أَوْفُوا: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
(Added word proximity by QBot) |
||
(یک نسخهٔ میانیِ ایجادشده توسط همین کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۱: | خط ۱: | ||
__TOC__ | |||
''' [[ویژه:پیوند_به_این_صفحه/أَوْفُوا | آیات شامل این کلمه ]]''' | ''' [[ویژه:پیوند_به_این_صفحه/أَوْفُوا | آیات شامل این کلمه ]]''' | ||
خط ۷: | خط ۸: | ||
وَفاء و ايفاء به معنى تمام كردن است «وَفى بِعَهْدِهِ وَ أَوْفى بِعَهْدِهِ» يعنى پيمانش را به انجام برد و به آن عمل كرد. «اَوْففَيْتُ الْكَيْلَ وَ الْوَزْنَ» پيمانه و توزين را تمام وكامل كردم. وفاء به عهد و ايفاء به عهد آن است كه آن را بدون كم وكاست مطابق وعده انجام دهى. وُفىّ: (به ضم واو و كسر فاء) تمام بودن و زياد شدن. وَفىّ (به فتح واو) به معنى تمام شده و كامل است ايضا وافى. [يوسف:59]. آيا نمىبينيد كه من پيمانه را كامل مىدهم و بهترين پذيرايى كنندگانم. [انعام:152]. و چون سخن گفتيد به عدالت سخن گوييد ولو در باره اقرباى خويش باشد و به پيمان خداوفا كنيد. اَوْفى: اسم تفضيل است به معنى تمامتر. [نجم:40-41]. تلاش انسان حتما بزودى ديده خواهد شد سپس با آن تلاش و كار مجازات شود جزايى كاملتر. *** توفيه: تمام دادن حق است «وَفى فُلاناً حَقَّهُ تَوْفِيَةً» يعنى حق او را تمام و كمال داد [آل عمران:25]. هر نفس آنچه كرده تمام داده شود و آنها در باره رسيدن به تمام حق مظلوم نمىشوند. [آل عمران:185]. جز اين نيست كه پاداشتان را بالتمام در روز قيامت مىيابيد. * [نجم:36-37]. آيا با خبر نشده به آنچه در نامههاى موسى و ابراهيم است؟ ابراهيمى كه آنچه از حق خدا در عهدهاش بود بطور تمام ادا كرد ظاهرا اشاره به آيه [بقره:124]. مىباشد كه در باره آن حضرت «أَتَمَّهُنَّ» آمده است. *** توّفى: از باب تفعل به معنى اخذ بطور تمام و كمال است «اَلتَّوّفى: اَخْذُ الشَّىْء عَلَى التَّمامِ» توفى و استيفاء هر دو به يك معنى اند. از اينجا است كه به مرگ وفات گفته شده كه انسان از طرف خدا بكلى اخذ شده و از بين مىرود [نساء:15]. آنها را درخانهها نگاه داريد تا مرگ آنها را بگيرد و بميرند. [مائده:117]. چون مرا بميراندى خودت مراقب آنها بودى. * [انعام:60]. در اين مانند آيه 42 سوره زمر به خوابيدن توفى اطلاق شده است زيرا انسان در خواب رفتن از طرف خدا گرفته مىشود و فهم و درك او مانند يك مرده از بين مىرود يعنى خدا همان است كه شما را در شب مى ميراند و به خواب مىبرد و در روز آنچه كردهايد مىداند. * [مطفّفين:2]. آنانكه چون از مردم پيمانه مىگيرند تمام مىگيرند. | وَفاء و ايفاء به معنى تمام كردن است «وَفى بِعَهْدِهِ وَ أَوْفى بِعَهْدِهِ» يعنى پيمانش را به انجام برد و به آن عمل كرد. «اَوْففَيْتُ الْكَيْلَ وَ الْوَزْنَ» پيمانه و توزين را تمام وكامل كردم. وفاء به عهد و ايفاء به عهد آن است كه آن را بدون كم وكاست مطابق وعده انجام دهى. وُفىّ: (به ضم واو و كسر فاء) تمام بودن و زياد شدن. وَفىّ (به فتح واو) به معنى تمام شده و كامل است