الإنفطار ١٥: تفاوت میان نسخهها
(Edited by QRobot) |
(←تفسیر) برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
||
(۳ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط یک کاربر دیگر نشان داده نشد) | |||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{قاب | متن = '''[[شامل این کلمه::يَصْلَوْنَهَا|يَصْلَوْنَهَا]] [[کلمه غیر ربط::يَصْلَوْنَهَا| ]] [[شامل این ریشه::صلى| ]][[ریشه غیر ربط::صلى| ]][[شامل این ریشه::ها| ]][[ریشه غیر ربط::ها| ]][[شامل این کلمه::يَوْم|يَوْمَ]] [[کلمه غیر ربط::يَوْم| ]] [[شامل این ریشه::يوم| ]][[ریشه غیر ربط::يوم| ]][[شامل این کلمه::الدّين|الدِّينِ]] [[کلمه غیر ربط::الدّين| ]] [[شامل این ریشه::دين| ]][[ریشه غیر ربط::دين| ]]'''}} | {{قاب | متن = '''[[شامل این کلمه::يَصْلَوْنَهَا|يَصْلَوْنَهَا]] [[کلمه غیر ربط::يَصْلَوْنَهَا| ]] [[شامل این ریشه::صلى| ]][[ریشه غیر ربط::صلى| ]][[شامل این ریشه::ها| ]][[ریشه غیر ربط::ها| ]][[شامل این کلمه::يَوْم|يَوْمَ]] [[کلمه غیر ربط::يَوْم| ]] [[شامل این ریشه::يوم| ]][[ریشه غیر ربط::يوم| ]][[شامل این کلمه::الدّين|الدِّينِ]] [[کلمه غیر ربط::الدّين| ]] [[شامل این ریشه::دين| ]][[ریشه غیر ربط::دين| ]]'''}} | ||
{| class="ayeh-table mw-collapsible mw-collapsed" | |||
!کپی متن آیه | |||
|- | |||
|يَصْلَوْنَهَا يَوْمَ الدِّينِ | |||
|} | |||
'''ترجمه ''' | '''ترجمه ''' | ||
<tabber> | <tabber> | ||
خط ۱۵: | خط ۱۸: | ||
|-|صادقی تهرانی=روز بُروز طاعت، آن را میافروزند. | |-|صادقی تهرانی=روز بُروز طاعت، آن را میافروزند. | ||
|-|معزی=چشندش روز دین | |-|معزی=چشندش روز دین | ||
|-|</tabber>< | |-|english=<div id="qenag">They will enter it on the Day of Justice.</div> | ||
{{آيه | سوره = سوره الإنفطار | نزول = | |-|</tabber> | ||
<div class="audiotable"> | |||
<div id="quran_sound">ترتیل: <sound src="http://dl.bitan.ir/quran/parhizgar/082015.mp3"></sound></div> | |||
<div id="trans_sound">ترجمه: <sound src="http://dl.bitan.ir/quran/makarem/082015.mp3"></sound></div> | |||
</div> | |||
{{آيه | سوره = سوره الإنفطار | نزول = [[نازل شده در سال::3|٣ بعثت]] | نام = [[شماره آیه در سوره::15|١٥]] | قبلی = الإنفطار ١٤ | بعدی = الإنفطار ١٦ | کلمه = [[تعداد کلمات::3|٣]] | حرف = }} | |||
===معنی کلمات و عبارات=== | ===معنی کلمات و عبارات=== | ||
«یَصْلَوْنَهَا»: به آتش دوزخ داخل میگردند و میسوزند و برشته میشوند و درد و رنج آن را میچشند (نگا: نسأ / ، ابراهیم / ، ص / ). | «یَصْلَوْنَهَا»: به آتش دوزخ داخل میگردند و میسوزند و برشته میشوند و درد و رنج آن را میچشند (نگا: نسأ / ، ابراهیم / ، ص / ). | ||
خط ۲۶: | خط ۳۴: | ||
<tabber> | <tabber> | ||
المیزان= | المیزان= | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۲۰_بخش۲۷#link242 | آيات ۱ - | {{ نمایش فشرده تفسیر| | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۲۰_بخش۲۷#link243 | بيان | *[[تفسیر:المیزان جلد۲۰_بخش۲۷#link242 | آيات ۱ - ۱۹ سوره انفطار]] | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۲۰_بخش۲۷#link244 | | *[[تفسیر:المیزان جلد۲۰_بخش۲۷#link243 | بيان شمارى از نشانه هاى روز قيامت]] | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۲۰_بخش۲۷#link245 | مفاد استفهام توبيخى | *[[تفسیر:المیزان جلد۲۰_بخش۲۷#link244 | آگاهی تفصیلی انسان ها در قيامت، به همۀ اعمال دنیایی خویش]] | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۲۰_بخش۲۷#link246 | برقرارى | *[[تفسیر:المیزان جلد۲۰_بخش۲۷#link245 | مفاد استفهام توبيخى «يَا أيُّهَا الإنسانُ مَا غَرَّكَ بِرَبّكَ الكَرِيم»]] | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۲۰_بخش۲۷# | *[[تفسیر:المیزان جلد۲۰_بخش۲۷#link246 | برقرارى توازن بين اعضاء و قواى انسان، يكى از موارد تدبير الهى]] | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۲۰_بخش۲۷#link248 | | *[[تفسیر:المیزان جلد۲۰_بخش۲۷#li | ثبت و ضبط اعمال انسان ها، توسط فرشتگان نویسنده]] | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۲۰_بخش۲۸#link249 | | *[[تفسیر:المیزان جلد۲۰_بخش۲۷#link248 | احاطۀ فرشتگان بر همۀ افعال و نيّات آدمیان و ثبت آن ها، با همۀ جزئیات ]] | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۲۰_بخش۲۸#link250 | | *[[تفسیر:المیزان جلد۲۰_بخش۲۸#link249 | رابطه تأثير و تأثّر اسباب عادى، در قیامت از بين مى رود]] | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۲۰_بخش۲۸#link250 | رواياتى در ذيل آیات این سوره]] | |||
