گمنام

تفسیر:المیزان جلد۱ بخش۷: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
خط ۸۵: خط ۸۵:
در كافى، از زبيرى، از امام صادق (عليه السلام) روايت آورده كه گفت: به آن جناب عرضه داشتم: وجوه كفر را كه در كتاب خدا آمده برايم، بيان بفرما. فرمود: كفر در كتاب خدا بر پنج قسم است: اوّل كفر جحود، و جحود هم خود، دو جور است. سوم كفر به ترك دستورات الهى. چهارم كفر برائت. پنجم كفران نعمت.
در كافى، از زبيرى، از امام صادق (عليه السلام) روايت آورده كه گفت: به آن جناب عرضه داشتم: وجوه كفر را كه در كتاب خدا آمده برايم، بيان بفرما. فرمود: كفر در كتاب خدا بر پنج قسم است: اوّل كفر جحود، و جحود هم خود، دو جور است. سوم كفر به ترك دستورات الهى. چهارم كفر برائت. پنجم كفران نعمت.
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱ صفحه : ۸۴ </center>
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱ صفحه : ۸۴ </center>
امّا قسم اوّل دو قسم جحود: يكى جحود و انكار ربوبيّت خداست، و اين اعتقاد كسى است كه می گويد: نه ربّى هست ، و نه بهشتى و نه دوزخى. و صاحبان اين عقيده، دو صنف از زنادقه هستند، كه به ايشان «دهرى» هم مى گويند. همان هايند كه قرآن كلامشان را حكايت كرده كه گفته اند: «'''و ما يهلكنا إلّا الدّهر'''»: (جز روزگار، كسى ما را نمى ميراند)؛ و اين دينى است كه از طريق امتحان و دل بخواه براى خود درست كرده اند، و گفتارشان خالى از حقيقت و تحقيق است. همچنان كه خداى عزّوجلّ فرموده: «'''إن هم إلّا يظنّون'''»: (جز پندار، دليل ديگرى ندارند). و نيز فرموده: «'''أنّ الّذين كفروا سواء عليهم ءأنذرتهم أم لم تنذرهم لا يؤمنون'''»: (كسانی كه كافر شدند، بر ايشان يكسان است، چه انذارشان كنى و چه نكنى، ايمان نمى آورند). يعنى به دين توحيد ايمان نمى آورند. اين يكى از وجوه كفر است.
امّا قسم اوّل دو قسم جحود: يكى جحود و «انكار ربوبيّت» خداست، و اين اعتقاد كسى است كه می گويد: نه ربّى هست ، و نه بهشتى و نه دوزخى. و صاحبان اين عقيده، دو صنف از زنادقه هستند، كه به ايشان «دهرى» هم مى گويند. همان هايند كه قرآن كلامشان را حكايت كرده كه گفته اند: «'''و ما يهلكنا إلّا الدّهر'''»: (جز روزگار، كسى ما را نمى ميراند)؛ و اين دينى است كه از طريق امتحان و دل بخواه براى خود درست كرده اند، و گفتارشان خالى از حقيقت و تحقيق است. همچنان كه خداى عزّوجلّ فرموده: «'''إن هم إلّا يظنّون'''»: (جز پندار، دليل ديگرى ندارند). و نيز فرموده: «'''أنّ الّذين كفروا سواء عليهم ءأنذرتهم أم لم تنذرهم لا يؤمنون'''»: (كسانی كه كافر شدند، بر ايشان يكسان است، چه انذارشان كنى و چه نكنى، ايمان نمى آورند). يعنى به دين توحيد ايمان نمى آورند. اين يكى از وجوه كفر است.


