عبس ٣٦: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
(Edited by QRobot)
 
 
(۳ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط یک کاربر دیگر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
{{قاب | متن = '''[[شامل این کلمه::وَ|وَ]] [[شامل این ریشه::و| ]][[شامل این کلمه::صَاحِبَتِه|صَاحِبَتِهِ‌]] [[کلمه غیر ربط::صَاحِبَتِه| ]] [[شامل این ریشه::صحب‌| ]][[ریشه غیر ربط::صحب‌| ]][[شامل این ریشه::ه‌| ]][[ریشه غیر ربط::ه‌| ]][[شامل این کلمه::وَ|وَ]] [[شامل این ریشه::و| ]][[شامل این کلمه::بَنِيه|بَنِيهِ‌]] [[کلمه غیر ربط::بَنِيه| ]] [[شامل این ریشه::بنو| ]][[ریشه غیر ربط::بنو| ]][[شامل این ریشه::ه‌| ]][[ریشه غیر ربط::ه‌| ]]'''}}
{{قاب | متن = '''[[شامل این کلمه::وَ|وَ]] [[شامل این ریشه::و| ]][[شامل این کلمه::صَاحِبَتِه|صَاحِبَتِهِ‌]] [[کلمه غیر ربط::صَاحِبَتِه| ]] [[شامل این ریشه::صحب‌| ]][[ریشه غیر ربط::صحب‌| ]][[شامل این ریشه::ه‌| ]][[ریشه غیر ربط::ه‌| ]][[شامل این کلمه::وَ|وَ]] [[شامل این ریشه::و| ]][[شامل این کلمه::بَنِيه|بَنِيهِ‌]] [[کلمه غیر ربط::بَنِيه| ]] [[شامل این ریشه::بنو| ]][[ریشه غیر ربط::بنو| ]][[شامل این ریشه::ه‌| ]][[ریشه غیر ربط::ه‌| ]]'''}}
 
{| class="ayeh-table mw-collapsible mw-collapsed"
 
  !کپی متن آیه
|-
|وَ صَاحِبَتِهِ‌ وَ بَنِيهِ‌
|}
'''ترجمه '''
'''ترجمه '''
<tabber>
<tabber>
خط ۱۵: خط ۱۸:
|-|صادقی تهرانی=و از همسرش و فرزندانش می‌گریزد،
|-|صادقی تهرانی=و از همسرش و فرزندانش می‌گریزد،
|-|معزی=و همسرش و فرزندانش‌
|-|معزی=و همسرش و فرزندانش‌
|-|</tabber><br />
|-|english=<div id="qenag">And his consort and his children.</div>
{{آيه | سوره = سوره عبس | نزول = | نام = [[شماره آیه در سوره::36|٣٦]] | قبلی = عبس ٣٥ | بعدی = عبس ٣٧  | کلمه = [[تعداد کلمات::4|٤]] | حرف =  }}
|-|</tabber>
<div class="audiotable">
<div id="quran_sound">ترتیل: <sound src="http://dl.bitan.ir/quran/parhizgar/080036.mp3"></sound></div>
<div id="trans_sound">ترجمه: <sound src="http://dl.bitan.ir/quran/makarem/080036.mp3"></sound></div>
</div>
{{آيه | سوره = سوره عبس | نزول = [[نازل شده در سال::2|٢ بعثت]] | نام = [[شماره آیه در سوره::36|٣٦]] | قبلی = عبس ٣٥ | بعدی = عبس ٣٧  | کلمه = [[تعداد کلمات::4|٤]] | حرف =  }}
===معنی کلمات و عبارات===
===معنی کلمات و عبارات===
«صَاحِبَة»: زن. همسر. «بَنِیهِ»: پسرانش. در اینجا مراد فرزندانی است، که در دنیا انسان جان و مال را فدای ایشان می‌کند.
«صَاحِبَة»: زن. همسر. «بَنِیهِ»: پسرانش. در اینجا مراد فرزندانی است، که در دنیا انسان جان و مال را فدای ایشان می‌کند.
خط ۳۲: خط ۴۰:
<tabber>
<tabber>
المیزان=
المیزان=
*[[تفسیر:المیزان جلد۲۰_بخش۲۵#link218 | آيات ۱۷ - ۴۲، سوره عبس]]
{{ نمایش فشرده تفسیر|
*[[تفسیر:المیزان جلد۲۰_بخش۲۵#link219 | معناى آيه ((قتل الانسان ما اكفره )) و مراد از كفر در آن]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۲۰_بخش۲۵#link218 | آيات ۱۷ - ۴۲  سوره عبس]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۲۰_بخش۲۵#link220 | نفى عذر از بشر در كفر ورزيدن و استكبارش ، با بيان حقارت و ناچيزى مبداء خلقت اوو...]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۲۰_بخش۲۵#link219 | مراد از کفر در آيه: «قُتِلَ الإنسَانُ مَا أكفَرَهُ»]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۲۰_بخش۲۵#link221 | اشاره به عدم منافات اينكه خلقت و تقدير از ناحيه خدا است با مختار بودن انسان]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۲۰_بخش۲۵#link220 | بیان معذور نبودن بشر در كفر و استكبارش، در برابر خداوند]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۲۰_بخش۲۵#link222 | مراد از اينكه فرمود خدا انسان را اقبار (دفن ) كرد ثم امانه فاقبره ]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۲۰_بخش۲۵#link221 | خلقت و مقدّرات الهی با مختار بودن انسان، منافات ندارد]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۲۰_بخش۲۵#link223 | معناى آيه : ((كلا لما يقض ما امره )) كه متضمن ملامت انسانهاى مبتلا به كفر است]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۲۰_بخش۲۵#link222 | مراد از اين كه فرمود: خدا، انسان را «إقبار: دفن» كرد، چیست؟ ]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۲۰_بخش۲۵#link224 | معناى آيه : ((كلا لما يقض ما امره )) كه متضمن ملامت انسانهاى مبتلا به كفر است]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۲۰_بخش۲۵#link224 | پیام آيه: «كلّا لمّا يقض ما أمره»، ملامت انسان هاى مبتلا به كفر است]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۲۰_بخش۲۵#link225 | اشاره به شدت و سختى روز قيامت به نحوى كه انسان حتى از كسان و نزديكانش مىگريزد]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۲۰_بخش۲۵#link225 | سختى روز قيامت به حدّی است كه انسان، از همۀ نزديكانش می گريزد]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۲۰_بخش۲۶#link226 | سيماى كفار و اهل شقاوت در قيامت]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۲۰_بخش۲۶#link226 | سيماى كفار و اهل شقاوت در قيامت]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۲۰_بخش۲۶#link227 | (روايتى درباره : ((قتل الانسان ما اكفره ))،جهل ابوبكر و عمر به معناى ((ابا)) شدت روز قيامت و...)]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۲۰_بخش۲۶#link227 | بحث روايى پیرامون آیات سوره عبس ]]


