الأنعام ٢١: تفاوت میان نسخهها
(Edited by QRobot) |
(افزودن جزییات آیه) |
||
(۲ نسخهٔ میانیِ ایجادشده توسط همین کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{قاب | متن = '''[[شامل این کلمه::وَ|وَ]] [[شامل این ریشه::و| ]][[شامل این کلمه::مَن|مَنْ]] [[شامل این ریشه::من| ]][[شامل این کلمه::أَظْلَم|أَظْلَمُ]] [[کلمه غیر ربط::أَظْلَم| ]] [[شامل این ریشه::ظلم| ]][[ریشه غیر ربط::ظلم| ]][[شامل این کلمه::مِمّن|مِمَّنِ]] [[شامل این ریشه::من| ]][[شامل این ریشه::من| ]][[شامل این کلمه::افْتَرَى|افْتَرَى]] [[کلمه غیر ربط::افْتَرَى| ]] [[شامل این ریشه::فرى| ]][[ریشه غیر ربط::فرى| ]][[شامل این کلمه::عَلَى|عَلَى]] [[شامل این ریشه::على| ]][[شامل این کلمه::اللّه|اللَّهِ]] [[کلمه غیر ربط::اللّه| ]] [[شامل این ریشه::الله| ]][[ریشه غیر ربط::الله| ]][[شامل این ریشه::اله| ]][[ریشه غیر ربط::اله| ]][[شامل این ریشه::وله| ]][[ریشه غیر ربط::وله| ]][[شامل این کلمه::کَذِبا|کَذِباً]] [[کلمه غیر ربط::کَذِبا| ]] [[شامل این ریشه::کذب| ]][[ریشه غیر ربط::کذب| ]][[شامل این کلمه::أَو|أَوْ]] [[شامل این ریشه::او| ]][[شامل این کلمه::کَذّب|کَذَّبَ]] [[کلمه غیر ربط::کَذّب| ]] [[شامل این ریشه::کذب| ]][[ریشه غیر ربط::کذب| ]][[شامل این کلمه::بِآيَاتِه|بِآيَاتِهِ]] [[کلمه غیر ربط::بِآيَاتِه| ]] [[شامل این ریشه::اوى| ]][[ریشه غیر ربط::اوى| ]][[شامل این ریشه::ائى| ]][[ریشه غیر ربط::ائى| ]][[شامل این ریشه::ايى| ]][[ریشه غیر ربط::ايى| ]][[شامل این ریشه::ب| ]][[ریشه غیر ربط::ب| ]][[شامل این ریشه::ه| ]][[ریشه غیر ربط::ه| ]][[شامل این کلمه::إِنّه|إِنَّهُ]] [[کلمه غیر ربط::إِنّه| ]] [[شامل این ریشه::انن| ]][[ریشه غیر ربط::انن| ]][[شامل این ریشه::ه| ]][[ریشه غیر ربط::ه| ]][[شامل این کلمه::لا|لاَ]] [[شامل این ریشه::لا| ]][[شامل این کلمه::يُفْلِح|يُفْلِحُ]] [[کلمه غیر ربط::يُفْلِح| ]] [[شامل این ریشه::فلح| ]][[ریشه غیر ربط::فلح| ]][[شامل این کلمه::الظّالِمُون|الظَّالِمُونَ]] [[کلمه غیر ربط::الظّالِمُون| ]] [[شامل این ریشه::ظلم| ]][[ریشه غیر ربط::ظلم| ]]'''}} | {{قاب | متن = '''[[شامل این کلمه::وَ|وَ]] [[شامل این ریشه::و| ]][[شامل این کلمه::مَن|مَنْ]] [[شامل این ریشه::من| ]][[شامل این کلمه::أَظْلَم|أَظْلَمُ]] [[کلمه غیر ربط::أَظْلَم| ]] [[شامل این ریشه::ظلم| ]][[ریشه غیر ربط::ظلم| ]][[شامل این کلمه::مِمّن|مِمَّنِ]] [[شامل این ریشه::من| ]][[شامل این ریشه::من| ]][[شامل این کلمه::افْتَرَى|افْتَرَى]] [[کلمه غیر ربط::افْتَرَى| ]] [[شامل این ریشه::فرى| ]][[ریشه غیر ربط::فرى| ]][[شامل این کلمه::عَلَى|عَلَى]] [[شامل این ریشه::على| ]][[شامل این کلمه::اللّه|اللَّهِ]] [[کلمه غیر ربط::اللّه| ]] [[شامل این ریشه::الله| ]][[ریشه غیر ربط::الله| ]][[شامل این ریشه::اله| ]][[ریشه غیر ربط::اله| ]][[شامل این ریشه::وله| ]][[ریشه غیر ربط::وله| ]][[شامل این کلمه::کَذِبا|کَذِباً]] [[کلمه غیر ربط::کَذِبا| ]] [[شامل این ریشه::کذب| ]][[ریشه غیر ربط::کذب| ]][[شامل این کلمه::أَو|أَوْ]] [[شامل این ریشه::او| ]][[شامل این کلمه::کَذّب|کَذَّبَ]] [[کلمه غیر ربط::کَذّب| ]] [[شامل این ریشه::کذب| ]][[ریشه غیر ربط::کذب| ]][[شامل این کلمه::بِآيَاتِه|بِآيَاتِهِ]] [[کلمه غیر ربط::بِآيَاتِه| ]] [[شامل این ریشه::اوى| ]][[ریشه غیر ربط::اوى| ]][[شامل این ریشه::ائى| ]][[ریشه غیر ربط::ائى| ]][[شامل این ریشه::ايى| ]][[ریشه غیر ربط::ايى| ]][[شامل این ریشه::ب| ]][[ریشه غیر ربط::ب| ]][[شامل این ریشه::ه| ]][[ریشه غیر ربط::ه| ]][[شامل این کلمه::إِنّه|إِنَّهُ]] [[کلمه غیر ربط::إِنّه| ]] [[شامل این ریشه::انن| ]][[ریشه غیر ربط::انن| ]][[شامل این ریشه::ه| ]][[ریشه غیر ربط::ه| ]][[شامل این کلمه::لا|لاَ]] [[شامل این ریشه::لا| ]][[شامل این کلمه::يُفْلِح|يُفْلِحُ]] [[کلمه غیر ربط::يُفْلِح| ]] [[شامل این ریشه::فلح| ]][[ریشه غیر ربط::فلح| ]][[شامل این کلمه::الظّالِمُون|الظَّالِمُونَ]] [[کلمه غیر ربط::الظّالِمُون| ]] [[شامل این ریشه::ظلم| ]][[ریشه غیر ربط::ظلم| ]]'''}} | ||
