عَادا: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
(Added word proximity by QBot) |
||
(یک نسخهٔ میانیِ ایجادشده توسط همین کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۱: | خط ۱: | ||
__TOC__ | |||
''' [[ویژه:پیوند_به_این_صفحه/عَادا | آیات شامل این کلمه ]]''' | ''' [[ویژه:پیوند_به_این_صفحه/عَادا | آیات شامل این کلمه ]]''' | ||
خط ۷: | خط ۸: | ||
قوم هود«عليهالسلام». [هود:60]. اين مردم در سرزمين احقاف از يمن سكونت داشتند چنانكه فرموده [احقاف:21]. در «حقف» گذشت كه: احقاف در جنوب جزيرةالعرب از قسمتهاى ربعالخالى (وادى دهناء) است كه در روزگار گذشته آباد و مسكن قوم عاد بود. پيامبر معروفشان هود «عليهالسلام» بود ولى پيامبران ديگرى نيز داشتهاند چنانكه فرموده: [شعراء:123]. مردمى بودند بتپرست به هود «عليهالسلام» مىگفتند [هود:53]. و نيز قيامت را انكار مىكردند [حاقة:4]. مرمان قوى هيكل و مرفّه بودند [اعراف:69]. و نيز هود «عليهالسلام» به ايشان مىگفت [شعراء:132-134]. چون در ضلالت خويش اصرار ورزيدند بادى سرد و سوزان بر ايشان وزيدن گرفت هفت شب و روز ادامه داشت ابدانشان را چون چوب خشكاند و خونهايشان را منجمد كرد تا همه از بين رفتند [حاقة:6-8]. رجوع شود به «روح» تحت عنوان بادى كه قوم هود را از برد در آنجا نظر دادهايم كه باد آنها طوفان نبوده بلكه باد سرد و سوزان بود. واللَّهالعالم. در مجمع ذيل آيه 65 اعراف درباره عاد فرموده او عاد پسر عوص پسر ارم پسر سام بن نوح بود. على هذا عاد نام شخصى است كه قبيله و قوم با نام او تسميه شده در اقرب الموارد به اين تسميه تصريح شده است و نيز اقرب گفته: «عاد» منصرف هر دو آيد. نگارنده گويد: عاد در قرآن مجموعاً 24 بار آمده و همه منصرف به كار رفته است. | قوم هود«عليهالسلام». [هود:60]. اين مردم در سرزمين احقاف از يمن سكونت داشتند چنانكه فرموده [احقاف:21]. در «حقف» گذشت كه: احقاف در جنوب جزيرةالعرب از قسمتهاى ربعالخالى (وادى دهناء) است كه در روزگار گذشته آباد و مسكن قوم عاد بود. پيامبر معروفشان هود «عليهالسلام» بود ولى پيامبران ديگرى نيز داشتهاند چنانكه فرموده: [شعراء:123]. مردمى بودند بتپرست به هود «عليهالسلام» مىگفتند [هود:53]. و نيز قيامت را انكار مىكردند [حاقة:4]. مرمان قوى هيكل و مرفّه بودند [اعراف:69]. و نيز هود «عليهالسلام» به ايشان مىگفت [شعراء:132-134]. چون در ضلالت خويش اصرار ورزيدند بادى سرد و سوزان بر ايشان وزيدن گرفت هفت شب و روز ادامه داشت ابدانشان را چون چوب خشكاند و خونهايشان را منجمد كرد تا همه از بين رفتند [حاقة:6-8]. رجوع شود به «روح» تحت عنوان بادى كه قوم هود را از برد در آنجا نظر دادهايم كه باد آنها طوفان نبوده بلكه باد سرد و سوزان بود. واللَّهالعالم. در مجمع ذيل آيه 65 اعراف درباره عاد فرموده او عاد پسر عوص پسر ارم پسر سام بن نوح بود. على هذا عاد نام شخصى است كه قبيله و قوم با نام او تسميه شده در اقرب الموارد به اين تسميه تصريح شده است و نيز اقرب گفته: «عاد» منصرف هر دو آيد. نگارنده گويد: عاد در قرآن مجموعاً 24 بار آمده و همه منصرف به كار رفته است. | ||
