ق ٤٣: تفاوت میان نسخهها
(Edited by QRobot) |
(←تفسیر) |
||
(۳ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط یک کاربر دیگر نشان داده نشد) | |||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{قاب | متن = '''[[شامل این کلمه::إِنّا|إِنَّا]] [[شامل این ریشه::ان| ]][[شامل این ریشه::نا| ]][[شامل این کلمه::نَحْن|نَحْنُ]] [[کلمه غیر ربط::نَحْن| ]] [[شامل این ریشه::نحن| ]][[ریشه غیر ربط::نحن| ]][[شامل این کلمه::نُحْيِي|نُحْيِي]] [[کلمه غیر ربط::نُحْيِي| ]] [[شامل این ریشه::حيى| ]][[ریشه غیر ربط::حيى| ]][[شامل این کلمه::وَ|وَ]] [[شامل این ریشه::و| ]][[شامل این کلمه::نُمِيت|نُمِيتُ]] [[کلمه غیر ربط::نُمِيت| ]] [[شامل این ریشه::موت| ]][[ریشه غیر ربط::موت| ]][[شامل این کلمه::وَ|وَ]] [[شامل این ریشه::و| ]][[شامل این کلمه::إِلَيْنَا|إِلَيْنَا]] [[کلمه غیر ربط::إِلَيْنَا| ]] [[شامل این ریشه::الى| ]][[ریشه غیر ربط::الى| ]][[شامل این ریشه::نا| ]][[ریشه غیر ربط::نا| ]][[شامل این کلمه::الْمَصِير|الْمَصِيرُ]] [[کلمه غیر ربط::الْمَصِير| ]] [[شامل این ریشه::صير| ]][[ریشه غیر ربط::صير| ]]'''}} | {{قاب | متن = '''[[شامل این کلمه::إِنّا|إِنَّا]] [[شامل این ریشه::ان| ]][[شامل این ریشه::نا| ]][[شامل این کلمه::نَحْن|نَحْنُ]] [[کلمه غیر ربط::نَحْن| ]] [[شامل این ریشه::نحن| ]][[ریشه غیر ربط::نحن| ]][[شامل این کلمه::نُحْيِي|نُحْيِي]] [[کلمه غیر ربط::نُحْيِي| ]] [[شامل این ریشه::حيى| ]][[ریشه غیر ربط::حيى| ]][[شامل این کلمه::وَ|وَ]] [[شامل این ریشه::و| ]][[شامل این کلمه::نُمِيت|نُمِيتُ]] [[کلمه غیر ربط::نُمِيت| ]] [[شامل این ریشه::موت| ]][[ریشه غیر ربط::موت| ]][[شامل این کلمه::وَ|وَ]] [[شامل این ریشه::و| ]][[شامل این کلمه::إِلَيْنَا|إِلَيْنَا]] [[کلمه غیر ربط::إِلَيْنَا| ]] [[شامل این ریشه::الى| ]][[ریشه غیر ربط::الى| ]][[شامل این ریشه::نا| ]][[ریشه غیر ربط::نا| ]][[شامل این کلمه::الْمَصِير|الْمَصِيرُ]] [[کلمه غیر ربط::الْمَصِير| ]] [[شامل این ریشه::صير| ]][[ریشه غیر ربط::صير| ]]'''}} | ||
{| class="ayeh-table mw-collapsible mw-collapsed" | |||
!کپی متن آیه | |||
|- | |||
|إِنَّا نَحْنُ نُحْيِي وَ نُمِيتُ وَ إِلَيْنَا الْمَصِيرُ | |||
|} | |||
'''ترجمه ''' | '''ترجمه ''' | ||
<tabber> | <tabber> | ||
خط ۱۵: | خط ۱۸: | ||
|-|صادقی تهرانی=بیگمان ما (هم)آنیم که خود زنده میکنیم و (هم) خود میمیرانیم و همهی برگشتها تنها سوی ماست. | |-|صادقی تهرانی=بیگمان ما (هم)آنیم که خود زنده میکنیم و (هم) خود میمیرانیم و همهی برگشتها تنها سوی ماست. | ||
|-|معزی=همانا ما زنده کنیم و بمیرانیم و بسوی ما است بازگشت | |-|معزی=همانا ما زنده کنیم و بمیرانیم و بسوی ما است بازگشت | ||
