لِسَبَإ: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
(Added word proximity by QBot) |
||
(یک نسخهٔ میانیِ ایجادشده توسط همین کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۱: | خط ۱: | ||
__TOC__ | |||
''' [[ویژه:پیوند_به_این_صفحه/لِسَبَإ | آیات شامل این کلمه ]]''' | ''' [[ویژه:پیوند_به_این_صفحه/لِسَبَإ | آیات شامل این کلمه ]]''' | ||
خط ۱۴: | خط ۱۵: | ||
[سباء:15]، [نمل:22]. اين كلمه كه دو بار بيشتر در قرآن نيامده نام قومى بود كه سليمان به ديارشان لشكر كشيد و در اثر نا فرمانى از دستور پيامبران سدّشان شكست و خانه ويران شدند. درباره لشكركشى سليمان خبرى كه هدهد به وى آورد چنين مىخوانيم: [نمل:22-24]. از اين آيات بدست مىآيد كه قوم سباء داراى حكومت بودند و زنى بر آنها سلطنت مىكرد و نيز آفتاب پرست بودهاند. و از اما بعد آيات روشن مىشود كه ساز و برگ قوى داشته و ملكه ايشان بدست حضرت سليمان ايمان آورده است . و در سوره سباء آيه 15 به بعد چنين آمده «لَقَدْ كانَ لِسَبَاء فى مَسْكَنِهِمْ آيَةٌ جَنَّتانِ عَنْ يَمينٍ وَ شِمالٌ...»قوم سباء را در مسكنهايشان آيتى بود دو باغستان از راست و چپ (گفتيم) از روزى پروردگارتان بخوريد و او را سپاسگزار باشيد، سرزمينى است پاكيزه و دلچسب و پروردگارى چاره ساز از فرمان خدا اعراض كردند. سيل عرم به آنهافرستاديم و دو باغستانشان را به دو باغستان بدل كرديم كه ميوه تلخ و درخت شوره گز و اندكى كنار داشت. اين مجازات در اثر كفران آنها بود كه جز كفور و ناسپاس را مجازات نمىكنيم ميان آبادى آنها و آباديهاى پر بركت (شام) قريههاى آشكارى قرار داديم كه از يكديگر ديده مىشدند شبها و روزها با ايمنى در آنهاراه مىرفته و مسافرت مىكردند گفتند: خدايا ميان مسافرتهاى ما فاصله كن، به خودشان ستم كردند آنها را خبرهاى تازه قرار داديم و تار و مارشان كرديم راستى در حادثه آنها براى هر متأمّل و شكرگزار عبرتهائى است. از آنچه نقل شد روشن گرديد كه قوم سباء در ناز و نعمت به سر مىبرده و در عين حال مردمان بد كار و ناسپاس بودند و به توصيه پيامبران واقعى نمىنهادهاند، و در اثر نا سپاسى سيلى بنيان كن هستى آنها را از بين برده و خودشان به نحو عجيبى تار و مار شدهاند كه ماجرايشان تمام خبرها را تحت الشعاع قرار داده است و از كثرت نعمت ملول گشته و مسافرتهاى سخت و طاقت فرسا آرزو كردهاند . نا گفته نماند مسكن قوم سباء سرزمين يمن فعلى بوده و آن روزگاران بسيار مترقى و پيشرفته بوده است در جانب شرقى شهر صنعاء پايتخت فعلى يمن به فاصله صد و بيست كيلومتر دشت پهناورى هست كه ظاهراً سرزمين قوم سباء بسيارى از آنجا بدست آمده كه نشان دهنده يك تمدن عظيم در روزگارهاى گذشته است طالبان تفصيل به فرهنگ قصص قرآن تأليف آقاى صدر بلاغى ماده (سباء) رجوع كنند. و نيز نا گفته نماند: اهل سدّيكه بدرياشان لشكر كشيد هر دو از قوم سباء اند ولى ظاهراً غير هم بودهاند و دو قضيّه در دو زمان متفاوت اتّفاق افتاده است . | [سباء:15]، [نمل:22]. اين كلمه كه دو بار بيشتر در قرآن نيامده نام قومى بود كه سليمان به ديارشان لشكر كشيد و در اثر نا فرمانى از دستور پيامبران سدّشان شكست و خانه ويران شدند. درباره لشكركشى سليمان خبرى كه هدهد به وى آورد چنين مىخوانيم: [نمل:22-24]. از اين آيات بدست مىآيد كه قوم سباء داراى حكومت بودند و زنى بر آنها سلطنت مىكرد و نيز آفتاب پرست بودهاند. و از اما بعد آيات روشن مىشود كه ساز و برگ قوى داشته و ملكه ايشان بدست حضرت سليمان ايمان آورده است . و در سوره سباء آيه 15 به بعد چنين آمده «لَقَدْ كانَ لِسَبَاء فى مَسْكَنِهِمْ آيَةٌ جَنَّتانِ عَنْ يَمينٍ وَ شِمالٌ...»