}} | |||
|-|نمونه= | |-|نمونه= | ||
{{ نمایش فشرده تفسیر| | |||
*[[تفسیر:نمونه جلد۲۶_بخش۱۱#link91 | تفسیر آیات]] | *[[تفسیر:نمونه جلد۲۶_بخش۱۱#link91 | تفسیر آیات]] | ||
}} | |||
|-| تفسیر نور= | |||
===تفسیر نور (محسن قرائتی)=== | |||
{{ نمایش فشرده تفسیر| | |||
إِنَّ الْأَبْرارَ لَفِي نَعِيمٍ «13» وَ إِنَّ الْفُجَّارَ لَفِي جَحِيمٍ «14» يَصْلَوْنَها يَوْمَ الدِّينِ «15» وَ ما هُمْ عَنْها بِغائِبِينَ «16» وَ ما أَدْراكَ ما يَوْمُ الدِّينِ «17» ثُمَّ ما أَدْراكَ ما يَوْمُ الدِّينِ «18» يَوْمَ لا تَمْلِكُ نَفْسٌ لِنَفْسٍ شَيْئاً وَ الْأَمْرُ يَوْمَئِذٍ لِلَّهِ «19» | |||
بى شك، نيكان در ناز و نعمت بهشتىاند. و بىشك، بدكاران در آتشى شعلهور. كه در روز جزا به آن وارد شوند و بسوزند. و لحظهاى، از آن غايب و جدا نشوند. تو چه دانى كه روز جزا چه روزى است؟ باز، چه دانى كه روز جزا چه روزى است؟ روزى كه هيچ كس براى هيچ كس اختيارى ندارد و در آن روز، فرمان تنها براى خداست. | |||
===نکته ها=== | |||
«أبرار» جمع «بار» به معناى نيكوكار و «نَعِيمٍ» به معناى پر نعمت است. | |||
«فجار» جمع «فاجر» به معناى شكافتن است، يعنى كسانى كه پردهدرى مىكنند و هتّاك هستند. | |||
«صلى» ورود در قهر و عذاب است. «يَصْلَوْنَها يَوْمَ الدِّينِ» همان گونه كه «صلو» ورود در رحمت و لطف است. «هُوَ الَّذِي يُصَلِّي عَلَيْكُمْ» «1» | |||
در قيامت، همه امور به دست خداست و اين به معناى نفى شفاعت نيست، چون شفاعت نيز از امورى است كه خداوند فرمان داده است. «2» | |||
===پیام ها=== | |||
1- در تربيت و تبليغ، سرنوشت خوبان و بدان را مقايسه كنيد. «إِنَّ الْأَبْرارَ لَفِي نَعِيمٍ- إِنَّ الْفُجَّارَ لَفِي جَحِيمٍ» | |||
2- حتّى پيامبر، به بسيارى از امور قيامت آگاه نيست. «وَ ما أَدْراكَ ما يَوْمُ الدِّينِ» | |||
---- | |||
«1». احزاب، 43. | |||
«2». تفسير مجمع البيان. | |||
جلد 10 - صفحه 410 | |||
3- مسائل قيامت را با عقل عادى نمىتوان درك كرد، بلكه بايد از طريق وحى بپذيريم. «ما أَدْراكَ ما يَوْمُ الدِّينِ» | |||
4- مطالب مهم را بايد تكرار كرد. «ما أَدْراكَ- ثُمَّ ما أَدْراكَ» | |||
5- پيدايش قيامت براى جزا و كيفر عملكرد دنيوى ماست. «يَوْمُ الدِّينِ» | |||
6- مجرمان براى هميشه در دوزخند. «ما هُمْ عَنْها بِغائِبِينَ» | |||
7- قيامت روز سلب مالكيّت و اختيار از همه انسانهاست. «يَوْمَ لا تَمْلِكُ نَفْسٌ لِنَفْسٍ شَيْئاً» | |||
8- قيامت، تجلّى حاكميّت مطلقه خداوند است. «وَ الْأَمْرُ يَوْمَئِذٍ لِلَّهِ» | |||
«والحمد للّه ربّ العالمين» | |||
جلد 10 - صفحه 412 | |||
سوره مطفّفين | |||
اين سوره سى و شش آيه دارد و در مكّه نازل شده است، گرچه بر اساس برخى روايات، آيات اوليه آن مدنى است. | |||
نام سوره، برگرفته از آيه اول است و به معناى كم فروشان مىباشد. | |||
اين سوره با هشدار به كم فروشان آغاز مىشود و ريشه آن را باور نداشتن روز قيامت برمىشمرد. | |||
سرگذشت فاجران گنهكار و متجاوز و برخورد آنان با آيات الهى، كه بيانگر زنگار گرفتگى دلهاى آنهاست، بخش ديگرى از آيات اين سوره را تشكيل مىدهد. | |||
البتّه بيان نعمتهاى جاودان و شادى و سرور بهشتيان، نور اميد را در دل مؤمنان روشن مىسازد و آنان را در برابر نيش و نوشهاى مجرمان دلدارى مىدهد تا در اثر تحقير و استهزاى آنان اندوهگين نشوند. | |||
براساس روايات، قرائت اين سوره در نماز، امنيّت از عذاب را در روز قيامت به دنبال دارد و خداوند او را از نوشيدنىهاى طهور بهشتى سيراب مىسازد. «1» | |||
---- | |||
«1». تفسير نورالثقلين. | |||
جلد 10 - صفحه 413 | |||
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ | |||
به نام خداوند بخشنده مهربان | |||
}} | |||
|-| | |||
اثنی عشری= | |||
===تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)=== | |||
{{نمایش فشرده تفسیر| | |||
يَصْلَوْنَها يَوْمَ الدِّينِ «15» | |||
