التوبة ٨: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
(Edited by QRobot)
 
(افزودن جزییات آیه)
 
(۲ نسخهٔ میانیِ ایجادشده توسط همین کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
{{قاب | متن = '''[[شامل این کلمه::کَيْف|کَيْفَ‌]] [[شامل این ریشه::کيف‌| ]][[شامل این کلمه::وَ|وَ]] [[شامل این ریشه::و| ]][[شامل این کلمه::إِن|إِنْ‌]] [[شامل این ریشه::ان‌| ]][[شامل این کلمه::يَظْهَرُوا|يَظْهَرُوا]] [[کلمه غیر ربط::يَظْهَرُوا| ]] [[شامل این ریشه::ظهر| ]][[ریشه غیر ربط::ظهر| ]][[شامل این کلمه::عَلَيْکُم|عَلَيْکُمْ‌]] [[شامل این ریشه::على‌| ]][[شامل این ریشه::کم‌| ]][[شامل این کلمه::لا|لاَ]] [[شامل این ریشه::لا| ]][[شامل این کلمه::يَرْقُبُوا|يَرْقُبُوا]] [[کلمه غیر ربط::يَرْقُبُوا| ]] [[شامل این ریشه::رقب‌| ]][[ریشه غیر ربط::رقب‌| ]][[شامل این کلمه::فِيکُم|فِيکُمْ‌]] [[کلمه غیر ربط::فِيکُم| ]] [[شامل این ریشه::فى‌| ]][[ریشه غیر ربط::فى‌| ]][[شامل این ریشه::کم‌| ]][[ریشه غیر ربط::کم‌| ]][[شامل این کلمه::إِلاّ|إِلاًّ]] [[شامل این ریشه::الل‌| ]][[شامل این کلمه::وَ|وَ]] [[شامل این ریشه::و| ]][[شامل این کلمه::لا|لاَ]] [[شامل این ریشه::لا| ]][[شامل این کلمه::ذِمّة|ذِمَّةً]] [[کلمه غیر ربط::ذِمّة| ]] [[شامل این ریشه::ذمم‌| ]][[ریشه غیر ربط::ذمم‌| ]][[شامل این کلمه::يُرْضُونَکُم|يُرْضُونَکُمْ‌]] [[کلمه غیر ربط::يُرْضُونَکُم| ]] [[شامل این ریشه::رضو| ]][[ریشه غیر ربط::رضو| ]][[شامل این ریشه::کم‌| ]][[ریشه غیر ربط::کم‌| ]][[شامل این کلمه::بِأَفْوَاهِهِم|بِأَفْوَاهِهِمْ‌]] [[کلمه غیر ربط::بِأَفْوَاهِهِم| ]] [[شامل این ریشه::ب‌| ]][[ریشه غیر ربط::ب‌| ]][[شامل این ریشه::فوه‌| ]][[ریشه غیر ربط::فوه‌| ]][[شامل این ریشه::هم‌| ]][[ریشه غیر ربط::هم‌| ]][[شامل این کلمه::وَ|وَ]] [[شامل این ریشه::و| ]][[شامل این کلمه::تَأْبَى|تَأْبَى‌]] [[کلمه غیر ربط::تَأْبَى| ]] [[شامل این ریشه::ابى‌| ]][[ریشه غیر ربط::ابى‌| ]][[شامل این کلمه::قُلُوبُهُم|قُلُوبُهُمْ‌]] [[کلمه غیر ربط::قُلُوبُهُم| ]] [[شامل این ریشه::قلب‌| ]][[ریشه غیر ربط::قلب‌| ]][[شامل این ریشه::هم‌| ]][[ریشه غیر ربط::هم‌| ]][[شامل این کلمه::وَ|وَ]] [[شامل این ریشه::و| ]][[شامل این کلمه::أَکْثَرُهُم|أَکْثَرُهُمْ‌]] [[کلمه غیر ربط::أَکْثَرُهُم| ]] [[شامل این ریشه::کثر| ]][[ریشه غیر ربط::کثر| ]][[شامل این ریشه::هم‌| ]][[ریشه غیر ربط::هم‌| ]][[شامل این کلمه::فَاسِقُون|فَاسِقُونَ‌]] [[کلمه غیر ربط::فَاسِقُون| ]] [[شامل این ریشه::فسق‌| ]][[ریشه غیر ربط::فسق‌| ]]'''}}
{{قاب | متن = '''[[شامل این کلمه::کَيْف|کَيْفَ‌]] [[شامل این ریشه::کيف‌| ]][[شامل این کلمه::وَ|وَ]] [[شامل این ریشه::و| ]][[شامل این کلمه::إِن|إِنْ‌]] [[شامل این ریشه::ان‌| ]][[شامل این کلمه::يَظْهَرُوا|يَظْهَرُوا]] [[کلمه غیر ربط::يَظْهَرُوا| ]] [[شامل این ریشه::ظهر| ]][[ریشه غیر ربط::ظهر| ]][[شامل این کلمه::عَلَيْکُم|عَلَيْکُمْ‌]] [[شامل این ریشه::على‌| ]][[شامل این ریشه::کم‌| ]][[شامل این کلمه::لا|لاَ]] [[شامل این ریشه::لا| ]][[شامل این کلمه::يَرْقُبُوا|يَرْقُبُوا]] [[کلمه غیر ربط::يَرْقُبُوا| ]] [[شامل این ریشه::رقب‌| ]][[ریشه غیر ربط::رقب‌| ]][[شامل این کلمه::فِيکُم|فِيکُمْ‌]] [[کلمه غیر ربط::فِيکُم| ]] [[شامل این ریشه::فى‌| ]][[ریشه غیر ربط::فى‌| ]][[شامل این ریشه::کم‌| ]][[ریشه غیر ربط::کم‌| ]][[شامل این کلمه::إِلاّ|إِلاًّ]] [[شامل این ریشه::الل‌| ]][[شامل این کلمه::وَ|وَ]] [[شامل این ریشه::و| ]][[شامل این کلمه::لا|لاَ]] [[شامل این ریشه::لا| ]][[شامل این کلمه::ذِمّة|ذِمَّةً]] [[کلمه غیر ربط::ذِمّة| ]] [[شامل این ریشه::ذمم‌| ]][[ریشه غیر ربط::ذمم‌| ]][[شامل این کلمه::يُرْضُونَکُم|يُرْضُونَکُمْ‌]] [[کلمه غیر ربط::يُرْضُونَکُم| ]] [[شامل این ریشه::رضو| ]][[ریشه غیر ربط::رضو| ]][[شامل این ریشه::کم‌| ]][[ریشه غیر ربط::کم‌| ]][[شامل این کلمه::بِأَفْوَاهِهِم|بِأَفْوَاهِهِمْ‌]] [[کلمه غیر ربط::بِأَفْوَاهِهِم| ]] [[شامل این ریشه::ب‌| ]][[ریشه غیر ربط::ب‌| ]][[شامل این ریشه::فوه‌| ]][[ریشه غیر ربط::فوه‌| ]][[شامل این ریشه::هم‌| ]][[ریشه غیر ربط::هم‌| ]][[شامل این کلمه::وَ|وَ]] [[شامل این ریشه::و| ]][[شامل این کلمه::تَأْبَى|تَأْبَى‌]] [[کلمه غیر ربط::تَأْبَى| ]] [[شامل این ریشه::ابى‌| ]][[ریشه غیر ربط::ابى‌| ]][[شامل این کلمه::قُلُوبُهُم|قُلُوبُهُمْ‌]] [[کلمه غیر ربط::قُلُوبُهُم| ]] [[شامل این ریشه::قلب‌| ]][[ریشه غیر ربط::قلب‌| ]][[شامل این ریشه::هم‌| ]][[ریشه غیر ربط::هم‌| ]][[شامل این کلمه::وَ|وَ]] [[شامل این ریشه::و| ]][[شامل این کلمه::أَکْثَرُهُم|أَکْثَرُهُمْ‌]] [[کلمه غیر ربط::أَکْثَرُهُم| ]] [[شامل این ریشه::کثر| ]][[ریشه غیر ربط::کثر| ]][[شامل این ریشه::هم‌| ]][[ریشه غیر ربط::هم‌| ]][[شامل این کلمه::فَاسِقُون|فَاسِقُونَ‌]] [[کلمه غیر ربط::فَاسِقُون| ]] [[شامل این ریشه::فسق‌| ]][[ریشه غیر ربط::فسق‌| ]]'''}}
 
