تفسیر:المیزان جلد۱ بخش۴: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
خط ۵۲: خط ۵۲:
<span id='link50'><span>
<span id='link50'><span>


==سبيل مؤ منين نيز تقسيمات و درجاتى دارد ==
==سبيل مؤمنين نيز تقسيمات و درجاتى دارد ==
مقدمه چهارم اينكه از آيه : «'''يرفع اللّه الذين آمنوا منكم و الذين اوتوا العلم درجات '''»، (خداوند كسانى را كه ايمان آورده اند بلند مى كند، و كسانى را كه علم داده شده اند، به درجاتى بالا مى برد)، بر مى آيد كه همين طريق اول نيز تقسيم هائى دارد، و يك طريق نيست و كسيكه با ايمان بخدا براه اول يعنى سبيل مؤ منين افتاده ، چنان نيست كه ديگر ظرفيت تكاملش پر شده باشد، بلكه هنوز براى تكامل ظرفيت دارد، كه اگر آن بقيه را هم بدست آورد آنوقت از اصحاب صراط مستقيم مى شود.
 
مقدمه چهارم اين كه»: از آيه: «'''يرفع اللّه الّذين آمنوا منكم و الّذين اوتوا العلم درجات'''»: (خداوند كسانى را كه ايمان آورده اند، بلند مى كند و كسانى را كه علم داده شده اند، به درجاتى بالا مى برد)، بر مى آيد كه: همين طريق اول نيز تقسيم هایى دارد، و يك طريق نيست و كسی كه با ايمان به خدا، به راه اول، يعنى سبيل مؤ منين افتاده، چنان نيست كه ديگر ظرفيت تكاملش پُر شده باشد، بلكه هنوز براى تكامل ظرفيت دارد، كه اگر آن بقيه را هم به دست آورد؛ آن وقت از اصحاب صراط مستقيم مى شود.
<span id='link51'><span>
<span id='link51'><span>
==ضلالت ، شركت و ظلم در خارج يك مصداق دارند ضلالت ، ==
==ضلالت ، شركت و ظلم در خارج يك مصداق دارند ضلالت ، ==
توضيح اينكه اولا بايد دانست كه هر ضلالتى شرك است ، همچنانكه عكسش نيز چنين است ، يعنى هر شركى ضلالت است ، بشهادت آيه «'''و من يتبدل الكفر بالايمان فقد ضل سواء السبيل '''»، (و كسيكه كفر را با ايمان عوض كند راه ميانه را گم كرده است )، و آيه : «'''ان لا تعبدوا الشيطان انه لكم عدو مبين ، و ان اعبدونى هذا صراط مستقيم ، و لقد اضل منكم جبلا كثيرا'''»، (و شيطانرا نپرستيد، كه دشمن آشكار شما است ، بلكه مرا بپرستيد، كه اين است صراط مستقيم ، در حاليكه او جمع كثيرى از شما را گمراه كرده )، كه آيه اولى كفر را ضلالت ، و دومى ضلالت را كفر و شرك ميداند، و قرآن شرك را ظلم ، و ظلم را شرك ميداند، از شيطان حكايت مى كند كه بعد از همه اضلالهايش ، و خيانت هايش ، در قيامت ميگويد: «'''انى كفرت بما اشركتمون من قبل ان الظالمين لهم عذاب اليم '''»، (من بانچه شما مى كرديد، و مرا شريك جرم ميساختيد، كفر مى ورزم و بيزارم ، براى اينكه ستمگران عذابى دردناك دارند)، و در اين كلام خود شرك را ظلم دانسته ، و در آيه : «'''الذين آمنوا و لم يلبسوا ايمانهم بظلم اولك لهم الامن ، و هم مهتدون '''»، (كسانيكه ايمان آورده ، و ايمان خود را آميخته با ظلم نكردند ايشان امنيت دارند، و راه را يافته اند)، ظلم را شرك و نقطه مقابل ايمان شمرده است ، چون اهتداء و ايمنى از ضلالت و يا عذاب را كه اثر ضلالت است مترتب برداشتن صفت ايمان و زايل گشتن صفت ظلم كرده است .
توضيح اينكه اولا بايد دانست كه هر ضلالتى شرك است ، همچنانكه عكسش نيز چنين است ، يعنى هر شركى ضلالت است ، بشهادت آيه «'''و من يتبدل الكفر بالايمان فقد ضل سواء السبيل '''»، (و كسيكه كفر را با ايمان عوض كند راه ميانه را گم كرده است )، و آيه : «'''ان لا تعبدوا الشيطان انه لكم عدو مبين ، و ان اعبدونى هذا صراط مستقيم ، و لقد اضل منكم جبلا كثيرا'''»، (و شيطانرا نپرستيد، كه دشمن آشكار شما است ، بلكه مرا بپرستيد، كه اين است صراط مستقيم ، در حاليكه او جمع كثيرى از شما را گمراه كرده )، كه آيه اولى كفر را ضلالت ، و دومى ضلالت را كفر و شرك ميداند، و قرآن شرك را ظلم ، و ظلم را شرك ميداند، از شيطان حكايت مى كند كه بعد از همه اضلالهايش ، و خيانت هايش ، در قيامت ميگويد: «'''انى كفرت بما اشركتمون من قبل ان الظالمين لهم عذاب اليم '''»، (من بانچه شما مى كرديد، و مرا شريك جرم ميساختيد، كفر مى ورزم و بيزارم ، براى اينكه ستمگران عذابى دردناك دارند)، و در اين كلام خود شرك را ظلم دانسته ، و در آيه : «'''الذين آمنوا و لم يلبسوا ايمانهم بظلم اولك لهم الامن ، و هم مهتدون '''»، (كسانيكه ايمان آورده ، و ايمان خود را آميخته با ظلم نكردند ايشان امنيت دارند، و راه را يافته اند)، ظلم را شرك و نقطه مقابل ايمان شمرده است ، چون اهتداء و ايمنى از ضلالت و يا عذاب را كه اثر ضلالت است مترتب برداشتن صفت ايمان و زايل گشتن صفت ظلم كرده است .