{| class="ayeh-table mw-collapsible mw-collapsed" | |||
!کپی متن آیه | |||
|- | |||
|وَ مَنْ أَظْلَمُ مِمَّنِ افْتَرَى عَلَى اللَّهِ کَذِباً أَوْ کَذَّبَ بِآيَاتِهِ إِنَّهُ لاَ يُفْلِحُ الظَّالِمُونَ | |||
|} | |||
'''ترجمه ''' | '''ترجمه ''' | ||
<tabber> | <tabber> | ||
خط ۱۵: | خط ۱۸: | ||
|-|صادقی تهرانی=و کیست ستمکارتر از کسی که بر خدا دروغی بست، یا با نشانههای(ربانی) او (همو و فرستادگانش را) تکذیب کرد؟ بیگمان، ستمکاران (خودشان و دیگران را) رستگار نمیکنند. | |-|صادقی تهرانی=و کیست ستمکارتر از کسی که بر خدا دروغی بست، یا با نشانههای(ربانی) او (همو و فرستادگانش را) تکذیب کرد؟ بیگمان، ستمکاران (خودشان و دیگران را) رستگار نمیکنند. | ||
|-|معزی=و کیست ستمگرتر از آنکه ببندد بر خدا دروغی یا دروغ پندارد آیتهای او را همانا رستگار نشوند ستمگران | |-|معزی=و کیست ستمگرتر از آنکه ببندد بر خدا دروغی یا دروغ پندارد آیتهای او را همانا رستگار نشوند ستمگران | ||
|-|</tabber>< | |-|english=<div id="qenag">Who does greater wrong than someone who fabricates lies against Allah, or denies His revelations? The wrongdoers will not succeed.</div> | ||
{{آيه | سوره = سوره الأنعام | نزول = | |-|</tabber> | ||
<div class="audiotable"> | |||
<div id="quran_sound">ترتیل: <sound src="http://dl.bitan.ir/quran/parhizgar/006021.mp3"></sound></div> | |||
<div id="trans_sound">ترجمه: <sound src="http://dl.bitan.ir/quran/makarem/006021.mp3"></sound></div> | |||
</div> | |||
{{آيه | سوره = سوره الأنعام | نزول = [[نازل شده در سال::10|١٠ بعثت]] | نام = [[شماره آیه در سوره::21|٢١]] | قبلی = الأنعام ٢٠ | بعدی = الأنعام ٢٢ | کلمه = [[تعداد کلمات::15|١٥]] | حرف = }} | |||
===معنی کلمات و عبارات=== | ===معنی کلمات و عبارات=== | ||
«إِفْتَرَی»: به هم بافت. دروغ بست. «آیَاتِ»: دلائل. معجزات. آیات قرآن. | «إِفْتَرَی»: به هم بافت. دروغ بست. «آیَاتِ»: دلائل. معجزات. آیات قرآن. | ||
خط ۳۱: | خط ۳۹: | ||
<tabber> | <tabber> | ||
المیزان= | المیزان= | ||
{{ نمایش فشرده تفسیر| | |||
*[[تفسیر:المیزان جلد۷_بخش۵#link24 | آيات ۳۲ - ۲۱، سوره انعام]] | *[[تفسیر:المیزان جلد۷_بخش۵#link24 | آيات ۳۲ - ۲۱، سوره انعام]] | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۷_بخش۵#link25 | توضيح اينكه افترا زننده بر خداى عزوجل و تكذيب كننده آيات او از هر ظالمى ظالم تراست .]] | *[[تفسیر:المیزان جلد۷_بخش۵#link25 | توضيح اينكه افترا زننده بر خداى عزوجل و تكذيب كننده آيات او از هر ظالمى ظالم تراست .]] | ||
خط ۴۴: | خط ۵۳: | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۷_بخش۶#link35 | دو روايت در مورد عالم ذر، در ذيل جمله : (( و لو ردوا العادوا لما عنه ... )) .]] | *[[تفسیر:المیزان جلد۷_بخش۶#link35 | دو روايت در مورد عالم ذر، در ذيل جمله : (( و لو ردوا العادوا لما عنه ... )) .]] | ||
}} | |||
|-|نمونه= | |-|نمونه= | ||
{{ نمایش فشرده تفسیر| | |||