}}
|-|نمونه=
|-|نمونه=
{{ نمایش فشرده تفسیر|
*[[تفسیر:نمونه جلد۲۶_بخش۷#link63 | تفسیر آیات]]
*[[تفسیر:نمونه جلد۲۶_بخش۷#link63 | تفسیر آیات]]
}}
|-| تفسیر نور=
===تفسیر نور (محسن قرائتی)===
{{ نمایش فشرده تفسیر|
فَإِذا جاءَتِ الصَّاخَّةُ «33» يَوْمَ يَفِرُّ الْمَرْءُ مِنْ أَخِيهِ «34» وَ أُمِّهِ وَ أَبِيهِ «35» وَ صاحِبَتِهِ وَ بَنِيهِ «36» لِكُلِّ امْرِئٍ مِنْهُمْ يَوْمَئِذٍ شَأْنٌ يُغْنِيهِ «37»
پس زمانى كه آن صداى هولناك در آيد. روزى كه انسان از برادرش بگريزد و از مادر و پدرش و همسر و فرزندانش. در آن روز براى هر يك از آنان كار و گرفتارى است كه او را (از پرداختن به كار ديگران) بازدارد.
===نکته ها===
«صاخه» به معناى صداى وحشتناكى است كه نزديك است گوش را كر كند. مراد از آن، يا صيحه‌ى برپا شدن قيامت است و يا ناله و فرياد گوش خراش مردم در آن روز.
در آيات قبل، از معاش بحث شد و در اين آيات از معاد گفتگو مى‌شود.
در باره انگيزه فرار انسان از برادر و مادر و پدر و همسر و فرزندان، مطالبى مى‌توان گفت، از
جلد 10 - صفحه 390
جمله اينكه مى‌گريزد تا مبادا برادرش از حقوق خود مطالبه كند و او را گرفتار سازد.
مى‌گريزد تا مورد تقاضاى ديگران قرار نگيرد. مى‌گريزد تا رسوايى او را ديگران نفهمند.
مى‌گريزد تا به كار خود برسد و تكليفش زودتر روشن شود. «لِكُلِّ امْرِئٍ مِنْهُمْ يَوْمَئِذٍ شَأْنٌ يُغْنِيهِ»
===پیام ها===
1- قيامت، روز فرار است. فرار برادر از برادر، فرزند از پدر و مادر، مرد از همسر، پدر از پسر. فَإِذا جاءَتِ الصَّاخَّةُ يَوْمَ يَفِرُّ ...
2- روابط خويشاوندى، در قيامت گسسته مى‌شود. يَفِرُّ الْمَرْءُ مِنْ أَخِيهِ وَ ...
3- در قيامت، هركس به فكر نجات خويش است. لِكُلِّ امْرِئٍ‌ ... شَأْنٌ يُغْنِيهِ‌
4- در قيامت، فرصت براى پرداختن به كار ديگران نيست. «لِكُلِّ امْرِئٍ مِنْهُمْ يَوْمَئِذٍ شَأْنٌ يُغْنِيهِ»
}}
|-|
اثنی عشری=
===تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)===
{{نمایش فشرده تفسیر|
وَ صاحِبَتِهِ وَ بَنِيهِ (36)
وَ صاحِبَتِهِ وَ بَنِيهِ‌: و از زن خود با آنكه انيس او بوده، و از فرزندان خود با وجود پشت گرمى به ايشان. و فرار از اقربا به جهت اشتغال او باشد به كار خود و اضطرار او به احوال خود و علم او به عدم نفع از ايشان. نزد بعضى فرار به جهت ترس او باشد از مطالبه ايشان به تبعات. چه برادر گويد: چرا در مال خود با من مواسات نكردى. و پدر و مادر گويند: تقصير نمودى در احسان به ما. و زن گويد: طعام حرام به من دادى و رعايت حقوق واجبه نكردى. و فرزندان گويند:
تعليم آداب دينى و ارشاد نكردى.
در خصال ابن بابويه (رحمه اللّه) [مروى است كه‌] از حضرت سيد الشهدا عليه السّلام سؤال شد از اين آيه، كيستند ايشان؟ فرمود قابيل فرار كند از برادر خود هابيل، و آنكه فرار كند از مادرش حضرت موسى، و آنكه فرار كند از پدرش حضرت ابراهيم، و آنكه از زنش فرار كند لوط، و آنكه از پسرش فرار كند نوح، از پسرش كنعان. «1» بيان- صدوق (رحمه اللّه) فرمايد: حضرت موسى عليه السّلام فرار كند از مادرش از ترس آنكه مبادا كوتاهى نموده باشد از حق او. و حضرت ابراهيم عليه السّلام فرار نمايد از پدر مربّى مشرك خود، كه عمويش باشد، نه پدرى كه والد او باشد كه تارخ است. «2»
}}
|-|
روان جاوید=
===تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)===
{{نمایش فشرده تفسیر|
فَلْيَنْظُرِ الْإِنْسانُ إِلى‌ طَعامِهِ «24» أَنَّا صَبَبْنَا الْماءَ صَبًّا «25» ثُمَّ شَقَقْنَا الْأَرْضَ شَقًّا «26» فَأَنْبَتْنا فِيها حَبًّا «27» وَ عِنَباً وَ قَضْباً «28»
