روایت:من لايحضره الفقيه جلد ۳ ش ۵۰۰: تفاوت میان نسخهها
(Edited by QRobot) |
جزبدون خلاصۀ ویرایش |
||
(یک نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط یک کاربر دیگر نشان داده نشد) | |||
خط ۵: | خط ۵: | ||
روي ابراهيم بن هاشم ان محمد بن ابي عمير رضي الله عنه كان رجلا بزازا فذهب ماله و افتقر و كان له علي رجل عشره الاف درهم فباع دارا له كان يسكنها بعشره الاف درهم و حمل المال الي بابه فخرج اليه محمد بن ابي عمير فقال ما هذا قال هذا مالك الذي لك علي قال ورثته قال لا قال وهب لك قال لا قال فقال فهو ثمن ضيعه بعتها قال لا قال فما هو قال بعت داري التي اسكنها لاقضي ديني فقال محمد بن ابي عمير رضي الله عنه حدثني ذريح المحاربي عن ابي عبد الله ع انه قال : | روي ابراهيم بن هاشم ان محمد بن ابي عمير رضي الله عنه كان رجلا بزازا فذهب ماله و افتقر و كان له علي رجل عشره الاف درهم فباع دارا له كان يسكنها بعشره الاف درهم و حمل المال الي بابه فخرج اليه محمد بن ابي عمير فقال ما هذا قال هذا مالك الذي لك علي قال ورثته قال لا قال وهب لك قال لا قال فقال فهو ثمن ضيعه بعتها قال لا قال فما هو قال بعت داري التي اسكنها لاقضي ديني فقال محمد بن ابي عمير رضي الله عنه حدثني ذريح المحاربي عن ابي عبد الله ع انه قال : | ||
{{قاب | متن = ''' [[و | وَ]] [[لا | لاَ]] [[يُخْرَج | يُخْرَجُ]] [[ | {{قاب | متن = ''' [[و | وَ]] [[لا | لاَ]] [[يُخْرَج | يُخْرَجُ]] [[اَلرَّجُل | اَلرَّجُلُ]] [[عَن | عَنْ]] [[مَسْقَط | مَسْقَطِ]] [[رَأْسِه | رَأْسِهِ]] [[بِالدَّيْن | بِالدَّيْنِ]] [[اِرْفَعْهَا | اِرْفَعْهَا]] [[فَلا | فَلاَ]] [[حَاجَة | حَاجَةَ]] [[لِي | لِي]] [[فِيهَا | فِيهَا]] [[و | وَ]] [[اَللَّه | اَللَّهِ]] [[إِنِّي | إِنِّي]] [[مُحْتَاج | مُحْتَاجٌ]] [[فِي | فِي]] [[وَقْتِي | وَقْتِي]] [[هَذَا | هَذَا]] [[إِلَى | إِلَى]] [[دِرْهَم | دِرْهَمٍ]] [[و | وَ]] [[مَا | مَا]] [[يَدْخُل | يَدْخُلُ]] [[مِلْكِي | مِلْكِي]] [[مِنْهَا | مِنْهَا]] [[دِرْهَمٌ | دِرْهَمٌ]] '''}} | ||
{{حدیث | از = [[روایت شده از::امام جعفر صادق عليه السلام|امام جعفر صادق عليه السلام]] | کتاب = من لايحضره الفقيه - جلد ۳ | بخش = كتاب المعيشة | عنوان = حدیث امام جعفر صادق (ع) در کتاب من لا يحضره الفقيه جلد ۳ كِتَابُ الْمَعِيشَة بَابُ | {{حدیث | از = [[روایت شده از::امام جعفر صادق عليه السلام|امام جعفر صادق عليه السلام]] | کتاب = من لايحضره الفقيه - جلد ۳ | بخش = كتاب المعيشة | عنوان = حدیث امام جعفر صادق (ع) در کتاب من لا يحضره الفقيه جلد ۳ كِتَابُ الْمَعِيشَة بَابُ الدَّيْنِ وَ الْقَرْض | موضوعات = | قبلی = من لايحضره الفقيه جلد ۳ ش ۴۹۹ | بعدی = من لايحضره الفقيه جلد ۳ ش ۵۰۱ }} | ||
== ترجمه == | == ترجمه == | ||
===محمد جواد غفارى, من لا يحضره الفقيه - جلد ۴ - ترجمه على اكبر و محمد جواد غفارى و صدر بلاغى, ۲۵۶=== | ===محمد جواد غفارى, من لا يحضره الفقيه - جلد ۴ - ترجمه على اكبر و محمد جواد غفارى و صدر بلاغى, ۲۵۶=== | ||
از ابراهيم بن هاشم روايت است كه گفت: محمّد بن أبى عمير- رضى | از ابراهيم بن هاشم روايت است كه گفت: محمّد بن أبى عمير- رضى اللَّه عنه- مردى بزّاز بود و ثروتش به سببى از دست رفت و نيازمند گرديد و از مردى ده هزار درهم طلب داشت. مرد بدهكار كه از وضع او اطّلاع يافت خانه مسكونى خود را به ده هزار درهم فروخت و مال را به در خانه أبو عمير آورد، محمّد بن أبى عمير بيرون آمد و مال را ديد و پرسيد: اين چيست؟ گفت: اين مالى است كه از من ميخواستى. محمّد گفت: اين را از كجا آوردهاى؟ آيا به ارث به تو رسيده؟ گفت: | ||
نه، پرسيد: كسى به تو بخشيده؟ گفت: نه، پرسيد: مزرعهاى داشتى و فروختى؟ | نه، پرسيد: كسى به تو بخشيده؟ گفت: نه، پرسيد: مزرعهاى داشتى و فروختى؟ | ||