|-|</tabber>< | |-|english=<div id="qenag">It is We who control life and death, and to Us is the destination.</div> | ||
{{آيه | سوره = سوره ق | نزول = | |-|</tabber> | ||
<div class="audiotable"> | |||
<div id="quran_sound">ترتیل: <sound src="http://dl.bitan.ir/quran/parhizgar/050043.mp3"></sound></div> | |||
<div id="trans_sound">ترجمه: <sound src="http://dl.bitan.ir/quran/makarem/050043.mp3"></sound></div> | |||
</div> | |||
{{آيه | سوره = سوره ق | نزول = [[نازل شده در سال::5|٥ بعثت]] | نام = [[شماره آیه در سوره::43|٤٣]] | قبلی = ق ٤٢ | بعدی = ق ٤٤ | کلمه = [[تعداد کلمات::8|٨]] | حرف = }} | |||
===معنی کلمات و عبارات=== | ===معنی کلمات و عبارات=== | ||
«إِنَّا نَحْنُ نُحْیِی ...»: (نگا: حجر / ). | «إِنَّا نَحْنُ نُحْیِی ...»: (نگا: حجر / ). | ||
خط ۲۶: | خط ۳۴: | ||
<tabber> | <tabber> | ||
المیزان= | المیزان= | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۸_بخش۴۲#link378 | آيات ۳۹ - ۴۵ سوره | {{ نمایش فشرده تفسیر| | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۸_بخش۴۲#link379 | بيان آيات | *[[تفسیر:المیزان جلد۱۸_بخش۴۲#link378 | آيات ۳۹ - ۴۵ سوره «ق»]] | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۸_بخش۴۲#link380 | | *[[تفسیر:المیزان جلد۱۸_بخش۴۲#link379 | بيان آيات ]] | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۸_بخش۴۲#link380 | بحث روايتی]] | |||
}} | |||
|-|نمونه= | |-|نمونه= | ||
{{ نمایش فشرده تفسیر| | |||
*[[تفسیر:نمونه جلد۲۲_بخش۱۵#link129 | تفسیر آیات]] | *[[تفسیر:نمونه جلد۲۲_بخش۱۵#link129 | تفسیر آیات]] | ||
}} | |||
|-| تفسیر نور= | |||
===تفسیر نور (محسن قرائتی)=== | |||
{{ نمایش فشرده تفسیر| | |||
إِنَّا نَحْنُ نُحْيِي وَ نُمِيتُ وَ إِلَيْنَا الْمَصِيرُ «43» | |||
همانا اين ما هستيم كه زنده مىكنيم ومىميرانيم وبازگشت (همه) بهسوى ماست. | |||
}} | |||
|-| | |||
اثنی عشری= | |||
===تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)=== | |||
{{نمایش فشرده تفسیر| | |||
إِنَّا نَحْنُ نُحْيِي وَ نُمِيتُ وَ إِلَيْنَا الْمَصِيرُ (43) | |||
إِنَّا نَحْنُ نُحْيِي: بدرستى كه ما زنده مىنمائيم مردمان را، يعنى نطفه مرده را حيات مىبخشيم در دنيا، وَ نُمِيتُ: و مىميرانيم ايشان را در جهان، وَ إِلَيْنَا الْمَصِيرُ: و بسوى ماست بازگشت ايشان، يعنى بار ديگر ايشان را براى حساب و جزا زنده مىنمائيم. | |||
برهان: بر اثبات معاد جسمانى- ايجاد معدوم از محض عدم به غير ماده و | |||
---- | |||
«1» مرحوم حاج ميرزا ابو الحسن شعرانى در ذيل اين مطلب در جلد نهم تفسير منهج الصادقين، صفحه 28، توضيحاتى بيان كردهاند كه در اينجا به نقل آن مىپردازيم: | |||
