ریشه فضح: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
بدون خلاصۀ ویرایش
جز (Move page script صفحهٔ ریشه فضح‌ را به ریشه فضح منتقل کرد)
 
(۲ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط یک کاربر دیگر نشان داده نشد)
خط ۴: خط ۴:


__TOC__
__TOC__
{{#ask:[[رده:آیات قرآن]] [[نازل شده در سال::+]] [[ریشه غیر ربط::فضح‌]]
|?نازل شده در سال
|mainlabel=-
|headers=show
|limit=2000
|format=jqplotchart
|charttype=line
|charttitle=نمودار تکرار در هر سال نزول
|labelaxislabel=سال نزول
|smoothlines=yes
|numbersaxislabel=دفعات تکرار
|distribution=yes
|min=0
|datalabels=value
|distributionsort=none
|ticklabels=yes
|colorscheme=rdbu
|chartlegend=none
}}


=== قاموس قرآن ===
=== قاموس قرآن ===
رسوا كردن. عيب كسى را آشكار كردن. «فَضَحَهُ: كَشَفَ مَساويهِ» [حجر:68]. اين كلام لوط «عليه السلام» است نسبت به قوم خويش در حمايت ميهمانانش كه فرشته بودند فضيحت در اينجا به معنى الزام عيب و عار است كه اگر آنها به ميهمانان لوط جسارت مى‏كردند براى آن حضرت عيبى بود يعنى اينها ميهمان منند مرا رسوا نكنيد لذا طبرسى رحمه‏اللَّه آن را الزام عار معنى كرده و در مصباح فضيحت را عيب گفته است. اين كلمه فقط يكبار در قرآن آمده است.
رسوا كردن. عيب كسى را آشكار كردن. «فَضَحَهُ: كَشَفَ مَساويهِ» [حجر:68]. اين كلام لوط «عليه السلام» است نسبت به قوم خويش در حمايت ميهمانانش كه فرشته بودند فضيحت در اينجا به معنى الزام عيب و عار است كه اگر آنها به ميهمانان لوط جسارت مى‏كردند براى آن حضرت عيبى بود يعنى اينها ميهمان منند مرا رسوا نكنيد لذا طبرسى رحمه‏اللَّه آن را الزام عار معنى كرده و در مصباح فضيحت را عيب گفته است. اين كلمه فقط يكبار در قرآن آمده است.
===ریشه‌های [[راهنما:نزدیک مکانی|نزدیک مکانی]]===
<qcloud htmlpre='ریشه_'>
ى:100, لا:75, وقى:50, الله:45, ف:45, اله:40, ضيف:35, وله:35, هؤلاء:30, ها:25, خزى:25, اولاء:20, انن:15, قول:10
</qcloud>


== کلمات مشتق شده در قرآن ==
== کلمات مشتق شده در قرآن ==

نسخهٔ کنونی تا ‏۱۶ دی ۱۳۹۵، ساعت ۰۳:۴۸

تکرار در قرآن: ۱(بار)

لیست کلمات مشتق شده


در حال بارگیری...


قاموس قرآن

رسوا كردن. عيب كسى را آشكار كردن. «فَضَحَهُ: كَشَفَ مَساويهِ» [حجر:68]. اين كلام لوط «عليه السلام» است نسبت به قوم خويش در حمايت ميهمانانش كه فرشته بودند فضيحت در اينجا به معنى الزام عيب و عار است كه اگر آنها به ميهمانان لوط جسارت مى‏كردند براى آن حضرت عيبى بود يعنى اينها ميهمان منند مرا رسوا نكنيد لذا طبرسى رحمه‏اللَّه آن را الزام عار معنى كرده و در مصباح فضيحت را عيب گفته است. اين كلمه فقط يكبار در قرآن آمده است.

ریشه‌های نزدیک مکانی

کلمات مشتق شده در قرآن

کلمه تعداد تکرار در قرآن
تَفْضَحُونِ‌ ۱

ریشه‌های مرتبط