===کلمات [[راهنما:نزدیک مکانی|نزدیک مکانی]]=== | |||
<qcloud> | |||
وَ:100, ثَمُود:33, أَلا:24, أَنّه:21, قَوْم:18, کَفَرُوا:18, أَلِيما:18, أَهْلَک:18, إِن:18, جَاثِمِين:18, الْأُولَى:18, عَذَابا:17, دَارِهِم:17, فِي:17, رَبّهُم:17, لِلظّالِمِين:16, الشّعْرَى:16, فَمَا:16, الْقِيَامَة:16, أَبْقَى:15, فَأَصْبَحُوا:15, قَد:15, رَب:15, أَصْحَاب:15, بُعْدا:15, أَعْتَدْنَا:15, يَوْم:15, لِعَاد:14, هُو:14, الرّجْفَة:14, تَبَيّن:14, الرّس:14, لَکُم:13, فَأَخَذَتْهُم:13, آيَة:13, لَعْنَة:13, لِلنّاس:12, الدّنْيَا:12, هُود:12, فَکَذّبُوه:12, مِن:12, قُرُونا:12, هٰذِه:11, بَيْن:11, مَسَاکِنِهِم:11, ذٰلِک:10 | |||
</qcloud> | |||
===تکرار در هر سال نزول=== | |||
{{#ask:[[رده:آیات قرآن]] [[نازل شده در سال::+]] [[کلمه غیر ربط::عَادا]] | |||
|?نازل شده در سال | |||
|mainlabel=- | |||
|headers=show | |||
|limit=2000 | |||
|format=jqplotchart | |||
|charttype=line | |||
|charttitle=نمودار تکرار در هر سال نزول | |||
|labelaxislabel=سال نزول | |||
|smoothlines=yes | |||
|numbersaxislabel=دفعات تکرار | |||
|distribution=yes | |||
|min=0 | |||
|datalabels=value | |||
|distributionsort=none | |||
|ticklabels=yes | |||
|colorscheme=rdbu | |||
|chartlegend=none | |||
}} | |||
[[رده:كلمات قرآن]] | [[رده:كلمات قرآن]] |
نسخهٔ کنونی تا ۱۱ دی ۱۳۹۵، ساعت ۱۴:۳۸
ریشه کلمه
- عاد (۲۴ بار)
قاموس قرآن
قوم هود«عليهالسلام». [هود:60]. اين مردم در سرزمين احقاف از يمن سكونت داشتند چنانكه فرموده [احقاف:21]. در «حقف» گذشت كه: احقاف در جنوب جزيرةالعرب از قسمتهاى ربعالخالى (وادى دهناء) است كه در روزگار گذشته آباد و مسكن قوم عاد بود. پيامبر معروفشان هود «عليهالسلام» بود ولى پيامبران ديگرى نيز داشتهاند چنانكه فرموده: [شعراء:123]. مردمى بودند بتپرست به هود «عليهالسلام» مىگفتند [هود:53]. و نيز قيامت را انكار مىكردند [حاقة:4]. مرمان قوى هيكل و مرفّه بودند [اعراف:69]. و نيز هود «عليهالسلام» به ايشان مىگفت [شعراء:132-134]. چون در ضلالت خويش اصرار ورزيدند بادى سرد و سوزان بر ايشان وزيدن گرفت هفت شب و روز ادامه داشت ابدانشان را چون چوب خشكاند و خونهايشان را منجمد كرد تا همه از بين رفتند [حاقة:6-8]. رجوع شود به «روح» تحت عنوان بادى كه قوم هود را از برد در آنجا نظر دادهايم كه باد آنها طوفان نبوده بلكه باد سرد و سوزان بود. واللَّهالعالم. در مجمع ذيل آيه 65 اعراف درباره عاد فرموده او عاد پسر عوص پسر ارم پسر سام بن نوح بود. على هذا عاد نام شخصى است كه قبيله و قوم با نام او تسميه شده در اقرب الموارد به اين تسميه تصريح شده است و نيز اقرب گفته: «عاد» منصرف هر دو آيد. نگارنده گويد: عاد در قرآن مجموعاً 24 بار آمده و همه منصرف به كار رفته است.