پس در وصف فجار فرمايد: | |||
يَصْلَوْنَها يَوْمَ الدِّينِ: در آيند به جهنم و ملتزم آن باشند در روز جزا كه قيامت است. | |||
}} | |||
|-| | |||
روان جاوید= | |||
===تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)=== | |||
{{نمایش فشرده تفسیر| | |||
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ | |||
إِذَا السَّماءُ انْفَطَرَتْ «1» وَ إِذَا الْكَواكِبُ انْتَثَرَتْ «2» وَ إِذَا الْبِحارُ فُجِّرَتْ «3» وَ إِذَا الْقُبُورُ بُعْثِرَتْ «4» | |||
عَلِمَتْ نَفْسٌ ما قَدَّمَتْ وَ أَخَّرَتْ «5» يا أَيُّهَا الْإِنْسانُ ما غَرَّكَ بِرَبِّكَ الْكَرِيمِ «6» الَّذِي خَلَقَكَ فَسَوَّاكَ فَعَدَلَكَ «7» فِي أَيِّ صُورَةٍ ما شاءَ رَكَّبَكَ «8» كَلاَّ بَلْ تُكَذِّبُونَ بِالدِّينِ «9» | |||
وَ إِنَّ عَلَيْكُمْ لَحافِظِينَ «10» كِراماً كاتِبِينَ «11» يَعْلَمُونَ ما تَفْعَلُونَ «12» إِنَّ الْأَبْرارَ لَفِي نَعِيمٍ «13» وَ إِنَّ الْفُجَّارَ لَفِي جَحِيمٍ «14» | |||
يَصْلَوْنَها يَوْمَ الدِّينِ «15» وَ ما هُمْ عَنْها بِغائِبِينَ «16» وَ ما أَدْراكَ ما يَوْمُ الدِّينِ «17» ثُمَّ ما أَدْراكَ ما يَوْمُ الدِّينِ «18» يَوْمَ لا تَمْلِكُ نَفْسٌ لِنَفْسٍ شَيْئاً وَ الْأَمْرُ يَوْمَئِذٍ لِلَّهِ «19» | |||
ترجمه | |||
هنگاميكه آسمان شكافته شود | |||
و هنگاميكه ستارگان فرو ريخته و پراكنده شوند | |||
و هنگاميكه درياها بهم راه يافته يكى گردد | |||
و هنگاميكه قبرها زير و زبر گردد | |||
خواهد دانست هر كس از اعمال خود و آثار آنها آنچه پيش فرستاده و آنچه مؤخر داشته است | |||
اى انسان چه چيز فريب داد تو را بنا فرمانى پروردگار خود كه داراى جود و بخشش است | |||
آنكه آفريد تو را پس راست و درست نمود تو را پس معتدل و متناسب نمود تو را | |||
در هر صورتى كه خواست تركيب نمود تو را | |||
نبايد مغرور بكرم خدا شد بلكه تكذيب ميكنيد جزاء را | |||
و همانا بر شما نگهبانانى هستند | |||
بزرگواران نويسندگان | |||
ميدانند آنچه را بجا ميآوريد | |||
همانا نيكوكاران در نعمتهاى بهشتند | |||
و همانا بدكاران در دوزخند | |||
وارد ميشوند در آن در روز جزا | |||
و نيستند آنها از آن دور شدگان | |||
و چه ميدانى تو چيست روز جزا | |||
پس چه ميدانى تو چيست روز جزا | |||
روز كه اختيار ندارد كسى براى كسى چيزى را و كارها در آن روز با خدا است. | |||
تفسير | |||
خداوند متعال در اين سوره شريفه هم متعرّض اوضاع قيامت شده ميفرمايد | |||
---- | |||
جلد 5 صفحه 355 | |||
وقتى كه آسمان شكافته شود براى نزول ملائكه و ستارگان فرو ريخته و پراكنده شوند و درياها بيكديگر راه پيدا كرده و يكى گردند و قبرها زير و زبر شوند و مردگان از آنها بيرون آيند در چنين وقت كه روز قيامت است هر كس هر عمل خير و شرّى كه در زمان حيات بجا آورده و هر اثر خوب و بدى كه از اعمال او بعد از مرگ باقى مانده ميداند و در نامه اعمال خود ميبيند چون هر كس سنّت خوبى از خود باقى گذارد هر كس بآن عمل نمايد ثوابش باو ميرسد و هر كس سنّت بدى بگذارد هر كس بآن عمل نمايد گناهش بعهده او است و از ثواب و گناه عمل كنندگان چيزى كم نميشود و پس از اين خداوند خطاب به بنى آدم فرموده كه اى انسان چه چيز فريب داد تو را كه مأمون شدى از عذاب الهى و معصيت نمودى خداوند بخشنده بدون غرض و عوض را و اختيار كريم از بين اوصاف الهى ظاهرا براى اشاره بعلّت قبح معصيت است كه كفران نعمت خداوند منعم باشد و اشعار بآنكه شيطان فريب ميدهد آدمى را كه خدا كريم است معصيت كن ميبخشد و نبايد باين مغرور شد و براى تعليم عذر خواهى از گناه و توبه است كه بنده بگويد پروردگارا اينكه من مرتكب گناه شدم براى اهانت بامر تو نبود بلكه براى اميدوارى بكرم تو بود و در مجمع از پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم نقل نموده كه چون تلاوت نمود اين آيه را فرمود مغرور نمود او را جهلش و آن خداوند كريم آن چنان قادر حكيمى است كه خلق فرمود تو را راست و درست داراى اعضاء سليم و آماده براى منافع مستقيم پس معتدل و متناسب فرمود اجزاء و اعضاء تو را با يكديگر براى حسن منظر و مزيد انتفاع و قيام باعتدال و عدّلك بتشديد نيز قرائت شده و برحسب معنى تفاوتى ندارد و بهر صورت و شكل و شمائلى كه خواست و پسنديد و مصلحت ديد تو را تركيب و خلق فرمود يعنى بهترين صورتها را براى تو اختيار نمود يا تو را بهر صورتى كه خواست از صور آباء و امّهاتت در آورد چنانچه از حديثى كه در مجمع از امام رضا عليه السّلام نقل نموده استفاده ميشود و در هر حال كلمه ما زائده است و در مجمع از امام صادق (ع) و قمّى ره نقل فرموده كه اگر ميخواست تركيب كرده بود تو را بر غير اين صورت و ظاهرا مراد آنست كه اگر ميخواست ميتوانست | |||