و امّا وجه دوّم از جحود، جحود بر معرفت است. و آن، اين است كه: كسى با اين كه حق را شناخته و برايش ثابت شده، انكار كند، كه خداى عزّوجلّ درباره شان فرموده: «'''و جحدوا بها و استيقنتها أنفسهم ظلما و علوّا'''»: (دين خدا را انكار كردند، با اين كه در دل به حقانيّت آن يقين داشتند، ولى چون ظالم و سركش بودند، زير بار آن نرفتند). و نيز فرموده: «'''و كانوا من قبل يستفتحون على الّذين كفروا، فلمّا جاءهم ما عرفوا، كفروا به فلعنه اللّه على الكافرين'''»: (پیش از آمدن اسلام، يهوديان به كفّار مى گفتند: به زودى پيامبر آخر الزمان مى آيد و ما را بر شما پيروزى مى بخشد؛ ولى همين كه اسلام آمد، بدان كافر شدند. پس لعنت خدا بر كافران باد).
و امّا وجه دوّم از جحود، «جحود بر معرفت» است. و آن، اين است كه: كسى با اين كه حق را شناخته و برايش ثابت شده، انكار كند، كه خداى عزّوجلّ درباره شان فرموده: «'''و جحدوا بها و استيقنتها أنفسهم ظلما و علوّا'''»: (دين خدا را انكار كردند، با اين كه در دل به حقانيّت آن يقين داشتند، ولى چون ظالم و سركش بودند، زير بار آن نرفتند). و نيز فرموده: «'''و كانوا من قبل يستفتحون على الّذين كفروا، فلمّا جاءهم ما عرفوا، كفروا به فلعنة اللّه على الكافرين'''»: (پیش از آمدن اسلام، يهوديان به كفّار مى گفتند: به زودى پيامبر آخر الزمان مى آيد و ما را بر شما پيروزى مى بخشد؛ ولى همين كه اسلام آمد، بدان كافر شدند. پس لعنت خدا بر كافران باد).


وجه سوم از كفر، «كفران نعمت» است، كه خداى سبحان درباره اش از سليمان حكايت كرده كه گفت: «'''هذا من فضل ربّى ليبلونى أشكر أم أكفر و من شكر، فإنّما يشكر لنفسه و من كفر، فإنّ ربّى غنىّ كريم'''»: (اين از فضل پروردگارم است  تا مرا بيازمايد، آيا شكر مى گزارم يا كفران مى كنم؟ و كسی كه شكر گزارد، به نفع خود شكر كرده و كسی كه كفران كندريا، خدا بى نياز و كريم است). و نيز فرموده: «'''لئن شكرتم لأزيدنّكم، و لئن كفرتم إنّ عذابى لشديد'''»: (اگر شكر بگزاريد، نعمت را برايتان زياده كنم و اگر كفر بورزيد، به درستى عذابم شديد است). و نيز فرموده: «'''فاذكرونى أذكركم و اشكروا لى، و لا تكفرون'''»: (به ياد من افتيد تا به يادتان بيفتم و شكرم بگذاريد و كفرانم مكنيد). در اين چند آيه، كلمۀ «كفر» به معناى «كفران نعمت» است.
وجه سوم از كفر، «كفران نعمت» است، كه خداى سبحان درباره اش از سليمان حكايت كرده كه گفت: «'''هذا من فضل ربّى ليبلونى أشكر أم أكفر و من شكر، فإنّما يشكر لنفسه و من كفر، فإنّ ربّى غنىّ كريم'''»: (اين از فضل پروردگارم است  تا مرا بيازمايد، آيا شكر مى گزارم يا كفران مى كنم؟ و كسی كه شكر گزارد، به نفع خود شكر كرده و كسی كه كفران كندريا، خدا بى نياز و كريم است). و نيز فرموده: «'''لئن شكرتم لأزيدنّكم، و لئن كفرتم إنّ عذابى لشديد'''»: (اگر شكر بگزاريد، نعمت را برايتان زياده كنم و اگر كفر بورزيد، به درستى عذابم شديد است). و نيز فرموده: «'''فاذكرونى أذكركم و اشكروا لى، و لا تكفرون'''»: (به ياد من افتيد تا به يادتان بيفتم و شكرم بگذاريد و كفرانم مكنيد). در اين چند آيه، كلمۀ «كفر» به معناى «كفران نعمت» است.
خط ۹۵: خط ۹۵:
پس در اين آيه، منظور از «كفر»، ترك دستورات خداى عزّوجلّ می باشد، چون نسبت ايمان هم به ايشان داده، هرچند كه اين ايمان را از ايشان قبول نكرده، و به حالشان سودمند ندانسته و فرموده: «'''فما جزاء من يفعل ذلك منكم إلّا خزى فى الحيوة الدّنيا و يوم القيامة يردّون إلى أشدّ العذاب، و ما اللّه بغافل عمّا تعملون'''»: (پس چيست جزاى هر كه از شما چنين كند، بجز خوارى در زندگى دنيا و روز قيامت، به سوى شديدترين عذاب بر مى گردند و خدا از آنچه مى كنيد، غافل نيست).
پس در اين آيه، منظور از «كفر»، ترك دستورات خداى عزّوجلّ می باشد، چون نسبت ايمان هم به ايشان داده، هرچند كه اين ايمان را از ايشان قبول نكرده، و به حالشان سودمند ندانسته و فرموده: «'''فما جزاء من يفعل ذلك منكم إلّا خزى فى الحيوة الدّنيا و يوم القيامة يردّون إلى أشدّ العذاب، و ما اللّه بغافل عمّا تعملون'''»: (پس چيست جزاى هر كه از شما چنين كند، بجز خوارى در زندگى دنيا و روز قيامت، به سوى شديدترين عذاب بر مى گردند و خدا از آنچه مى كنيد، غافل نيست).


