تفسیر:المیزان جلد۱ بخش۱۴: تفاوت میان نسخهها
از الکتاب
خط ۶۱: | خط ۶۱: | ||
<span id='link197'><span> | <span id='link197'><span> | ||
==رواياتى | ==رواياتى در تفسير آيات اضلال و اغواء و امثال آن، که به خدا نسبت داده شده== | ||
البته در اينجا روايات ديگرى نيز در تفسير آياتيكه اضلال ، و طبع ، و اغواء، و امثال آنرا بخدا نسبت ميدهد، وارد شده ، از آن جمله در كتاب عيون از حضرت رضا عليه السلام روايت شده كه در تفسير جمله : و تركهم فى ظلمات لا يبصرون فرموده : خدايتعالى آنطور كه بندگانش چيزى را و يا كسى را وا مى گذارند، متصف به تحرك و واگذارى نميشود، و خلاصه بنده اش را بدون جهت وا نمى گذارد، بلكه وقتى ميداند كه بنده اش از كفر و ضلالت بر نمى گردد، ديگر يارى و لطف خود را از او قطع مى كند، و افسار او را بگردنش انداخته ، باختيار خودش وا مى گذارد. | البته در اينجا روايات ديگرى نيز در تفسير آياتيكه اضلال ، و طبع ، و اغواء، و امثال آنرا بخدا نسبت ميدهد، وارد شده ، از آن جمله در كتاب عيون از حضرت رضا عليه السلام روايت شده كه در تفسير جمله : و تركهم فى ظلمات لا يبصرون فرموده : خدايتعالى آنطور كه بندگانش چيزى را و يا كسى را وا مى گذارند، متصف به تحرك و واگذارى نميشود، و خلاصه بنده اش را بدون جهت وا نمى گذارد، بلكه وقتى ميداند كه بنده اش از كفر و ضلالت بر نمى گردد، ديگر يارى و لطف خود را از او قطع مى كند، و افسار او را بگردنش انداخته ، باختيار خودش وا مى گذارد. | ||
و نيز در عيون از آنجناب روايت كرده ، كه در ذيل جمله : «'''ختم اللّه على قلوبهم '''»، فرموده : ختم همان طبع بر قلوب كفار است ، اما بعنوان مجازات بر كفرشان ، همچنانكه خودش در آيه اى ديگر فرمود: «'''بل طبع اللّه عليها بكفرهم ، فلا يؤ منون الا قليلا'''»، (بلكه خدا بخاطر كفرشان مهر بر دلهاشان زد، و در نتيجه جز اندكى ايمان نمى آورند). | و نيز در عيون از آنجناب روايت كرده ، كه در ذيل جمله : «'''ختم اللّه على قلوبهم '''»، فرموده : ختم همان طبع بر قلوب كفار است ، اما بعنوان مجازات بر كفرشان ، همچنانكه خودش در آيه اى ديگر فرمود: «'''بل طبع اللّه عليها بكفرهم ، فلا يؤ منون الا قليلا'''»، (بلكه خدا بخاطر كفرشان مهر بر دلهاشان زد، و در نتيجه جز اندكى ايمان نمى آورند). | ||
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱ صفحه : ۱۶۳ </center> | <center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱ صفحه : ۱۶۳ </center> | ||
و در مجمع البيان از امام صادق عليه السلام روايت كرده كه در تفسير جمله : ان اللّه لا يستحيى ... فرموده : اين سخن از خدا رد كسانى است كه پنداشته اند: خداى تبارك و تعالى بندگان را گمراه مى كند، و همو بخاطر ضلالتشان عذابشان مى كند. | و در مجمع البيان از امام صادق عليه السلام روايت كرده كه در تفسير جمله : ان اللّه لا يستحيى ... فرموده: اين سخن از خدا رد كسانى است كه پنداشته اند: خداى تبارك و تعالى بندگان را گمراه مى كند، و همو بخاطر ضلالتشان عذابشان مى كند. | ||
<span id='link198'><span> | <span id='link198'><span> | ||
==بحث فلسفى == | ==بحث فلسفى == | ||
شكى نيست در اينكه آنچه از حقايق خارجى كه ما نامش را نوع مى گذاريم ، عبارتند از چيزهائيكه افعال نوعيه اى دارند، يعنى همه افرادش يكنوع عمل مى كنند، و آن انواع موضوع آن افعال شناخته شده اند، بعبارت روشن تر، ما وجود انواع ، و نوعيت ممتازه آنها را از طريق افعال و آثار آنها اثبات مى كنيم ، و ميگوئيم : اين نوع غير آن نوع است . | شكى نيست در اينكه آنچه از حقايق خارجى كه ما نامش را نوع مى گذاريم ، عبارتند از چيزهائيكه افعال نوعيه اى دارند، يعنى همه افرادش يكنوع عمل مى كنند، و آن انواع موضوع آن افعال شناخته شده اند، بعبارت روشن تر، ما وجود انواع ، و نوعيت ممتازه آنها را از طريق افعال و آثار آنها اثبات مى كنيم ، و ميگوئيم : اين نوع غير آن نوع است . |