يَسُومُونَکُم: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
(Edited by QRobot)
 
(Added word proximity by QBot)
 
(۴ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
__TOC__
''' [[ویژه:پیوند_به_این_صفحه/يَسُومُونَکُم | آیات شامل این کلمه ]]'''
''' [[ویژه:پیوند_به_این_صفحه/يَسُومُونَکُم | آیات شامل این کلمه ]]'''
«یَسُومُون» فعل مضارع از مادّه «سوم» است که در اصل ـ چنان که «راغب» در «مفردات» مى گوید ـ به معناى دنبال چیزى رفتن مى باشد و از آنجا که فعل مضارع معمولاً معناى دوام و استمرار را مى بخشد، و از «قاموس» نیز استفاده مى شود در مى یابیم که بنى اسرائیل به طور مداوم تحت شکنجه فرعونیان بوده اند.
'''«یَسُومُونَکُم»''' از مادّه «سَوْم» (بر وزن صَوم) در اصل به معناى دنبال چیزى رفتن و جستجوى آن نمودن است و به معناى تحمیل نمودن کارى بر دیگرى نیز آمده است.


=== ریشه کلمه ===
=== ریشه کلمه ===
خط ۵: خط ۱۰:
*[[ریشه کم‌ | کم‌]] (۲۲۹۱ بار) [[کلمه با ریشه:: کم‌| ]]
*[[ریشه کم‌ | کم‌]] (۲۲۹۱ بار) [[کلمه با ریشه:: کم‌| ]]


=== قاموس قرآن ===
تحميل. چريدن. لازم و متعدى هر دو آمده است در اقرب هست: «سام فلاناً الامر: كلفة ايّاه» ايضاً «سام الماشية:رعت» معنى [بقره:49]. آن است كه عذاب بد را به شما تحميل و وارد مى‏كردند [نحل:10] براى شما است از آن نوشيدنى و از آن است درخت و در آن مى‏چرانيد. معانى ديگرى كه در لغت آمده در قرآن به كار نرفته مگر آنچه در ذيل خواهد آمد. سيما:علامت و هيئت [بقره:273]. آنها را با علامتشان مى‏شناسى سائمه: شتريكه مى‏چرد و در آغل علف نمى‏خورد. مسّوم (به صيغه مفعول) ممكن است از سيما باشد يعنى نشاندار و شايد از تسويم باشد يعنى فرستاده شده مثل [آل عمران:14] ولى ظاهراً نشاندار مراد است كه آن موجب تخصّص و مالكيّت است يعنى اسبان داغ نهاده و نشاندار. و در آيه [ذاريات:34-35] نيز به قرينه «عِنْدَ رَبِّكَ» نشاندار منظور است سنگهاى نشاندارى كه گناهكاران دارند و مخصوص آنها اند. * [آل عمران:125]. عاصم و ابن كثير و ابو عمر و مسّومين را به صيغه فاعل و ديگران به صيغه مفعول خوانده‏اند. اگر به صيغه مفعول باشد به معنى نشاندار يا فرستاده است و چنانكه به صيغه فاعل باشد به معنى علامت گذارنده است كه ملائكه در جنگ بدر علامت داشتند. در مجمع از ابو عيسى نقل كرده مختار با كسر خواندن است كه اخبار بسيار دلالت دارند بر اينكه ملائكه در بدر اسبان خويش را علامت گذارى كرده بودند حضرت فرمود: سوّما فان الملائكة قد سوّمت». نا گفته نماند ما قبل آيه فوق چنين است وَلَقَد نَصَرَ كُمُ اللّهُ بِبَدْرٍ وَ اَنْتُم اَذِّلَّةٌ... اِذْتَقُولُ لِلْمُؤمِنينِ اَلنْ يَكفيكُمْ اَنْ يُمَدِّكُمْ رَبَّكُم بِثَلاثَةِ آلآفٍ مِنَ الْمَلائِكَةِ مُنْزِلينَ. بَلى اِنْ تَصبِرُوا وَ تَتَّقُوا وَ يَأتُوكُمْ مِنْ فَوْرِهِمْ هذا يُمْدِدْكُمْ رَبُّكُمْ بَخَمْسِهِ آلافٍ...» آمدن پنج هزار ملك مشروط است به صبر و تقوى و آمدن مشركين. ولى روشن نيست كه هر سه شرط واقع شد و ملائكه آمدند ولى در روايات هست كه آمدند و علامت هم داشتند در تفسير عيلشى از حضرت باقر عليه السلام نقل شده: روز بدر ملائكه عمامه‏هاى سفيد داشتند كه يك سر آنها باز و رها بود. در تفسير برهان نيز چند روايت در اين زمينه آمده است در مجمع از على عليه السلام منقول است. ملائكه عمامه‏هاى سفيد داشتند و گوشه آنها را ميان دو كتف خويش انداخته بودند و رجوع شود به «ملك».
===کلمات [[راهنما:نزدیک مکانی|نزدیک مکانی]]===
<qcloud>
وَ:100, فِرْعَوْن:81, سُوء:81, الْعَذَاب:73, آل:73, مِن:65, أَبْنَاءَکُم:54, إِذ:48, يُذَبّحُون:43, يَسْتَحْيُون:37, نِسَاءَکُم:29, يُقَتّلُون:26, أَنْجَاکُم:24, أَنْجَيْنَاکُم:24, نَجّيْنَاکُم:24, عَلَيْکُم:18, يُنْصَرُون:18, الْعَالَمِين:18, اللّه:15, عَلَى:15, هُم:15, فِي:13, نِعْمَة:13, اذْکُرُوا:10
</qcloud>
===تکرار در هر سال نزول===
{{#ask:[[رده:آیات قرآن]] [[نازل شده در سال::+]] [[کلمه غیر ربط::يَسُومُونَکُم]]
|?نازل شده در سال
|mainlabel=-
|headers=show
|limit=2000
|format=jqplotchart
|charttype=line
|charttitle=نمودار تکرار در هر سال نزول
|labelaxislabel=سال نزول
|smoothlines=yes
|numbersaxislabel=دفعات تکرار
|distribution=yes
|min=0
|datalabels=value
|distributionsort=none
|ticklabels=yes
|colorscheme=rdbu
|chartlegend=none
}}
[[رده:كلمات قرآن]]
[[رده:كلمات قرآن]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۱۱ دی ۱۳۹۵، ساعت ۱۳:۱۷