*[[تفسیر:نمونه جلد۵_بخش۳۵#link123 | تفسیر آیات]] | *[[تفسیر:نمونه جلد۵_بخش۳۵#link123 | تفسیر آیات]] | ||
}} | |||
|-| تفسیر نور= | |||
===تفسیر نور (محسن قرائتی)=== | |||
{{ نمایش فشرده تفسیر| | |||
وَ مَنْ أَظْلَمُ مِمَّنِ افْتَرى عَلَى اللَّهِ كَذِباً أَوْ كَذَّبَ بِآياتِهِ إِنَّهُ لا يُفْلِحُ الظَّالِمُونَ «21» | |||
و كيست ستمكارتر از آن كس كه به خداوند دروغ بندد، يا آيات الهى را تكذيب كند؟ همانا ستمگران رستگار نمىشوند. | |||
===نکته ها=== | |||
در قرآن پانزده مرتبه تعبير «مَنْ أَظْلَمُ» آمده كه در مورد افترا بر خدا، بازداشتن مردم از مسجد و كتمان شهادت و حقّ است. اين مىرساند كه ظلم فرهنگى و بازداشتن مردم از رشد و فهم، بدترين ظلم به جامعه است. | |||
===پیام ها=== | |||
1- هر چيز كه عزيزتر و مقدّستر باشد، خطر ظلم دربارهى آن بيشتر است. از اين رو ظلم به خدا و افترا بر ذات مقدس الهى، بدترين ظلمهاست. «وَ مَنْ أَظْلَمُ» | |||
2- ظلم به تفكر و فرهنگ انسانها، بدترين ستمهاست. شرك، افترا به خدا، ادّعاى نبوّت دروغين، بدعت، تفسير به رأى، همه نمونهاى از اين گونه ظلمهاست. «وَ مَنْ أَظْلَمُ مِمَّنِ افْتَرى عَلَى اللَّهِ كَذِباً أَوْ كَذَّبَ بِآياتِهِ» | |||
}} | |||
|-| | |||
اثنی عشری= | |||
===تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)=== | |||
{{نمایش فشرده تفسیر| | |||
وَ مَنْ أَظْلَمُ مِمَّنِ افْتَرى عَلَى اللَّهِ كَذِباً أَوْ كَذَّبَ بِآياتِهِ إِنَّهُ لا يُفْلِحُ الظَّالِمُونَ «21» | |||
پس بر سبيل توبيخ و انكار و فرومايگى به اشراك مىفرمايد: | |||
وَ مَنْ أَظْلَمُ مِمَّنِ افْتَرى عَلَى اللَّهِ كَذِباً: و كيست ظالمتر از كسى كه افترا | |||
تفسير اثنا عشرى، ج3، ص: 242 | |||
كند به اشراك و ببندد بر خداى تعالى دروغ را به آنكه: ملائكه بنات اللّه، و بتان ما را نزد او شفاعت كنند، أَوْ كَذَّبَ بِآياتِهِ: يا تكذيب كنند آيات او را كه قرآن است، و آن را سحر و شعر و كهانت نام نهند. | |||
نكته- ذكر «أو» با اينكه ايشان جامع اين هر دو امر بودند، تنبيه است بر آنكه هر يك از اين دو امر به غايت افراط است در ظلم بر نفس. يعنى هر كس فاعل يكى از دو امر باشد، ظالمترين مردمان است به نفس خود. إِنَّهُ لا يُفْلِحُ الظَّالِمُونَ: بدرستى كه شأن چنين است كه رستگار نشوند ستمكاران، كه ظالمتر از آنها نباشد در كفر و جحود و انكار، و فايز نشوند به رحمت و ثواب و رضوان الهى و نجات از آتش و عذاب. | |||
تنبيه- آيه شريفه عموميت دارد نسبت به تمام مكلفين تا قيامت. بنابر اين هر كس افترا بر خدا يا تكذيب كند نبوت حضرت خاتم صلى اللّه عليه و آله، يا انكار معجزات يا يكى از آيات قرآنى نمايد، داخل است در مصداق آيه؛ و فلاح به ثواب و نجات از عذاب، براى او نخواهد بود مگر به توبه و تدارك آن. | |||
}} | |||
|-| | |||
روان جاوید= | |||
===تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)=== | |||
{{نمایش فشرده تفسیر| | |||
وَ مَنْ أَظْلَمُ مِمَّنِ افْتَرى عَلَى اللَّهِ كَذِباً أَوْ كَذَّبَ بِآياتِهِ إِنَّهُ لا يُفْلِحُ الظَّالِمُونَ «21» | |||
ترجمه | |||
و كيست ستمكارتر از كسيكه افترا بندد بر خدا دروغى را يا تكذيب كند آيتهاى او را همانا او رستگار نمىگرداند ستمكاران را. | |||
تفسير | |||
