ریشه عقد: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
(Edited by QRobot)
 
(Added root proximity by QBot)
 
(۲ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشد)
خط ۴: خط ۴:


__TOC__
__TOC__
{{#ask:[[رده:آیات قرآن]] [[نازل شده در سال::+]] [[ریشه غیر ربط::عقد]]
|?نازل شده در سال
|mainlabel=-
|headers=show
|limit=2000
|format=jqplotchart
|charttype=line
|charttitle=نمودار تکرار در هر سال نزول
|labelaxislabel=سال نزول
|smoothlines=yes
|numbersaxislabel=دفعات تکرار
|distribution=yes
|min=0
|datalabels=value
|distributionsort=none
|ticklabels=yes
|colorscheme=rdbu
|chartlegend=none
}}
=== قاموس قرآن ===
بستن. گره زدن «عقدالحبل عقداً:شدّه» راغب گفته: عقد جمع كردن اطراف شى‏ءاست، در اجسام صلبه به كار مى‏رود مثل بستن ريسمان... و در معانى به طور استعاره آيد مثل عقد بيع و عهد و غيره. [بقره:235]. قصد بستن عقد زناشوئى نكنيد تا مدت عدّه وفات سرآيد علقه نكاح را عقده گفته شده كه آن نوعى گره زدن و ايجاد علقه بين زنان و شوهران است اهل لغت گويند، عقده اسم آن است كه بسته و گره زده مى‏شود نكاح باشد يا پيمان يا غير آنها. [نساء:33]. ظاهراً اين آيه اجمال آيات ارث است، مراد از «وَالَّذينَ عَقَدَتْ اَيْمانُكُمْ» زوج و زوجه است و آن عطف است بر «اَلْاَقْرَبُوَن» و مراد از موالى ورّاث است يعنى براى هر يك از شما وارثانى قرار داديم ارث مى‏برند از آنچه پدران،مادران،اقربا و زنان و شوهران گذاشته‏اند آنگاه فرموده: نصيب هريك را بدهيد خدا بر اين كار و بر هر كار شاهد است. «وَلَّذينَ عَقَدَتْ اَيْمانُكُمْ» كنايه است و ايجاد علقه زوجيت به معامله كه در آن دست به هم مى‏دادند. تشبيه شده است (استفاده از الميزان) اهل سنت آيه را به «عصبه» حمل كرده‏اند كه انشاءاللَّه در «ولى» تحقيق و رد آن خواهد آمد. [مائده:89]. تعقيد يمين به معنى قصد در يمين و سوگند خوردن است و شايد مبالغه در آن منظور باشد يمين لغو آن است كه از روى قصد نباشد مثل واللَّه و باللَّه كه نوعاً بدون قصد در محاورات جارى است اين هر چند مكروه است ولى حكمى از قبيل كفّاره ندارد، تعقيد يمين آن است كه از روى قصد و ايجاد تكليف باشد مثل آنكه بگويد: والله هر شب با وضو خواهم خوابید. والله سيگار نخواهم كشيد، و نحو آن. پيداست كه ‏اين نوع سوگند از روى اراده و براى ايجاد تكليف است. «ما» در «بما» ظاهراً براى مصدر است يعنى: خدا با سوگندهاى بى‏قصد شما را مؤاخذه نمى‏كند ليكن به واسطه سوگندهاى از روى قصد مؤاخذه مى‏كند. رجوع شود به «لغو». *** [مائده:1]. عقود جمع عقد است، ظهور «العقود» كه جمع محلى به الف و لام است در جميع عقود مى‏باشد اعم از عقد نكاح، عقد بيع، پيمان‏ها و تكاليف الهى. و اگر در سوره مائده كه با آيه فوق شروع مى‏شود دقّت كنيم خواهيم ديد پر است از احكام و پيمان هاى خدا، مثل حكم شكار، احرام، حرمت ميته، و غيره، حليّت طعام‏ها و زنان، احكام وضو و جنابت، عدالت، قبول اعمال از اهل تقوى، حكم سوگند و كفّاره آن، حد سارق، اخذ پيمان از اهل كتاب، بدعت بودن بحيره، سائبه، حام و... و غير اينها. در اين صورت مى‏شود گفت: «اُوفُوا بِالْعُقُودِ» عنوان و تيتر سوره مائده است. در مجمع چهار قول درباره عقود نقل فرموده: اول: آنكه مراد پيمان‏هاى اهل جاهليّت است كه براى يارى يكديگر در مقابل ظلم مى‏بستند. دوم: پيمان‏هاى خداست كه نسبت به ايمان و عمل از بندگان گرفته است. سوم: عقود فيمابين مردم است از قبيل عقد نكاح و بيع و غيره. چهارم: دستور به اهل كتاب است كه به پيمان هايى كه از آنها نسبت به عمل به دستورات تورات و انجيل