وجه پنجم از كفر، «كفر برائت» است ، كه خداى عزّوجلّ درباره اش از ابراهيم خليل عليه السلام حكايت كرده كه گفت: «'''كفرنا بكم، و بدا بيننا و بينكم العداوة و البغضاء أبدا حتى تؤمنوا باللّه وحده '''»: (از شما بيزاريم، و ميان ما و شما دشمنى و خشم آغاز شد، و دست از دشمنى بر نمی داريم تا آن كه به خداى يگانه ايمان بياوريد)؛ كه در اين آيه، كفر به معناى بيزارى آمده.  
وجه پنجم از كفر، «كفر برائت» است ، كه خداى عزّوجلّ درباره اش از ابراهيم خليل عليه السلام حكايت كرده كه گفت: «'''كفرنا بكم، و بدا بيننا و بينكم العداوة و البغضاء أبدا حتى تؤمنوا باللّه وحده'''»: (از شما بيزاريم، و ميان ما و شما دشمنى و خشم آغاز شد، و دست از دشمنى بر نمی داريم تا آن كه به خداى يگانه ايمان بياوريد)؛ كه در اين آيه، كفر به معناى بيزارى آمده.  


و نيز: از ابليس حكايت مى كند كه از دوستان انسى خود در روز قيامت بيزارى جسته، می گويد: «'''إنّى كفرت بما أشركتمون من قبل'''»: (من از اين كه شما مرا در دنيا شريك قرار داديد، بيزارم). و نيز: از قول بت پرستان حكايت مى كند كه در قيامت از يكدگر بيزارى می جويند و فرموده: «'''إنّما اتّخذتم من دون اللّه اوثانا، موّدة بينكم فى الحيوة الدّنيا، ثمّ يوم القيامة يكفر بعضكم ببعض، و يلعن بعضكم بعضا'''»: (تنها علّت بت پرستى شما در دنيا رعايت دوستى با يكديگر بود، ولى روز قيامت از يكديگر بيزارى جسته، يكديگر را لعنت خواهيد كرد)، كه كفر در اين آيه نيز، به معناى بيزارى آمده.
و نيز: از ابليس حكايت مى كند كه از دوستان انسى خود در روز قيامت بيزارى جسته، می گويد: «'''إنّى كفرت بما أشركتمون من قبل'''»: (من از اين كه شما مرا در دنيا شريك قرار داديد، بيزارم). و نيز: از قول بت پرستان حكايت مى كند كه در قيامت از يكدگر بيزارى می جويند و فرموده: «'''إنّما اتّخذتم من دون اللّه اوثانا، موّدة بينكم فى الحيوة الدّنيا، ثمّ يوم القيامة يكفر بعضكم ببعض، و يلعن بعضكم بعضا'''»: (تنها علّت بت پرستى شما در دنيا رعايت دوستى با يكديگر بود، ولى روز قيامت از يكديگر بيزارى جسته، يكديگر را لعنت خواهيد كرد)، كه كفر در اين آيه نيز، به معناى بيزارى آمده.
۱۴٬۴۱۸

ویرایش