گفتهاند افتراى بخدا مانند آنستكه گفتند ملائكه دختران خدا هستند و بتان شفعاء مايند نزد خدا و تكذيب آيات مانند تكذيب آنها است قرآن و معجزات را كه گفتند افسانه و سحر است و با آنكه هر دو امر را مرتكب شده بودند كلمه او كه دلالت بر يكى از دو امر مينمايد براى افاده آنستكه هر يك از آن دو امر بنهايت ظلم رسيده است و خدا ظالمان را رستگار نمىكند چه رسد بكسى كه ظالمتر از او كسى نيست و بنظر حقير بدوا آيه در مقام تهديد اهل كتاب است كه كتمان اوصاف حضرت ختمى مرتبت را ننمايند و مراد بافتراى بر خدا تغيير اوصاف آنحضرت و نسبت آن بتورية يا انجيل است و پس از آن تهديد مشركان است كه بعد از بيان اهل كتاب بر طبق واقع و شهادت برسالت از باب عناد و لجاج منكر حق نشوند و مراد از تكذيب آيات تكذيب كتب سماوى و پيغمبران عظام است و بنابر اين هر فرقه يك امر را مرتكب شدهاند و كلمه او محتاج بتوجيه نميباشد .. | |||
}} | |||
|-| | |||
اطیب البیان= | |||
===اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)=== | |||
{{نمایش فشرده تفسیر| | |||
وَ مَن أَظلَمُ مِمَّنِ افتَري عَلَي اللّهِ كَذِباً أَو كَذَّبَ بِآياتِهِ إِنَّهُ لا يُفلِحُ الظّالِمُونَ «21» | |||
و كيست ظالمتر از كسي که افتري ببندد بخدا بدون مدركي و نسبت دروغي بخدا دهد يا آيات الهي را تكذيب كند محققا رستگاري ندارند ظالمين. | |||
جلد 7 - صفحه 32 | |||
توضيح كلام اينكه كذب مراتبي دارد، كذب اظهار امريست بر خلاف واقع چه در كلام باشد يا در كتابت يا در فعل يا در عقيده. و افتري اخص از كذب است نسبت بغير است که فلاني همچه گفت و همچه كرد با اينكه او نگفته و نكرده که قريب المعني است با تهمت، و ظلم تارة بغير است. تارة بنفس، و ظلم بغير هم تارة ظلم ماليست و ظلم نفسي است و ظلم عرضي و ظلم ناموسي و ظلم ديني که نسبت كفر و ضلالت بغير دادن و غيرهم هر چه اهميت او بيشتر باشد ظلم باو عقوبتش شديدتر ظلم بحيوانات، ظلم بكفار، بمؤمن، بسيّد، بعالم، بائمه عليهم السّلام، بپيغمبر صلّي اللّه عليه و آله و سلّم، بخدا. و كفار و مشركين داراي جميع مراتب كذب و افتري و ظلم هستند و اعلي مراتب كذب و افتري و ظلم نسبت بخدا است چنانچه يهود اينکه تورات رائج و سائر كتب عهد قديم را نسبت بخدا ميدهند و نصاري اينکه اناجيل اربعه و ساير كتب عهد جديد را نسبت باو ميدهند وَ اللّهُ أَمَرَنا بِها اعراف آيه 27، و همچنين فحشاء و منكراتي که مرتكب ميشوند ميگويند دستور الهي است قُل إِنَّ اللّهَ لا يَأمُرُ بِالفَحشاءِ اعراف آيه 127 لذا ميفرمايد وَ مَن أَظلَمُ مِمَّنِ افتَري عَلَي اللّهِ كَذِباً زيرا هم ظلم بنفس است که خود را مخلد در آتش نموده و هم ظلم بغير است که مردم را در ضلالت انداخته، هم ظلم بدين است هم بپيغمبر صلّي اللّه عليه و آله و سلّم است که بگويد بتوسط آنها است هم اهانت بساحت قدس ربوبيست که نسبت كذب بخدا داده. | |||
أَو كَذَّبَ بِآياتِهِ که معجزات انبياء را حمل بسحر كرده و انبياء و اوصياء آنها را انكار نموده إِنَّهُ لا يُفلِحُ الظّالِمُونَ محققا رستگاري و نجات و سعادت نصيب ظالم نميشود حتي عقوبة دنيوي هم باو متوجه ميشود که ظلم اثر خود را ميبخشد (الملك يبقي مع الكفر و لا يبقي مع الظلم) خداوند ظالم ديگري را بر او مسلّط ميفرمايد اگرچه مورد آيه خاص است لكن اينکه جمله عام است جمع محلّي بالف و لام افاده عموم ميدهد شامل تمام ظالمين است حتي ظلم بحيوانات | |||
جلد 7 - صفحه 33 | |||
حتي مثل سگ غاية الامر درجات عقوبات آنها مختلف است. | |||
}} | |||
|-| | |||
برگزیده تفسیر نمونه= | |||
===برگزیده تفسیر نمونه=== | |||
{{نمایش فشرده تفسیر| | |||
}} | |||
|-|تسنیم= | |-|تسنیم= | ||
{{ نمایش فشرده تفسیر| | |||
*[[تفسیر:تسنیم | تفسیر آیات]] | *[[تفسیر:تسنیم | تفسیر آیات]] | ||
}} | |||
|-|</tabber> | |-|</tabber> | ||
خط ۱۱۱: | خط ۲۰۸: | ||