آیات شامل این کلمه

«یَسُومُون» فعل مضارع از مادّه «سوم» است که در اصل ـ چنان که «راغب» در «مفردات» مى گوید ـ به معناى دنبال چیزى رفتن مى باشد و از آنجا که فعل مضارع معمولاً معناى دوام و استمرار را مى بخشد، و از «قاموس» نیز استفاده مى شود در مى یابیم که بنى اسرائیل به طور مداوم تحت شکنجه فرعونیان بوده اند.

«یَسُومُونَکُم» از مادّه «سَوْم» (بر وزن صَوم) در اصل به معناى دنبال چیزى رفتن و جستجوى آن نمودن است و به معناى تحمیل نمودن کارى بر دیگرى نیز آمده است.

ریشه کلمه

قاموس قرآن

تحميل. چريدن. لازم و متعدى هر دو آمده است در اقرب هست: «سام فلاناً الامر: كلفة ايّاه» ايضاً «سام الماشية:رعت» معنى [بقره:49]. آن است كه عذاب بد را به شما تحميل و وارد مى‏كردند [نحل:10] براى شما است از آن نوشيدنى و از آن است درخت و در آن مى‏چرانيد. معانى ديگرى كه در لغت آمده در قرآن به كار نرفته مگر آنچه در ذيل خواهد آمد. سيما:علامت و هيئت [بقره:273]. آنها را با علامتشان مى‏شناسى سائمه: شتريكه مى‏چرد و در آغل علف نمى‏خورد. مسّوم (به صيغه مفعول) ممكن است از سيما باشد يعنى نشاندار و شايد از تسويم باشد يعنى فرستاده شده مثل [آل عمران:14] ولى ظاهراً نشاندار مراد است كه آن موجب تخصّص و مالكيّت است يعنى اسبان داغ نهاده و نشاندار. و در آيه [ذاريات:34-35] نيز به قرينه «عِنْدَ رَبِّكَ» نشاندار منظور است سنگهاى نشاندارى كه گناهكاران دارند و مخصوص آنها اند. * [آل عمران:125]. عاصم و ابن كثير و ابو عمر و مسّومين را به صيغه فاعل و ديگران به صيغه مفعول خوانده‏اند. اگر به صيغه مفعول باشد به معنى نشاندار يا فرستاده است و چنانكه به صيغه فاعل باشد به معنى علامت گذارنده است كه ملائكه در جنگ بدر علامت داشتند. در مجمع از ابو عيسى نقل كرده مختار با كسر خواندن است كه اخبار بسيار دلالت دارند بر اينكه ملائكه در بدر اسبان خويش را علامت گذارى كرده بودند حضرت فرمود: سوّما فان الملائكة قد سوّمت». نا گفته نماند ما قبل آيه فوق چنين است وَلَقَد نَصَرَ كُمُ اللّهُ بِبَدْرٍ وَ اَنْتُم اَذِّلَّةٌ... اِذْتَقُولُ لِلْمُؤمِنينِ اَلنْ يَكفيكُمْ اَنْ يُمَدِّكُمْ رَبَّكُم بِثَلاثَةِ آلآفٍ مِنَ الْمَلائِكَةِ مُنْزِلينَ. بَلى اِنْ تَصبِرُوا وَ تَتَّقُوا وَ يَأتُوكُمْ مِنْ فَوْرِهِمْ هذا يُمْدِدْكُمْ رَبُّكُمْ بَخَمْسِهِ آلافٍ...» آمدن پنج هزار ملك مشروط است به صبر و تقوى و آمدن مشركين. ولى روشن نيست كه هر سه شرط واقع شد و ملائكه آمدند ولى در روايات هست كه آمدند و علامت هم داشتند در تفسير عيلشى از حضرت باقر عليه السلام نقل شده: روز بدر ملائكه عمامه‏هاى سفيد داشتند كه يك سر آنها باز و رها بود. در تفسير برهان نيز چند روايت در اين زمينه آمده است در مجمع از على عليه السلام منقول است. ملائكه عمامه‏هاى سفيد داشتند و گوشه آنها را ميان دو كتف خويش انداخته بودند و رجوع شود به «ملك».


کلمات نزدیک مکانی

تکرار در هر سال نزول

در حال بارگیری...