{| class="ayeh-table mw-collapsible mw-collapsed"
 
  !کپی متن آیه
|-
|کَيْفَ‌ وَ إِنْ‌ يَظْهَرُوا عَلَيْکُمْ‌ لاَ يَرْقُبُوا فِيکُمْ‌ إِلاًّ وَ لاَ ذِمَّةً يُرْضُونَکُمْ‌ بِأَفْوَاهِهِمْ‌ وَ تَأْبَى‌ قُلُوبُهُمْ‌ وَ أَکْثَرُهُمْ‌ فَاسِقُونَ‌
|}
'''ترجمه '''
'''ترجمه '''
<tabber>
<tabber>
خط ۱۵: خط ۱۸:
|-|صادقی تهرانی=چگونه (برای آنان پیمانی است) با آنکه اگر بر شما دست یابند، درباره‌ی شما هیچ گونه رابطه‌ای و هیچ گونه پیمانی را مراعات نمی‌کنند. شما را با دهانهاشان راضی می‌کنند حال آنکه دل‌هایشان امتناع می‌ورزد. و بیشترشان فاسقانند.
|-|صادقی تهرانی=چگونه (برای آنان پیمانی است) با آنکه اگر بر شما دست یابند، درباره‌ی شما هیچ گونه رابطه‌ای و هیچ گونه پیمانی را مراعات نمی‌کنند. شما را با دهانهاشان راضی می‌کنند حال آنکه دل‌هایشان امتناع می‌ورزد. و بیشترشان فاسقانند.
|-|معزی=چگونه و اگر چیره آیند بر شما رعایت نکنند در شما خویشاوندی و نه پیمانی را خوشنودتان سازند با دهانهای خود و نمی‌خواهد دلهای ایشان و بیشتر ایشانند نافرمانان‌
|-|معزی=چگونه و اگر چیره آیند بر شما رعایت نکنند در شما خویشاوندی و نه پیمانی را خوشنودتان سازند با دهانهای خود و نمی‌خواهد دلهای ایشان و بیشتر ایشانند نافرمانان‌
|-|</tabber><br />
|-|english=<div id="qenag">How? Whenever they overcome you, they respect neither kinship nor treaty with you. They satisfy you with lip service, but their hearts refuse, and most of them are immoral.</div>
{{آيه | سوره = سوره التوبة | نزول = | نام = [[شماره آیه در سوره::8|٨]] | قبلی = التوبة ٧ | بعدی = التوبة ٩  | کلمه = [[تعداد کلمات::20|٢٠]] | حرف =  }}
|-|</tabber>
<div class="audiotable">
<div id="quran_sound">ترتیل: <sound src="http://dl.bitan.ir/quran/parhizgar/009008.mp3"></sound></div>
<div id="trans_sound">ترجمه: <sound src="http://dl.bitan.ir/quran/makarem/009008.mp3"></sound></div>
</div>
{{آيه | سوره = سوره التوبة | نزول = [[نازل شده در سال::20|٨ هجرت]] | نام = [[شماره آیه در سوره::8|٨]] | قبلی = التوبة ٧ | بعدی = التوبة ٩  | کلمه = [[تعداد کلمات::20|٢٠]] | حرف =  }}
===معنی کلمات و عبارات===
===معنی کلمات و عبارات===
«إِن یَظْهَرُوا ...»: اگر پیروز و چیره شوند. «لا یَرْقُبُوا»: مراعات نمی‌دارند. مواظبت نمی‌کنند. «إِلاّ»: قرابت و خویشاوندی. «ذِمَّةً»: عهد و پیمان. «تَأبَی»: سر باز می‌زند. خودداری می‌کند. «فَاسِقُونَ»: افراد نافرمانبردار و دررونده از پذیرش دستور خدا.
«إِن یَظْهَرُوا ...»: اگر پیروز و چیره شوند. «لا یَرْقُبُوا»: مراعات نمی‌دارند. مواظبت نمی‌کنند. «إِلاّ»: قرابت و خویشاوندی. «ذِمَّةً»: عهد و پیمان. «تَأبَی»: سر باز می‌زند. خودداری می‌کند. «فَاسِقُونَ»: افراد نافرمانبردار و دررونده از پذیرش دستور خدا.
خط ۳۰: خط ۳۸:
<tabber>
<tabber>
المیزان=
المیزان=
{{ نمایش فشرده تفسیر|
*[[تفسیر:المیزان جلد۹_بخش۱۶#link98 | آيات ۱۶ - ۱، سوره توبه]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۹_بخش۱۶#link98 | آيات ۱۶ - ۱، سوره توبه]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۹_بخش۱۶#link99 | اشاره به اختلاف در اينكه سوره توبه سوره اى مستقليا ملحق به سوره انفال مى باشد]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۹_بخش۱۶#link99 | اشاره به اختلاف در اينكه سوره توبه سوره اى مستقليا ملحق به سوره انفال مى باشد]]
خط ۷۸: خط ۸۷:
*[[تفسیر:المیزان جلد۹_بخش۲۲#link144 | رد مذهب تفويض و بيان اينكه عناوين گناه منسب به داوند نيست]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۹_بخش۲۲#link144 | رد مذهب تفويض و بيان اينكه عناوين گناه منسب به داوند نيست]]