[[رده:آثار تکذیب آیات خدا]][[رده:تکذیب آیات خدا]][[رده:ظلم تکذیب آیات خدا]][[رده:فرجام مکذبان آیات خدا]][[رده:مکذبان آیات خدا]][[رده:هشدار به مکذبان آیات خدا]][[رده:آثار افترا به خدا]][[رده:ظلم افترا به خدا]][[رده:آثار بدعت]][[رده:ظلم بدعت]][[رده:آثار توحید]][[رده:ظلم کتمان حق]][[رده:تهدیدهاى خدا]][[رده:مبارزه با خدا]][[رده:هشدارهاى خدا]][[رده:عوامل رستگارى]][[رده:محرومان از رستگارى]][[رده:محرومیت از رستگارى]][[رده:موانع رستگارى]][[رده:محرومان از سعادت]][[رده:محرومیت از سعادت]][[رده:موانع سعادت]][[رده:آثار شرک]][[رده:و محمد]][[رده:مبارزه ظالمان]][[رده:محرومیت ظالمان]][[رده:ناکامى ظالمان]][[رده:آثار ظلم]][[رده:بزرگترین ظلم]][[رده:مراتب ظلم]][[رده:موارد ظلم]][[رده:ظلم علماى اهل کتاب]][[رده:محرومیت علماى اهل کتاب]][[رده:شوم]][[رده:مراتب گناه]][[رده:ملاک ارزیابى گناه]][[رده:کتمان حقانیت محمد]][[رده:مبارزه با محمد]][[رده:فرجام مفتریان به خدا]][[رده:هشدار به مفتریان به خدا]] | [[رده:آثار تکذیب آیات خدا]][[رده:تکذیب آیات خدا]][[رده:ظلم تکذیب آیات خدا]][[رده:فرجام مکذبان آیات خدا]][[رده:مکذبان آیات خدا]][[رده:هشدار به مکذبان آیات خدا]][[رده:آثار افترا به خدا]][[رده:ظلم افترا به خدا]][[رده:آثار بدعت]][[رده:ظلم بدعت]][[رده:آثار توحید]][[رده:ظلم کتمان حق]][[رده:تهدیدهاى خدا]][[رده:مبارزه با خدا]][[رده:هشدارهاى خدا]][[رده:عوامل رستگارى]][[رده:محرومان از رستگارى]][[رده:محرومیت از رستگارى]][[رده:موانع رستگارى]][[رده:محرومان از سعادت]][[رده:محرومیت از سعادت]][[رده:موانع سعادت]][[رده:آثار شرک]][[رده:و محمد]][[رده:مبارزه ظالمان]][[رده:محرومیت ظالمان]][[رده:ناکامى ظالمان]][[رده:آثار ظلم]][[رده:بزرگترین ظلم]][[رده:مراتب ظلم]][[رده:موارد ظلم]][[رده:ظلم علماى اهل کتاب]][[رده:محرومیت علماى اهل کتاب]][[رده:شوم]][[رده:مراتب گناه]][[رده:ملاک ارزیابى گناه]][[رده:کتمان حقانیت محمد]][[رده:مبارزه با محمد]][[رده:فرجام مفتریان به خدا]][[رده:هشدار به مفتریان به خدا]] | ||
[[رده:آیات قرآن]] [[رده:سوره الأنعام ]] | [[رده:آیات قرآن]] [[رده:سوره الأنعام ]] | ||
{{#seo: | |||
|title=آیه 21 سوره أنعام | |||
|title_mode=replace | |||
|keywords=آیه 21 سوره أنعام,أنعام 21,وَ مَنْ أَظْلَمُ مِمَّنِ افْتَرَى عَلَى اللَّهِ کَذِباً أَوْ کَذَّبَ بِآيَاتِهِ إِنَّهُ لاَ يُفْلِحُ الظَّالِمُونَ,آثار تکذیب آیات خدا,تکذیب آیات خدا,ظلم تکذیب آیات خدا,فرجام مکذبان آیات خدا,مکذبان آیات خدا,هشدار به مکذبان آیات خدا,آثار افترا به خدا,ظلم افترا به خدا,آثار بدعت,ظلم بدعت,آثار توحید,ظلم کتمان حق,تهدیدهاى خدا,مبارزه با خدا,هشدارهاى خدا,عوامل رستگارى,محرومان از رستگارى,محرومیت از رستگارى,موانع رستگارى,محرومان از سعادت,محرومیت از سعادت,موانع سعادت,آثار شرک,و محمد,مبارزه ظالمان,محرومیت ظالمان,ناکامى ظالمان,آثار ظلم,بزرگترین ظلم,مراتب ظلم,موارد ظلم,ظلم علماى اهل کتاب,محرومیت علماى اهل کتاب,شوم,مراتب گناه,ملاک ارزیابى گناه,کتمان حقانیت محمد,مبارزه با محمد,فرجام مفتریان به خدا,هشدار به مفتریان به خدا,آیات قرآن سوره الأنعام | |||
|description=وَ مَنْ أَظْلَمُ مِمَّنِ افْتَرَى عَلَى اللَّهِ کَذِباً أَوْ کَذَّبَ بِآيَاتِهِ إِنَّهُ لاَ يُفْلِحُ الظَّالِمُونَ | |||
|image=Wiki_Logo.png | |||
|image_alt=الکتاب | |||
|site_name=الکتاب | |||
}} |
نسخهٔ کنونی تا ۱ دی ۱۳۹۹، ساعت ۰۴:۵۳
کپی متن آیه |
---|
وَ مَنْ أَظْلَمُ مِمَّنِ افْتَرَى عَلَى اللَّهِ کَذِباً أَوْ کَذَّبَ بِآيَاتِهِ إِنَّهُ لاَ يُفْلِحُ الظَّالِمُونَ |
ترجمه
الأنعام ٢٠ | آیه ٢١ | الأنعام ٢٢ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«إِفْتَرَی»: به هم بافت. دروغ بست. «آیَاتِ»: دلائل. معجزات. آیات قرآن.
