ریشه سلل: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
بدون خلاصۀ ویرایش
جز (Move page script صفحهٔ ریشه سلل‌ را به ریشه سلل منتقل کرد)
 
(۲ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط یک کاربر دیگر نشان داده نشد)
خط ۴: خط ۴:


__TOC__
__TOC__
{{#ask:[[رده:آیات قرآن]] [[نازل شده در سال::+]] [[ریشه غیر ربط::سلل‌]]
|?نازل شده در سال
|mainlabel=-
|headers=show
|limit=2000
|format=jqplotchart
|charttype=line
|charttitle=نمودار تکرار در هر سال نزول
|labelaxislabel=سال نزول
|smoothlines=yes
|numbersaxislabel=دفعات تکرار
|distribution=yes
|min=0
|datalabels=value
|distributionsort=none
|ticklabels=yes
|colorscheme=rdbu
|chartlegend=none
}}


=== قاموس قرآن ===
=== قاموس قرآن ===
كشيدن. در اقرب گويد:آن انتزاع و خارج كردن است با نرمى مثل كشيدن تيغ از غلاف و موى از خمير. راغب ملايمت را قيد نكرده و گويد: ماندد كشيدن شمشير از غلاف و كشيدن چيزى از خانه به طريق سرقت. و كشيدن پسر از پدر. [نور:63]. لداذ از «لاذَ - يَلُوذُ» به هم ديگر پناه بردن است تسلّل خروج پنهانى است (مجمع) يعنى خدا داناست به انكه در پناه يكديگر پنهانى از محضر رسول او خارج مى‏شوند. آنگاه كه آن حضرت رسول صلى اللّه عليه و اله و سلم مردم را به جهاد و نحو آن دعوت مى‏كرد بعضى‏ها در پشت سر ديگران پنهانى از مسجد خارج مى‏گشتند آيه درباره آنهاست . در نهج البلاغه نامه 70 به سهل بن حنيف نوشته «بَلَغَنى اَنَّ رِجالاً مِمَّنْ قِبَلَكَ يِتَسَلَّلُونَ اِلى مُعاوِيَةَ فَلا تَأْسَفْ عَلى ما يَفُوتُكَ مِنْ عَدَدِهِمْ» شنيدم بعضى از مردمان شهر تو پنهانى به طرف معاويه مى‏روند از رفتن اين عدّه متأسف نباش. * [مؤمنون:12]. [سجده:8]. سلالة فقط در اين دو جا از قرآن آمده است. اهل لغت آن را چكنده. و صاف شده گفته‏اند. فرزند را سلاله و سليله و سليل گفته‏اند كه چكيده و كشيده مرد است. سلاله در هر دو آيه نكره است مراد از آن در آيه دوم بنابر علم امروز سلول مرد (اسپرماتوزئيد) است كه چكيده منى و به وجود آمده در آن و صاف شده از آن است. به نظرم مراد از سلاله اول هم همان سلّول است منتهى در خلقت اول همان سلّول در ميان گلى به خصوص بود، پس جاى سلّول در اول گل و لجن بود. و در خلقت دوم جاى آن منى است مثل [علق:2]. بنابر آنكه علق جمع علقه به معنى كرم و زالو است رجوع شود به «آدم». در نهج البلاغه خطبه 161 راجع به دو نوع خلقت فرموده «بُدِئْتَ مِنْ سُلالَةِ مِنْ طينٍ. وَ وُضِعْتَ فى قَرارٍ مَكينٍ. اِلى قَدَرٍ مَعْلُومٍ».
كشيدن. در اقرب گويد:آن انتزاع و خارج كردن است با نرمى مثل كشيدن تيغ از غلاف و موى از خمير. راغب ملايمت را قيد نكرده و گويد: ماندد كشيدن شمشير از غلاف و كشيدن چيزى از خانه به طريق سرقت. و كشيدن پسر از پدر. [نور:63]. لداذ از «لاذَ - يَلُوذُ» به هم ديگر پناه بردن است تسلّل خروج پنهانى است (مجمع) يعنى خدا داناست به انكه در پناه يكديگر پنهانى از محضر رسول او خارج مى‏شوند. آنگاه كه آن حضرت رسول صلى اللّه عليه و اله و سلم مردم را به جهاد و نحو آن دعوت مى‏كرد بعضى‏ها در پشت سر ديگران پنهانى از مسجد خارج مى‏گشتند آيه درباره آنهاست . در نهج البلاغه نامه 70 به سهل بن حنيف نوشته «بَلَغَنى اَنَّ رِجالاً مِمَّنْ قِبَلَكَ يِتَسَلَّلُونَ اِلى مُعاوِيَةَ فَلا تَأْسَفْ عَلى ما يَفُوتُكَ مِنْ عَدَدِهِمْ» شنيدم بعضى از مردمان شهر تو پنهانى به طرف معاويه مى‏روند از رفتن اين عدّه متأسف نباش. * [مؤمنون:12]. [سجده:8]. سلالة فقط در اين دو جا از قرآن آمده است. اهل لغت آن را چكنده. و صاف شده گفته‏اند. فرزند را سلاله و سليله و سليل گفته‏اند كه چكيده و كشيده مرد است. سلاله در هر دو آيه نكره است مراد از آن در آيه دوم بنابر علم امروز سلول مرد (اسپرماتوزئيد) است كه چكيده منى و به وجود آمده در آن و صاف شده از آن است. به نظرم مراد از سلاله اول هم همان سلّول است منتهى در خلقت اول همان سلّول در ميان گلى به خصوص بود، پس جاى سلّول در اول گل و لجن بود. و در خلقت دوم جاى آن منى است مثل [علق:2]. بنابر آنكه علق جمع علقه به معنى كرم و زالو است رجوع شود به «آدم». در نهج البلاغه خطبه 161 راجع به دو نوع خلقت فرموده «بُدِئْتَ مِنْ سُلالَةِ مِنْ طينٍ. وَ وُضِعْتَ فى قَرارٍ مَكينٍ. اِلى قَدَرٍ مَعْلُومٍ».
===ریشه‌های [[راهنما:نزدیک مکانی|نزدیک مکانی]]===
<qcloud htmlpre='ریشه_'>
من:100, ثم:46, ه:44, طين:33, جعل:33, الذين:31, کم:29, انس:29, فى:27, ل:27, قد:25, موه:23, وله:23, خلق:21, مهن:21, نسل:21, لوذ:21, اله:21, حذر:20, سوى:20, الله:20, نطف:18, ف:18, علم:18, خلد:18, نفخ:16, بعض:16, ها:16, قرر:14, خلف:12, عن:10
</qcloud>