وَ زَيْتُوناً وَ نَخْلاً «29» وَ حَدائِقَ غُلْباً (30) وَ فاكِهَةً وَ أَبًّا (31) مَتاعاً لَكُمْ وَ لِأَنْعامِكُمْ (32) فَإِذا جاءَتِ الصَّاخَّةُ (33)
يَوْمَ يَفِرُّ الْمَرْءُ مِنْ أَخِيهِ (34) وَ أُمِّهِ وَ أَبِيهِ (35) وَ صاحِبَتِهِ وَ بَنِيهِ (36) لِكُلِّ امْرِئٍ مِنْهُمْ يَوْمَئِذٍ شَأْنٌ يُغْنِيهِ (37) وُجُوهٌ يَوْمَئِذٍ مُسْفِرَةٌ (38)
ضاحِكَةٌ مُسْتَبْشِرَةٌ (39) وَ وُجُوهٌ يَوْمَئِذٍ عَلَيْها غَبَرَةٌ (40) تَرْهَقُها قَتَرَةٌ (41) أُولئِكَ هُمُ الْكَفَرَةُ الْفَجَرَةُ (42)
ترجمه‌
پس بايد بنگرد انسان به خوراكش‌
همانا ما ريختيم آبرا ريختنى‌
پس شكافتيم زمين را شكافتنى‌
پس رويانديم در آن حبوبات‌
و انگور و گياه اسپست را
و درخت زيتون و خرما
و باغهاى پر از درختهاى در هم‌
و ميوه و گياه خود رو را
بجهت بر خوردارى شما و چهار پايانتان‌
پس چون آيد بانگ سخت‌
روزى كه ميگريزد مرد از برادرش‌
و مادر و پدرش‌
و زن و پسرانش‌
براى هر مردى از آنان در چنين روزگارى است كه كافى است او را
رويهائى در چنين روز درخشنده است‌
خندان و شادمان است‌
و رويهائى در چنين روز بر آنها گرد كدورت است‌
فرو گيرد آنها را تيرگى‌
آن گروه كافران بدكارند.
تفسير
خداوند متعال بعد از ذكر نعم ذاتيه خود شروع بذكر نعم خارجيّه فرموده ميفرمايد پس بايد آدمى نظر كند و فكر نمايد در اطراف غذائى كه ميخورد و به بيند كه خداوند بچه وسائل ظاهره و خفيّه آنرا در دسترس او قرار داده و چه ايادى و عواملى براى آماده نمودن آن بكار رفته تا او متمكّن از تناول آن شده و به بيند كه همانا ما ريختيم و نازل نموديم باران رحمت خود را از آسمان ريختنى معتدل و ملايم با زمين و كشت و زرع كه تخم نباتات را در مهد خود بپروراند پس شكافتيم زمين را شكافتنى موزون و متناسب و رويانديم در آن حبوبات از قبيل گندم و جو و
----
جلد 5 صفحه 347
ميوجات از قبيل انگور را كه ظاهرا براى كثرت منافع و اقسام آن مخصوص بذكر شده و گياه اسپست تازه را كه مكرّر چيده ميشود و خوراك حيوانات است و درخت زيتون را كه از آن روغن گرفته ميشود و درخت خرما را كه باز براى كثرت منافع آن و وفور در عربستان مخصوص بذكر شده و باغهاى محصور را كه داراى درختان بزرگ مختلف است و از زيادى پيچيده بيكديگر ميباشد و ساير ميوجات و گياههاى خود روئى را كه در چراگاهها روئيده ميشود و گفته‌اند بمنزله ميوه است براى حيوانات و لذا خداوند فرموده براى بهره بردارى شما و شتر و گاو و گوسفند شما خلق شده و در كافى از امام باقر عليه السّلام طعام در آيه اوّل بعلمى كه انسان از كسى اخذ مينمايد تفسير شده و فيض ره فرموده چون طعام اعمّ است از غذاى جسمانى و روحانى و چنانچه انسان مأمور است كه نظر كند در غذاى جسمانى خود و بداند كه آن بوسيله اسباب سماوى تهيّه شده مأمور است كه نظر نمايد بغذاى روحانى خود كه علم است و بداند كه آن نازل شده است از آسمان وحى در خاندان نبوّت كه علمشان از جانب خدا است تا صالح باشد براى غذاى روح نه آنكه اخذ نمايد از كسانيكه رابطه با حق ندارند چون علوم آنها يا اقوال كسانى است كه قول آنان حجّت نيست يا وسائل جدال است كه بوسيله شيطان بآنها رسيده و بايد از آن اجتناب نمود و چون معناى ظاهر آيه محتاج به بيان نبود امام عليه السّلام معناى خفى آنرا بيان فرموده است و هر دو معنى مراد است بيك اطلاق اين خلاصه فرمايش ايشان است كه حقير بنحو اختصار نقل نمودم و بيان صافى اصفى و اعلى و اتم و اكمل است پس چون آيد آواز سختى كه گوش را كر كند و مراد نفخه دوم اسرافيل است و بيايد روز كه مرد از برادر و مادر و پدر و زن و پسران خود فرار نمايد براى آنكه بقدرى بخود مشغول است كه بديگرى نميپردازد چنانچه خداوند خودش در آيه بعد بيان فرموده براى هر مردى از آنانكه در محشر حاضرند در آنروز گرفتارى و شغلى است كه كافى است براى آنها و آن مجال نميدهد كه بديگرى بپردازد و گفته‌اند خداوند اقارب را بترتيب علاقه‌مندى افراد بآنها ذكر فرموده تا به پسران رسيده كه عزيزترين اقاربند و جهت فرار آنستكه اميدى بانتفاع از قبل آنها ندارد يا