گرفته شده است. ناگفته نماند: قول دوم و سوّم داخل در عمومى است كه گفتيم و قول اول و چهارم باطل است زيرا خطاب «يا اَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا» شامل اهل كتاب و اهل جاهليت نمى‏شود. در تفسير عياشى از عبداللَّه بن سنان از حضرت صادق «عليه‏السلام» نقل شده: «سَاَلْتُ اَباعَبْدَاللَّهِ «عليه‏السلام» عَنْ قَوْلِ اللَّهِ يا اَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا اُوفُوا بِالْعُقُودِ» قال: «اَلْعُهُودُ» مراد از عهود ظاهراً جميع قراردادها است كه گفته شد. [بقره:237]. راجع به اين آيه در «عفو» صحبت شده است. [طه:25-28]. آيات از ابتداى بعثت موسى «عليه‏السلام» گفتگو مى‏كند كه گفت: خدايا: سينه‏ام را وسعت ده، كارم را آسان گردان، عقده را از زبانم بگشا، تا سخنم را بفهمند. آيا مراد از «عقدة» لكنت و گرهى بوده در زبان موسى كه در اثر گرفتن آتش به دهان، به وجود آمده بود؟ بعضى تاء «عقدة» را براى وحدت گرفته و گفته‏اند يعنى: مقدارى از عقده زبانم را بگشا كه سخن بهتر بگويم ولى بهتر است عقده براى نوع باشد چنانكه در الميزان است يعنى عقده‏اى كه مانع فهميده شدن كلام است از زبانم بگشا. طبرسى، زمخشرى، بيضاوى، ابن‏كثير و غيره نقل كرده‏اند كه موسى در بچگى ريش فرعون را كند، فرعون ناراحت شد و خواست او را بكشد، زنش آسيه گفت: موسى بچه است و از روى عمد اين كار نكرد، براى امتحان وى مقدارى خرما و اخگر حاضر كردند موسى چون خواست دست به سوى خرما ببرد جبرئيل دست او را به سوى اخگر برد تا آن را گرفته و به دهان گذاشت دهانش سوخت و لكنت زبان پيدا كرد. در صافى آن را از تفسير قمى از امام باقر «عليه‏السلام» نقل كرده ولى در تفسير برهان به نظرم اين قسمت حديث را به امام باقر «عليه‏السلام» نسبت نداده است و سند روايت روشن نيست. احتمال ظاهراً مراد از عقده گرفتگى زبان و كوتاهى منطق در اثر تنگى سينه باشد، چون موسى مى‏خواست با فرعون صحبت كند احتمال داشت كه مقام و قدرت فرعون او را هراسان كرده و قلبش به طپش و زبانش به تلجلج افتد چنانكه در جاى ديگر گفته: [شعراء:13] و اگر مراد عيب و لكنت زبان بود بهتر بود بگويد «وَحْلُلِ الْعُقْدَةَ» با الف و لام عهد. وانگهى اگر اخگر را به دست گرفته ديگر به زبان گذاشتن بعيد است اين مطلب را در «بين» ذيل آيه «وَلايَكادُ يُبينَ» مشروحاً گفته‏ايم. واللَّه‏اعلم. [فلق:4]. عقد بر وزن صرد به معنى گره‏ها است يعنى از شرّ دمندگان به گره‏ها به خداى فلق پناه مى‏برم انشاءاللَّه در «نفث» راجع به اين آيه صحبت خواهد شد به «فلق» نيز رجوع شود.
===ریشه‌های [[راهنما:نزدیک مکانی|نزدیک مکانی]]===
<qcloud htmlpre='ریشه_'>
ى:100, من:97, کم:83, ب:75, يمن:66, شرر:61, ل:61, ه:58, نکح:58, حلل:58, قول:55, ما:52, عفو:49, الذين:49, حسد:47, قرب:47, ف:47, ان:47, اذا:41, فى:38, لا:38, يدى:33, عزم:33, نفث:30, حتى:30, الا:30, هم:30, لسن:30, امر:30, وفى:30, فقه:27, امن:27, کفر:27, اتى:27, ولد:27, بلغ:27, جعل:27, عرف:27, بهم:24, الذى:24, کتب:24, ترک:24, وقب:24, اخذ:24, طعم:21, يسر:21, اجل:21, لکن:21, ها:21, نعم:21, انن:18, نصب:18, ايى:18, عشر:18, وقى:18, او:18, غسق:18, يا:16, سکن:16, ولى:16, علم:16, سرر:13, نسى:13, الله:13, تلو:13, وعد:10, وسط:10, على:10, لغو:10, فضل:10
</qcloud>
== کلمات مشتق شده در قرآن ==
== کلمات مشتق شده در قرآن ==
{|class="wikitable sortable"
{|class="wikitable sortable"
خط ۱۷: خط ۴۸:
|بِالْعُقُودِ || ۱  
|بِالْعُقُودِ || ۱  
|-
|-
|عَقَّدْتُمُ‌ || ۱  
|عَقَّدْتُمُ‌ || ۱  
|-
|-
|عُقْدَةً || ۱  
|عُقْدَةً || ۱  