== کلمات مشتق شده در قرآن ==
== کلمات مشتق شده در قرآن ==

نسخهٔ کنونی تا ‏۱۶ دی ۱۳۹۵، ساعت ۰۳:۵۱

تکرار در قرآن: ۳(بار)

لیست کلمات مشتق شده


در حال بارگیری...


قاموس قرآن

كشيدن. در اقرب گويد:آن انتزاع و خارج كردن است با نرمى مثل كشيدن تيغ از غلاف و موى از خمير. راغب ملايمت را قيد نكرده و گويد: ماندد كشيدن شمشير از غلاف و كشيدن چيزى از خانه به طريق سرقت. و كشيدن پسر از پدر. [نور:63]. لداذ از «لاذَ - يَلُوذُ» به هم ديگر پناه بردن است تسلّل خروج پنهانى است (مجمع) يعنى خدا داناست به انكه در پناه يكديگر پنهانى از محضر رسول او خارج مى‏شوند. آنگاه كه آن حضرت رسول صلى اللّه عليه و اله و سلم مردم را به جهاد و نحو آن دعوت مى‏كرد بعضى‏ها در پشت سر ديگران پنهانى از مسجد خارج مى‏گشتند آيه درباره آنهاست . در نهج البلاغه نامه 70 به سهل بن حنيف نوشته «بَلَغَنى اَنَّ رِجالاً مِمَّنْ قِبَلَكَ يِتَسَلَّلُونَ اِلى مُعاوِيَةَ فَلا تَأْسَفْ عَلى ما يَفُوتُكَ مِنْ عَدَدِهِمْ» شنيدم بعضى از مردمان شهر تو پنهانى به طرف معاويه مى‏روند از رفتن اين عدّه متأسف نباش. * [مؤمنون:12]. [سجده:8]. سلالة فقط در اين دو جا از قرآن آمده است. اهل لغت آن را چكنده. و صاف شده گفته‏اند. فرزند را سلاله و سليله و سليل گفته‏اند كه چكيده و كشيده مرد است. سلاله در هر دو آيه نكره است مراد از آن در آيه دوم بنابر علم امروز سلول مرد (اسپرماتوزئيد) است كه چكيده منى و به وجود آمده در آن و صاف شده از آن است. به نظرم مراد از سلاله اول هم همان سلّول است منتهى در خلقت اول همان سلّول در ميان گلى به خصوص بود، پس جاى سلّول در اول گل و لجن بود. و در خلقت دوم جاى آن منى است مثل [علق:2]. بنابر آنكه علق جمع علقه به معنى كرم و زالو است رجوع شود به «آدم». در نهج البلاغه خطبه 161 راجع به دو نوع خلقت فرموده «بُدِئْتَ مِنْ سُلالَةِ مِنْ طينٍ. وَ وُضِعْتَ فى قَرارٍ مَكينٍ. اِلى قَدَرٍ مَعْلُومٍ».

ریشه‌های نزدیک مکانی

کلمات مشتق شده در قرآن

کلمه تعداد تکرار در قرآن
سُلاَلَةٍ ۲
يَتَسَلَّلُونَ‌ ۱

ریشه‌های مرتبط