----
جلد 5 صفحه 348
ميترسد مطالبه حقوق خودشان را از او بنمايند اگر در اداء حقوق اقارب كوتاهى كرده باشد و در روايت نبوى بسبب فرارى كه قبلا ذكر شد با استناد بآيه بعد اشاره شده و در بعضى از روايات علّت اخير ذكر گرديده و مانعى ندارد كه اسباب متعدّده براى فرار موجود باشد و در خاتمه خداوند مردم را در آنروز دو قسمت فرموده يكدسته كه اهل ايمانند رويهاى ايشان درخشان و خندان و مسرور و شادمان بنعيم جنان و نجات از نيران است و دسته ديگر كه اهل كفر و عصيانند رويهاى آنها غبار آلود و مكدّر است و فرا گرفته رخسار آنانرا تاريكى و سياهى از معاينه عذاب و همّ و غمّ بيرون از حساب در ثواب الاعمال و مجمع از امام صادق عليه السّلام نقل نموده كه هر كس سوره عبس و تولّى و سوره اذا الشّمس كوّرت را بخواند در تحت حمايت الهى و در بهشت در سايه رحمت او مستقرّ خواهد گرديد انشاء اللّه تعالى و الحمد للّه رب العالمين و صلّى اللّه على محمد و آله الطاهرين.
----
جلد 5 صفحه 349
}}
|-|
اطیب البیان=
===اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)===
{{نمایش فشرده تفسیر|
يَوم‌َ يَفِرُّ المَرءُ مِن‌ أَخِيه‌ِ (34) وَ أُمِّه‌ِ وَ أَبِيه‌ِ (35) وَ صاحِبَتِه‌ِ وَ بَنِيه‌ِ (36)
‌اينکه‌ كساني‌ ‌که‌ ‌در‌ دنيا فوق‌ العاده‌ بآنها علاقه‌ و محبت‌ داشتند و ‌هر‌ چه‌ خواست‌ ‌آنها‌ ‌بود‌ انجام‌ ميدادند و كمال‌ شوق‌ و دلبستگي‌ بآنها داشتند ‌از‌ يكديگر فرار ميكنند.
يَوم‌َ يَفِرُّ المَرءُ مِن‌ أَخِيه‌ِ و ذكر اخ‌ ‌از‌ باب‌ مثال‌ ‌است‌ و اخت‌ ‌هم‌ حكم‌ اخ‌ دارد و رفقا و دوستان‌ ‌هم‌ ‌که‌ ‌با‌ ‌آنها‌ برادري‌ و برابري‌ ميكرد ‌از‌ تمام‌ ‌آنها‌ فرار ميكند و بسا خصم‌ ‌آنها‌ ميشود و عداوت‌ پيدا ميكند ‌که‌ ميفرمايد: الأَخِلّاءُ يَومَئِذٍ بَعضُهُم‌ لِبَعض‌ٍ عَدُوٌّ إِلَّا المُتَّقِين‌َ زخرف‌ آيه 67.
وَ أُمِّه‌ِ وَ أَبِيه‌ِ ذكر ام‌ و اب‌ ‌براي‌ شدت‌ علاقه‌ و ارتباط ‌است‌ و ‌از‌ اجداد و جدات‌ و اعمام‌ و عمات‌ و اخوال‌ و خالات‌ و ابناء و بنات‌ ‌آنها‌ ‌هم‌ بطريق‌ اولي‌ فرار ميكند.
صاحِبَتِه‌ِ وَ بَنِيه‌ِ صاحبه‌ زوجه‌ ‌است‌ و همين‌ نحو ‌که‌ زوج‌ ‌از‌ زوجه‌ فرار ميكند زوجه‌ ‌هم‌ ‌از‌ زوج‌ فرار ميكند، بنيه‌ ابناء رجل‌ هستند و بنات‌ ‌هم‌ حكم‌ ابناء ‌را‌ دارند و ‌اينکه‌ ‌هم‌ شامل‌ بلا واسطه‌ و ‌مع‌ الواسطه‌ ‌که‌ نواده‌ و ذراري‌ باشند ميشود، و بالجمله‌ ‌هر‌ كس‌ ‌که‌ ارتباط نسبي‌ ‌ يا ‌ حسبي‌ ‌ يا ‌ رفاقتي‌ ‌ يا ‌ معاشرتي‌ و دوستي‌ داشته‌ ‌باشد‌ ‌از‌ ‌او‌ فرار ميكند، احدي‌ بفكر ديگري‌ نيست‌ تمام‌ گرفتار عمل‌ ‌خود‌ هستند: كُل‌ُّ نَفس‌ٍ بِما كَسَبَت‌ رَهِينَةٌ إِلّا أَصحاب‌َ اليَمِين‌ِ مدثر آيه 38 و 39، فَيَومَئِذٍ لا يُعَذِّب‌ُ عَذابَه‌ُ أَحَدٌ وَ لا يُوثِق‌ُ وَثاقَه‌ُ أَحَدٌ فجر آيه 25 و 26.
}}
|-|
برگزیده تفسیر نمونه=
===برگزیده تفسیر نمونه===
{{نمایش فشرده تفسیر|
]
(آیه 36)- «و زن و فرزندانش» (و صاحبته و بنیه).
و به این ترتیب انسان نزدیکترین نزدیکانش را که برادر و پدر و مادر و زن و فرزند هستند نه فقط فراموش می‌نماید بلکه از آنها فرار می‌کند و این نشان می‌دهد هول و وحشت محشر آنقدر زیاد است که انسان را از تمام پیوندها و علائقش جدا می‌کند.
}}
|-|تسنیم=
|-|تسنیم=
{{ نمایش فشرده تفسیر|
*[[تفسیر:تسنیم | تفسیر آیات]]
*[[تفسیر:تسنیم | تفسیر آیات]]
|-|نور=
}}
*[[تفسیر:نور  | تفسیر آیات]]
 