}}
|-|نمونه=
|-|نمونه=
{{ نمایش فشرده تفسیر|
*[[تفسیر:نمونه جلد۷_بخش۶۱#link155 | تفسیر آیات]]
*[[تفسیر:نمونه جلد۷_بخش۶۱#link155 | تفسیر آیات]]
}}
|-| تفسیر نور=
===تفسیر نور (محسن قرائتی)===
{{ نمایش فشرده تفسیر|
كَيْفَ وَ إِنْ يَظْهَرُوا عَلَيْكُمْ لا يَرْقُبُوا فِيكُمْ إِلًّا وَ لا ذِمَّةً يُرْضُونَكُمْ بِأَفْواهِهِمْ وَ تَأْبى‌ قُلُوبُهُمْ وَ أَكْثَرُهُمْ فاسِقُونَ «8»
چگونه (مى‌توان با آنان پيمانى داشت) در حالى كه اگر بر شما دست يابند، هيچ خويشاوندى و پيمانى را درباره‌ى شما مراعات نمى‌كنند. شما را با زبانِ (نرم) خويش راضى مى‌كنند، ولى دلهايشان پذيرا نيست و بيشترشان فاسق و (پيمان شكن) اند.
===نکته ها===
«ال»، به معناى خويشاوندى، همسايگى و روابط عاطفى و انسانى و عرفى است. «1»
«ذِمَّةً»، به معناى عهد و پيمانى است كه وفاى به آن لازم است و اگر نقض شود، مردم، عهدشكن را مذّمت مى‌كنند.
اين آيات نيز دليل فرمان سخت‌گيرى نسبت به پيمان شكنان مشرك است.
به صرف اينكه اگر دشمن بر ما غالب شود چنين و چنان خواهد كرد، نمى‌توان به او حمله كرد، بلكه بايد قرائنى بر توطئه و تجاوز او باشد وگرنه قصاص قبل از جنايت مى‌شود.
===پیام ها===
1- عمق كينه‌ى دشمن را هنگام قدرتش بايد شناسايى كرد، نه هنگام ضعف او.
«إِنْ يَظْهَرُوا عَلَيْكُمْ»
2- سكوت و ساده‌انديشى درباره‌ى دشمنى كه اگر چيره شود مراعات هيچ مسأله‌اى را نمى‌كند، گناه است. «لا يَرْقُبُوا فِيكُمْ إِلًّا وَ لا ذِمَّةً»
----
«1». ميان مسلمانان صدر اسلام و مشركان، قرابت و خويشاوندى وجود داشت.
جلد 3 - صفحه 383
3- مشركان، نه مراعات مسائل عاطفى و همسايگى را مى‌كنند، نه به پيمان‌ها و تعهّدات احترام مى‌گذارند. «إِلًّا وَ لا ذِمَّةً»
4- ظاهرسازى و بازى‌هاى سياسى و تبليغاتى دشمنان، ما را فريب ندهد.
«يُرْضُونَكُمْ بِأَفْواهِهِمْ وَ تَأْبى‌ قُلُوبُهُمْ»
5- پيمان شكنى، نفاق، تظاهر و سياست‌بازى، فسق است. «تَأْبى‌ قُلُوبُهُمْ وَ أَكْثَرُهُمْ فاسِقُونَ»
6- اكثريّت مشركان فاسقند، ولى افراد سالم هم ميانشان پيدا مى‌شود. «أَكْثَرُهُمْ فاسِقُونَ» (در نسبت‌دادن‌ها، انصاف داشته باشيم)
}}
|-|
اثنی عشری=
===تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)===
{{نمایش فشرده تفسیر|
كَيْفَ وَ إِنْ يَظْهَرُوا عَلَيْكُمْ لا يَرْقُبُوا فِيكُمْ إِلاًّ وَ لا ذِمَّةً يُرْضُونَكُمْ بِأَفْواهِهِمْ وَ تَأْبى‌ قُلُوبُهُمْ وَ أَكْثَرُهُمْ فاسِقُونَ «8»
كَيْفَ‌: چگونه براى مشركان عهدى است. وَ إِنْ يَظْهَرُوا عَلَيْكُمْ‌: و حال آنكه اگر ظفر يابند بر شما. لا يَرْقُبُوا فِيكُمْ‌: مراعات نكنند و نگاه ندارند در باب شما. إِلًّا وَ لا ذِمَّةً: قرابت و نه وفاى به عهد را. يُرْضُونَكُمْ بِأَفْواهِهِمْ‌:
خشنود مى‌كنند شما را به زبانهاى خود، يعنى وعده مى‌دهند به ايمان و طاعت، يا سخنان شيرين گويند. وَ تَأْبى‌ قُلُوبُهُمْ‌: و ابا دارد قلبهاى آنها آنچه را كه به لسان گويند، يعنى دل و زبان ايشان يكى نيست. وَ أَكْثَرُهُمْ فاسِقُونَ‌: و بيشتر ايشان خارجند از دائره ايمان و طاعت، و قليلى به سبب بدنامى از نقض‌
----
«1» مجمع البيان ج 3 ص 9.
ج5، ص 26
عهد و مخالفت دورى تحرز نمايند.
نكات ادبيه- قوله «الّا» اصل «الّ» در لغت به معنى «جوار» يعنى بانگ نمودن «كما يقال له البلّ اى انين» چه عادت عرب آن بود چون تحالف مى‌كردند، صداى خود را به آن بلند مى‌نمودند و تشهير مى‌كردند، بعد مستعار شده براى قرابت؛ زيرا عقد قرابت ميان اقارب زياده از عقد تحالف است. و بعد مستعار شده براى ربوبيت به جهت فرط عقد آن و مبالغه در آن. و يا مشتق از الل الشّى‌ء اذا حدّده يا الل الشّى‌ء اذا لمع. و نزد بعضى عبرت است به معنى «اله» و قرائت «ايلاء» دال بر اين معنى است چون «جبرال» و «جبرئيل» چه جبر به معنى عبد است به لغت عبرى يعنى بنده خدا.
}}
|-|
روان جاوید=
===تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)===
{{نمایش فشرده تفسیر|
كَيْفَ يَكُونُ لِلْمُشْرِكِينَ عَهْدٌ عِنْدَ اللَّهِ وَ عِنْدَ رَسُولِهِ إِلاَّ الَّذِينَ عاهَدْتُمْ عِنْدَ الْمَسْجِدِ الْحَرامِ فَمَا اسْتَقامُوا لَكُمْ فَاسْتَقِيمُوا لَهُمْ إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الْمُتَّقِينَ «7» كَيْفَ وَ إِنْ يَظْهَرُوا عَلَيْكُمْ لا يَرْقُبُوا فِيكُمْ إِلاًّ وَ لا ذِمَّةً يُرْضُونَكُمْ بِأَفْواهِهِمْ وَ تَأْبى‌ قُلُوبُهُمْ وَ أَكْثَرُهُمْ فاسِقُونَ «8»
ترجمه‌
چگونه ميباشد از براى مشركان عهدى نزد خدا و نزد پيغمبرش مگر آنانكه عهد بستيد با آنها نزد مسجد الحرام پس ماداميكه استقامت نمودند براى شما استقامت كنيد براى آنها همانا خدا دوست ميدارد پرهيزكاران را
