مَارُوت: تفاوت میان نسخهها
(افزودن نمودار دفعات) |
(Added word proximity by QBot) |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
__TOC__ | |||
''' [[ویژه:پیوند_به_این_صفحه/مَارُوت | آیات شامل این کلمه ]]''' | ''' [[ویژه:پیوند_به_این_صفحه/مَارُوت | آیات شامل این کلمه ]]''' | ||
خط ۸: | خط ۹: | ||
===کلمات [[راهنما:نزدیک مکانی|نزدیک مکانی]]=== | |||
<qcloud> | |||
وَ:100, مَا:57, هَارُوت:43, بِبَابِل:38, يُعَلّمَان:38, الْمَلَکَيْن:34, مِن:34, عَلَى:29, أَحَد:29, أُنْزِل:24, حَتّى:24, يَقُولا:19, إِنّمَا:15, نَحْن:10, السّحْر:10 | |||
</qcloud> | |||
===تکرار در هر سال نزول=== | |||
{{#ask:[[رده:آیات قرآن]] [[نازل شده در سال::+]] [[کلمه غیر ربط::مَارُوت]] | {{#ask:[[رده:آیات قرآن]] [[نازل شده در سال::+]] [[کلمه غیر ربط::مَارُوت]] | ||
|?نازل شده در سال | |?نازل شده در سال |
نسخهٔ کنونی تا ۱۱ دی ۱۳۹۵، ساعت ۱۳:۲۱
ریشه کلمه
- ماروت (۱ بار)
قاموس قرآن
[بقره:102]. قرائت مشهور در «اَلْمَلَكَيْن» فتح لام است و آنوقت به معنى دو فرشته مىشود و به طور شاذ از ابن عباس و حسن به كسر لام نقل شده كه به معنى دو پادشاه است. ظاهراً مراد از «اَالشَّياطين» انسانهاى متمرد و شروراند نه جن «وَ ما اُنْزِلَ» عطف است بر «ماتَتْلُوا» و بنا بر قرائت مشهور ظاهر آن است كه هاروت و ماروت دو فرشته بودند ممثل به صورت بشر مثل ملكى و كه بر مريم ممثل شد و نزول سحر بر آن دو براى امتحان انسانهاى آن روز بود معنى آزاد آيه چنين است: يهود پيروى كردند از آنچه بدكاران راجع بر حكومت سليمان مىگفتند (كه مىگفتند سليمان ساحر است و اين حكومت را به وسيله سحر به دست آورده است) حال آنكه سليمان كافر نشد (و به وسيله سحر حكومت را به دست نياورد) بلكه بدكاران كافر شدند (كه نسبت به حكومت او را به سحر دادند) و ايضاً يهود پيروى كردند از آنچه (از سحر) در بابل به دو ملك به نام هاروت و ماروت نازل شده بود ولى آنها به كسى سحر نمىآموختند مگر آنكه مىگفتند: ما فته و امتحانى هستيم كافر مباش و اينكه به تو ياد داديم در ضرر مردم به كار مبر، ولى آنها سحرى ياد مىگرفتند كه به وسيله آن ميان مرد و زنش جدائى مىانداختند... درباره هاروت و ماروت بيشتر از اين چيزى نمىدانيم و آنچه نقل شده هاروت و ماروت دو ملك بودند، اعمال بد مردم را ديدند، به درگاه خدا شكايت كردند، خدا به آنها قوه شهوت داد، به روى زمين آمده، زنا كردند، خمر خوردند، به بت سجده كردند، قتل نفس نمودند و خدا عذابشان كرد محققين گفتهاند اين قضيه مجعول و از اسرائيليات است. اين روايت به طور مرفوع در تفسير عياشى از امام باقر «عليه السلام» نقل شده كه حجيت ندارد طبرسى رحمه اللَّه آن را در مجمع از تفسير عياشى نقل كرده و تصريح مىكند كه مرفوع است، معلوم است كه آن را قبول ندارد. نظير اين قضيه از در منثور سيوطى از عبداللَّه بن عمر نقل شده است. در الميزان فرموده: اين قصه خرافى است.