ايضا وافى. [يوسف:59]. آيا نمىبينيد كه من پيمانه را كامل مىدهم و بهترين پذيرايى كنندگانم. [انعام:152]. و چون سخن گفتيد به عدالت سخن گوييد ولو در باره اقرباى خويش باشد و به پيمان خداوفا كنيد. اَوْفى: اسم تفضيل است به معنى تمامتر. [نجم:40-41]. تلاش انسان حتما بزودى ديده خواهد شد سپس با آن تلاش و كار مجازات شود جزايى كاملتر. *** توفيه: تمام دادن حق است «وَفى فُلاناً حَقَّهُ تَوْفِيَةً» يعنى حق او را تمام و كمال داد [آل عمران:25]. هر نفس آنچه كرده تمام داده شود و آنها در باره رسيدن به تمام حق مظلوم نمىشوند. [آل عمران:185]. جز اين نيست كه پاداشتان را بالتمام در روز قيامت مىيابيد. * [نجم:36-37]. آيا با خبر نشده به آنچه در نامههاى موسى و ابراهيم است؟ ابراهيمى كه آنچه از حق خدا در عهدهاش بود بطور تمام ادا كرد ظاهرا اشاره به آيه [بقره:124]. مىباشد كه در باره آن حضرت «أَتَمَّهُنَّ» آمده است. *** توّفى: از باب تفعل به معنى اخذ بطور تمام و كمال است «اَلتَّوّفى: اَخْذُ الشَّىْء عَلَى التَّمامِ» توفى و استيفاء هر دو به يك معنى اند. از اينجا است كه به مرگ وفات گفته شده كه انسان از طرف خدا بكلى اخذ شده و از بين مىرود [نساء:15]. آنها را درخانهها نگاه داريد تا مرگ آنها را بگيرد و بميرند. [مائده:117]. چون مرا بميراندى خودت مراقب آنها بودى. * [انعام:60]. در اين مانند آيه 42 سوره زمر به خوابيدن توفى اطلاق شده است زيرا انسان در خواب رفتن از طرف خدا گرفته مىشود و فهم و درك او مانند يك مرده از بين مىرود يعنى خدا همان است كه شما را در شب مى ميراند و به خواب مىبرد و در روز آنچه كردهايد مىداند. * [مطفّفين:2]. آنانكه چون از مردم پيمانه مىگيرند تمام مىگيرند. | ||
===کلمات [[راهنما:نزدیک مکانی|نزدیک مکانی]]=== | |||
<qcloud> | |||
وَ:100, الْکَيْل:29, لا:23, إِن:22, کَان:21, بِعَهْد:21, اللّه:21, إِلاّ:21, أَشُدّه:20, إِذَا:19, يَا:19, الْعَهْد:19, لَعَلّکُم:19, يَبْلُغ:19, الْمِيزَان:19, تَذَکّرُون:19, مَسْئُولا:19, بِالْعَهْد:19, عَلَيْکُم:18, بِالْقِسْط:17, حَتّى:17, أَحْسَن:16, الْعَالَمِين:16, قَوْم:15, رَب:15, الْمِکْيَال:15, ذٰلِکُم:15, آمَنُوا:15, بِالْعُقُود:15, بِعَهْدِي:15, أُحِلّت:15, عَلَى:15, الّذِين:15, زِنُوا:15, أُوف:15, أَوْفُوا:15, مِن:15, وَصّاکُم:15, هِي:15, کِلْتُم:14, بِه:14, أَيّهَا:14, مُحِيط:14, أَنْعَمْت:14, يَعِظُکُم:14, لَکُم:14, بِعَهْدِکُم:14, عَاهَدْتُم:13, بِالّتِي:13, الْبَغْي:13, يَوْم:13, تَکُونُوا:13, قُرْبَى:13, الّتِي:13, أَجْرِي:13, بَهِيمَة:13, إِيّاي:13, الْأَنْعَام:13, نِعْمَتِي:13, ذَا:13, عَذَاب:13, فَارْهَبُون:12, الْمُخْسِرِين:12, أَجْر:12, اذْکُرُوا:12, الْمُنْکَر:12, نُکَلّف:12, أَن:12, بِالْقِسْطَاس:12, الْمُسْتَقِيم:11, إِسْرَائِيل:11, أَخَاف:11, آمِنُوا:11, لَو:11, هٰذَا:11, تَبْخَسُوا:11, نَفْسا:11, مَا:11, تَنْقُضُوا:11, الْيَتِيم:11, بَنِي:11, ذٰلِک:11, الْأَيْمَان:11, النّاس:11, يُتْلَى:11, بَعْد:10, أَشْيَاءَهُم:10, فَاعْدِلُوا:10, وُسْعَهَا:10, خَيْر:10 | |||