چگونه باشد با آنكه اگر ظفر يابند بر شما مراعات نكنند در باره شما سوگندى و نه پيمانى را خوشنود ميكنند شما را بزبانهاشان و امتناع مينمايد دلهاشان و بيشتر آنها متمرّدانند.
تفسير
استفهام براى انشاء تعجب است از احتمال بقاء عهد نزد خدا و پيغمبر (ص) براى اهل شرك با ثبوت نقض از طرف آنها و ظهور امارات آن مگر براى كسانيكه با آنها معاهده نمودند مسلمانان در مكه معظمه يا حوالى آن كه در ذيل آيه الّا الّذين عاهدتم من المشركين بيان شد و در اين آيه تأكيد شده است مراعات عهد آنها ماداميكه تخلّف ننمودند و ذيلا اشاره شده است كه نقض عهد خلاف تقوى است و در آيه دوم بيان امارات نقض عهد شده است از طرف آنها براى اثبات جواز نقض از طرف مسلمانان‌
----
جلد 2 صفحه 559
و كلمه كيف از آيه سابقه تكرار شده براى ربط دليل بمدّعى و از تكرار بقيّه صرف نظر شده است براى وجود آن در سابق و عدم احتياج بذكر يعنى چگونه ميباشد براى آنها عهدى با آنكه تصميم دارند اگر غلبه و ظفر پيدا كنند بر شما مراعات ننمايند قرابت و حق قسم و عهد را چون الّ باين معانى استعمال شده و نيز مراعات ننمايند پيمان و امان و زنهار را چون ذمّه در اين معانى استعمال ميشود فقط آنها بدهانها و زبانهاى خودشان ميخواهند دل شما را بدست بياورند كه ميگويند ما با شما عهد مودّت بسته‌ايم و متعرّض شما نمى‌شويم و بعد از اين ايمان مى‌آوريم و امثال اين كلمات فريبنده كه دلهاى آنها ابا و امتناع از قبول آن دارد و در خاتمه اخبار فرموده از حال آنها براى تأكيد كه بيشتر اهل شرك متمرّد و ناقض عهد و مكّار و غدّار و جفاكارند نبايد باظهارات آنها فريفته شد و فرصت ترويج اسلام را از دست داد.
}}
|-|
اطیب البیان=
===اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)===
{{نمایش فشرده تفسیر|
كَيف‌َ وَ إِن‌ يَظهَرُوا عَلَيكُم‌ لا يَرقُبُوا فِيكُم‌ إِلاًّ وَ لا ذِمَّةً يُرضُونَكُم‌ بِأَفواهِهِم‌ وَ تَأبي‌ قُلُوبُهُم‌ وَ أَكثَرُهُم‌ فاسِقُون‌َ «8»
چگونه‌ اينها مشركين‌ بعهد ‌خود‌ وفا ميكنند و حال‌ آنكه‌ ‌اگر‌ ‌بر‌ ‌شما‌ مسلط شدند مراعات‌ نميكنند نه‌ قسم‌ و سوگندهاي‌ ‌خود‌ ‌را‌ و نه‌ عهد و پيمان‌ ‌خود‌ ‌را‌ ‌شما‌ ‌را‌ بزبان‌ راضي‌ ميكنند ولي‌ قلوب‌ ‌آنها‌ اباء و امتناع‌ دارد ‌از‌ وفاي‌ بعهد و قسم‌ و اكثر ‌آنها‌ ‌از‌ حدّ ‌خود‌ خارج‌ ميشوند و اهل‌ فساد هستند ‌که‌ معناي‌ فسق‌ خروج‌ ‌از‌ طاعت‌ ‌است‌ ‌يعني‌ ‌بر‌ هيچ‌ امري‌ ثبات‌ ندارند و تعدّي‌ ميكنند.
كيف‌ بيان‌ وجه‌ ‌آيه‌ قبل‌ ‌است‌ ‌که‌ فرمود كَيف‌َ يَكُون‌ُ لِلمُشرِكِين‌َ عَهدٌ ‌که‌ حال‌ ‌آنها‌ و قلوب‌ ‌آنها‌ داراي‌ ‌اينکه‌ صفت‌ خبيثه‌ ‌است‌ ‌که‌ وَ إِن‌ يَظهَرُوا
جلد 8 - صفحه 182
عَلَيكُم‌ يك‌ قوه‌ و قدرتي‌ ‌در‌ ‌خود‌ ديدند و ضعفي‌ ‌در‌ ‌شما‌ مشاهده‌ كردند لا يَرقُبُوا فِيكُم‌ هيچ‌ رقبت‌ و عطوفتي‌ درباره‌ ‌شما‌ ندارند الّا ‌از‌ ماده‌ ايلاء بمعني‌ قسم‌ ‌است‌ ‌که‌ ‌اگر‌ قسمهاي‌ مغلظه‌ ياد كرده‌ باشند ‌که‌ ‌بر‌ ضرر ‌شما‌ اقدامي‌ نكنند تمام‌ ‌را‌ كنار ميگذارند و نقض‌ ميكنند و ‌لا‌ ذمّة و ‌بر‌ عهد و ميثاقي‌ ‌که‌ ‌با‌ ‌شما‌ بسته‌اند صرف‌ نظر ميكنند و نقض‌ ميكنند.
يُرضُونَكُم‌ بِأَفواهِهِم‌ زبان‌ بازي‌ ميكنند ‌ما چنين‌ و چنانيم‌ ‌با‌ ‌شما‌ ولي‌ باطنا اعدا عدوّ ‌شما‌ هستند وَ تَأبي‌ قُلُوبُهُم‌ ابدا قلب‌ ‌آنها‌ ‌با‌ ‌شما‌ نيست‌ و تمام‌ چاپلوسي‌ ‌است‌ وَ أَكثَرُهُم‌ فاسِقُون‌َ فقط قليلي‌ ‌از‌ ‌آنها‌ ‌که‌ ‌در‌ ‌آيه‌ قبل‌ استثناء ‌شده‌ بعهد و قرارداد ‌خود‌ پابند باشند و چهار صباحي‌ مراعات‌ كنند و لكن‌ اكثر ‌آنها‌ بهيچ‌ امري‌ مستقيم‌ نخواهند شد.
}}
|-|
برگزیده تفسیر نمونه=
===برگزیده تفسیر نمونه===
{{نمایش فشرده تفسیر|
]
(آیه 8)- در این آیه موضوع فوق با صراحت و تأکید بیشتری بیان شده است، و باز به صورت استفهام انکاری می‌گوید: «چگونه (ممکن است عهد و پیمان آنها را محترم شمرد) در حالی که اگر آنها بر شما غالب شوند هیچ گاه نه
ج2، ص181
مراعات خویشاوندی با شما را می‌کنند و نه پیمان را» (کَیْفَ وَ إِنْ یَظْهَرُوا عَلَیْکُمْ لا یَرْقُبُوا فِیکُمْ إِلًّا وَ لا ذِمَّةً).
بعد قرآن اضافه می‌کند که هیچ گاه فریب سخنان دلنشین و الفاظ به ظاهر زیبای آنها را نخورید زیرا: «آنها می‌خواهند شما را با دهانها (و سخنان) خود راضی کنند، ولی دلهای آنها از این موضوع ابا دارد» (یُرْضُونَکُمْ بِأَفْواهِهِمْ وَ تَأْبی قُلُوبُهُمْ).
و در پایان آیه اشاره به ریشه اصلی این موضوع کرده، می‌گوید: «و بیشتر آنها فاسق و نافرمانبردارند» (وَ أَکْثَرُهُمْ فاسِقُونَ)
}}
|-|تسنیم=
|-|تسنیم=
{{ نمایش فشرده تفسیر|
*[[تفسیر:تسنیم | تفسیر آیات]]
*[[تفسیر:تسنیم | تفسیر آیات]]
|-|نور=
}}
*[[تفسیر:نور  | تفسیر آیات]]
 