---- | |||
جلد 5 صفحه 356 | |||
تو را بصورت حيوان در آورد ولى باحسان خود تو را با حسن تقويم در آورد نبايد مغرور بكرم خدا شد و معصيت نمود بلى سبب اصلى معصيت شما آنست كه منكر روز جزا يا دين اسلاميد و همانا بر شما نگهبانانى هستند كه ضبط اعمال شما را مينمايند از جنس ملائكه كه گرامى و مكرّمند نزد خدا و نويسندگانند اعمال بندگان را از خير و شرّ و فيض ره نقل فرموده كه آنها دو ملكى هستند كه موكّلند بر افراد انسان مبادرت مينمايند بنوشتن حسنات و تأنّى ميكنند در نوشتن سيّئات شايد گناهكاران توبه و استغفار نمايند و در كافى از امام كاظم عليه السّلام نقل نموده كه چون بنده قصد كار خوب كند نفس او خوشبو بيرون آيد پس ملك موكّل دست راست بملك موكّل دست چپ ميگويد صبر كن اين بنده قصد كار خوب كرده و چون آن كار را بجا آورد زبان او قلم او و مركّب او آب دهانش ميباشد پس مينويسد براى او و چون قصد كار بد نمايد نفس او بد بو بيرون آيد پس ملك موكّل دست چپ بملك موكّل دست راست ميگويد صبر كن اين قصد كار بد كرده و چون آن كار را بجا آورد زبان او قلم او است و مركّبش آب دهنش پس مينويسد براى او حقير عرض ميكنم امر بصبر شايد براى ذهاب سيّئات بحسنات و حسنات بسيّئات باشد و گفته شده اينكه خداوند آنها را كرام خوانده براى آنست كه كار خوب را نوشته و بالا ميبرند و بر خدا عرضه ميدارند ولى كار بد را عرضه نميدارند و ميگويند خدايا تو ستّار العيوبى و بندگانت را بآن امر فرمودى و علام الغيوبى حاجت باظهار ما ندارى و براى اين كرام الكاتبين خوانده شدهاند و آنها ميدانند آنچه را بندگان بجا ميآورند و فراموش نميكنند و از روى دانش و علم ثبت مينمايند و در احتجاج از امام صادق عليه السّلام نقل نموده كه پرسيدند خداوند كه خود عالم السّرّ و الخفيّات است چرا دو ملك را مأمور بنوشتن اعمال بندگان فرموده فرمود خداوند آنها را بعبادت خود وادار فرموده بارجاع اين امر و قرار داده گواهان بر اعمال بندگان تا مردم بيشتر مواظب بر طاعت و محترز از معصيت باشند براى آنكه ميدانند دو ملك ملازم آنانند و شهادت ميدهند نزد خدا بر نفع يا ضرر آنها و چه بسيار كه اراده گناه ميكنند و چون بياد آن دو ميآيند ترك مينمايند و ميگويند خدا | |||
---- | |||
جلد 5 صفحه 357 | |||
ميبيند و ملائكه شهادت ميدهند اين خلاصه روايت بود كه ذكر شد اينها همه براى آنست كه روز قيامت تكليف نيكوكاران معلوم باشد كه مستحق نعيم جاودانند و بايد ببهشت بروند و تكليف بدكاران هم معلوم باشد كه مستحق عذابند و بايد بجهنّم بروند و در آن فرود آيند و بسوزند و چون روى سخن با كفّار مكه است كه منكر معاد بودند ميفرمايد كه هيچ وقت از جهنّم غائب نميشوند و بيرون نميآيند و بعضى گفتهاند مراد آنست كه قبل از ورود در جهنّم هم از آن غائب نيستند چون باد گرم آن در قبر هم بر آنها ميوزد و براى تشديد اهوال و تعظيم احوال و تكثير احمال و اثقال آن روز خداوند مكرّر فرموده چه ميدانى چه روزى است روز جزا و حقّا هم نميتوان حقيقت آن روز و كيفيّت اوضاع آنرا بدست آورد از قيامت خبرى ميشنوى دستى از دور بر آتش دارى هيچ كس در آن روز نميتواند براى كسى كارى انجام دهد و اختيار امرى را نمايد تمام اختيارات آن روز با خدا است ألان هم همين طور است نهايت آنكه بنظر ميآيد بعضى حاكمند و اختيار بعضى از امور را دارند آن روز اين هم نيست فقط شفاعت است آن هم بايد با اذن خدا باشد چنانچه از روايت مجمع از امام باقر عليه السّلام استفاده ميشود كه زمام امور هميشه بدست خدا بوده و هست و خواهد بود ولى آن روز حكّام ظاهرى هم از بين ميروند و باقى نميماند حاكمى جز خدا در ثواب الاعمال و مجمع از امام صادق عليه السّلام نقل نموده كه كسيكه سوره اذا السّماء انفطرت و اذا السّماء انشقّت را بخواند و در نماز واجب و مستحبّ نصب العين خود قرار دهد خداوند تمام حوائج او را بر آورد و حاجزى بين او و خدا باقى نماند و هميشه او ناظر بخدا و خدا ناظر باو باشد تا از حساب فارغ شود و الحمد للّه رب العالمين و صلّى اللّه على محمّد و آله الطّاهرين. | |||