</qcloud> | |||
===تکرار در هر سال نزول=== | |||
{{#ask:[[رده:آیات قرآن]] [[نازل شده در سال::+]] [[کلمه غیر ربط::أَوْفُوا]] | |||
|?نازل شده در سال | |||
|mainlabel=- | |||
|headers=show | |||
|limit=2000 | |||
|format=jqplotchart | |||
|charttype=line | |||
|charttitle=نمودار تکرار در هر سال نزول | |||
|labelaxislabel=سال نزول | |||
|smoothlines=yes | |||
|numbersaxislabel=دفعات تکرار | |||
|distribution=yes | |||
|min=0 | |||
|datalabels=value | |||
|distributionsort=none | |||
|ticklabels=yes | |||
|colorscheme=rdbu | |||
|chartlegend=none | |||
}} | |||
[[رده:كلمات قرآن]] | [[رده:كلمات قرآن]] |
نسخهٔ کنونی تا ۱۱ دی ۱۳۹۵، ساعت ۱۳:۱۷
ریشه کلمه
- وفى (۶۶ بار)
قاموس قرآن
وَفاء و ايفاء به معنى تمام كردن است «وَفى بِعَهْدِهِ وَ أَوْفى بِعَهْدِهِ» يعنى پيمانش را به انجام برد و به آن عمل كرد. «اَوْففَيْتُ الْكَيْلَ وَ الْوَزْنَ» پيمانه و توزين را تمام وكامل كردم. وفاء به عهد و ايفاء به عهد آن است كه آن را بدون كم وكاست مطابق وعده انجام دهى. وُفىّ: (به ضم واو و كسر فاء) تمام بودن و زياد شدن. وَفىّ (به فتح واو) به معنى تمام شده و كامل است ايضا وافى. [يوسف:59]. آيا نمىبينيد كه من پيمانه را كامل مىدهم و بهترين پذيرايى كنندگانم. [انعام:152]. و چون سخن گفتيد به عدالت سخن گوييد ولو در باره اقرباى خويش باشد و به پيمان خداوفا كنيد. اَوْفى: اسم تفضيل است به معنى تمامتر. [نجم:40-41]. تلاش انسان حتما بزودى ديده خواهد شد سپس با آن تلاش و كار مجازات شود جزايى كاملتر. *** توفيه: تمام دادن حق است «وَفى فُلاناً حَقَّهُ تَوْفِيَةً» يعنى حق او را تمام و كمال داد [آل عمران:25]. هر نفس آنچه كرده تمام داده شود و آنها در باره رسيدن به تمام حق مظلوم نمىشوند. [آل عمران:185]. جز اين نيست كه پاداشتان را بالتمام در روز قيامت مىيابيد. * [نجم:36-37]. آيا با خبر نشده به آنچه در نامههاى موسى و ابراهيم است؟ ابراهيمى كه آنچه از حق خدا در عهدهاش بود بطور تمام ادا كرد ظاهرا اشاره به آيه [بقره:124]. مىباشد كه در باره آن حضرت «أَتَمَّهُنَّ» آمده است. *** توّفى: از باب تفعل به معنى اخذ بطور تمام و كمال است «اَلتَّوّفى: اَخْذُ الشَّىْء عَلَى التَّمامِ» توفى و استيفاء هر دو به يك معنى اند. از اينجا است كه به مرگ وفات گفته شده كه انسان از طرف خدا بكلى اخذ شده و از بين مىرود [نساء:15]. آنها را درخانهها نگاه داريد تا مرگ آنها را بگيرد و بميرند. [مائده:117]. چون مرا بميراندى خودت مراقب آنها بودى. * [انعام:60]. در اين مانند آيه 42 سوره زمر به خوابيدن توفى اطلاق شده است زيرا انسان در خواب رفتن از طرف خدا گرفته مىشود و فهم و درك او مانند يك مرده از بين مىرود يعنى خدا همان است كه شما را در شب مى ميراند و به خواب مىبرد و در روز آنچه كردهايد مىداند. * [مطفّفين:2]. آنانكه چون از مردم پيمانه مىگيرند تمام مىگيرند.