ریشه زنم: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
|||
(۲ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط یک کاربر دیگر نشان داده نشد) | |||
خط ۴: | خط ۴: | ||
__TOC__ | __TOC__ | ||
{{#ask:[[رده:آیات قرآن]] [[نازل شده در سال::+]] [[ریشه غیر ربط::زنم]] | |||
|?نازل شده در سال | |||
|mainlabel=- | |||
|headers=show | |||
|limit=2000 | |||
|format=jqplotchart | |||
|charttype=line | |||
|charttitle=نمودار تکرار در هر سال نزول | |||
|labelaxislabel=سال نزول | |||
|smoothlines=yes | |||
|numbersaxislabel=دفعات تکرار | |||
|distribution=yes | |||
|min=0 | |||
|datalabels=value | |||
|distributionsort=none | |||
|ticklabels=yes | |||
|colorscheme=rdbu | |||
|chartlegend=none | |||
}} | |||
=== قاموس قرآن === | === قاموس قرآن === | ||
زنمه به فتح (ز.ن.م) قسمتى از گوش شتر و گوسفند است كه پس از شكافتن آويزان مىماند (اقرب) و نيز دو چيز زايد دكمه مانند است كه از گلوى بعضى از گوسفندان آويزان مىشود (مفردات) و از آن كسى اراده مىشود كه در نسب متّهم است و به قومى چسبانده شده در روايت است كه امام حسين عليه السلام ابن زياد را دعّى بن الدعّى خواند كه يعنى او به زياد چسبانده شده چنانكه زياد نيز به ابى سفيان چسبانده شده بود. زنيم همان دعّى است طبرسى اين شعر را نقل مىكند. زنيم ليس بعرف من ابوه بغىّ الام ذو حسب لئيم [قلم:12و13]. زنيم را در آيه متّهم در نسب (حرامزاده)، لئيم معروف بلئامت، شخص معروف به شرارت گفتهاند در مجمع از على عليه السلام شخص بى اصل و نانجيب نقل شده در صافى از حضرت صادق عليه السلام نقل است كه آن را كافر سخت فرموده است. به نظر مىآيد كه مراد از آن در آيه لئيم و شرير است گوئى شرّ و لئامت علامت مخصوص اوست چنانكه زنمه براى گوسفند و بزغاله و عتل چنانكه گفتهاند به معنى بد خلق و خشن است يعنى او مانع خير و متجاوز و پيوسته گنانكار است با همه اينها بد رفتار و شرير است. اين كلمه تنها يك دفعه در كلام اللّه مجيد به كار رفته است. | زنمه به فتح (ز.ن.م) قسمتى از گوش شتر و گوسفند است كه پس از شكافتن آويزان مىماند (اقرب) و نيز دو چيز زايد دكمه مانند است كه از گلوى بعضى از گوسفندان آويزان مىشود (مفردات) و از آن كسى اراده مىشود كه در نسب متّهم است و به قومى چسبانده شده در روايت است كه امام حسين عليه السلام ابن زياد را دعّى بن الدعّى خواند كه يعنى او به زياد چسبانده شده چنانكه زياد نيز به ابى سفيان چسبانده شده بود. زنيم همان دعّى است طبرسى اين شعر را نقل مىكند. زنيم ليس بعرف من ابوه بغىّ الام ذو حسب لئيم [قلم:12و13]. زنيم را در آيه متّهم در نسب (حرامزاده)، لئيم معروف بلئامت، شخص معروف به شرارت گفتهاند در مجمع از على عليه السلام شخص بى اصل و نانجيب نقل شده در صافى از حضرت صادق عليه السلام نقل است كه آن را كافر سخت فرموده است. به نظر مىآيد كه مراد از آن در آيه لئيم و شرير است گوئى شرّ و لئامت علامت مخصوص اوست چنانكه زنمه براى گوسفند و بزغاله و عتل چنانكه گفتهاند به معنى بد خلق و خشن است يعنى او مانع خير و متجاوز و پيوسته گنانكار است با همه اينها بد رفتار و شرير است. اين كلمه تنها يك دفعه در كلام اللّه مجيد به كار رفته است. | ||
===ریشههای [[راهنما:نزدیک مکانی|نزدیک مکانی]]=== | |||
<qcloud htmlpre='ریشه_'> | |||
ان:100, کون:87, ذلک:87, ذا:74, بعد:74, اثم:61, عتل:61, مول:61, بنو:49, عدو:49, اذا:49, تلو:36, ل:36, خير:23, منع:10 | |||
</qcloud> | |||
== کلمات مشتق شده در قرآن == | == کلمات مشتق شده در قرآن == |
نسخهٔ کنونی تا ۱۶ دی ۱۳۹۵، ساعت ۰۳:۵۵
تکرار در قرآن: ۱(بار)
قاموس قرآن
زنمه به فتح (ز.ن.م) قسمتى از گوش شتر و گوسفند است كه پس از شكافتن آويزان مىماند (اقرب) و نيز دو چيز زايد دكمه مانند است كه از گلوى بعضى از گوسفندان آويزان مىشود (مفردات) و از آن كسى اراده مىشود كه در نسب متّهم است و به قومى چسبانده شده در روايت است كه امام حسين عليه السلام ابن زياد را دعّى بن الدعّى خواند كه يعنى او به زياد چسبانده شده چنانكه زياد نيز به ابى سفيان چسبانده شده بود. زنيم همان دعّى است طبرسى اين شعر را نقل مىكند. زنيم ليس بعرف من ابوه بغىّ الام ذو حسب لئيم [قلم:12و13]. زنيم را در آيه متّهم در نسب (حرامزاده)، لئيم معروف بلئامت، شخص معروف به شرارت گفتهاند در مجمع از على عليه السلام شخص بى اصل و نانجيب نقل شده در صافى از حضرت صادق عليه السلام نقل است كه آن را كافر سخت فرموده است. به نظر مىآيد كه مراد از آن در آيه لئيم و شرير است گوئى شرّ و لئامت علامت مخصوص اوست چنانكه زنمه براى گوسفند و بزغاله و عتل چنانكه گفتهاند به معنى بد خلق و خشن است يعنى او مانع خير و متجاوز و پيوسته گنانكار است با همه اينها بد رفتار و شرير است. اين كلمه تنها يك دفعه در كلام اللّه مجيد به كار رفته است.
ریشههای نزدیک مکانی
کلمات مشتق شده در قرآن
کلمه | تعداد تکرار در قرآن |
---|---|
زَنِيمٍ | ۱ |