الرّاسِخُون: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
(Added word proximity by QBot) |
||
(یک نسخهٔ میانیِ ایجادشده توسط همین کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۱: | خط ۱: | ||
__TOC__ | |||
''' [[ویژه:پیوند_به_این_صفحه/الرّاسِخُون | آیات شامل این کلمه ]]''' | ''' [[ویژه:پیوند_به_این_صفحه/الرّاسِخُون | آیات شامل این کلمه ]]''' | ||
خط ۸: | خط ۹: | ||
*[[ال]] | *[[ال]] | ||
===کلمات [[راهنما:نزدیک مکانی|نزدیک مکانی]]=== | |||
<qcloud> | |||
وَ:100, فِي:83, الْعِلْم:74, مِنْهُم:66, لٰکِن:44, أَلِيما:44, عَذَابا:40, اللّه:40, يَقُولُون:36, إِلاّ:36, تَأْوِيلَه:31, آمَنّا:31, لِلْکَافِرِين:31, يَعْلَم:27, الْمُؤْمِنُون:27, بِه:27, أَعْتَدْنَا:27, کُل:23, مَا:23, يُؤْمِنُون:23, بِمَا:19, بِالْبَاطِل:19, مِن:19, تَأْوِيلِه:14, عِنْد:14, أُنْزِل:14, إِلَيْک:10, ابْتِغَاء:10, رَبّنَا:10 | |||
</qcloud> | |||
===تکرار در هر سال نزول=== | |||
{{#ask:[[رده:آیات قرآن]] [[نازل شده در سال::+]] [[کلمه غیر ربط::الرّاسِخُون]] | |||
|?نازل شده در سال | |||
|mainlabel=- | |||
|headers=show | |||
|limit=2000 | |||
|format=jqplotchart | |||
|charttype=line | |||
|charttitle=نمودار تکرار در هر سال نزول | |||
|labelaxislabel=سال نزول | |||
|smoothlines=yes | |||
|numbersaxislabel=دفعات تکرار | |||
|distribution=yes | |||
|min=0 | |||
|datalabels=value | |||
|distributionsort=none | |||
|ticklabels=yes | |||
|colorscheme=rdbu | |||
|chartlegend=none | |||
}} | |||
[[رده:كلمات قرآن]] | [[رده:كلمات قرآن]] |
نسخهٔ کنونی تا ۱۱ دی ۱۳۹۵، ساعت ۱۳:۳۷
ریشه کلمه
- رسخ (۲ بار)
قاموس قرآن
رسوخ به معنى ريشه دارى و ثبات است. راسخون در علم كسانىاند كه در دانش ريشه دارند و علم در وجودشان رسوخ كرده و استقرار يافته است. راغب مىگويد :رسوخ ثبات شيىء ثبلتى محكم است. در اقرب آمده «رسخ الشيىء رسوخاً: ثبت فى موضعه» راغب گويد: راسخ در علم دانائى است كه شبهه بر او عارض نمىشود. [آل عمران:7]. «وَ الرَّاسِخُونَ...» مبتدا و خبر در آن «يَقُولُونَ» است و آن جمله استيناف است بعضى ندانسته فكر مىكنند كه والراسخون عطف است به جاى «اللّه» و خلاصه مضمون آيه آنست كه: قرآن دو قسمت است محكم و متشابه. مردم نيز درباره قرآن دو گروهاند آنها كه انحراف قلبى دارند به متشابه قرآن مىچسبند كه ايجاد فتنه كنند و آنها كه راسخون در علمند گويند بهر دو قسمت ايمان آوريم همه آن از جانب خداست و و تأويل قرآن را جز خدا كسى نمىداند. نه اينكه راسخون عطف به اللّه باشد و معنى آن باشد كه تأويل قرآن را جز خدا و راسخون در علم كسى نمىداند. و اينكه تأويل مفصّل قرآن را فقط خدا مىداند در «اوّل» گذشت. در الميزان گويد: توصيف راسخون در علم نشان مىدهد كه آنها به خدا و آيات او چنان علمى دارند كه شكى در آن وارد نمىشود و آنچه از محكمات مىدانند ثابت است و به آن ايمان دارند و عمل مىكنند و چون به آيه متشابهى برخوردند قلوبشان مضطرب نمىشود بلكه به آن ايمان مىآورند و در مقام عمل متوقّف مىشوند. (تمام شد). در نهج البلاغه خطبه 89 فرموده: بدان راسخون در علم آنهااند كه به جهل آن چه نميدانند اقرار مىكنند و اين اقرار آنها را از ورورد به درهاى مسدود غيب بى نياز كرده. راسخون در علم نظر به معنى كلمه هر كه دانش و علم در وجودش استقرار يافته و ريشه دوانده راسخ در علم است ولى مصداق اولى و حقيقى آن رسول خدا و ائمه اطهار عليهم السلام است در تفسير برهان بيشتر از 11 روايت در اين باره نقل كرده است در بعضى از آنهاست كه رسول خدا «صلى اللّه عليه و آله» افضل راسخون در علم است و بعد از وى اوصياء اواند و در بعضى آمده «نَحْنُ الرَّاسِخُونَ فِى الْعِلْمِ» و در برخى «وَ الرَّاسِخُونَ فِى الْعِلْمِ هُمْ آلُ مُحَمَّدٍ»صلوات اللّه عليهم اجمعين. لفظ آيه و همچنين جمله افضل راسخون در علم بودن نشان مىدهد كه راسخون در علم منحصر به آنان «عليهم السلام» نيست ولى چنان كه گفته شد آنها مصداق اولى آناند. * [نساء:162]. ضمير «منهم» به يهود كه در آيه است بر مىگردد و مراد از يهود است كه دانش در وجودشان استقرار يافته است.