گفت: نه، پرسيد: پس از كجاست؟ گفت: خانهاى داشتم كه در آن زندگى مىكردم آن را فروختم كه دينم را ادا كنم، محمّد بن أبى عمير سر برآورد و گفت: ذريح محاربى از امام صادق عليه السّلام مرا حديث كرد كه: «كسى را براى دين از محلّى كه به دنيا آمده بيرون نمىكنند» اين پول را برگير من بدان نياز ندارم، و بخدا سوگند كه اكنون در اين حال من نياز به يك درهم دارم ولى از اين پول يك درهم هم وارد منزلم نخواهد شد. و استاد ما محمّد بن حسن بن وليد- رضى | گفت: نه، پرسيد: پس از كجاست؟ گفت: خانهاى داشتم كه در آن زندگى مىكردم آن را فروختم كه دينم را ادا كنم، محمّد بن أبى عمير سر برآورد و گفت: ذريح محاربى از امام صادق عليه السّلام مرا حديث كرد كه: «كسى را براى دين از محلّى كه به دنيا آمده بيرون نمىكنند» اين پول را برگير من بدان نياز ندارم، و بخدا سوگند كه اكنون در اين حال من نياز به يك درهم دارم ولى از اين پول يك درهم هم وارد منزلم نخواهد شد. و استاد ما محمّد بن حسن بن وليد- رضى اللَّه عنه- روايت كرده كه اگر خانهاش وسيع بود چنان كه در قسمتى از آن مىتوانست زندگى كند بر او واجب است كه در همان قسمت منزل زندگى كند و باقى را بفروشد و دين خود را ادا كند. و همچنين اگر مىتوانست در خانهاى كوچكتر از آن زندگى كند آن را بفروشد و خانه كوچكترى را خريدارى كند و با باقيمانده آن دين خود را ادا نمايد. | ||
خط ۲۷: | خط ۲۷: | ||
[[رده:روایت]] | [[رده:روایت]] | ||
[[رده:ابراهيم بن هاشم | [[رده:ابراهيم بن هاشم]] [[رده:محمد بن ابي عمير]] [[رده:ذريح المحاربي]] [[رده:ابي عبد الله]] [[رده:امام جعفر صادق عليه السلام]] [[رده:من لايحضره الفقيه - جلد ۳]] [[رده:كتاب المعيشة]] |
نسخهٔ کنونی تا ۹ مهر ۱۳۹۶، ساعت ۱۱:۱۰
آدرس: من لا يحضره الفقيه، جلد ۳، كِتَابُ الْمَعِيشَة
روي ابراهيم بن هاشم ان محمد بن ابي عمير رضي الله عنه كان رجلا بزازا فذهب ماله و افتقر و كان له علي رجل عشره الاف درهم فباع دارا له كان يسكنها بعشره الاف درهم و حمل المال الي بابه فخرج اليه محمد بن ابي عمير فقال ما هذا قال هذا مالك الذي لك علي قال ورثته قال لا قال وهب لك قال لا قال فقال فهو ثمن ضيعه بعتها قال لا قال فما هو قال بعت داري التي اسكنها لاقضي ديني فقال محمد بن ابي عمير رضي الله عنه حدثني ذريح المحاربي عن ابي عبد الله ع انه قال :
من لايحضره الفقيه جلد ۳ ش ۴۹۹ | حدیث | من لايحضره الفقيه جلد ۳ ش ۵۰۱ | |||||||||||||
|
ترجمه
محمد جواد غفارى, من لا يحضره الفقيه - جلد ۴ - ترجمه على اكبر و محمد جواد غفارى و صدر بلاغى, ۲۵۶
از ابراهيم بن هاشم روايت است كه گفت: محمّد بن أبى عمير- رضى اللَّه عنه- مردى بزّاز بود و ثروتش به سببى از دست رفت و نيازمند گرديد و از مردى ده هزار درهم طلب داشت. مرد بدهكار كه از وضع او اطّلاع يافت خانه مسكونى خود را به ده هزار درهم فروخت و مال را به در خانه أبو عمير آورد، محمّد بن أبى عمير بيرون آمد و مال را ديد و پرسيد: اين چيست؟ گفت: اين مالى است كه از من ميخواستى. محمّد گفت: اين را از كجا آوردهاى؟ آيا به ارث به تو رسيده؟ گفت: نه، پرسيد: كسى به تو بخشيده؟ گفت: نه، پرسيد: مزرعهاى داشتى و فروختى؟ گفت: نه، پرسيد: پس از كجاست؟ گفت: خانهاى داشتم كه در آن زندگى مىكردم آن را فروختم كه دينم را ادا كنم، محمّد بن أبى عمير سر برآورد و گفت: ذريح محاربى از امام صادق عليه السّلام مرا حديث كرد كه: «كسى را براى دين از محلّى كه به دنيا آمده بيرون نمىكنند» اين پول را برگير من بدان نياز ندارم، و بخدا سوگند كه اكنون در اين حال من نياز به يك درهم دارم ولى از اين پول يك درهم هم وارد منزلم نخواهد شد. و استاد ما محمّد بن حسن بن وليد- رضى اللَّه عنه- روايت كرده كه اگر خانهاش وسيع بود چنان كه در قسمتى از آن مىتوانست زندگى كند بر او واجب است كه در همان قسمت منزل زندگى كند و باقى را بفروشد و دين خود را ادا كند. و همچنين اگر مىتوانست در خانهاى كوچكتر از آن زندگى كند آن را بفروشد و خانه كوچكترى را خريدارى كند و با باقيمانده آن دين خود را ادا نمايد.