۱۶٬۲۶۳
ویرایش
برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
||
خط ۵۷: | خط ۵۷: | ||
==رفع شبهه درباره نسخ كه در قرآن صورت گرفته == | ==رفع شبهه درباره نسخ كه در قرآن صورت گرفته == | ||
خواهى گفت بسيار خوب | خواهى گفت بسيار خوب! خود شما درباره نسخى كه در قرآن صورت گرفته، چه می گویى؟ با اين كه خود قرآن كريم در آيه: «'''ما ننسخ من آية أو ننسها نأت بخير منها'''»: (هيچ آيه اى را نسخ نمی كنيم، مگر آن که آيه اى بهتر از آن مى آوريم)، و همچنين در آيه: «'''و إذا بدّلنا آية مكان آية، و اللّه أعلم بما ينزّل'''»: (و چون آيتى را در جاى آيتى ديگر عوض مى كنيم، بارى خدا داناتر است به آنچه نازل مى كند)، اعتراف كرده به اين كه: در آن نسخ و تبديل واقع شده، و به فرضی كه ما آن را تناقض گویى ندانيم، حداقل اختلاف در نظريه هست. | ||
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱ صفحه : ۱۰۶ </center> | <center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱ صفحه : ۱۰۶ </center> | ||
در پاسخ | در پاسخ می گویيم: مسئله نسخ، نه از سنخ تناقض گویى است، و نه از قبيل اختلاف در نظريه و حكم؛ بلكه نسخ ناشى از اختلاف در مصداق است. به اين معنا كه يك مصداق، روزى با حكمى انطباق دارد، چون مصلحت آن حكم در آن مصداق وجود دارد، و روزى ديگر با آن حكم انطباق ندارد، براى اين كه مصلحت قبلی اش، به مصلحت ديگر مبدّل شده، كه قهرا حكمى ديگر را ايجاب مى كند. | ||
و نيز در آغاز دعوت اسلام | |||
و اتفاقا در هر دو | مثلا در آغاز دعوت اسلام - كه اكثر خانواده ها مبتلا به زنا بودند - مصلحت در اين بود كه براى جلوگيرى از زناى زنان، ايشان را در خانه ها زندانى كنند؛ ولى بعد از گسترش اسلام و قدرت يافتن حكومتش، آن مصلحت جاى خود را به اين داد كه: در زناى غيرمحصنه تازيانه بزنند و در محصنه، سنگسار كنند. | ||
و در خصوص مسئله | |||
و نيز در آغاز دعوت اسلام و ضعف حكومتش، مصلحت در اين بود كه اگر يهوديان در صدد برآمدند مسلمانان را از دين برگردانند، مسلمانان به روى خود نياورده، و جرم ايشان را نديده بگيرند. ولى بعد از آن كه اسلام نيرو پيدا كرد، اين مصلحت جاى خود را به مصلحتى ديگر داد و آن، جنگيدن و كشتن، و يا جزيه گرفتن از آنان بود. | |||
و اتفاقا در هر دو مسئله، آيه قرآن طورى نازل شده كه هر خواننده مى فهمد حكم در آيه به زودى منسوخ می شود و مصلحت آن، حكم دائمى نيست، بلكه موقت است. درباره مسئله اوّلى مى فرمايد: «'''و اللّاتى يأتين الفاحشة من نساءكم، فاستشهدوا عليهنّ أربعة منكم، فإن شهدوا، فأمسكوهنّ فى البيوت، حتّى يتوفّيهنّ الموت، أو يجعل اللّه لهنّ سبيلا'''»: (و آن زنان از شما كه مرتكب زنا می شوند، از چهار نفر گواهى بخواهيد. اگر شهادت دادند، ايشان را در خانه ها زندانى كنيد، تا مرگ ايشان را ببرد، و يا خداوند راهى براى آنان معيّن كند)، كه جمله اخير به خوبى مى فهماند كه: حكم زندانى كردن موقّت است. پس اين حكم تازيانه و سنگسار، از باب تناقض گوئى نيست. | |||
و در خصوص مسئله دوّم مى فرمايد: «'''ودّ كثير من أهل الكتاب، لو يردّونكم من بعد إيمانكم كفّارا حسدا من عند أنفسهم، من بعد ما تبيّن لهم الحقّ، فاعفوا و اصفحوا، حتّى يأتى اللّه بأمره'''»: (بسيارى از اهل كتاب دوست دارند بلكه بتوانند شما را از دين به سوى كفر برگردانند، و حسادت درونی شان، ايشان را وادار می كند كه با وجود روشن شدن حق، اين چنين بر خلاف حق عمل كنند. پس شما صرفنظر كنيد، و ببخشيد، تا خداوند دستورش را بفرستد)، كه جمله اخير دليل قاطعى است بر اين كه مصلحت عفو و بخشش موقتى است، نه دائمى. | |||
<span id='link125'><span> | <span id='link125'><span> | ||
==تحدى قرآن به بلاغت == | ==تحدى قرآن به بلاغت == | ||
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱ صفحه : ۱۰۷ </center> | <center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱ صفحه : ۱۰۷ </center> |
ویرایش