوم است كه نقض عهد وقتى تصور دارد كه قبلا بسته و محكم شده باشد، پس نقض عهد نيز نوعى بيرون شدن از پوست است .
الا الفاسقين كلمه (فسق ) بطوريكه گفته اند، از الفاظى است كه قبل از آمدن قرآن معناى امروز آنرا نداشت ، و در اين معنا استعمال نميشد، و اين قرآن كريم است كه كلمه نامبرده را در معناى معروفش استعمال كرد، و آنرا از معناى اصليش كه بمعناى بيرون شدن از پوست است گرفته ، چون وقتى ميگويند: (فسقت التمرة ) معنايش اين است كه خرما از پوستش بيرون آمد، و بهمين جهت خود قرآن نيز كلمه : فاسقين را تفسير كرد به الذين ينقضون عهد اللّه من بعد ميثاقه كسانيكه مى شكنند عهد خدا را بعد از ميثاق آن ، و معلوم است كه نقض عهد وقتى تصور دارد كه قبلا بسته و محكم شده باشد، پس نقض عهد نيز نوعى بيرون شدن از پوست است .
۱۴٬۴۱۸

ویرایش