قوم سباء را در مسكنهايشان آيتى بود دو باغستان از راست و چپ (گفتيم) از روزى پروردگارتان بخوريد و او را سپاسگزار باشيد، سرزمينى است پاكيزه و دلچسب و پروردگارى چاره ساز از فرمان خدا اعراض كردند. سيل عرم به آنهافرستاديم و دو باغستانشان را به دو باغستان بدل كرديم كه ميوه تلخ و درخت شوره گز و اندكى كنار داشت. اين مجازات در اثر كفران آنها بود كه جز كفور و ناسپاس را مجازات نمىكنيم ميان آبادى آنها و آباديهاى پر بركت (شام) قريههاى آشكارى قرار داديم كه از يكديگر ديده مىشدند شبها و روزها با ايمنى در آنهاراه مىرفته و مسافرت مىكردند گفتند: خدايا ميان مسافرتهاى ما فاصله كن، به خودشان ستم كردند آنها را خبرهاى تازه قرار داديم و تار و مارشان كرديم راستى در حادثه آنها براى هر متأمّل و شكرگزار عبرتهائى است. از آنچه نقل شد روشن گرديد كه قوم سباء در ناز و نعمت به سر مىبرده و در عين حال مردمان بد كار و ناسپاس بودند و به توصيه پيامبران واقعى نمىنهادهاند، و در اثر نا سپاسى سيلى بنيان كن هستى آنها را از بين برده و خودشان به نحو عجيبى تار و مار شدهاند كه ماجرايشان تمام خبرها را تحت الشعاع قرار داده است و از كثرت نعمت ملول گشته و مسافرتهاى سخت و طاقت فرسا آرزو كردهاند . نا گفته نماند مسكن قوم سباء سرزمين يمن فعلى بوده و آن روزگاران بسيار مترقى و پيشرفته بوده است در جانب شرقى شهر صنعاء پايتخت فعلى يمن به فاصله صد و بيست كيلومتر دشت پهناورى هست كه ظاهراً سرزمين قوم سباء بسيارى از آنجا بدست آمده كه نشان دهنده يك تمدن عظيم در روزگارهاى گذشته است طالبان تفصيل به فرهنگ قصص قرآن تأليف آقاى صدر بلاغى ماده (سباء) رجوع كنند. و نيز نا گفته نماند: اهل سدّيكه بدرياشان لشكر كشيد هر دو از قوم سباء اند ولى ظاهراً غير هم بودهاند و دو قضيّه در دو زمان متفاوت اتّفاق افتاده است . | ||
===کلمات [[راهنما:نزدیک مکانی|نزدیک مکانی]]=== | |||
<qcloud> | |||
فِي:100, کَان:61, مَسْکَنِهِم:55, الْمُهِين:55, لَقَد:55, آيَة:49, الْعَذَاب:49, جَنّتَان:42, لَبِثُوا:36, عَن:36, يَمِين:29, مَا:29, وَ:23, الْغَيْب:23, شِمَال:16, کُلُوا:10 | |||
</qcloud> | |||
===تکرار در هر سال نزول=== | |||
{{#ask:[[رده:آیات قرآن]] [[نازل شده در سال::+]] [[کلمه غیر ربط::لِسَبَإ]] | |||
|?نازل شده در سال | |||
|mainlabel=- | |||
|headers=show | |||
|limit=2000 | |||
|format=jqplotchart | |||
|charttype=line | |||
|charttitle=نمودار تکرار در هر سال نزول | |||
|labelaxislabel=سال نزول | |||
|smoothlines=yes | |||
|numbersaxislabel=دفعات تکرار | |||
|distribution=yes | |||
|min=0 | |||
|datalabels=value | |||
|distributionsort=none | |||
|ticklabels=yes | |||
|colorscheme=rdbu | |||
|chartlegend=none | |||
}} | |||
[[رده:كلمات قرآن]] | [[رده:كلمات قرآن]] |
نسخهٔ کنونی تا ۱۱ دی ۱۳۹۵، ساعت ۱۵:۵۳
در این که: «سبأ» (بر وزن سَبَد) نام کیست؟ و چیست؟ در میان مورخان گفتگوست، ولى معروف این است: «سبأ» نام پدر اعراب «یمن» است، و طبق روایتى که از پیامبر گرامى اسلام(صلى الله علیه وآله)نقل شده:
مردى بوده به نام «سبأ» که ده فرزند از او متولد شد، و از هر کدام از آنها قبیله اى از قبائل عرب در آن سامان به وجود آمدند.