---- | |||
جلد 5 صفحه 358 | |||
}} | |||
|-| | |||
اطیب البیان= | |||
===اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)=== | |||
{{نمایش فشرده تفسیر| | |||
يَصلَونَها يَومَ الدِّينِ «15» | |||
وصل ميشوند اينکه فجار بآن جحيم روز جزاء (يَصلَونَها) وصل يعني مياندازند آنها را و ميچشانند آنها را، و ضمير تأنيث باعتبار نار جحيم است. | |||
(يَومَ الدِّينِ) در اينجا بمعني جزا است که ميگويي: کما تدين تدان که مالك روز جزا خداوند است و بس: مالِكِ يَومِ الدِّينِ و اينکه فجار نه ناصري دارند و نه معيني و نه شفيعي و نه دافعي: لا يَستَطِيعُونَ نَصرَكُم وَ لا أَنفُسَهُم يَنصُرُونَ اعراف آيه 196. كُلُّ نَفسٍ بِما كَسَبَت رَهِينَةٌ مدثر آيه 38. | |||
}} | |||
|-| | |||
برگزیده تفسیر نمونه= | |||
===برگزیده تفسیر نمونه=== | |||
{{نمایش فشرده تفسیر| | |||
] | |||
(آیه 15)- در این آیه توضیح بیشتری در باره سرنوشت فاجران داده، میافزاید: «روز جزا وارد آن میشوند و میسوزند» (یصلونها یوم الدین). | |||
هرگاه معنی آیه گذشته چنین باشد که آنها هم اکنون داخل دوزخند این آیه | |||
ج5، ص432 | |||
نشان میدهد که در روز قیامت ورود بیشتر و عمیقتری در این آتش سوزان مییابند و اثر آتش را به خوبی احساس میکنند. | |||
}} | |||
|-|تسنیم= | |-|تسنیم= | ||
{{ نمایش فشرده تفسیر| | |||
*[[تفسیر:تسنیم | تفسیر آیات]] | *[[تفسیر:تسنیم | تفسیر آیات]] | ||
}} | |||
|-|</tabber> | |-|</tabber> | ||
خط ۷۵: | خط ۲۸۴: | ||
[[رده:موجبات جهنم]][[رده:جاودانگى جهنمیان]][[رده:مراتب عذاب]][[رده:کیفر اخروى عمل]][[رده:عذاب فاسقان]][[رده:فاسقان در جهنم]][[رده:کیفر فاسقان]][[رده:نامهاى قیامت]][[رده:ویژگیهاى قیامت]][[رده:یوم الدین]] | [[رده:موجبات جهنم]][[رده:جاودانگى جهنمیان]][[رده:مراتب عذاب]][[رده:کیفر اخروى عمل]][[رده:عذاب فاسقان]][[رده:فاسقان در جهنم]][[رده:کیفر فاسقان]][[رده:نامهاى قیامت]][[رده:ویژگیهاى قیامت]][[رده:یوم الدین]] | ||
[[رده:آیات قرآن]] [[رده:سوره الإنفطار ]] | [[رده:آیات قرآن]] [[رده:سوره الإنفطار ]] | ||
{{#seo: | |||
|title=آیه 15 سوره إنفطار | |||
|title_mode=replace | |||
|keywords=آیه 15 سوره إنفطار,إنفطار 15,يَصْلَوْنَهَا يَوْمَ الدِّينِ,موجبات جهنم,جاودانگى جهنمیان,مراتب عذاب,کیفر اخروى عمل,عذاب فاسقان,فاسقان در جهنم,کیفر فاسقان,نامهاى قیامت,ویژگیهاى قیامت,یوم الدین,آیات قرآن سوره الإنفطار | |||
|description=يَصْلَوْنَهَا يَوْمَ الدِّينِ | |||
|image=Wiki_Logo.png | |||
|image_alt=الکتاب | |||
|site_name=الکتاب | |||
}} |
نسخهٔ کنونی تا ۹ فروردین ۱۴۰۱، ساعت ۱۳:۳۹
کپی متن آیه |
---|
يَصْلَوْنَهَا يَوْمَ الدِّينِ |
ترجمه
الإنفطار ١٤ | آیه ١٥ | الإنفطار ١٦ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«یَصْلَوْنَهَا»: به آتش دوزخ داخل میگردند و میسوزند و برشته میشوند و درد و رنج آن را میچشند (نگا: نسأ / ، ابراهیم / ، ص / ).
تفسیر
- آيات ۱ - ۱۹ سوره انفطار
- بيان شمارى از نشانه هاى روز قيامت
- آگاهی تفصیلی انسان ها در قيامت، به همۀ اعمال دنیایی خویش
- مفاد استفهام توبيخى «يَا أيُّهَا الإنسانُ مَا غَرَّكَ بِرَبّكَ الكَرِيم»
- برقرارى توازن بين اعضاء و قواى انسان، يكى از موارد تدبير الهى
- ثبت و ضبط اعمال انسان ها، توسط فرشتگان نویسنده
- احاطۀ فرشتگان بر همۀ افعال و نيّات آدمیان و ثبت آن ها، با همۀ جزئیات
- رابطه تأثير و تأثّر اسباب عادى، در قیامت از بين مى رود
- رواياتى در ذيل آیات این سوره
تفسیر نور (محسن قرائتی)
إِنَّ الْأَبْرارَ لَفِي نَعِيمٍ «13» وَ إِنَّ الْفُجَّارَ لَفِي جَحِيمٍ «14» يَصْلَوْنَها يَوْمَ الدِّينِ «15» وَ ما هُمْ عَنْها بِغائِبِينَ «16» وَ ما أَدْراكَ ما يَوْمُ الدِّينِ «17» ثُمَّ ما أَدْراكَ ما يَوْمُ الدِّينِ «18» يَوْمَ لا تَمْلِكُ نَفْسٌ لِنَفْسٍ شَيْئاً وَ الْأَمْرُ يَوْمَئِذٍ لِلَّهِ «19»
بى شك، نيكان در ناز و نعمت بهشتىاند. و بىشك، بدكاران در آتشى شعلهور. كه در روز جزا به آن وارد شوند و بسوزند. و لحظهاى، از آن غايب و جدا نشوند. تو چه دانى كه روز جزا چه روزى است؟ باز، چه دانى كه روز جزا چه روزى است؟ روزى كه هيچ كس براى هيچ كس اختيارى ندارد و در آن روز، فرمان تنها براى خداست.
