ریشه عنق: تفاوت میان نسخهها
از الکتاب
(Edited by QRobot) |
|||
(۳ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۴: | خط ۴: | ||
__TOC__ | __TOC__ | ||
{{#ask:[[رده:آیات قرآن]] [[نازل شده در سال::+]] [[ریشه غیر ربط::عنق]] | |||
|?نازل شده در سال | |||
|mainlabel=- | |||
|headers=show | |||
|limit=2000 | |||
|format=jqplotchart | |||
|charttype=line | |||
|charttitle=نمودار تکرار در هر سال نزول | |||
|labelaxislabel=سال نزول | |||
|smoothlines=yes | |||
|numbersaxislabel=دفعات تکرار | |||
|distribution=yes | |||
|min=0 | |||
|datalabels=value | |||
|distributionsort=none | |||
|ticklabels=yes | |||
|colorscheme=rdbu | |||
|chartlegend=none | |||
}} | |||
=== قاموس قرآن === | |||
گردن. در اقرب الموارد گفته:عنق محل اتصال سر به بدن است مذكّر و مؤنّث هر دو آيد مذكّر بودن اكثر است جمع آن اعناق مىباشد. [اسراء:29]. دست را به گردنت بسته نكن(در انفاق تقتيرنكن) [رعد:5]. در آيه [انفال:12]. مراد از «فَوْقَ الْاَعْناقِ» ظاهراً سرهات كه بالاى گردن قرار گرفتهاند. [شعراء:4]. راغب گويد به اشراف ناس اعناق القوم گويند و اعناق در آيه به معنى اشراف است. طبرسى آن را يكى از چند احتمال شمرده. ولى ظهور آيه مىرساند كه اعناق به معنى گردنهاست و خضوع اعناق عبارت اخراى خضوع صاحبان اعناق است و خضوع شامل همه است نه فقط براى اشراف مىباشد. | |||
===ریشههای [[راهنما:نزدیک مکانی|نزدیک مکانی]]=== | |||
<qcloud htmlpre='ریشه_'> | |||
هم:100, فى:94, ف:71, غلل:64, ه:54, ل:42, جعل:36, ها:34, لا:32, کفر:31, ضرب:31, اول:31, ب:29, الذين:29, ک:29, من:28, الى:28, کلل:28, نا:24, بسط:24, قد:22, ما:22, على:21, نور:21, فوق:21, لقى:21, سوق:21, فتن:20, سلسل:20, ظلل:20, خرج:20, ايى:18, يدى:18, مسح:18, علم:18, سليمان:18, صحب:18, طير:18, هل:18, سحب:18, اذ:18, خضع:17, عذب:17, جزى:17, رعب:17, حمم:17, هى:17, ائى:17, امن:17, ان:17, سوف:16, طفق:16, ثم:16, الا:16, اتى:16, بنن:16, ذلک:16, يوم:16, لزم:16, اوى:16, رئى:16, ربب:16, انن:14, ى:14, ذقن:14, لما:14, يسر:14, انس:14, قوم:14, کرس:14, سمو:14, فصل:13, رسل:13, قلب:13, کون:13, کتب:13, قول:13, ندم:13, سرر:11, خلد:11, قعد:11, عمل:11, لوم:10, ندد:10, قمح:10, ردد:10 | |||
</qcloud> | |||
== کلمات مشتق شده در قرآن == | == کلمات مشتق شده در قرآن == | ||
{|class="wikitable sortable" | {|class="wikitable sortable" |
نسخهٔ کنونی تا ۱۶ دی ۱۳۹۵، ساعت ۰۳:۴۶
تکرار در قرآن: ۹(بار)
در حال بارگیری...
قاموس قرآن
گردن. در اقرب الموارد گفته:عنق محل اتصال سر به بدن است مذكّر و مؤنّث هر دو آيد مذكّر بودن اكثر است جمع آن اعناق مىباشد. [اسراء:29]. دست را به گردنت بسته نكن(در انفاق تقتيرنكن) [رعد:5]. در آيه [انفال:12]. مراد از «فَوْقَ الْاَعْناقِ» ظاهراً سرهات كه بالاى گردن قرار گرفتهاند. [شعراء:4]. راغب گويد به اشراف ناس اعناق القوم گويند و اعناق در آيه به معنى اشراف است. طبرسى آن را يكى از چند احتمال شمرده. ولى ظهور آيه مىرساند كه اعناق به معنى گردنهاست و خضوع اعناق عبارت اخراى خضوع صاحبان اعناق است و خضوع شامل همه است نه فقط براى اشراف مىباشد.
ریشههای نزدیک مکانی
هم فى ف غلل ه ل جعل ها لا کفر ضرب اول ب الذين ک من الى کلل نا بسط قد ما على نور فوق لقى سوق فتن سلسل ظلل خرج ايى يدى مسح علم سليمان صحب طير هل سحب اذ خضع عذب جزى رعب حمم هى ائى امن ان سوف طفق ثم الا اتى بنن ذلک يوم لزم اوى رئى ربب انن ى ذقن لما يسر انس قوم کرس سمو فصل رسل قلب کون کتب قول ندم سرر خلد قعد عمل لوم ندد قمح ردد
کلمات مشتق شده در قرآن
کلمه | تعداد تکرار در قرآن |
---|---|
الْأَعْنَاقِ | ۲ |
أَعْنَاقِهِمْ | ۳ |
عُنُقِهِ | ۱ |
عُنُقِکَ | ۱ |
أَعْنَاقُهُمْ | ۱ |
أَعْنَاقِ | ۱ |