آیات مرتبط (تعداد ریشههای مشترک)
تفسیر
- آيات ۳۲ - ۲۱، سوره انعام
- توضيح اينكه افترا زننده بر خداى عزوجل و تكذيب كننده آيات او از هر ظالمى ظالم تراست .
- قول به جواز شفاعت پيغمبر (ص ) و ائمة معصومين (ع ) و اولياء الله شرك نيست .
- معناى (( فلاح )) .
- توضيح اينكه : ظالمان (( فلاح )) نمى يابند و به آرزوها و اهداف خود نمى رسند (انهلا يفلح الظالمون ).
- بيان اينكه مشركين در قيامت آلهه دروغين خود را نمى يابند.
- سرّ دروغگويى كفار در روز قيامت .
- مواجه شدن با آتش و هول روز قيامت كفار را به تمناى رجوع به دنيا وادار مى كند نه ظهور حق .
- وجوه نه گانه اى كه درباره (( بل بدالهم من الله ... )) گفته شده است .
- دروغ گفتن كفار، در آرزوى رجوع به دنيا و عدم تكذيب آيات خدا.
- روايات و شواهدى در مورد ايمان جناب ابوطالب .
- دو روايت در مورد عالم ذر، در ذيل جمله : (( و لو ردوا العادوا لما عنه ... )) .
تفسیر نور (محسن قرائتی)
وَ مَنْ أَظْلَمُ مِمَّنِ افْتَرى عَلَى اللَّهِ كَذِباً أَوْ كَذَّبَ بِآياتِهِ إِنَّهُ لا يُفْلِحُ الظَّالِمُونَ «21»
و كيست ستمكارتر از آن كس كه به خداوند دروغ بندد، يا آيات الهى را تكذيب كند؟ همانا ستمگران رستگار نمىشوند.
نکته ها
در قرآن پانزده مرتبه تعبير «مَنْ أَظْلَمُ» آمده كه در مورد افترا بر خدا، بازداشتن مردم از مسجد و كتمان شهادت و حقّ است. اين مىرساند كه ظلم فرهنگى و بازداشتن مردم از رشد و فهم، بدترين ظلم به جامعه است.
پیام ها
1- هر چيز كه عزيزتر و مقدّستر باشد، خطر ظلم دربارهى آن بيشتر است. از اين رو ظلم به خدا و افترا بر ذات مقدس الهى، بدترين ظلمهاست. «وَ مَنْ أَظْلَمُ»
2- ظلم به تفكر و فرهنگ انسانها، بدترين ستمهاست. شرك، افترا به خدا، ادّعاى نبوّت دروغين، بدعت، تفسير به رأى، همه نمونهاى از اين گونه ظلمهاست. «وَ مَنْ أَظْلَمُ مِمَّنِ افْتَرى عَلَى اللَّهِ كَذِباً أَوْ كَذَّبَ بِآياتِهِ»
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
وَ مَنْ أَظْلَمُ مِمَّنِ افْتَرى عَلَى اللَّهِ كَذِباً أَوْ كَذَّبَ بِآياتِهِ إِنَّهُ لا يُفْلِحُ الظَّالِمُونَ «21»
پس بر سبيل توبيخ و انكار و فرومايگى به اشراك مىفرمايد:
وَ مَنْ أَظْلَمُ مِمَّنِ افْتَرى عَلَى اللَّهِ كَذِباً: و كيست ظالمتر از كسى كه افترا
تفسير اثنا عشرى، ج3، ص: 242
كند به اشراك و ببندد بر خداى تعالى دروغ را به آنكه: ملائكه بنات اللّه، و بتان ما را نزد او شفاعت كنند، أَوْ كَذَّبَ بِآياتِهِ: يا تكذيب كنند آيات او را كه قرآن است، و آن را سحر و شعر و كهانت نام نهند.
نكته- ذكر «أو» با اينكه ايشان جامع اين هر دو امر بودند، تنبيه است بر آنكه هر يك از اين دو امر به غايت افراط است در ظلم بر نفس. يعنى هر كس فاعل يكى از دو امر باشد، ظالمترين مردمان است به نفس خود. إِنَّهُ لا يُفْلِحُ الظَّالِمُونَ: بدرستى كه شأن چنين است كه رستگار نشوند ستمكاران، كه ظالمتر از آنها نباشد در كفر و جحود و انكار، و فايز نشوند به رحمت و ثواب و رضوان الهى و نجات از آتش و عذاب.
تنبيه- آيه شريفه عموميت دارد نسبت به تمام مكلفين تا قيامت. بنابر اين هر كس افترا بر خدا يا تكذيب كند نبوت حضرت خاتم صلى اللّه عليه و آله، يا انكار معجزات يا يكى از آيات قرآنى نمايد، داخل است در مصداق آيه؛ و فلاح به ثواب و نجات از عذاب، براى او نخواهد بود مگر به توبه و تدارك آن.
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
وَ مَنْ أَظْلَمُ مِمَّنِ افْتَرى عَلَى اللَّهِ كَذِباً أَوْ كَذَّبَ بِآياتِهِ إِنَّهُ لا يُفْلِحُ الظَّالِمُونَ «21»
ترجمه
و كيست ستمكارتر از كسيكه افترا بندد بر خدا دروغى را يا تكذيب كند آيتهاى او را همانا او رستگار نمىگرداند ستمكاران را.