|-|</tabber>
|-|</tabber>


خط ۱۵۶: خط ۲۹۵:
[[رده:فلسفه احکام]][[رده:تاریخ صدر اسلام]][[رده:دشمنان اسلام]][[رده:نیات انسان ها]][[رده:عوامل سستى در جنگ]][[رده:آثار حق ناپذیرى]][[رده:حق ناپذیران]][[رده:افشاگرى خدا]][[رده:علم غیب خدا]][[رده:اهمیت حقوق خویشاوندان]][[رده:بى اعتنایى به حقوق خویشاوندى]][[رده:تضییع حقوق خویشاوندى]][[رده:آثار سلطه دشمنان]][[رده:بى اعتبارى دوستى دشمنان]][[رده:آثار فسق]][[رده:آثار سلطه کافران]][[رده:بى اعتبارى خویشاوندى کافران]][[رده:بى اعتبارى دوستى کافران]][[رده:بى اعتبارى معاهده کافران]][[رده:فلسفه اسارت کافران]][[رده:فلسفه قتل کافران]][[رده:فلسفه کمین به کافران]][[رده:فلسفه محاصره کافران]][[رده:کافران حق ستیز]][[رده:کافران ناقض معاهده]][[رده:ممانعت از سلطه کافران]][[رده:تزلزل در مسلمانان صدر اسلام]][[رده:خوشبینى مسلمانان صدر اسلام]][[رده:دشمنان مسلمانان]][[رده:مسؤولیت مسلمانان]][[رده:مسلمانان صدر اسلام و مشرکان]][[رده:ناخشنودى مسلمانان صدر اسلام]][[رده:آثار پیروزى مشرکان]][[رده:افشاى مشرکان صدر اسلام]][[رده:اکثریت مشرکان صدر اسلام]][[رده:بى اعتبارى خویشاوندى مشرکان]][[رده:بى اعتبارى دوستى مشرکان]][[رده:بى اعتبارى معاهده مشرکان]][[رده:تظاهر مشرکان صدر اسلام]][[رده:خویشاوندى با مشرکان صدر اسلام]][[رده:دشمنى مشرکان صدر اسلام]][[رده:روش برخورد مشرکان صدر اسلام]][[رده:فسق اکثریت مشرکان صدر اسلام]][[رده:فلسفه اسارت مشرکان]][[رده:فلسفه قتل مشرکان]][[رده:فلسفه کمین به مشرکان]][[رده:فلسفه محاصره مشرکان]][[رده:کینه مشرکان صدر اسلام]][[رده:مشرکان ناقض معاهده]][[رده:مشرکان و مسلمانان]][[رده:مشرکان و مسلمانان صدر اسلام]][[رده:مکر مشرکان صدر اسلام]][[رده:ممانعت از سلطه مشرکان]][[رده:آثار فسخ معاهده]][[رده:احکام معاهده]][[رده:انحراف ناقضان معاهده]][[رده:فسق ناقضان معاهده]][[رده:معاهده عدم تعرض]][[رده:منشأ نقض معاهده]][[رده:وجوب وفاى به معاهده]][[رده:منحرفان]][[رده:واجبات]][[رده:اهمیت هوشیارى]]
[[رده:فلسفه احکام]][[رده:تاریخ صدر اسلام]][[رده:دشمنان اسلام]][[رده:نیات انسان ها]][[رده:عوامل سستى در جنگ]][[رده:آثار حق ناپذیرى]][[رده:حق ناپذیران]][[رده:افشاگرى خدا]][[رده:علم غیب خدا]][[رده:اهمیت حقوق خویشاوندان]][[رده:بى اعتنایى به حقوق خویشاوندى]][[رده:تضییع حقوق خویشاوندى]][[رده:آثار سلطه دشمنان]][[رده:بى اعتبارى دوستى دشمنان]][[رده:آثار فسق]][[رده:آثار سلطه کافران]][[رده:بى اعتبارى خویشاوندى کافران]][[رده:بى اعتبارى دوستى کافران]][[رده:بى اعتبارى معاهده کافران]][[رده:فلسفه اسارت کافران]][[رده:فلسفه قتل کافران]][[رده:فلسفه کمین به کافران]][[رده:فلسفه محاصره کافران]][[رده:کافران حق ستیز]][[رده:کافران ناقض معاهده]][[رده:ممانعت از سلطه کافران]][[رده:تزلزل در مسلمانان صدر اسلام]][[رده:خوشبینى مسلمانان صدر اسلام]][[رده:دشمنان مسلمانان]][[رده:مسؤولیت مسلمانان]][[رده:مسلمانان صدر اسلام و مشرکان]][[رده:ناخشنودى مسلمانان صدر اسلام]][[رده:آثار پیروزى مشرکان]][[رده:افشاى مشرکان صدر اسلام]][[رده:اکثریت مشرکان صدر اسلام]][[رده:بى اعتبارى خویشاوندى مشرکان]][[رده:بى اعتبارى دوستى مشرکان]][[رده:بى اعتبارى معاهده مشرکان]][[رده:تظاهر مشرکان صدر اسلام]][[رده:خویشاوندى با مشرکان صدر اسلام]][[رده:دشمنى مشرکان صدر اسلام]][[رده:روش برخورد مشرکان صدر اسلام]][[رده:فسق اکثریت مشرکان صدر اسلام]][[رده:فلسفه اسارت مشرکان]][[رده:فلسفه قتل مشرکان]][[رده:فلسفه کمین به مشرکان]][[رده:فلسفه محاصره مشرکان]][[رده:کینه مشرکان صدر اسلام]][[رده:مشرکان ناقض معاهده]][[رده:مشرکان و مسلمانان]][[رده:مشرکان و مسلمانان صدر اسلام]][[رده:مکر مشرکان صدر اسلام]][[رده:ممانعت از سلطه مشرکان]][[رده:آثار فسخ معاهده]][[رده:احکام معاهده]][[رده:انحراف ناقضان معاهده]][[رده:فسق ناقضان معاهده]][[رده:معاهده عدم تعرض]][[رده:منشأ نقض معاهده]][[رده:وجوب وفاى به معاهده]][[رده:منحرفان]][[رده:واجبات]][[رده:اهمیت هوشیارى]]
[[رده:آیات قرآن]] [[رده:سوره التوبة ]]
[[رده:آیات قرآن]] [[رده:سوره التوبة ]]
{{#seo:
|title=آیه 8 سوره توبه
|title_mode=replace
|keywords=آیه 8 سوره توبه,توبه 8,کَيْفَ‌ وَ إِنْ‌ يَظْهَرُوا عَلَيْکُمْ‌ لاَ يَرْقُبُوا فِيکُمْ‌ إِلاًّ وَ لاَ ذِمَّةً يُرْضُونَکُمْ‌ بِأَفْوَاهِهِمْ‌ وَ تَأْبَى‌ قُلُوبُهُمْ‌ وَ أَکْثَرُهُمْ‌ فَاسِقُونَ‌,فلسفه احکام,تاریخ صدر اسلام,دشمنان اسلام,نیات انسان ها,عوامل سستى در جنگ,آثار حق ناپذیرى,حق ناپذیران,افشاگرى خدا,علم غیب خدا,اهمیت حقوق خویشاوندان,بى اعتنایى به حقوق خویشاوندى,تضییع حقوق خویشاوندى,آثار سلطه دشمنان,بى اعتبارى دوستى دشمنان,آثار فسق,آثار سلطه کافران,بى اعتبارى خویشاوندى کافران,بى اعتبارى دوستى کافران,بى اعتبارى معاهده کافران,فلسفه اسارت کافران,فلسفه قتل کافران,فلسفه کمین به کافران,فلسفه محاصره کافران,کافران حق ستیز,کافران ناقض معاهده,ممانعت از سلطه کافران,تزلزل در مسلمانان صدر اسلام,خوشبینى مسلمانان صدر اسلام,دشمنان مسلمانان,مسؤولیت مسلمانان,مسلمانان صدر اسلام و مشرکان,ناخشنودى مسلمانان صدر اسلام,آثار پیروزى مشرکان,افشاى مشرکان صدر اسلام,اکثریت مشرکان صدر اسلام,بى اعتبارى خویشاوندى مشرکان,بى اعتبارى دوستى مشرکان,بى اعتبارى معاهده مشرکان,تظاهر مشرکان صدر اسلام,خویشاوندى با مشرکان صدر اسلام,دشمنى مشرکان صدر اسلام,روش برخورد مشرکان صدر اسلام,فسق اکثریت مشرکان صدر اسلام,فلسفه اسارت مشرکان,فلسفه قتل مشرکان,فلسفه کمین به مشرکان,فلسفه محاصره مشرکان,کینه مشرکان صدر اسلام,مشرکان ناقض معاهده,مشرکان و مسلمانان,مشرکان و مسلمانان صدر اسلام,مکر مشرکان صدر اسلام,ممانعت از سلطه مشرکان,آثار فسخ معاهده,احکام معاهده,انحراف ناقضان معاهده,فسق ناقضان معاهده,معاهده عدم تعرض,منشأ نقض معاهده,وجوب وفاى به معاهده,منحرفان,واجبات,اهمیت هوشیارى,آیات قرآن سوره التوبة
|description=کَيْفَ‌ وَ إِنْ‌ يَظْهَرُوا عَلَيْکُمْ‌ لاَ يَرْقُبُوا فِيکُمْ‌ إِلاًّ وَ لاَ ذِمَّةً يُرْضُونَکُمْ‌ بِأَفْوَاهِهِمْ‌ وَ تَأْبَى‌ قُلُوبُهُمْ‌ وَ أَکْثَرُهُمْ‌ فَاسِقُونَ‌
|image=Wiki_Logo.png
|image_alt=الکتاب
|site_name=الکتاب
}}

نسخهٔ کنونی تا ‏۱ دی ۱۳۹۹، ساعت ۰۴:۵۸

کپی متن آیه
کَيْفَ‌ وَ إِنْ‌ يَظْهَرُوا عَلَيْکُمْ‌ لاَ يَرْقُبُوا فِيکُمْ‌ إِلاًّ وَ لاَ ذِمَّةً يُرْضُونَکُمْ‌ بِأَفْوَاهِهِمْ‌ وَ تَأْبَى‌ قُلُوبُهُمْ‌ وَ أَکْثَرُهُمْ‌ فَاسِقُونَ‌

ترجمه

چگونه (پیمان مشرکان ارزش دارد)، در حالی که اگر بر شما غالب شوند، نه ملاحظه خویشاوندی با شما را می‌کنند، و نه پیمان را؟! شما را با زبان خود خشنود می‌کنند، ولی دلهایشان ابا دارد؛ و بیشتر آنها فرمانبردار نیستند!

چگونه [عهدى داشته باشند] در حالى كه اگر بر شما ظفر يابند، نه قرابتى را در باره‌ى شما مراعات مى‌كنند و نه پيمانى را، شما را به زبان خويش راضى مى‌كنند اما دل‌هايشان امتناع دارد و بيشترشان فاسقند
چگونه [براى آنان عهدى است‌] با اينكه اگر بر شما دست يابند، در باره شما نه خويشاوندى را مراعات مى‌كنند و نه تعهّدى را، شما را با زبانشان راضى مى‌كنند و حال آنكه دلهايشان امتناع مى‌ورزد و بيشترشان منحرفند.
چگونه (با مشرکان عهدشکن وفای به عهد توان کرد) در صورتی که آنها اگر بر شما ظفر یابند مراعات هیچ علاقه خویشی و عهد و پیمان را نخواهند کرد! به زبان‌بازی و سخنان فریبنده شما را خشنود می‌سازند در صورتی که در دل جز کینه شما ندارند و بیشتر آنان فاسق و نابکارند.
چگونه [مشرکان بر پیمان خود پای بندند؟] و در صورتی که اگر بر شما چیره شوند، نه [پیوندِ] خویشاوندی را در حقّ شما رعایت می کنند، نه پیمانی را!! شما را با زبانشان خشنود می کنند، ولی دل هایشان [از خشنود کردن شما] امتناع دارد و بیشترشان فاسقند.
چگونه پيمانى باشد كه اگر بر شما پيروز شوند به هيچ عهد و سوگند و خويشاوندى وفا نكنند؟ به زبان خشنودتان مى‌سازند و در دل سر مى‌پيچند و بيشترين عصيانگرانند.
چگونه چنین نباشد، و حال آنکه اگر اینان بر شما دست یابند نه پیوند و نه پیمانی را در حق شما رعایت می‌کنند، اینان شما را با زبان خود خشنود می‌کنند، حال آنکه دلهایشان از آن ابا دارد و بیشترشان نافرمانند
چگونه [آنان را پيمان باشد]؟ و حال آنكه اگر بر شما دست يابند در باره شما نه [حق‌] خويشاوندى را نگاه دارند و نه پيمانى را. با دهانشان- سخنانشان- شما را خشنود مى‌سازند ولى دلشان سر باز مى‌زند و بيشترشان بدكار [و پيمان‌شكن‌] اند.
چگونه (عهد و پیمان با شما را مراعات می‌دارند؟ هرگز! بلکه) اگر بر شما پیروز شوند، نه خویشاوندی را در نظر می‌گیرند و نه عهدی را مراعات می‌دارند (و در نابودی شما همه‌ی توان خود را به کار می‌گیرند. اگر پیروزی با شما باشد) آنان با سخنان (زیبا و شیرین) خود شما را راضی و خوشنود می‌دارند، ولی دلهایشان (با زبانهایشان هم‌آوا نیست و اندرونشان از کینه‌ی شما لبریز است و از اذعان و اقرار بدانچه می‌گویند) ابا دارد. بیشتر آنان نافرمانبردارند (و عهد و پیمان را نگاه نمی‌دارند).
چگونه (برای آنان پیمانی است) با آنکه اگر بر شما دست یابند، درباره‌ی شما هیچ گونه رابطه‌ای و هیچ گونه پیمانی را مراعات نمی‌کنند. شما را با دهانهاشان راضی می‌کنند حال آنکه دل‌هایشان امتناع می‌ورزد. و بیشترشان فاسقانند.
چگونه و اگر چیره آیند بر شما رعایت نکنند در شما خویشاوندی و نه پیمانی را خوشنودتان سازند با دهانهای خود و نمی‌خواهد دلهای ایشان و بیشتر ایشانند نافرمانان‌