نکته ها
«أبرار» جمع «بار» به معناى نيكوكار و «نَعِيمٍ» به معناى پر نعمت است.
«فجار» جمع «فاجر» به معناى شكافتن است، يعنى كسانى كه پردهدرى مىكنند و هتّاك هستند.
«صلى» ورود در قهر و عذاب است. «يَصْلَوْنَها يَوْمَ الدِّينِ» همان گونه كه «صلو» ورود در رحمت و لطف است. «هُوَ الَّذِي يُصَلِّي عَلَيْكُمْ» «1»
در قيامت، همه امور به دست خداست و اين به معناى نفى شفاعت نيست، چون شفاعت نيز از امورى است كه خداوند فرمان داده است. «2»
پیام ها
1- در تربيت و تبليغ، سرنوشت خوبان و بدان را مقايسه كنيد. «إِنَّ الْأَبْرارَ لَفِي نَعِيمٍ- إِنَّ الْفُجَّارَ لَفِي جَحِيمٍ»
2- حتّى پيامبر، به بسيارى از امور قيامت آگاه نيست. «وَ ما أَدْراكَ ما يَوْمُ الدِّينِ»
«1». احزاب، 43.
«2». تفسير مجمع البيان.
جلد 10 - صفحه 410
3- مسائل قيامت را با عقل عادى نمىتوان درك كرد، بلكه بايد از طريق وحى بپذيريم. «ما أَدْراكَ ما يَوْمُ الدِّينِ»
4- مطالب مهم را بايد تكرار كرد. «ما أَدْراكَ- ثُمَّ ما أَدْراكَ»
5- پيدايش قيامت براى جزا و كيفر عملكرد دنيوى ماست. «يَوْمُ الدِّينِ»
6- مجرمان براى هميشه در دوزخند. «ما هُمْ عَنْها بِغائِبِينَ»
7- قيامت روز سلب مالكيّت و اختيار از همه انسانهاست. «يَوْمَ لا تَمْلِكُ نَفْسٌ لِنَفْسٍ شَيْئاً»
8- قيامت، تجلّى حاكميّت مطلقه خداوند است. «وَ الْأَمْرُ يَوْمَئِذٍ لِلَّهِ»
«والحمد للّه ربّ العالمين»
جلد 10 - صفحه 412
سوره مطفّفين
اين سوره سى و شش آيه دارد و در مكّه نازل شده است، گرچه بر اساس برخى روايات، آيات اوليه آن مدنى است.
نام سوره، برگرفته از آيه اول است و به معناى كم فروشان مىباشد.
اين سوره با هشدار به كم فروشان آغاز مىشود و ريشه آن را باور نداشتن روز قيامت برمىشمرد.
سرگذشت فاجران گنهكار و متجاوز و برخورد آنان با آيات الهى، كه بيانگر زنگار گرفتگى دلهاى آنهاست، بخش ديگرى از آيات اين سوره را تشكيل مىدهد.
البتّه بيان نعمتهاى جاودان و شادى و سرور بهشتيان، نور اميد را در دل مؤمنان روشن مىسازد و آنان را در برابر نيش و نوشهاى مجرمان دلدارى مىدهد تا در اثر تحقير و استهزاى آنان اندوهگين نشوند.
براساس روايات، قرائت اين سوره در نماز، امنيّت از عذاب را در روز قيامت به دنبال دارد و خداوند او را از نوشيدنىهاى طهور بهشتى سيراب مىسازد. «1»
«1». تفسير نورالثقلين.
جلد 10 - صفحه 413
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ
به نام خداوند بخشنده مهربان
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
يَصْلَوْنَها يَوْمَ الدِّينِ «15»
پس در وصف فجار فرمايد:
يَصْلَوْنَها يَوْمَ الدِّينِ: در آيند به جهنم و ملتزم آن باشند در روز جزا كه قيامت است.
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ
إِذَا السَّماءُ انْفَطَرَتْ «1» وَ إِذَا الْكَواكِبُ انْتَثَرَتْ «2» وَ إِذَا الْبِحارُ فُجِّرَتْ «3» وَ إِذَا الْقُبُورُ بُعْثِرَتْ «4»
عَلِمَتْ نَفْسٌ ما قَدَّمَتْ وَ أَخَّرَتْ «5» يا أَيُّهَا الْإِنْسانُ ما غَرَّكَ بِرَبِّكَ الْكَرِيمِ «6» الَّذِي خَلَقَكَ فَسَوَّاكَ فَعَدَلَكَ «7» فِي أَيِّ صُورَةٍ ما شاءَ رَكَّبَكَ «8» كَلاَّ بَلْ تُكَذِّبُونَ بِالدِّينِ «9»
وَ إِنَّ عَلَيْكُمْ لَحافِظِينَ «10» كِراماً كاتِبِينَ «11» يَعْلَمُونَ ما تَفْعَلُونَ «12» إِنَّ الْأَبْرارَ لَفِي نَعِيمٍ «13» وَ إِنَّ الْفُجَّارَ لَفِي جَحِيمٍ «14»
يَصْلَوْنَها يَوْمَ الدِّينِ «15» وَ ما هُمْ عَنْها بِغائِبِينَ «16» وَ ما أَدْراكَ ما يَوْمُ الدِّينِ «17» ثُمَّ ما أَدْراكَ ما يَوْمُ الدِّينِ «18» يَوْمَ لا تَمْلِكُ نَفْسٌ لِنَفْسٍ شَيْئاً وَ الْأَمْرُ يَوْمَئِذٍ لِلَّهِ «19»
ترجمه
هنگاميكه آسمان شكافته شود
و هنگاميكه ستارگان فرو ريخته و پراكنده شوند
و هنگاميكه درياها بهم راه يافته يكى گردد
و هنگاميكه قبرها زير و زبر گردد
خواهد دانست هر كس از اعمال خود و آثار آنها آنچه پيش فرستاده و آنچه مؤخر داشته است
اى انسان چه چيز فريب داد تو را بنا فرمانى پروردگار خود كه داراى جود و بخشش است
آنكه آفريد تو را پس راست و درست نمود تو را پس معتدل و متناسب نمود تو را
در هر صورتى كه خواست تركيب نمود تو را
نبايد مغرور بكرم خدا شد بلكه تكذيب ميكنيد جزاء را
و همانا بر شما نگهبانانى هستند
بزرگواران نويسندگان
ميدانند آنچه را بجا ميآوريد
همانا نيكوكاران در نعمتهاى بهشتند
و همانا بدكاران در دوزخند
وارد ميشوند در آن در روز جزا
و نيستند آنها از آن دور شدگان
و چه ميدانى تو چيست روز جزا
پس چه ميدانى تو چيست روز جزا
روز كه اختيار ندارد كسى براى كسى چيزى را و كارها در آن روز با خدا است.