|-|</tabber>
|-|</tabber>


خط ۷۴: خط ۲۳۸:
[[رده:بى تأثیرى پسر در قیامت]][[رده:بى تأثیرى فرزند در قیامت]][[رده:بى یاورى در قیامت]][[رده:فرار پدر در قیامت]][[رده:فرار از پسر در قیامت]][[رده:فرار شوهر در قیامت]][[رده:فرار از همسر در قیامت]][[رده:ویژگیهاى قیامت]][[رده:محرومیت از امداد همسر]]
[[رده:بى تأثیرى پسر در قیامت]][[رده:بى تأثیرى فرزند در قیامت]][[رده:بى یاورى در قیامت]][[رده:فرار پدر در قیامت]][[رده:فرار از پسر در قیامت]][[رده:فرار شوهر در قیامت]][[رده:فرار از همسر در قیامت]][[رده:ویژگیهاى قیامت]][[رده:محرومیت از امداد همسر]]
[[رده:آیات قرآن]] [[رده:سوره عبس ]]
[[رده:آیات قرآن]] [[رده:سوره عبس ]]
{{#seo:
|title=آیه 36 سوره عبس
|title_mode=replace
|keywords=آیه 36 سوره عبس,عبس 36,وَ صَاحِبَتِهِ‌ وَ بَنِيهِ‌,بى تأثیرى پسر در قیامت,بى تأثیرى فرزند در قیامت,بى یاورى در قیامت,فرار پدر در قیامت,فرار از پسر در قیامت,فرار شوهر در قیامت,فرار از همسر در قیامت,ویژگیهاى قیامت,محرومیت از امداد همسر,آیات قرآن سوره عبس
|description=وَ صَاحِبَتِهِ‌ وَ بَنِيهِ‌
|image=Wiki_Logo.png
|image_alt=الکتاب
|site_name=الکتاب
}}

نسخهٔ کنونی تا ‏۱۵ فروردین ۱۴۰۱، ساعت ۱۶:۴۵

کپی متن آیه
وَ صَاحِبَتِهِ‌ وَ بَنِيهِ‌

ترجمه

و زن و فرزندانش؛

|و از همسر و فرزندانش
و از همسرش و پسرانش مى‌گريزد،
و از زن و فرزندانش هم می‌گریزد.
و از همسر و فرزندانش
و از زنش و فرزندانش.
و همسرش و پسرانش‌
و از همسر و فرزندانش
و از همسر و فرزندانش.
و از همسرش و فرزندانش می‌گریزد،
و همسرش و فرزندانش‌

And his consort and his children.
ترتیل:
ترجمه:
عبس ٣٥ آیه ٣٦ عبس ٣٧
سوره : سوره عبس
نزول : ٢ بعثت
اطلاعات آماری
تعداد کلمات : ٤
تعداد حروف :

معنی کلمات و عبارات

«صَاحِبَة»: زن. همسر. «بَنِیهِ»: پسرانش. در اینجا مراد فرزندانی است، که در دنیا انسان جان و مال را فدای ایشان می‌کند.

آیات مرتبط (تعداد ریشه‌های مشترک)

تفسیر


تفسیر نور (محسن قرائتی)


فَإِذا جاءَتِ الصَّاخَّةُ «33» يَوْمَ يَفِرُّ الْمَرْءُ مِنْ أَخِيهِ «34» وَ أُمِّهِ وَ أَبِيهِ «35» وَ صاحِبَتِهِ وَ بَنِيهِ «36» لِكُلِّ امْرِئٍ مِنْهُمْ يَوْمَئِذٍ شَأْنٌ يُغْنِيهِ «37»

پس زمانى كه آن صداى هولناك در آيد. روزى كه انسان از برادرش بگريزد و از مادر و پدرش و همسر و فرزندانش. در آن روز براى هر يك از آنان كار و گرفتارى است كه او را (از پرداختن به كار ديگران) بازدارد.

نکته ها

«صاخه» به معناى صداى وحشتناكى است كه نزديك است گوش را كر كند. مراد از آن، يا صيحه‌ى برپا شدن قيامت است و يا ناله و فرياد گوش خراش مردم در آن روز.