بعضى «سبأ» را نام سرزمین «یمن»، یا منطقه اى از آن دانسته اند، ظاهر قرآن مجید در داستان «سلیمان» و «هدهد» در سوره «نمل» نیز نشان مى دهد که «سبأ» نام مکانى بوده است، آنجا که مى گوید: وَ جِئْتُکَ مِنْ سَبَأ بِنَبَأ یَقِین «من از سرزمین سبأ خبر قاطعى براى تو آوردم». در حالى که ظاهر آیه مورد بحث، این است که، «سبأ» قومى بوده اند، که در آن منطقه مى زیسته اند، زیرا ضمیر جمع مذکر (هم) به آنها باز گشته است. ولى منافاتى میان این دو تفسیر نیست; زیرا ممکن است «سبأ» در ابتدا نام کسى بوده، سپس تمام فرزندان و قوم او به آن نام نامیده شده اند، و بعد این اسم به سرزمین آنها نیز اطلاق گردیده است.
ریشه کلمه
قاموس قرآن
[سباء:15]، [نمل:22]. اين كلمه كه دو بار بيشتر در قرآن نيامده نام قومى بود كه سليمان به ديارشان لشكر كشيد و در اثر نا فرمانى از دستور پيامبران سدّشان شكست و خانه ويران شدند. درباره لشكركشى سليمان خبرى كه هدهد به وى آورد چنين مىخوانيم: [نمل:22-24]. از اين آيات بدست مىآيد كه قوم سباء داراى حكومت بودند و زنى بر آنها سلطنت مىكرد و نيز آفتاب پرست بودهاند. و از اما بعد آيات روشن مىشود كه ساز و برگ قوى داشته و ملكه ايشان بدست حضرت سليمان ايمان آورده است . و در سوره سباء آيه 15 به بعد چنين آمده «لَقَدْ كانَ لِسَبَاء فى مَسْكَنِهِمْ آيَةٌ جَنَّتانِ عَنْ يَمينٍ وَ شِمالٌ...»قوم سباء را در مسكنهايشان آيتى بود دو باغستان از راست و چپ (گفتيم) از روزى پروردگارتان بخوريد و او را سپاسگزار باشيد، سرزمينى است پاكيزه و دلچسب و پروردگارى چاره ساز از فرمان خدا اعراض كردند. سيل عرم به آنهافرستاديم و دو باغستانشان را به دو باغستان بدل كرديم كه ميوه تلخ و درخت شوره گز و اندكى كنار داشت. اين مجازات در اثر كفران آنها بود كه جز كفور و ناسپاس را مجازات نمىكنيم ميان آبادى آنها و آباديهاى پر بركت (شام) قريههاى آشكارى قرار داديم كه از يكديگر ديده مىشدند شبها و روزها با ايمنى در آنهاراه مىرفته و مسافرت مىكردند گفتند: خدايا ميان مسافرتهاى ما فاصله كن، به خودشان ستم كردند آنها را خبرهاى تازه قرار داديم و تار و مارشان كرديم راستى در حادثه آنها براى هر متأمّل و شكرگزار عبرتهائى است. از آنچه نقل شد روشن گرديد كه قوم سباء در ناز و نعمت به سر مىبرده و در عين حال مردمان بد كار و ناسپاس بودند و به توصيه پيامبران واقعى نمىنهادهاند، و در اثر نا سپاسى سيلى بنيان كن هستى آنها را از بين برده و خودشان به نحو عجيبى تار و مار شدهاند كه ماجرايشان تمام خبرها را تحت الشعاع قرار داده است و از كثرت نعمت ملول گشته و مسافرتهاى سخت و طاقت فرسا آرزو كردهاند . نا گفته نماند مسكن قوم سباء سرزمين يمن فعلى بوده و آن روزگاران بسيار مترقى و پيشرفته بوده است در جانب شرقى شهر صنعاء پايتخت فعلى يمن به فاصله صد و بيست كيلومتر دشت پهناورى هست كه ظاهراً سرزمين قوم سباء بسيارى از آنجا بدست آمده كه نشان دهنده يك تمدن عظيم در روزگارهاى گذشته است طالبان تفصيل به فرهنگ قصص قرآن تأليف آقاى صدر بلاغى ماده (سباء) رجوع كنند. و نيز نا گفته نماند: اهل سدّيكه بدرياشان لشكر كشيد هر دو از قوم سباء اند ولى ظاهراً غير هم بودهاند و دو قضيّه در دو زمان متفاوت اتّفاق افتاده است .