How? Whenever they overcome you, they respect neither kinship nor treaty with you. They satisfy you with lip service, but their hearts refuse, and most of them are immoral.
ترتیل:
ترجمه:
التوبة ٧ آیه ٨ التوبة ٩
سوره : سوره التوبة
نزول : ٨ هجرت
اطلاعات آماری
تعداد کلمات : ٢٠
تعداد حروف :

معنی کلمات و عبارات

«إِن یَظْهَرُوا ...»: اگر پیروز و چیره شوند. «لا یَرْقُبُوا»: مراعات نمی‌دارند. مواظبت نمی‌کنند. «إِلاّ»: قرابت و خویشاوندی. «ذِمَّةً»: عهد و پیمان. «تَأبَی»: سر باز می‌زند. خودداری می‌کند. «فَاسِقُونَ»: افراد نافرمانبردار و دررونده از پذیرش دستور خدا.

آیات مرتبط (تعداد ریشه‌های مشترک)

تفسیر


تفسیر نور (محسن قرائتی)


كَيْفَ وَ إِنْ يَظْهَرُوا عَلَيْكُمْ لا يَرْقُبُوا فِيكُمْ إِلًّا وَ لا ذِمَّةً يُرْضُونَكُمْ بِأَفْواهِهِمْ وَ تَأْبى‌ قُلُوبُهُمْ وَ أَكْثَرُهُمْ فاسِقُونَ «8»

چگونه (مى‌توان با آنان پيمانى داشت) در حالى كه اگر بر شما دست يابند، هيچ خويشاوندى و پيمانى را درباره‌ى شما مراعات نمى‌كنند. شما را با زبانِ (نرم) خويش راضى مى‌كنند، ولى دلهايشان پذيرا نيست و بيشترشان فاسق و (پيمان شكن) اند.

نکته ها

«ال»، به معناى خويشاوندى، همسايگى و روابط عاطفى و انسانى و عرفى است. «1»

«ذِمَّةً»، به معناى عهد و پيمانى است كه وفاى به آن لازم است و اگر نقض شود، مردم، عهدشكن را مذّمت مى‌كنند.

اين آيات نيز دليل فرمان سخت‌گيرى نسبت به پيمان شكنان مشرك است.

به صرف اينكه اگر دشمن بر ما غالب شود چنين و چنان خواهد كرد، نمى‌توان به او حمله كرد، بلكه بايد قرائنى بر توطئه و تجاوز او باشد وگرنه قصاص قبل از جنايت مى‌شود.

پیام ها

1- عمق كينه‌ى دشمن را هنگام قدرتش بايد شناسايى كرد، نه هنگام ضعف او.

«إِنْ يَظْهَرُوا عَلَيْكُمْ»

2- سكوت و ساده‌انديشى درباره‌ى دشمنى كه اگر چيره شود مراعات هيچ مسأله‌اى را نمى‌كند، گناه است. «لا يَرْقُبُوا فِيكُمْ إِلًّا وَ لا ذِمَّةً»


«1». ميان مسلمانان صدر اسلام و مشركان، قرابت و خويشاوندى وجود داشت.

جلد 3 - صفحه 383

3- مشركان، نه مراعات مسائل عاطفى و همسايگى را مى‌كنند، نه به پيمان‌ها و تعهّدات احترام مى‌گذارند. «إِلًّا وَ لا ذِمَّةً»

4- ظاهرسازى و بازى‌هاى سياسى و تبليغاتى دشمنان، ما را فريب ندهد.

«يُرْضُونَكُمْ بِأَفْواهِهِمْ وَ تَأْبى‌ قُلُوبُهُمْ»

5- پيمان شكنى، نفاق، تظاهر و سياست‌بازى، فسق است. «تَأْبى‌ قُلُوبُهُمْ وَ أَكْثَرُهُمْ فاسِقُونَ»

6- اكثريّت مشركان فاسقند، ولى افراد سالم هم ميانشان پيدا مى‌شود. «أَكْثَرُهُمْ فاسِقُونَ» (در نسبت‌دادن‌ها، انصاف داشته باشيم)

تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)



كَيْفَ وَ إِنْ يَظْهَرُوا عَلَيْكُمْ لا يَرْقُبُوا فِيكُمْ إِلاًّ وَ لا ذِمَّةً يُرْضُونَكُمْ بِأَفْواهِهِمْ وَ تَأْبى‌ قُلُوبُهُمْ وَ أَكْثَرُهُمْ فاسِقُونَ «8»

كَيْفَ‌: چگونه براى مشركان عهدى است. وَ إِنْ يَظْهَرُوا عَلَيْكُمْ‌: و حال آنكه اگر ظفر يابند بر شما. لا يَرْقُبُوا فِيكُمْ‌: مراعات نكنند و نگاه ندارند در باب شما. إِلًّا وَ لا ذِمَّةً: قرابت و نه وفاى به عهد را. يُرْضُونَكُمْ بِأَفْواهِهِمْ‌:

خشنود مى‌كنند شما را به زبانهاى خود، يعنى وعده مى‌دهند به ايمان و طاعت، يا سخنان شيرين گويند. وَ تَأْبى‌ قُلُوبُهُمْ‌: و ابا دارد قلبهاى آنها آنچه را كه به لسان گويند، يعنى دل و زبان ايشان يكى نيست. وَ أَكْثَرُهُمْ فاسِقُونَ‌: و بيشتر ايشان خارجند از دائره ايمان و طاعت، و قليلى به سبب بدنامى از نقض‌


«1» مجمع البيان ج 3 ص 9.

ج5، ص 26

عهد و مخالفت دورى تحرز نمايند.

نكات ادبيه- قوله «الّا» اصل «الّ» در لغت به معنى «جوار» يعنى بانگ نمودن «كما يقال له البلّ اى انين» چه عادت عرب آن بود چون تحالف مى‌كردند، صداى خود را به آن بلند مى‌نمودند و تشهير مى‌كردند، بعد مستعار شده براى قرابت؛ زيرا عقد قرابت ميان اقارب زياده از عقد تحالف است. و بعد مستعار شده براى ربوبيت به جهت فرط عقد آن و مبالغه در آن. و يا مشتق از الل الشّى‌ء اذا حدّده يا الل الشّى‌ء اذا لمع. و نزد بعضى عبرت است به معنى «اله» و قرائت «ايلاء» دال بر اين معنى است چون «جبرال» و «جبرئيل» چه جبر به معنى عبد است به لغت عبرى يعنى بنده خدا.


تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)


كَيْفَ يَكُونُ لِلْمُشْرِكِينَ عَهْدٌ عِنْدَ اللَّهِ وَ عِنْدَ رَسُولِهِ إِلاَّ الَّذِينَ عاهَدْتُمْ عِنْدَ الْمَسْجِدِ الْحَرامِ فَمَا اسْتَقامُوا لَكُمْ فَاسْتَقِيمُوا لَهُمْ إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الْمُتَّقِينَ «7» كَيْفَ وَ إِنْ يَظْهَرُوا عَلَيْكُمْ لا يَرْقُبُوا فِيكُمْ إِلاًّ وَ لا ذِمَّةً يُرْضُونَكُمْ بِأَفْواهِهِمْ وَ تَأْبى‌ قُلُوبُهُمْ وَ أَكْثَرُهُمْ فاسِقُونَ «8»

ترجمه‌

چگونه ميباشد از براى مشركان عهدى نزد خدا و نزد پيغمبرش مگر آنانكه عهد بستيد با آنها نزد مسجد الحرام پس ماداميكه استقامت نمودند براى شما استقامت كنيد براى آنها همانا خدا دوست ميدارد پرهيزكاران را

چگونه باشد با آنكه اگر ظفر يابند بر شما مراعات نكنند در باره شما سوگندى و نه پيمانى را خوشنود ميكنند شما را بزبانهاشان و امتناع مينمايد دلهاشان و بيشتر آنها متمرّدانند.

تفسير

استفهام براى انشاء تعجب است از احتمال بقاء عهد نزد خدا و پيغمبر (ص) براى اهل شرك با ثبوت نقض از طرف آنها و ظهور امارات آن مگر براى كسانيكه با آنها معاهده نمودند مسلمانان در مكه معظمه يا حوالى آن كه در ذيل آيه الّا الّذين عاهدتم من المشركين بيان شد و در اين آيه تأكيد شده است مراعات عهد آنها ماداميكه تخلّف ننمودند و ذيلا اشاره شده است كه نقض عهد خلاف تقوى است و در آيه دوم بيان امارات نقض عهد شده است از طرف آنها براى اثبات جواز نقض از طرف مسلمانان‌


جلد 2 صفحه 559

و كلمه كيف از آيه سابقه تكرار شده براى ربط دليل بمدّعى و از تكرار بقيّه صرف نظر شده است براى وجود آن در سابق و عدم احتياج بذكر يعنى چگونه ميباشد براى آنها عهدى با آنكه تصميم دارند اگر غلبه و ظفر پيدا كنند بر شما مراعات ننمايند قرابت و حق قسم و عهد را چون الّ باين معانى استعمال شده و نيز مراعات ننمايند پيمان و امان و زنهار را چون ذمّه در اين معانى استعمال ميشود فقط آنها بدهانها و زبانهاى خودشان ميخواهند دل شما را بدست بياورند كه ميگويند ما با شما عهد مودّت بسته‌ايم و متعرّض شما نمى‌شويم و بعد از اين ايمان مى‌آوريم و امثال اين كلمات فريبنده كه دلهاى آنها ابا و امتناع از قبول آن دارد و در خاتمه اخبار فرموده از حال آنها براى تأكيد كه بيشتر اهل شرك متمرّد و ناقض عهد و مكّار و غدّار و جفاكارند نبايد باظهارات آنها فريفته شد و فرصت ترويج اسلام را از دست داد.

اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)


كَيف‌َ وَ إِن‌ يَظهَرُوا عَلَيكُم‌ لا يَرقُبُوا فِيكُم‌ إِلاًّ وَ لا ذِمَّةً يُرضُونَكُم‌ بِأَفواهِهِم‌ وَ تَأبي‌ قُلُوبُهُم‌ وَ أَكثَرُهُم‌ فاسِقُون‌َ «8»

چگونه‌ اينها مشركين‌ بعهد ‌خود‌ وفا ميكنند و حال‌ آنكه‌ ‌اگر‌ ‌بر‌ ‌شما‌ مسلط شدند مراعات‌ نميكنند نه‌ قسم‌ و سوگندهاي‌ ‌خود‌ ‌را‌ و نه‌ عهد و پيمان‌ ‌خود‌ ‌را‌ ‌شما‌ ‌را‌ بزبان‌ راضي‌ ميكنند ولي‌ قلوب‌ ‌آنها‌ اباء و امتناع‌ دارد ‌از‌ وفاي‌ بعهد و قسم‌ و اكثر ‌آنها‌ ‌از‌ حدّ ‌خود‌ خارج‌ ميشوند و اهل‌ فساد هستند ‌که‌ معناي‌ فسق‌ خروج‌ ‌از‌ طاعت‌ ‌است‌ ‌يعني‌ ‌بر‌ هيچ‌ امري‌ ثبات‌ ندارند و تعدّي‌ ميكنند.

كيف‌ بيان‌ وجه‌ ‌آيه‌ قبل‌ ‌است‌ ‌که‌ فرمود كَيف‌َ يَكُون‌ُ لِلمُشرِكِين‌َ عَهدٌ ‌که‌ حال‌ ‌آنها‌ و قلوب‌ ‌آنها‌ داراي‌ ‌اينکه‌ صفت‌ خبيثه‌ ‌است‌ ‌که‌ وَ إِن‌ يَظهَرُوا

جلد 8 - صفحه 182

عَلَيكُم‌ يك‌ قوه‌ و قدرتي‌ ‌در‌ ‌خود‌ ديدند و ضعفي‌ ‌در‌ ‌شما‌ مشاهده‌ كردند لا يَرقُبُوا فِيكُم‌ هيچ‌ رقبت‌ و عطوفتي‌ درباره‌ ‌شما‌ ندارند الّا ‌از‌ ماده‌ ايلاء بمعني‌ قسم‌ ‌است‌ ‌که‌ ‌اگر‌ قسمهاي‌ مغلظه‌ ياد كرده‌ باشند ‌که‌ ‌بر‌ ضرر ‌شما‌ اقدامي‌ نكنند تمام‌ ‌را‌ كنار ميگذارند و نقض‌ ميكنند و ‌لا‌ ذمّة و ‌بر‌ عهد و ميثاقي‌ ‌که‌ ‌با‌ ‌شما‌ بسته‌اند صرف‌ نظر ميكنند و نقض‌ ميكنند.

يُرضُونَكُم‌ بِأَفواهِهِم‌ زبان‌ بازي‌ ميكنند ‌ما چنين‌ و چنانيم‌ ‌با‌ ‌شما‌ ولي‌ باطنا اعدا عدوّ ‌شما‌ هستند وَ تَأبي‌ قُلُوبُهُم‌ ابدا قلب‌ ‌آنها‌ ‌با‌ ‌شما‌ نيست‌ و تمام‌ چاپلوسي‌ ‌است‌ وَ أَكثَرُهُم‌ فاسِقُون‌َ فقط قليلي‌ ‌از‌ ‌آنها‌ ‌که‌ ‌در‌ ‌آيه‌ قبل‌ استثناء ‌شده‌ بعهد و قرارداد ‌خود‌ پابند باشند و چهار صباحي‌ مراعات‌ كنند و لكن‌ اكثر ‌آنها‌ بهيچ‌ امري‌ مستقيم‌ نخواهند شد.

برگزیده تفسیر نمونه


]

(آیه 8)- در این آیه موضوع فوق با صراحت و تأکید بیشتری بیان شده است، و باز به صورت استفهام انکاری می‌گوید: «چگونه (ممکن است عهد و پیمان آنها را محترم شمرد) در حالی که اگر آنها بر شما غالب شوند هیچ گاه نه

ج2، ص181

مراعات خویشاوندی با شما را می‌کنند و نه پیمان را» (کَیْفَ وَ إِنْ یَظْهَرُوا عَلَیْکُمْ لا یَرْقُبُوا فِیکُمْ إِلًّا وَ لا ذِمَّةً).

بعد قرآن اضافه می‌کند که هیچ گاه فریب سخنان دلنشین و الفاظ به ظاهر زیبای آنها را نخورید زیرا: «آنها می‌خواهند شما را با دهانها (و سخنان) خود راضی کنند، ولی دلهای آنها از این موضوع ابا دارد» (یُرْضُونَکُمْ بِأَفْواهِهِمْ وَ تَأْبی قُلُوبُهُمْ).

و در پایان آیه اشاره به ریشه اصلی این موضوع کرده، می‌گوید: «و بیشتر آنها فاسق و نافرمانبردارند» (وَ أَکْثَرُهُمْ فاسِقُونَ)

نکات آیه

۱ - وجود ناخرسندى میان مسلمانان صدر اسلام، نسبت به لغو اعتبار پیمان عدم تعرض و تردید و دودلى آنان در پیکار با مشرکان پیمان شکن (کیف و إن یظهروا علیکم) کلمه «کیف» - که براى استفهام انکارى است - مفید برداشت فوق است.