در آيات قبل، از معاش بحث شد و در اين آيات از معاد گفتگو مى‌شود.

در باره انگيزه فرار انسان از برادر و مادر و پدر و همسر و فرزندان، مطالبى مى‌توان گفت، از

جلد 10 - صفحه 390

جمله اينكه مى‌گريزد تا مبادا برادرش از حقوق خود مطالبه كند و او را گرفتار سازد.

مى‌گريزد تا مورد تقاضاى ديگران قرار نگيرد. مى‌گريزد تا رسوايى او را ديگران نفهمند.

مى‌گريزد تا به كار خود برسد و تكليفش زودتر روشن شود. «لِكُلِّ امْرِئٍ مِنْهُمْ يَوْمَئِذٍ شَأْنٌ يُغْنِيهِ»

پیام ها

1- قيامت، روز فرار است. فرار برادر از برادر، فرزند از پدر و مادر، مرد از همسر، پدر از پسر. فَإِذا جاءَتِ الصَّاخَّةُ يَوْمَ يَفِرُّ ...

2- روابط خويشاوندى، در قيامت گسسته مى‌شود. يَفِرُّ الْمَرْءُ مِنْ أَخِيهِ وَ ...

3- در قيامت، هركس به فكر نجات خويش است. لِكُلِّ امْرِئٍ‌ ... شَأْنٌ يُغْنِيهِ‌

4- در قيامت، فرصت براى پرداختن به كار ديگران نيست. «لِكُلِّ امْرِئٍ مِنْهُمْ يَوْمَئِذٍ شَأْنٌ يُغْنِيهِ»

تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)



وَ صاحِبَتِهِ وَ بَنِيهِ (36)

وَ صاحِبَتِهِ وَ بَنِيهِ‌: و از زن خود با آنكه انيس او بوده، و از فرزندان خود با وجود پشت گرمى به ايشان. و فرار از اقربا به جهت اشتغال او باشد به كار خود و اضطرار او به احوال خود و علم او به عدم نفع از ايشان. نزد بعضى فرار به جهت ترس او باشد از مطالبه ايشان به تبعات. چه برادر گويد: چرا در مال خود با من مواسات نكردى. و پدر و مادر گويند: تقصير نمودى در احسان به ما. و زن گويد: طعام حرام به من دادى و رعايت حقوق واجبه نكردى. و فرزندان گويند:

تعليم آداب دينى و ارشاد نكردى.

در خصال ابن بابويه (رحمه اللّه) [مروى است كه‌] از حضرت سيد الشهدا عليه السّلام سؤال شد از اين آيه، كيستند ايشان؟ فرمود قابيل فرار كند از برادر خود هابيل، و آنكه فرار كند از مادرش حضرت موسى، و آنكه فرار كند از پدرش حضرت ابراهيم، و آنكه از زنش فرار كند لوط، و آنكه از پسرش فرار كند نوح، از پسرش كنعان. «1» بيان- صدوق (رحمه اللّه) فرمايد: حضرت موسى عليه السّلام فرار كند از مادرش از ترس آنكه مبادا كوتاهى نموده باشد از حق او. و حضرت ابراهيم عليه السّلام فرار نمايد از پدر مربّى مشرك خود، كه عمويش باشد، نه پدرى كه والد او باشد كه تارخ است. «2»


تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)


فَلْيَنْظُرِ الْإِنْسانُ إِلى‌ طَعامِهِ «24» أَنَّا صَبَبْنَا الْماءَ صَبًّا «25» ثُمَّ شَقَقْنَا الْأَرْضَ شَقًّا «26» فَأَنْبَتْنا فِيها حَبًّا «27» وَ عِنَباً وَ قَضْباً «28»

وَ زَيْتُوناً وَ نَخْلاً «29» وَ حَدائِقَ غُلْباً (30) وَ فاكِهَةً وَ أَبًّا (31) مَتاعاً لَكُمْ وَ لِأَنْعامِكُمْ (32) فَإِذا جاءَتِ الصَّاخَّةُ (33)

يَوْمَ يَفِرُّ الْمَرْءُ مِنْ أَخِيهِ (34) وَ أُمِّهِ وَ أَبِيهِ (35) وَ صاحِبَتِهِ وَ بَنِيهِ (36) لِكُلِّ امْرِئٍ مِنْهُمْ يَوْمَئِذٍ شَأْنٌ يُغْنِيهِ (37) وُجُوهٌ يَوْمَئِذٍ مُسْفِرَةٌ (38)

ضاحِكَةٌ مُسْتَبْشِرَةٌ (39) وَ وُجُوهٌ يَوْمَئِذٍ عَلَيْها غَبَرَةٌ (40) تَرْهَقُها قَتَرَةٌ (41) أُولئِكَ هُمُ الْكَفَرَةُ الْفَجَرَةُ (42)

ترجمه‌

پس بايد بنگرد انسان به خوراكش‌

همانا ما ريختيم آبرا ريختنى‌

پس شكافتيم زمين را شكافتنى‌

پس رويانديم در آن حبوبات‌

و انگور و گياه اسپست را

و درخت زيتون و خرما

و باغهاى پر از درختهاى در هم‌

و ميوه و گياه خود رو را

بجهت بر خوردارى شما و چهار پايانتان‌

پس چون آيد بانگ سخت‌

روزى كه ميگريزد مرد از برادرش‌

و مادر و پدرش‌

و زن و پسرانش‌

براى هر مردى از آنان در چنين روزگارى است كه كافى است او را

رويهائى در چنين روز درخشنده است‌

خندان و شادمان است‌

و رويهائى در چنين روز بر آنها گرد كدورت است‌

فرو گيرد آنها را تيرگى‌

آن گروه كافران بدكارند.