تفسير
خداوند متعال در اين سوره شريفه هم متعرّض اوضاع قيامت شده ميفرمايد
جلد 5 صفحه 355
وقتى كه آسمان شكافته شود براى نزول ملائكه و ستارگان فرو ريخته و پراكنده شوند و درياها بيكديگر راه پيدا كرده و يكى گردند و قبرها زير و زبر شوند و مردگان از آنها بيرون آيند در چنين وقت كه روز قيامت است هر كس هر عمل خير و شرّى كه در زمان حيات بجا آورده و هر اثر خوب و بدى كه از اعمال او بعد از مرگ باقى مانده ميداند و در نامه اعمال خود ميبيند چون هر كس سنّت خوبى از خود باقى گذارد هر كس بآن عمل نمايد ثوابش باو ميرسد و هر كس سنّت بدى بگذارد هر كس بآن عمل نمايد گناهش بعهده او است و از ثواب و گناه عمل كنندگان چيزى كم نميشود و پس از اين خداوند خطاب به بنى آدم فرموده كه اى انسان چه چيز فريب داد تو را كه مأمون شدى از عذاب الهى و معصيت نمودى خداوند بخشنده بدون غرض و عوض را و اختيار كريم از بين اوصاف الهى ظاهرا براى اشاره بعلّت قبح معصيت است كه كفران نعمت خداوند منعم باشد و اشعار بآنكه شيطان فريب ميدهد آدمى را كه خدا كريم است معصيت كن ميبخشد و نبايد باين مغرور شد و براى تعليم عذر خواهى از گناه و توبه است كه بنده بگويد پروردگارا اينكه من مرتكب گناه شدم براى اهانت بامر تو نبود بلكه براى اميدوارى بكرم تو بود و در مجمع از پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم نقل نموده كه چون تلاوت نمود اين آيه را فرمود مغرور نمود او را جهلش و آن خداوند كريم آن چنان قادر حكيمى است كه خلق فرمود تو را راست و درست داراى اعضاء سليم و آماده براى منافع مستقيم پس معتدل و متناسب فرمود اجزاء و اعضاء تو را با يكديگر براى حسن منظر و مزيد انتفاع و قيام باعتدال و عدّلك بتشديد نيز قرائت شده و برحسب معنى تفاوتى ندارد و بهر صورت و شكل و شمائلى كه خواست و پسنديد و مصلحت ديد تو را تركيب و خلق فرمود يعنى بهترين صورتها را براى تو اختيار نمود يا تو را بهر صورتى كه خواست از صور آباء و امّهاتت در آورد چنانچه از حديثى كه در مجمع از امام رضا عليه السّلام نقل نموده استفاده ميشود و در هر حال كلمه ما زائده است و در مجمع از امام صادق (ع) و قمّى ره نقل فرموده كه اگر ميخواست تركيب كرده بود تو را بر غير اين صورت و ظاهرا مراد آنست كه اگر ميخواست ميتوانست
جلد 5 صفحه 356
تو را بصورت حيوان در آورد ولى باحسان خود تو را با حسن تقويم در آورد نبايد مغرور بكرم خدا شد و معصيت نمود بلى سبب اصلى معصيت شما آنست كه منكر روز جزا يا دين اسلاميد و همانا بر شما نگهبانانى هستند كه ضبط اعمال شما را مينمايند از جنس ملائكه كه گرامى و مكرّمند نزد خدا و نويسندگانند اعمال بندگان را از خير و شرّ و فيض ره نقل فرموده كه آنها دو ملكى هستند كه موكّلند بر افراد انسان مبادرت مينمايند بنوشتن حسنات و تأنّى ميكنند در نوشتن سيّئات شايد گناهكاران توبه و استغفار نمايند و در كافى از امام كاظم عليه السّلام نقل نموده كه چون بنده قصد كار خوب كند نفس او خوشبو بيرون آيد پس ملك موكّل دست راست بملك موكّل دست چپ ميگويد صبر كن اين بنده قصد كار خوب كرده و چون آن كار را بجا آورد زبان او قلم او و مركّب او آب دهانش ميباشد پس مينويسد براى او و چون قصد كار بد نمايد نفس او بد بو بيرون آيد پس ملك موكّل دست چپ بملك موكّل دست راست ميگويد صبر كن اين قصد كار بد كرده و چون آن كار را بجا آورد زبان او قلم او است و مركّبش آب دهنش پس مينويسد براى او حقير عرض ميكنم امر بصبر شايد براى ذهاب سيّئات بحسنات و حسنات بسيّئات باشد و گفته شده اينكه خداوند آنها را كرام خوانده براى آنست كه كار خوب را نوشته و بالا ميبرند و بر خدا عرضه ميدارند ولى كار بد را عرضه نميدارند و ميگويند خدايا تو ستّار العيوبى و بندگانت را بآن امر فرمودى و علام الغيوبى حاجت باظهار ما ندارى و براى اين كرام الكاتبين خوانده شدهاند و آنها ميدانند آنچه را بندگان بجا ميآورند و فراموش نميكنند و از روى دانش و علم ثبت مينمايند و در احتجاج از امام صادق عليه السّلام نقل نموده كه پرسيدند خداوند كه خود عالم السّرّ و الخفيّات است چرا دو ملك را مأمور بنوشتن اعمال بندگان فرموده فرمود خداوند آنها را بعبادت خود وادار فرموده بارجاع اين امر و قرار داده گواهان بر اعمال بندگان تا مردم بيشتر مواظب بر طاعت و محترز از معصيت باشند براى آنكه ميدانند دو ملك ملازم آنانند و شهادت ميدهند نزد خدا بر نفع يا ضرر آنها و چه بسيار كه اراده گناه ميكنند و چون بياد آن دو ميآيند ترك مينمايند و ميگويند خدا