۲ - لزوم هشیارى و بیدارى مسلمانان نسبت به ترفندها و ظاهرسازیهاى دشمنان اسلام (کیف و إن یظهروا علیکم لایرقبوا فیکم إلّاً و لاذمة)

۳ - غیر قابل اعتماد بودن کافران و مشرکان، در پیمان و پیوند دوستى با مسلمانان (کیف و إن یظهروا علیکم لایرقبوا فیکم إلّاً و لاذمة) «إلّ» در لغت به معناى عهد، قسم و قرابت (خویشاوندى) آمده است (قاموس المحیط) ولى در این آیه - به قرینه آمدن واژه «ذمة» که به معناى عهد است - معناى قرابت و خویشاوندى مقصود است.

۴ - جلوگیرى از تسلط مشرکان و کافران حق ستیز بر مسلمانان، فلسفه فرمان الهى مبنى بر کشتن، اسارت، محاصره و کمین زدن به آنان (فإذا انسلخ ... فاقتلوا المشرکین ... کیف و إن یظهروا علیکم لایرقبوا فیکم إلّاً)

۵ - دشمنى و کینه توزى شدید مشرکان صدر اسلام نسبت به مسلمانان (کیف و إن یظهروا علیکم لایرقبوا فیکم إلّاً و لاذمة)

۶ - دشمنان اسلام و کافران حق ستیز در صورت تسلط بر مسلمانان هرگز بر پیمان و پیوند دوستى و خویشاوندى پایبند نخواهند بود. (کیف و إن یظهروا علیکم لایرقبوا فیکم إلّاً و لاذمة)

۷ - شرک پیشگان صدر اسلام در صورت پیروزى بر مسلمانان، از زیر پا گذاشتن حقوق خویشاوندى و شکستن پیمان، باکى نداشتند. (و إن یظهروا علیکم لایرقبوا فیکم إلّاً و لاذمة)

۸ - وجود پیوندهاى قرابت و خویشاوندى میان مسلمانان صدر اسلام و مشرکان (و إن یظهروا علیکم لایرقبوا فیکم إلّاً و لاذمة)

۹ - رعایت حقوق خویشاوندان - اگر چه دشمن باشند - لازم است. (و إن یظهروا علیکم لایرقبوا فیکم إلّاً) خداوند مشرکان را به خاطر رعایت نکردن حق خویشاوندى خود با مسلمانان که درحال ستیز و دشمنى با آنان بودند محکوم کرد و آنها را متجاوز خواند (هم المعتدون); این مى رساند که حق خویشاوندى را در هر شرایط (جنگ و دشمنى و ...) باید رعایت کرد.

۱۰ - وفادارى و التزام به عهد و پیمان، واجب است. (و إن یظهروا علیکم لایرقبوا فیکم إلّاً و لاذمة)

۱۱ - شرک پیشگان صدر اسلام تلاش مى کردند تا با ظاهر سازى و خوش زبانى (رفتار منافقانه) افکار عمومى مسلمانان را فریب داده و رضایت و خوشبینى آنان را نسبت به خود جلب کنند. (یرضونکم بأفوههم و تأبى قلوبهم)

۱۲ - رفتارهاى فریبکارانه (ظاهرسازیها و خوش زبانیهاى) مشرکان صدر اسلام، خوشبینى هایى را در میان مسلمانان نسبت به آنان به وجود آورده بود. (کیف یکون للمشرکین عهد ... کیف ... یرضونکم بأفوههم و تأبى قلوبهم)

۱۳ - افشاى رفتارهاى فریبکارانه و کینه قلبى مشرکان صدر اسلام نسبت به مسلمانان از سوى خداوند (و إن یظهروا علیکم لایرقبوا فیکم إلّاً و لاذمة ... و تأبى قلوبهم) آمدن فعلهاى «یظهروا»، «یرقبوا» و «تأبى» به صورت فعل مضارع که دلالت بر حال و آینده مى کند، مى تواند حاکى از این حقیقت باشد که آیه در صدد افشاى رازهاى منافقان علیه مسلمانان است.

۱۴ - خداوند، به ضمایر، نیات و مقاصد آدمیان، آگاه و از آنها باخبر است. (کیف و إن یظهروا علیکم ... یرضونکم بأفوههم و تأبى قلوبهم)

۱۵ - اکثریت مشرکان صدر اسلام بر پیمان عدم تعرض خود با مسلمانان پایبند نمانده و آن را نقض کردند. (و أکثرهم فسقون)

۱۶ - اکثریت مشرکان صدر اسلام، مردمى فاسق و بیرون از مسیر حق بودند. (و أکثرهم فسقون)

۱۷ - پیمان شکنى، کردارى برخاسته از روحیه فسق و حق گریزى است. (لایرقبوا فیکم إلّاً و لاذمة ... و أکثرهم فسقون)

۱۸ - پیمان شکنان، مردمانى فاسق و منحرف از مسیر حق (لایرقبوا فیکم ... ذمة ... و أکثرهم فسقون)

۱۹ - عدم رعایت حقوق خویشاوندى، برخاسته از روحیه فسق و حق گریزى است. (لایرقبوا فیکم إلّاً ... و أکثرهم فسقون)

موضوعات مرتبط

  • احکام: ۱۰ فلسفه احکام ۴
  • اسلام: تاریخ صدر اسلام ۱، ۱۱، ۱۲، ۱۵، ۱۶; دشمنان اسلام ۶
  • انسان: نیات انسان ها ۱۴
  • جنگ: عوامل سستى در جنگ ۱
  • حق: آثار حق ناپذیرى ۱۷، ۱۹; حق ناپذیران ۱۸
  • خدا: افشاگرى خدا ۱۳; علم غیب خدا ۱۴
  • خویشاوندان: اهمیّت حقوق خویشاوندان ۹
  • خویشاوندى: بى اعتنایى به حقوق خویشاوندى ۱۹; تضییع حقوق خویشاوندى ۷
  • دشمنان: آثار سلطه دشمنان ۶; بى اعتبارى دوستى دشمنان ۶
  • فاسقان: ۱۶، ۱۸
  • فسق: آثار فسق ۱۷، ۱۹
  • کافران: آثار سلطه کافران ۶; بى اعتبارى خویشاوندى کافران ۶; بى اعتبارى دوستى کافران ۳، ۶; بى اعتبارى معاهده کافران ۳; فلسفه اسارت کافران ۴; فلسفه قتل کافران ۴; فلسفه کمین به کافران ۴; فلسفه محاصره کافران ۴; کافران حق ستیز ۶; کافران ناقض معاهده ۶; ممانعت از سلطه کافران ۴
  • مسلمانان: تزلزل در مسلمانان صدر اسلام ۱; خوشبینى مسلمانان صدر اسلام ۱۲; دشمنان مسلمانان ۵; مسؤولیت مسلمانان ۲; مسلمانان صدر اسلام و مشرکان ۸; ناخشنودى مسلمانان صدر اسلام ۱
  • مشرکان: آثار پیروزى مشرکان ۷; افشاى مشرکان صدر اسلام ۱۳; اکثریت مشرکان صدر اسلام ۱۵; بى اعتبارى خویشاوندى مشرکان ۶، ۷; بى اعتبارى دوستى مشرکان ۳; بى اعتبارى معاهده مشرکان ۳، ۷; تظاهر مشرکان صدر اسلام ۱۱، ۱۲; خویشاوندى با مشرکان صدر اسلام ۸; دشمنى مشرکان صدر اسلام ۵; روش برخورد مشرکان صدر اسلام ۱۱، ۱۲; فسق اکثریت مشرکان صدر اسلام ۱۶; فلسفه اسارت مشرکان ۴; فلسفه قتل مشرکان ۴; فلسفه کمین به مشرکان ۴; فلسفه محاصره مشرکان ۴; کینه مشرکان صدر اسلام ۱۳; مشرکان ناقض معاهده ۱۵; مشرکان و مسلمانان ۱۱; مشرکان و مسلمانان صدر اسلام ۵، ۱۲; مکر مشرکان صدر اسلام ۱۱; ممانعت از سلطه مشرکان ۴
  • معاهده: آثار فسخ معاهده ۱; احکام معاهده ۱۰; انحراف ناقضان معاهده ۱۸; فسق ناقضان معاهده ۱۸; معاهده عدم تعرض ۱; منشأ نقض معاهده ۱۷; وجوب وفاى به معاهده ۱۰
  • منحرفان: ۱۶
  • واجبات: ۱۰
  • هوشیارى: اهمیّت هوشیارى ۲

منابع