تفسير

خداوند متعال بعد از ذكر نعم ذاتيه خود شروع بذكر نعم خارجيّه فرموده ميفرمايد پس بايد آدمى نظر كند و فكر نمايد در اطراف غذائى كه ميخورد و به بيند كه خداوند بچه وسائل ظاهره و خفيّه آنرا در دسترس او قرار داده و چه ايادى و عواملى براى آماده نمودن آن بكار رفته تا او متمكّن از تناول آن شده و به بيند كه همانا ما ريختيم و نازل نموديم باران رحمت خود را از آسمان ريختنى معتدل و ملايم با زمين و كشت و زرع كه تخم نباتات را در مهد خود بپروراند پس شكافتيم زمين را شكافتنى موزون و متناسب و رويانديم در آن حبوبات از قبيل گندم و جو و


جلد 5 صفحه 347

ميوجات از قبيل انگور را كه ظاهرا براى كثرت منافع و اقسام آن مخصوص بذكر شده و گياه اسپست تازه را كه مكرّر چيده ميشود و خوراك حيوانات است و درخت زيتون را كه از آن روغن گرفته ميشود و درخت خرما را كه باز براى كثرت منافع آن و وفور در عربستان مخصوص بذكر شده و باغهاى محصور را كه داراى درختان بزرگ مختلف است و از زيادى پيچيده بيكديگر ميباشد و ساير ميوجات و گياههاى خود روئى را كه در چراگاهها روئيده ميشود و گفته‌اند بمنزله ميوه است براى حيوانات و لذا خداوند فرموده براى بهره بردارى شما و شتر و گاو و گوسفند شما خلق شده و در كافى از امام باقر عليه السّلام طعام در آيه اوّل بعلمى كه انسان از كسى اخذ مينمايد تفسير شده و فيض ره فرموده چون طعام اعمّ است از غذاى جسمانى و روحانى و چنانچه انسان مأمور است كه نظر كند در غذاى جسمانى خود و بداند كه آن بوسيله اسباب سماوى تهيّه شده مأمور است كه نظر نمايد بغذاى روحانى خود كه علم است و بداند كه آن نازل شده است از آسمان وحى در خاندان نبوّت كه علمشان از جانب خدا است تا صالح باشد براى غذاى روح نه آنكه اخذ نمايد از كسانيكه رابطه با حق ندارند چون علوم آنها يا اقوال كسانى است كه قول آنان حجّت نيست يا وسائل جدال است كه بوسيله شيطان بآنها رسيده و بايد از آن اجتناب نمود و چون معناى ظاهر آيه محتاج به بيان نبود امام عليه السّلام معناى خفى آنرا بيان فرموده است و هر دو معنى مراد است بيك اطلاق اين خلاصه فرمايش ايشان است كه حقير بنحو اختصار نقل نمودم و بيان صافى اصفى و اعلى و اتم و اكمل است پس چون آيد آواز سختى كه گوش را كر كند و مراد نفخه دوم اسرافيل است و بيايد روز كه مرد از برادر و مادر و پدر و زن و پسران خود فرار نمايد براى آنكه بقدرى بخود مشغول است كه بديگرى نميپردازد چنانچه خداوند خودش در آيه بعد بيان فرموده براى هر مردى از آنانكه در محشر حاضرند در آنروز گرفتارى و شغلى است كه كافى است براى آنها و آن مجال نميدهد كه بديگرى بپردازد و گفته‌اند خداوند اقارب را بترتيب علاقه‌مندى افراد بآنها ذكر فرموده تا به پسران رسيده كه عزيزترين اقاربند و جهت فرار آنستكه اميدى بانتفاع از قبل آنها ندارد يا


جلد 5 صفحه 348

ميترسد مطالبه حقوق خودشان را از او بنمايند اگر در اداء حقوق اقارب كوتاهى كرده باشد و در روايت نبوى بسبب فرارى كه قبلا ذكر شد با استناد بآيه بعد اشاره شده و در بعضى از روايات علّت اخير ذكر گرديده و مانعى ندارد كه اسباب متعدّده براى فرار موجود باشد و در خاتمه خداوند مردم را در آنروز دو قسمت فرموده يكدسته كه اهل ايمانند رويهاى ايشان درخشان و خندان و مسرور و شادمان بنعيم جنان و نجات از نيران است و دسته ديگر كه اهل كفر و عصيانند رويهاى آنها غبار آلود و مكدّر است و فرا گرفته رخسار آنانرا تاريكى و سياهى از معاينه عذاب و همّ و غمّ بيرون از حساب در ثواب الاعمال و مجمع از امام صادق عليه السّلام نقل نموده كه هر كس سوره عبس و تولّى و سوره اذا الشّمس كوّرت را بخواند در تحت حمايت الهى و در بهشت در سايه رحمت او مستقرّ خواهد گرديد انشاء اللّه تعالى و الحمد للّه رب العالمين و صلّى اللّه على محمد و آله الطاهرين.


جلد 5 صفحه 349

اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)


يَوم‌َ يَفِرُّ المَرءُ مِن‌ أَخِيه‌ِ (34) وَ أُمِّه‌ِ وَ أَبِيه‌ِ (35) وَ صاحِبَتِه‌ِ وَ بَنِيه‌ِ (36)

‌اينکه‌ كساني‌ ‌که‌ ‌در‌ دنيا فوق‌ العاده‌ بآنها علاقه‌ و محبت‌ داشتند و ‌هر‌ چه‌ خواست‌ ‌آنها‌ ‌بود‌ انجام‌ ميدادند و كمال‌ شوق‌ و دلبستگي‌ بآنها داشتند ‌از‌ يكديگر فرار ميكنند.

