ریشه دحض: تفاوت میان نسخهها
از الکتاب
بدون خلاصۀ ویرایش |
|||
(۲ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط یک کاربر دیگر نشان داده نشد) | |||
خط ۴: | خط ۴: | ||
__TOC__ | __TOC__ | ||
{{#ask:[[رده:آیات قرآن]] [[نازل شده در سال::+]] [[ریشه غیر ربط::دحض]] | |||
|?نازل شده در سال | |||
|mainlabel=- | |||
|headers=show | |||
|limit=2000 | |||
|format=jqplotchart | |||
|charttype=line | |||
|charttitle=نمودار تکرار در هر سال نزول | |||
|labelaxislabel=سال نزول | |||
|smoothlines=yes | |||
|numbersaxislabel=دفعات تکرار | |||
|distribution=yes | |||
|min=0 | |||
|datalabels=value | |||
|distributionsort=none | |||
|ticklabels=yes | |||
|colorscheme=rdbu | |||
|chartlegend=none | |||
}} | |||
=== قاموس قرآن === | === قاموس قرآن === | ||
لغزيدن. سقوط. مجمع ذيل آيه 141 صافات آن را سقوط معنى كرده و گويد اصل دحض محلّ لغزش است كه راه رونده در آن مىافتند. در صحاح مكان دحض را (بر وزن فلس و فرس) مكان لغزنده گفته در نهج البلاغه خطبه 147 هست «مَ اِنْ تَدْحَصِ الْقَدَمُ...» يعنى اگر قدم لغزيد. آنانكه دحض را زوال و بطلان گفتهاند بمناسبت معناى اصلى آن است. * [غافر:5] به باطل مجادله كردند تا حق را بدان ساقط كنند و از بين ببرند. * [صافات:140-141] آنگاه كه در حال قهر بطرف كشتى پر رفت با آنها قرعه كشيد و از افتادگان شد «مُدْحَضينَ»نشان مىدهد كه به دريا اندختگان چند نفر بودند و يونس عليه السلام يكى از آنها بود. گرنه گفته مىشد «فكان مدحضاً». * [شورى:16] «حُجَّتُهُمْ داحِضَةُ»يعنى دلايل آنها ساقط و باطل و غير قابل قبول است معنى اين آيه در «حجّ» گذشت. | لغزيدن. سقوط. مجمع ذيل آيه 141 صافات آن را سقوط معنى كرده و گويد اصل دحض محلّ لغزش است كه راه رونده در آن مىافتند. در صحاح مكان دحض را (بر وزن فلس و فرس) مكان لغزنده گفته در نهج البلاغه خطبه 147 هست «مَ اِنْ تَدْحَصِ الْقَدَمُ...» يعنى اگر قدم لغزيد. آنانكه دحض را زوال و بطلان گفتهاند بمناسبت معناى اصلى آن است. * [غافر:5] به باطل مجادله كردند تا حق را بدان ساقط كنند و از بين ببرند. * [صافات:140-141] آنگاه كه در حال قهر بطرف كشتى پر رفت با آنها قرعه كشيد و از افتادگان شد «مُدْحَضينَ»نشان مىدهد كه به دريا اندختگان چند نفر بودند و يونس عليه السلام يكى از آنها بود. گرنه گفته مىشد «فكان مدحضاً». * [شورى:16] «حُجَّتُهُمْ داحِضَةُ»يعنى دلايل آنها ساقط و باطل و غير قابل قبول است معنى اين آيه در «حجّ» گذشت. | ||
===ریشههای [[راهنما:نزدیک مکانی|نزدیک مکانی]]=== | |||
<qcloud htmlpre='ریشه_'> | |||
ه:100, ف:97, ب:95, ل:92, هم:84, بطل:55, اخذ:44, حقق:39, جدل:39, من:36, عند:31, لقم:31, ربب:29, حجج:29, کون:29, حوت:26, کفر:26, الذين:23, على:23, هو:23, لوم:21, جوب:21, سهم:21, شحن:21, اوى:18, نذر:18, غضب:18, ما:18, فلک:18, بشر:15, بعد:15, رسل:15, الى:15, ائى:15, ايى:13, الا:13, عذب:10, ى:10, کيف:10, وله:10 | |||
</qcloud> | |||
== کلمات مشتق شده در قرآن == | == کلمات مشتق شده در قرآن == |
نسخهٔ کنونی تا ۱۶ دی ۱۳۹۵، ساعت ۰۳:۴۹
تکرار در قرآن: ۴(بار)
در حال بارگیری...
قاموس قرآن
لغزيدن. سقوط. مجمع ذيل آيه 141 صافات آن را سقوط معنى كرده و گويد اصل دحض محلّ لغزش است كه راه رونده در آن مىافتند. در صحاح مكان دحض را (بر وزن فلس و فرس) مكان لغزنده گفته در نهج البلاغه خطبه 147 هست «مَ اِنْ تَدْحَصِ الْقَدَمُ...» يعنى اگر قدم لغزيد. آنانكه دحض را زوال و بطلان گفتهاند بمناسبت معناى اصلى آن است. * [غافر:5] به باطل مجادله كردند تا حق را بدان ساقط كنند و از بين ببرند. * [صافات:140-141] آنگاه كه در حال قهر بطرف كشتى پر رفت با آنها قرعه كشيد و از افتادگان شد «مُدْحَضينَ»نشان مىدهد كه به دريا اندختگان چند نفر بودند و يونس عليه السلام يكى از آنها بود. گرنه گفته مىشد «فكان مدحضاً». * [شورى:16] «حُجَّتُهُمْ داحِضَةُ»يعنى دلايل آنها ساقط و باطل و غير قابل قبول است معنى اين آيه در «حجّ» گذشت.
ریشههای نزدیک مکانی
ه ف ب ل هم بطل اخذ حقق جدل من عند لقم ربب حجج کون حوت کفر الذين على هو لوم جوب سهم شحن اوى نذر غضب ما فلک بشر بعد رسل الى ائى ايى الا عذب ى کيف وله
کلمات مشتق شده در قرآن
کلمه | تعداد تکرار در قرآن |
---|---|
لِيُدْحِضُوا | ۲ |
الْمُدْحَضِينَ | ۱ |
دَاحِضَةٌ | ۱ |