تفسير
گفتهاند افتراى بخدا مانند آنستكه گفتند ملائكه دختران خدا هستند و بتان شفعاء مايند نزد خدا و تكذيب آيات مانند تكذيب آنها است قرآن و معجزات را كه گفتند افسانه و سحر است و با آنكه هر دو امر را مرتكب شده بودند كلمه او كه دلالت بر يكى از دو امر مينمايد براى افاده آنستكه هر يك از آن دو امر بنهايت ظلم رسيده است و خدا ظالمان را رستگار نمىكند چه رسد بكسى كه ظالمتر از او كسى نيست و بنظر حقير بدوا آيه در مقام تهديد اهل كتاب است كه كتمان اوصاف حضرت ختمى مرتبت را ننمايند و مراد بافتراى بر خدا تغيير اوصاف آنحضرت و نسبت آن بتورية يا انجيل است و پس از آن تهديد مشركان است كه بعد از بيان اهل كتاب بر طبق واقع و شهادت برسالت از باب عناد و لجاج منكر حق نشوند و مراد از تكذيب آيات تكذيب كتب سماوى و پيغمبران عظام است و بنابر اين هر فرقه يك امر را مرتكب شدهاند و كلمه او محتاج بتوجيه نميباشد ..
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
وَ مَن أَظلَمُ مِمَّنِ افتَري عَلَي اللّهِ كَذِباً أَو كَذَّبَ بِآياتِهِ إِنَّهُ لا يُفلِحُ الظّالِمُونَ «21»
و كيست ظالمتر از كسي که افتري ببندد بخدا بدون مدركي و نسبت دروغي بخدا دهد يا آيات الهي را تكذيب كند محققا رستگاري ندارند ظالمين.
جلد 7 - صفحه 32
توضيح كلام اينكه كذب مراتبي دارد، كذب اظهار امريست بر خلاف واقع چه در كلام باشد يا در كتابت يا در فعل يا در عقيده. و افتري اخص از كذب است نسبت بغير است که فلاني همچه گفت و همچه كرد با اينكه او نگفته و نكرده که قريب المعني است با تهمت، و ظلم تارة بغير است. تارة بنفس، و ظلم بغير هم تارة ظلم ماليست و ظلم نفسي است و ظلم عرضي و ظلم ناموسي و ظلم ديني که نسبت كفر و ضلالت بغير دادن و غيرهم هر چه اهميت او بيشتر باشد ظلم باو عقوبتش شديدتر ظلم بحيوانات، ظلم بكفار، بمؤمن، بسيّد، بعالم، بائمه عليهم السّلام، بپيغمبر صلّي اللّه عليه و آله و سلّم، بخدا. و كفار و مشركين داراي جميع مراتب كذب و افتري و ظلم هستند و اعلي مراتب كذب و افتري و ظلم نسبت بخدا است چنانچه يهود اينکه تورات رائج و سائر كتب عهد قديم را نسبت بخدا ميدهند و نصاري اينکه اناجيل اربعه و ساير كتب عهد جديد را نسبت باو ميدهند وَ اللّهُ أَمَرَنا بِها اعراف آيه 27، و همچنين فحشاء و منكراتي که مرتكب ميشوند ميگويند دستور الهي است قُل إِنَّ اللّهَ لا يَأمُرُ بِالفَحشاءِ اعراف آيه 127 لذا ميفرمايد وَ مَن أَظلَمُ مِمَّنِ افتَري عَلَي اللّهِ كَذِباً زيرا هم ظلم بنفس است که خود را مخلد در آتش نموده و هم ظلم بغير است که مردم را در ضلالت انداخته، هم ظلم بدين است هم بپيغمبر صلّي اللّه عليه و آله و سلّم است که بگويد بتوسط آنها است هم اهانت بساحت قدس ربوبيست که نسبت كذب بخدا داده.
أَو كَذَّبَ بِآياتِهِ که معجزات انبياء را حمل بسحر كرده و انبياء و اوصياء آنها را انكار نموده إِنَّهُ لا يُفلِحُ الظّالِمُونَ محققا رستگاري و نجات و سعادت نصيب ظالم نميشود حتي عقوبة دنيوي هم باو متوجه ميشود که ظلم اثر خود را ميبخشد (الملك يبقي مع الكفر و لا يبقي مع الظلم) خداوند ظالم ديگري را بر او مسلّط ميفرمايد اگرچه مورد آيه خاص است لكن اينکه جمله عام است جمع محلّي بالف و لام افاده عموم ميدهد شامل تمام ظالمين است حتي ظلم بحيوانات
جلد 7 - صفحه 33
حتي مثل سگ غاية الامر درجات عقوبات آنها مختلف است.
برگزیده تفسیر نمونه
نکات آیه
۱- افترازنندگان به خداوند، ظالمترین مردم هستند. (و من أظلم ممن افترى على اللّه کذبا)
۲- تکذیب کنندگان آیات خداوند، ستمگرترین مردم هستند. (و من أظلم ممن ... أو کذب بایته)
۳- افتراى به خداوند و تکذیب آیات الهى، بزرگترین ظلم است. (و من أظلم ممن افترى على اللّه کذبا أو کذب بایته)
۴- ظلم، معیارى اساسى در سنجش رتبه گناهان و درجه بندى آنها (و من أظلم ممن افترى على اللّه کذبا أو کذب بایته)
۵- کتمان حقانیت پیامبر اکرم (ص)، مصداق بارز تکذیب آیات الهى و از بزرگترین ظلمهاست. (الذین ءاتینهم الکتب ... و من أظلم ممن افترى على اللّه کذبا أو کذب بایته) در آیه قبل سخن از تکذیب پیامبر(ص) بود و این آیه در مقام هشدار به تکذیب کنندگان آن حضرت است. چرا که وى مصداقى روشن براى آیات الهى است.