يَوم‌َ يَفِرُّ المَرءُ مِن‌ أَخِيه‌ِ و ذكر اخ‌ ‌از‌ باب‌ مثال‌ ‌است‌ و اخت‌ ‌هم‌ حكم‌ اخ‌ دارد و رفقا و دوستان‌ ‌هم‌ ‌که‌ ‌با‌ ‌آنها‌ برادري‌ و برابري‌ ميكرد ‌از‌ تمام‌ ‌آنها‌ فرار ميكند و بسا خصم‌ ‌آنها‌ ميشود و عداوت‌ پيدا ميكند ‌که‌ ميفرمايد: الأَخِلّاءُ يَومَئِذٍ بَعضُهُم‌ لِبَعض‌ٍ عَدُوٌّ إِلَّا المُتَّقِين‌َ زخرف‌ آيه 67.

وَ أُمِّه‌ِ وَ أَبِيه‌ِ ذكر ام‌ و اب‌ ‌براي‌ شدت‌ علاقه‌ و ارتباط ‌است‌ و ‌از‌ اجداد و جدات‌ و اعمام‌ و عمات‌ و اخوال‌ و خالات‌ و ابناء و بنات‌ ‌آنها‌ ‌هم‌ بطريق‌ اولي‌ فرار ميكند.

صاحِبَتِه‌ِ وَ بَنِيه‌ِ صاحبه‌ زوجه‌ ‌است‌ و همين‌ نحو ‌که‌ زوج‌ ‌از‌ زوجه‌ فرار ميكند زوجه‌ ‌هم‌ ‌از‌ زوج‌ فرار ميكند، بنيه‌ ابناء رجل‌ هستند و بنات‌ ‌هم‌ حكم‌ ابناء ‌را‌ دارند و ‌اينکه‌ ‌هم‌ شامل‌ بلا واسطه‌ و ‌مع‌ الواسطه‌ ‌که‌ نواده‌ و ذراري‌ باشند ميشود، و بالجمله‌ ‌هر‌ كس‌ ‌که‌ ارتباط نسبي‌ ‌ يا ‌ حسبي‌ ‌ يا ‌ رفاقتي‌ ‌ يا ‌ معاشرتي‌ و دوستي‌ داشته‌ ‌باشد‌ ‌از‌ ‌او‌ فرار ميكند، احدي‌ بفكر ديگري‌ نيست‌ تمام‌ گرفتار عمل‌ ‌خود‌ هستند: كُل‌ُّ نَفس‌ٍ بِما كَسَبَت‌ رَهِينَةٌ إِلّا أَصحاب‌َ اليَمِين‌ِ مدثر آيه 38 و 39، فَيَومَئِذٍ لا يُعَذِّب‌ُ عَذابَه‌ُ أَحَدٌ وَ لا يُوثِق‌ُ وَثاقَه‌ُ أَحَدٌ فجر آيه 25 و 26.

برگزیده تفسیر نمونه


]

(آیه 36)- «و زن و فرزندانش» (و صاحبته و بنیه).

و به این ترتیب انسان نزدیکترین نزدیکانش را که برادر و پدر و مادر و زن و فرزند هستند نه فقط فراموش می‌نماید بلکه از آنها فرار می‌کند و این نشان می‌دهد هول و وحشت محشر آنقدر زیاد است که انسان را از تمام پیوندها و علائقش جدا می‌کند.

نکات آیه

۱ - شوهران، پیوند الفت و همراهى با همسران خویش را در قیامت نادیده گرفته و از آنان متوارى خواهند شد. (یوم یفرّ المرء من ... و صحبته) «صاحبة» همسرى است که با شوهر خویش ملازمت و معاشرت داشته باشد. این تعبیر حاکى از شدت حوادث قیامت است; به گونه اى که انسان، حتى همسرى را که در دنیا با او سازگار و همراه بود، نیز رها خواهد کرد.

۲ - پدران در قیامت، با فرار از پسران خویش، خود را از آنها دور ساخته، آنان را تنها خواهند گذاشت. (و بنیه)

۳ - قیامت، روز محرومیت از یارى همسران حتى علاقه مندترین آنان به انسان (و صحبته) فرار از همسرى که مصاحبت و همراهى او در دنیا به ثبوت رسیده بود - تا چه رسد به همسر ناسازگار - نشانه سودمند نبودن آنان در قیامت است.

۴ - فرزندان، حتى پسران، در قیامت سودى به پدر و مادر نخواهند رساند. (و بنیه) «بنیه» گر چه تنها شامل پسران است; ولى یاد نکردن از دختران به دلیل وضوح یکسانى آنها با پسران یا کمتر بودن انتظار یارى رسانى آنان است. فرار پدران از فرزندان، فرار مادر از آنان را نیز در مفهوم خود دارد. گفتنى است: در فرار پدر و مادر از فرزندان، سودمند نبودن هر یک براى دیگرى، نهفته است.

موضوعات مرتبط

  • قیامت: بى تأثیرى پسر در قیامت ۴; بى تأثیرى فرزند در قیامت ۴; بى یاورى در قیامت ۳; فرار پدر در قیامت ۲; فرار از پسر در قیامت ۲; فرار شوهر در قیامت ۱; فرار از همسر در قیامت ۱; ویژگیهاى قیامت ۱، ۲، ۳، ۴
  • همسر: محرومیت از امداد همسر ۳

منابع