جلد 5 صفحه 357
ميبيند و ملائكه شهادت ميدهند اين خلاصه روايت بود كه ذكر شد اينها همه براى آنست كه روز قيامت تكليف نيكوكاران معلوم باشد كه مستحق نعيم جاودانند و بايد ببهشت بروند و تكليف بدكاران هم معلوم باشد كه مستحق عذابند و بايد بجهنّم بروند و در آن فرود آيند و بسوزند و چون روى سخن با كفّار مكه است كه منكر معاد بودند ميفرمايد كه هيچ وقت از جهنّم غائب نميشوند و بيرون نميآيند و بعضى گفتهاند مراد آنست كه قبل از ورود در جهنّم هم از آن غائب نيستند چون باد گرم آن در قبر هم بر آنها ميوزد و براى تشديد اهوال و تعظيم احوال و تكثير احمال و اثقال آن روز خداوند مكرّر فرموده چه ميدانى چه روزى است روز جزا و حقّا هم نميتوان حقيقت آن روز و كيفيّت اوضاع آنرا بدست آورد از قيامت خبرى ميشنوى دستى از دور بر آتش دارى هيچ كس در آن روز نميتواند براى كسى كارى انجام دهد و اختيار امرى را نمايد تمام اختيارات آن روز با خدا است ألان هم همين طور است نهايت آنكه بنظر ميآيد بعضى حاكمند و اختيار بعضى از امور را دارند آن روز اين هم نيست فقط شفاعت است آن هم بايد با اذن خدا باشد چنانچه از روايت مجمع از امام باقر عليه السّلام استفاده ميشود كه زمام امور هميشه بدست خدا بوده و هست و خواهد بود ولى آن روز حكّام ظاهرى هم از بين ميروند و باقى نميماند حاكمى جز خدا در ثواب الاعمال و مجمع از امام صادق عليه السّلام نقل نموده كه كسيكه سوره اذا السّماء انفطرت و اذا السّماء انشقّت را بخواند و در نماز واجب و مستحبّ نصب العين خود قرار دهد خداوند تمام حوائج او را بر آورد و حاجزى بين او و خدا باقى نماند و هميشه او ناظر بخدا و خدا ناظر باو باشد تا از حساب فارغ شود و الحمد للّه رب العالمين و صلّى اللّه على محمّد و آله الطّاهرين.
جلد 5 صفحه 358
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
يَصلَونَها يَومَ الدِّينِ «15»
وصل ميشوند اينکه فجار بآن جحيم روز جزاء (يَصلَونَها) وصل يعني مياندازند آنها را و ميچشانند آنها را، و ضمير تأنيث باعتبار نار جحيم است.
(يَومَ الدِّينِ) در اينجا بمعني جزا است که ميگويي: کما تدين تدان که مالك روز جزا خداوند است و بس: مالِكِ يَومِ الدِّينِ و اينکه فجار نه ناصري دارند و نه معيني و نه شفيعي و نه دافعي: لا يَستَطِيعُونَ نَصرَكُم وَ لا أَنفُسَهُم يَنصُرُونَ اعراف آيه 196. كُلُّ نَفسٍ بِما كَسَبَت رَهِينَةٌ مدثر آيه 38.
برگزیده تفسیر نمونه
]
(آیه 15)- در این آیه توضیح بیشتری در باره سرنوشت فاجران داده، میافزاید: «روز جزا وارد آن میشوند و میسوزند» (یصلونها یوم الدین).
هرگاه معنی آیه گذشته چنین باشد که آنها هم اکنون داخل دوزخند این آیه
ج5، ص432
نشان میدهد که در روز قیامت ورود بیشتر و عمیقتری در این آتش سوزان مییابند و اثر آتش را به خوبی احساس میکنند.
نکات آیه
۱ - قیامت، روز گرفتارى طاقت فرساى فاسقان در آتش جهنم (یصلونها یوم الدین) «یصلونها»; یعنى، با رنج و مشقّت، حرارت آن را مى چشند. (برگرفته از قاموس)
۲ - قیامت، روز مواجه شدن با سزاى اعمال است. (یوم الدین) «دین»; یعنى، جزا و به معناى طاعت نیز آمده است (مفردات راغب) و چون معناى اول با قیامت تناسب دارد، در آیه شریفه به معناى جزا مى باشد.
۳ - «یوم الدین»، از نام هاى قیامت است. (یوم الدین)
۴ - گرفتارى فاسقان به آتش جهنم، کیفر فسق آنان است. (یصلونها یوم الدین) تصریح به «روز جزا» بودن قیامت، در بیان عذاب فاسقان، بیانگر آن است که عذاب قیامت جزاى فسق آنان است.
۵ - خلود دوزخیان در جهنم (یصلونها) فعل «یصلون» در نظر زجّاج از ریشه «صلاة» (ملازم شدن) است. (لسان العرب)
موضوعات مرتبط
- جهنم: موجبات جهنم ۴
- جهنمیان: جاودانگى جهنمیان ۵
- عذاب: مراتب عذاب ۱
- عمل: کیفر اخروى عمل ۲
- فاسقان: عذاب فاسقان ۱; فاسقان در جهنم ۱، ۴; کیفر فاسقان ۴
- قیامت: نامهاى قیامت ۳; ویژگیهاى قیامت ۱، ۲
- یوم الدین :۳
منابع