نسخهٔ کنونی تا ‏۱۱ دی ۱۳۹۵، ساعت ۱۷:۰۰

تکرار در قرآن: ۷(بار)

لیست کلمات مشتق شده


در حال بارگیری...


قاموس قرآن

بستن. گره زدن «عقدالحبل عقداً:شدّه» راغب گفته: عقد جمع كردن اطراف شى‏ءاست، در اجسام صلبه به كار مى‏رود مثل بستن ريسمان... و در معانى به طور استعاره آيد مثل عقد بيع و عهد و غيره. [بقره:235]. قصد بستن عقد زناشوئى نكنيد تا مدت عدّه وفات سرآيد علقه نكاح را عقده گفته شده كه آن نوعى گره زدن و ايجاد علقه بين زنان و شوهران است اهل لغت گويند، عقده اسم آن است كه بسته و گره زده مى‏شود نكاح باشد يا پيمان يا غير آنها. [نساء:33]. ظاهراً اين آيه اجمال آيات ارث است، مراد از «وَالَّذينَ عَقَدَتْ اَيْمانُكُمْ» زوج و زوجه است و آن عطف است بر «اَلْاَقْرَبُوَن» و مراد از موالى ورّاث است يعنى براى هر يك از شما وارثانى قرار داديم ارث مى‏برند از آنچه پدران،مادران،اقربا و زنان و شوهران گذاشته‏اند آنگاه فرموده: نصيب هريك را بدهيد خدا بر اين كار و بر هر كار شاهد است. «وَلَّذينَ عَقَدَتْ اَيْمانُكُمْ» كنايه است و ايجاد علقه زوجيت به معامله كه در آن دست به هم مى‏دادند. تشبيه شده است (استفاده از الميزان) اهل سنت آيه را به «عصبه» حمل كرده‏اند كه انشاءاللَّه در «ولى» تحقيق و رد آن خواهد آمد. [مائده:89]. تعقيد يمين به معنى قصد در يمين و سوگند خوردن است و شايد مبالغه در آن منظور باشد يمين لغو آن است كه از روى قصد نباشد مثل واللَّه و باللَّه كه نوعاً بدون قصد در محاورات جارى است اين هر چند مكروه است ولى حكمى از قبيل كفّاره ندارد، تعقيد يمين آن است كه از روى قصد و ايجاد تكليف باشد مثل آنكه بگويد: والله هر شب با وضو خواهم خوابید. والله سيگار نخواهم كشيد، و نحو آن. پيداست كه ‏اين نوع سوگند از روى اراده و براى ايجاد تكليف است. «ما» در «بما» ظاهراً براى مصدر است يعنى: خدا با سوگندهاى بى‏قصد شما را مؤاخذه نمى‏كند ليكن به واسطه سوگندهاى از روى قصد مؤاخذه مى‏كند. رجوع شود به «لغو». *** [مائده:1]. عقود جمع عقد است، ظهور «العقود» كه جمع محلى به الف و لام است در جميع عقود مى‏باشد اعم از عقد نكاح، عقد بيع، پيمان‏ها و تكاليف الهى. و اگر در سوره مائده كه با آيه فوق شروع مى‏شود دقّت كنيم خواهيم ديد پر است از احكام و پيمان هاى خدا، مثل حكم شكار، احرام، حرمت ميته، و غيره، حليّت طعام‏ها و زنان، احكام وضو و جنابت، عدالت، قبول اعمال از اهل تقوى، حكم سوگند و كفّاره آن، حد سارق، اخذ پيمان از اهل كتاب، بدعت بودن بحيره، سائبه، حام و... و غير اينها. در اين صورت مى‏شود گفت: «اُوفُوا بِالْعُقُودِ» عنوان و تيتر سوره مائده است. در مجمع چهار قول درباره عقود نقل فرموده: اول: آنكه مراد پيمان‏هاى اهل جاهليّت است كه براى يارى يكديگر در مقابل ظلم مى‏بستند. دوم: پيمان‏هاى خداست كه نسبت به ايمان و عمل از بندگان گرفته است. سوم: عقود فيمابين مردم است از قبيل عقد نكاح