۶- مشرکان، از مصادیق بارز افترا زنندگان به خدا و تکذیب کنندگان آیات الهى هستند. (أئنکم لتشهدون أن مع اللّه ءالهة ... من أظلم ممن افترى ... أو کذب بایته)
۷- افترا به خداوند و تکذیب آیات الهى، مانع سعادت و رستگارى است. (و من أظلم ممن افترى على اللّه کذبا أو کذب بایته إنه لایفلح الظلمون)
۸- علماى اهل کتاب، تکذیب کنندگان آیات الهى و ستمگرانى محروم از سعادت و رستگارى (الذین ءاتینهم الکتب یعرفونه ... و من أظلم ... إنه لایفلح الظلمون) مراد از ضمیر در «آتیناهم» به قرینه حکم و موضوع، عالمان اهل کتاب مى تواند باشد که دریافت کنندگان کتب آسمانى هستند، نه مردم معمولى از یهود و نصارا.
۹- بدعت در دین، از بزرگترین ظلمها و مانع سعادت و رستگارى است. (و من أظلم ممن افترى على اللّه کذبا أو کذب بایته إنه لایفلح الظلمون)
۱۰- شرک به خدا، بزرگترین ظلم و مانع سعادت و رستگارى است. (و إننى برىء مما تشرکون ... و من أظلم ممن افترى ... إنه لایفلح الظلمون)
۱۱- هشدار خداوند به افترا زنندگان به او و تکذیب کنندگان آیات الهى و تهدید آنان به سرانجامى شوم (و من أظلم ممن افترى على اللّه کذبا أو کذب بایته إنه لایفلح الظلمون)
۱۲- ستمگران، از سعادت و رستگارى محروم هستند. (إنه لایفلح الظلمون)
۱۳- ستمگران از مقابله با خدا و پیامبر(ص) طرفى نبسته و به اهداف خویش نخواهند رسید. (قل أى شىء أکبر شهدة ... الذین ءاتینهم الکتب ... إنه لایفلح الظلمون) مستفاد از ربط بین آیات و اطلاق ظالم بر مشرکین و اهل کتاب که در صدد مقابله با خدا و پیامبر(ص) بوده اند. و از «لایفلح الظالمون» فهمیده مى شود که آنها به دنبال اهدافى بوده اند که موفق نشده و نخواهند شد.
۱۴- حرکت بر محور یگانگى خدا و رسالت پیامبر اکرم(ص)، راه رسیدن به فلاح و رستگارى (قل أى شىء أکبر شهدة ... الذین ءاتینهم الکتب ... إنه لایفلح الظلمون) چون شرک و افترا ظلم و مانع رستگارى است، در نتیجه توحید و پرهیز از افترا به خدا راهى براى رسیدن به فلاح است.
موضوعات مرتبط
- آیات خدا: آثار تکذیب آیات خدا ۷، ۸; تکذیب آیات خدا ۵; ظلم تکذیب آیات خدا ۲، ۳; فرجام مکذّبان آیات خدا ۱۱; مکذّبان آیات خدا ۲، ۶، ۸; هشدار به مکذبان آیات خدا ۱۱
- افترا: آثار افترا به خدا ۷; ظلم افترا به خدا ۱، ۳
- بدعت: آثار بدعت ۹; ظلم بدعت ۹
- توحید: آثار توحید ۱۴
- حق: ظلم کتمان حق ۵
- خدا: تهدیدهاى خدا ۱۱; مبارزه با خدا ۱۳; هشدارهاى خدا ۱۱
- رستگارى: عوامل رستگارى ۱۴; محرومان از رستگارى ۱۲; محرومیت از رستگارى ۸; موانع رستگارى ۷، ۸، ۹
- سعادت: محرومان از سعادت ۱۲; محرومیت از سعادت ۸; موانع سعادت ۷، ۹، ۱۰
- شرک: آثار شرک ۱۰
- ظالمان:۱، ۲، ۸ و محمّد(ص) ۱۳; مبارزه ظالمان ۱، ۲، ۸ ۱۳; محرومیت ظالمان ۱، ۲، ۸ ۱۲; ناکامى ظالمان ۱، ۲، ۸ ۱۳
- ظلم: آثار ظلم ۴، ۱۲; بزرگترین ظلم ۳، ۵، ۹، ۱۰; مراتب ظلم ۱، ۲، ۳، ۵، ۹، ۱۰; موارد ظلم ۳، ۵، ۹، ۱۰
- علماى اهل کتاب: ظلم علماى اهل کتاب ۸; محرومیت علماى اهل کتاب ۸
- فرجام: شوم ۱۱
- گناه: مراتب گناه ۴; ملاک ارزیابى گناه ۴
- محمّد(ص): کتمان حقانیت محمّد(ص) ۵; مبارزه با محمّد(ص) ۱۳
- مشرکان:۶
- مفتریان به خدا:۱، ۶ فرجام مفتریان به خدا ۱، ۶ ۱۱; هشدار به مفتریان به خدا ۱، ۶ ۱۱
منابع