ریشه نقب: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
|||
(۲ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط یک کاربر دیگر نشان داده نشد) | |||
خط ۴: | خط ۴: | ||
__TOC__ | __TOC__ | ||
{{#ask:[[رده:آیات قرآن]] [[نازل شده در سال::+]] [[ریشه غیر ربط::نقب]] | |||
|?نازل شده در سال | |||
|mainlabel=- | |||
|headers=show | |||
|limit=2000 | |||
|format=jqplotchart | |||
|charttype=line | |||
|charttitle=نمودار تکرار در هر سال نزول | |||
|labelaxislabel=سال نزول | |||
|smoothlines=yes | |||
|numbersaxislabel=دفعات تکرار | |||
|distribution=yes | |||
|min=0 | |||
|datalabels=value | |||
|distributionsort=none | |||
|ticklabels=yes | |||
|colorscheme=rdbu | |||
|chartlegend=none | |||
}} | |||
=== قاموس قرآن === | === قاموس قرآن === | ||
سوراخ كردن. راغب گويد: نقب در ديوار و پوست مانند ثقب (سوراخ كردن) است در چوب. [كهف:97]. يعنى نتوانستند از آن سد بالا روند و نتوانستند آن را سوراخ كنند طبرسى آن را سوراخ وسيع و نيز راهى كه در كوه است گفته است. * [ق:36] تَنْقيب: به معنى سير كردن و راه رفتن است در مفردات گفته: «نَقَّبَ الْقَوْمُ: سارُوا» طبرسى گويد: تنقيب باز كردن راهى است كه صلاحيت رفتن دارد و در شعر امرؤالقيس به معنى مسافرت است كه گويد: لَقَدْ نَقَّبْتُ فِى الْآفاقِ حَتَّى رَضيتُ مِنَ الْغَنيمَةِ بِالْاِيابِ در آفاق مسافرت كردم تا جائى كه غنيمت را در بازگشتن دانستم. ظاهراً مراد از آيه راهها باز كردن است يعنى: چه بسيار قويتر از آنها را كه هلاك گردانديم و آنها در سرزمينها راهها باز كردند (و يا در بلاد مسافرتها كردند) آيا فرارى از هلاك داشتند؟ *[مائده:12]. نقيب القوم كسى است كه از احوال و از وضع قوم مطلع است وضع آنها را جستجو مىكند، گويى اسرار آنها را سوراخ كرده و پى مىبرد راغب گويد: «اَلنَّقيبُ: اَلْباحِثُ عَنِ الْقَوْمِ وَعَنْ أَحْوالِهِمْ» ظاهرا مراد از آن در آيه سرپرست است نظير امامان عليهم السلام در امت اسلامى يعنى از بنى اسرائيل پيمان اكيد گرفتيم كه به دستور دين عمل كنند و در ميان آنها دوازده سرپرست و پيشوا برانگيختيم، ظاهراآنها رؤساء اسباط دوازدگانه بنى اسرائيل بودهاند و «بَعَثْنا» نشان مىدهد كه مأموريشان خدايى بوده است ولى آيه در پيامبر بودنشان صريح نيست زيرا بعث در غير پيغمبر نيز بكار مىرود و به نظر مىآيد كه مروج شريعت تورات بودهاند. | سوراخ كردن. راغب گويد: نقب در ديوار و پوست مانند ثقب (سوراخ كردن) است در چوب. [كهف:97]. يعنى نتوانستند از آن سد بالا روند و نتوانستند آن را سوراخ كنند طبرسى آن را سوراخ وسيع و نيز راهى كه در كوه است گفته است. * [ق:36] تَنْقيب: به معنى سير كردن و راه رفتن است در مفردات گفته: «نَقَّبَ الْقَوْمُ: سارُوا» طبرسى گويد: تنقيب باز كردن راهى است كه صلاحيت رفتن دارد و در شعر امرؤالقيس به معنى مسافرت است كه گويد: لَقَدْ نَقَّبْتُ فِى الْآفاقِ حَتَّى رَضيتُ مِنَ الْغَنيمَةِ بِالْاِيابِ در آفاق مسافرت كردم تا جائى كه غنيمت را در بازگشتن دانستم. ظاهراً مراد از آيه راهها باز كردن است يعنى: چه بسيار قويتر از آنها را كه هلاك گردانديم و آنها در سرزمينها راهها باز كردند (و يا در بلاد مسافرتها كردند) آيا فرارى از هلاك داشتند؟ *[مائده:12]. نقيب القوم كسى است كه از احوال و از وضع قوم مطلع است وضع آنها را جستجو مىكند، گويى اسرار آنها را سوراخ كرده و پى مىبرد راغب گويد: «اَلنَّقيبُ: اَلْباحِثُ عَنِ الْقَوْمِ وَعَنْ أَحْوالِهِمْ» ظاهرا مراد از آن در آيه سرپرست است نظير امامان عليهم السلام در امت اسلامى يعنى از بنى اسرائيل پيمان اكيد گرفتيم كه به دستور دين عمل كنند و در ميان آنها دوازده سرپرست و پيشوا برانگيختيم، ظاهراآنها رؤساء اسباط دوازدگانه بنى اسرائيل بودهاند و «بَعَثْنا» نشان مىدهد كه مأموريشان خدايى بوده است ولى آيه در پيامبر بودنشان صريح نيست زيرا بعث در غير پيغمبر نيز بكار مىرود و به نظر مىآيد كه مروج شريعت تورات بودهاند. | ||
===ریشههای [[راهنما:نزدیک مکانی|نزدیک مکانی]]=== | |||
<qcloud htmlpre='ریشه_'> | |||
من:100, ه:88, قول:77, هم:77, فى:53, انن:41, عشر:37, طوع:37, ف:37, ذا:37, بلد:33, بطش:33, ل:33, الله:33, ثنى:33, هل:30, ما:30, ى:30, وله:30, هذا:30, اله:30, رحم:26, شدد:22, بعث:22, حيص:22, اسرائيل:18, ظهر:18, ان:18, ربب:18, کم:14, ذلک:14, قرن:14, بنو:14, وثق:10, مع:10 | |||
</qcloud> | |||
== کلمات مشتق شده در قرآن == | == کلمات مشتق شده در قرآن == |
نسخهٔ کنونی تا ۱۶ دی ۱۳۹۵، ساعت ۰۳:۴۳
تکرار در قرآن: ۳(بار)
قاموس قرآن
سوراخ كردن. راغب گويد: نقب در ديوار و پوست مانند ثقب (سوراخ كردن) است در چوب. [كهف:97]. يعنى نتوانستند از آن سد بالا روند و نتوانستند آن را سوراخ كنند طبرسى آن را سوراخ وسيع و نيز راهى كه در كوه است گفته است. * [ق:36] تَنْقيب: به معنى سير كردن و راه رفتن است در مفردات گفته: «نَقَّبَ الْقَوْمُ: سارُوا» طبرسى گويد: تنقيب باز كردن راهى است كه صلاحيت رفتن دارد و در شعر امرؤالقيس به معنى مسافرت است كه گويد: لَقَدْ نَقَّبْتُ فِى الْآفاقِ حَتَّى رَضيتُ مِنَ الْغَنيمَةِ بِالْاِيابِ در آفاق مسافرت كردم تا جائى كه غنيمت را در بازگشتن دانستم. ظاهراً مراد از آيه راهها باز كردن است يعنى: چه بسيار قويتر از آنها را كه هلاك گردانديم و آنها در سرزمينها راهها باز كردند (و يا در بلاد مسافرتها كردند) آيا فرارى از هلاك داشتند؟ *[مائده:12]. نقيب القوم كسى است كه از احوال و از وضع قوم مطلع است وضع آنها را جستجو مىكند، گويى اسرار آنها را سوراخ كرده و پى مىبرد راغب گويد: «اَلنَّقيبُ: اَلْباحِثُ عَنِ الْقَوْمِ وَعَنْ أَحْوالِهِمْ» ظاهرا مراد از آن در آيه سرپرست است نظير امامان عليهم السلام در امت اسلامى يعنى از بنى اسرائيل پيمان اكيد گرفتيم كه به دستور دين عمل كنند و در ميان آنها دوازده سرپرست و پيشوا برانگيختيم، ظاهراآنها رؤساء اسباط دوازدگانه بنى اسرائيل بودهاند و «بَعَثْنا» نشان مىدهد كه مأموريشان خدايى بوده است ولى آيه در پيامبر بودنشان صريح نيست زيرا بعث در غير پيغمبر نيز بكار مىرود و به نظر مىآيد كه مروج شريعت تورات بودهاند.
ریشههای نزدیک مکانی
کلمات مشتق شده در قرآن
کلمه | تعداد تکرار در قرآن |
---|---|
نَقِيباً | ۱ |
نَقْباً | ۱ |
فَنَقَّبُوا | ۱ |