تفسیر:المیزان جلد۱ بخش۱۱: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
خط ۱۰۵: خط ۱۰۵:
<span id='link157'><span>
<span id='link157'><span>


==احتجاجاتى كه عليه رسول اكرم(ص) شده و خداوند آن ها را رد كرده است ==
==احتجاجاتى كه عليه رسول اكرم«ص» شده و خداوند آن ها را رد كرده است ==
نظير اين احتجاج كه عليه انبيا كردند، استدلالى است كه عليه رسول اسلام(ص) كردند و قرآن، آن را چنين حكايت می كند: «'''أأنزل عليه الذّكر من بيننا'''»: (آيا از ميانه همه ما مردم، قرآن تنها به او نازل شود)؟ و نيز، حكايت مى كند كه گفتند: «'''لولا نُزّل هذا القرآن على رجل من القريتين عظيم'''»: (چرا اين قرآن بر يكى از دو مردان بزرگ اين دو محل نازل نشد)؟
نظير اين احتجاج كه عليه انبيا كردند، استدلالى است كه عليه رسول اسلام(ص) كردند و قرآن، آن را چنين حكايت می كند: «أأنزل عليه الذّكر من بيننا»: (آيا از ميانه همه ما مردم، قرآن تنها به او نازل شود)؟ و نيز، حكايت مى كند كه گفتند: «لولا نُزّل هذا القرآن على رجل من القريتين عظيم»: (چرا اين قرآن بر يكى از دو مردان بزرگ اين دو محل نازل نشد)؟
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱ صفحه : ۱۳۲ </center>
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱ صفحه : ۱۳۲ </center>
باز نظير اين احتجاج و يا قريب به آن، احتجاجى است كه در آيه: «'''و قالوا ما لهذا الرسول يأكل الطعام و يمشى فى الأسواق، لولا أنزل إليه ملك فيكون معه نذيرا، أو يلقى إليه كنز، أو تكون له جنة يأكل منها'''»: (گفتند: اين چه پيغمبرى است كه غذا می خورد و در بازارها راه مى رود؟ اگر پيغمبر است، چرا فرشته اى بر او نازل نمی شود، تا با او به كار انذار بپردازد، و چرا گنجى برايش نمى افتد، و يا باغى ندارد كه از آن بخورد؟) به چشم می خورد.
باز نظير اين احتجاج و يا قريب به آن، احتجاجى است كه در آيه: «و قالوا ما لهذا الرسول يأكل الطعام و يمشى فى الأسواق، لولا أنزل إليه ملك فيكون معه نذيرا، أو يلقى إليه كنز، أو تكون له جنة يأكل منها»: (گفتند: اين چه پيغمبرى است كه غذا می خورد و در بازارها راه مى رود؟ اگر پيغمبر است، چرا فرشته اى بر او نازل نمی شود، تا با او به كار انذار بپردازد، و چرا گنجى برايش نمى افتد، و يا باغى ندارد كه از آن بخورد؟) به چشم می خورد.


چون خواسته اند بگويند: ادّعاى رسالت، ايجاب مى كند كه شخص رسول، مثل ما مردم نباشد. چون حالاتى از قبيل وحى و غيره دارد كه در ما نيست، و با اين حال چرا اين رسول طعام می خورد، و در بازارها راه مى رود، تا لقمه نانى به دست آورد؟ او بايد براى اين كه محتاج كاسبى نشود، گنجى نزدش بيفتد و ديگر محتاج به آمدن بازار و كار و كسب نباشد، و يا بايد باغى داشته باشد كه از آن ارتزاق كند، نه اين كه از همان طعام ها كه ما می خوريم، استفاده كند. ديگر اين كه بايد فرشته اى با او باشد كه در كار انذار، كمكش كند.
چون خواسته اند بگويند: ادّعاى رسالت، ايجاب مى كند كه شخص رسول، مثل ما مردم نباشد. چون حالاتى از قبيل وحى و غيره دارد كه در ما نيست، و با اين حال چرا اين رسول طعام می خورد، و در بازارها راه مى رود، تا لقمه نانى به دست آورد؟ او بايد براى اين كه محتاج كاسبى نشود، گنجى نزدش بيفتد و ديگر محتاج به آمدن بازار و كار و كسب نباشد، و يا بايد باغى داشته باشد كه از آن ارتزاق كند، نه اين كه از همان طعام ها كه ما می خوريم، استفاده كند. ديگر اين كه بايد فرشته اى با او باشد كه در كار انذار، كمكش كند.


و خدای تعالى، استدلالشان را رد نموده، فرمود: «'''أنظر كيف ضربوا لك الأمثال، فضلّوا فلا يستطيعون سبيلا'''»؛ تا آن جا كه می فرمايد: «'''و ما أرسلنا قبلك من المرسلين، إلّا أنّهم ليأكلون الطعام و يمشون فى الأسواق، و جعلنا بعضكم لبعض ‍ فتنة، أتصبرون و كان ربّك بصيرا'''»:  
و خدای تعالى، استدلالشان را رد نموده، فرمود: «أنظر كيف ضربوا لك الأمثال، فضلّوا فلا يستطيعون سبيلا»؛ تا آن جا كه می فرمايد: «و ما أرسلنا قبلك من المرسلين، إلّا أنّهم ليأكلون الطعام و يمشون فى الأسواق، و جعلنا بعضكم لبعض ‍ فتنة، أتصبرون و كان ربّك بصيرا»:  


(ببين چگونه مَثَل ها مى زنند، و اين بدان جهت است كه گمراه شده، نمی توانند راهى پيدا كنند، تا آن جا كه مى فرمايد: و ما قبل از تو، هيچ يك از پيغمبران را نفرستاديم، إلّا اين كه آنان نيز طعام می خوردند، و در بازارها راه می رفتند، و ما بعضى از شما را مايه فتنه بعضى ديگر كرده ايم، ببينيم آيا خويشتندارى مى كنيد يا نه، البته پروردگار تو بيناست).
(ببين چگونه مَثَل ها مى زنند، و اين بدان جهت است كه گمراه شده، نمی توانند راهى پيدا كنند، تا آن جا كه مى فرمايد: و ما قبل از تو، هيچ يك از پيغمبران را نفرستاديم، إلّا اين كه آنان نيز طعام می خوردند، و در بازارها راه می رفتند، و ما بعضى از شما را مايه فتنه بعضى ديگر كرده ايم، ببينيم آيا خويشتندارى مى كنيد يا نه، البته پروردگار تو بيناست).