و بيع و غيره. چهارم: دستور به اهل كتاب است كه به پيمان هايى كه از آنها نسبت به عمل به دستورات تورات و انجيل گرفته شده است. ناگفته نماند: قول دوم و سوّم داخل در عمومى است كه گفتيم و قول اول و چهارم باطل است زيرا خطاب «يا اَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا» شامل اهل كتاب و اهل جاهليت نمى‏شود. در تفسير عياشى از عبداللَّه بن سنان از حضرت صادق «عليه‏السلام» نقل شده: «سَاَلْتُ اَباعَبْدَاللَّهِ «عليه‏السلام» عَنْ قَوْلِ اللَّهِ يا اَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا اُوفُوا بِالْعُقُودِ» قال: «اَلْعُهُودُ» مراد از عهود ظاهراً جميع قراردادها است كه گفته شد. [بقره:237]. راجع به اين آيه در «عفو» صحبت شده است. [طه:25-28]. آيات از ابتداى بعثت موسى «عليه‏السلام» گفتگو مى‏كند كه گفت: خدايا: سينه‏ام را وسعت ده، كارم را آسان گردان، عقده را از زبانم بگشا، تا سخنم را بفهمند. آيا مراد از «عقدة» لكنت و گرهى بوده در زبان موسى كه در اثر گرفتن آتش به دهان، به وجود آمده بود؟ بعضى تاء «عقدة» را براى وحدت گرفته و گفته‏اند يعنى: مقدارى از عقده زبانم را بگشا كه سخن بهتر بگويم ولى بهتر است عقده براى نوع باشد چنانكه در الميزان است يعنى عقده‏اى كه مانع فهميده شدن كلام است از زبانم بگشا. طبرسى، زمخشرى، بيضاوى، ابن‏كثير و غيره نقل كرده‏اند كه موسى در بچگى ريش فرعون را كند، فرعون ناراحت شد و خواست او را بكشد، زنش آسيه گفت: موسى بچه است و از روى عمد اين كار نكرد، براى امتحان وى مقدارى خرما و اخگر حاضر كردند موسى چون خواست دست به سوى خرما ببرد جبرئيل دست او را به سوى اخگر برد تا آن را گرفته و به دهان گذاشت دهانش سوخت و لكنت زبان پيدا كرد. در صافى آن را از تفسير قمى از امام باقر «عليه‏السلام» نقل كرده ولى در تفسير برهان به نظرم اين قسمت حديث را به امام باقر «عليه‏السلام» نسبت نداده است و سند روايت روشن نيست. احتمال ظاهراً مراد از عقده گرفتگى زبان و كوتاهى منطق در اثر تنگى سينه باشد، چون موسى مى‏خواست با فرعون صحبت كند احتمال داشت كه مقام و قدرت فرعون او را هراسان كرده و قلبش به طپش و زبانش به تلجلج افتد چنانكه در جاى ديگر گفته: [شعراء:13] و اگر مراد عيب و لكنت زبان بود بهتر بود بگويد «وَحْلُلِ الْعُقْدَةَ» با الف و لام عهد. وانگهى اگر اخگر را به دست گرفته ديگر به زبان گذاشتن بعيد است اين مطلب را در «بين» ذيل آيه «وَلايَكادُ يُبينَ» مشروحاً گفته‏ايم. واللَّه‏اعلم. [فلق:4]. عقد بر وزن صرد به معنى گره‏ها است يعنى از شرّ دمندگان به گره‏ها به خداى فلق پناه مى‏برم انشاءاللَّه در «نفث» راجع به اين آيه صحبت خواهد شد به «فلق» نيز رجوع شود.

ریشه‌های نزدیک مکانی

کلمات مشتق شده در قرآن

کلمه تعداد تکرار در قرآن
عُقْدَةَ ۱
عُقْدَةُ ۱
عَقَدَتْ‌ ۱
بِالْعُقُودِ ۱
عَقَّدْتُمُ‌ ۱
عُقْدَةً ۱
الْعُقَدِ ۱

ریشه‌های مرتبط