«اين سخن از خرافات يهود است و ... بيت المقدس و مكه و هر جاى متبرّك به آسمان روحانى نزديكتر است و دعا در آن مستجاب است و هدايت بدان جا نازل و بركت عام، و دوازده و هيجده ميل تأويل روحانى به جسمانى است و از افكار مادى يهود برخاسته.» | |||
جلد 12 - صفحه 246 | |||
مده به انواع صور و اشكال، ممتنع و محال نيست، زيرا هرگاه ممتنع مىبود البته هيچ ذره از موجودات و كائنات اين عوالم بوجود نمىآمد؛ و هرگاه معلوم شد كه اين همه موجودات را در عالم، ذات مقدس الهى آفريده، محقق يابد اين اشياء ممكن بذاته و مقدور قدرت خلاق على الاطلاق است، پس اعاده و ايجاد مرتبه ثانيه بالنسبه به همان اشياء اوليه به طريق اولى، اسهل و اقدر خواهد بود، حيات و ممات و ايجاد و اعاده در حيطه قدرت قادر متعال باشد. | |||
}} | |||
|-| | |||
روان جاوید= | |||
===تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)=== | |||
{{نمایش فشرده تفسیر| | |||
وَ اسْتَمِعْ يَوْمَ يُنادِ الْمُنادِ مِنْ مَكانٍ قَرِيبٍ (41) يَوْمَ يَسْمَعُونَ الصَّيْحَةَ بِالْحَقِّ ذلِكَ يَوْمُ الْخُرُوجِ (42) إِنَّا نَحْنُ نُحْيِي وَ نُمِيتُ وَ إِلَيْنَا الْمَصِيرُ (43) يَوْمَ تَشَقَّقُ الْأَرْضُ عَنْهُمْ سِراعاً ذلِكَ حَشْرٌ عَلَيْنا يَسِيرٌ (44) نَحْنُ أَعْلَمُ بِما يَقُولُونَ وَ ما أَنْتَ عَلَيْهِمْ بِجَبَّارٍ فَذَكِّرْ بِالْقُرْآنِ مَنْ يَخافُ وَعِيدِ (45) | |||
ترجمه | |||
و گوش ده روزى كه ندا كند ندا كننده از جائى نزديك | |||
روزى كه ميشنوند صيحه را بدرستى اين روز بيرون آمدن است | |||
همانا ما زنده ميكنيم و ميميرانيم و بسوى ما بازگشت است | |||
روز كه شكافته شود زمين از آنان با آنكه شتابندگانند اين از هر جانب جمع كردنى است بر ما آسان | |||
ما داناتريم بآنچه ميگويند و نيستى تو مر آنها را مجبور كننده پس پند و تذكر ده بقرآن آنرا كه ميترسد از وعيد من. | |||
---- | |||
جلد 5 صفحه 60 | |||
تفسير | |||
خداوند متعال براى گوشزد مردم و تذكر آنها ببعث و نشور خطاب به پيغمبر خود فرموده كه گوش فرادار و مترقب روزى باش كه منادى حق كه اسرافيل است ندا ميكند خلق را كه برخيزيد براى حساب از جائيكه نسبت آن بهمه على السّويّه است لذا همه بيك منوال صوت او را ميشنوند مانند صدائى كه از جاى نزديك بيايد و آنروزى است كه تمام خلق نفخه دوم و صوت شديد آنرا ميشنوند و بايد بشنوند چون حق است مانند ساير اوضاع قيامت و احوال آن يا آن صوت بحق تعلق گرفته كه آن بعث و حشر است و آنروز بيرون آمدن اجساد پوسيده از قبور است كه يوم الخروج ناميده شده و خداوند زنده ميكند جماد را و ميميراند و زنده ميكند دوباره و در پيشگاه عدل خود حاضر ميفرمايد براى ثواب و عقاب و آنروزى است كه شكافته و دور شود زمين از مردم و آنها بسرعت داعى حق را اجابت نمايند و بصحراى محشر شتابند و اين جمعآورى ذرات اجسام متفرّقه در عالم و بصورت اوّل در آوردن و در پيشگاه خود حاضر نمودن براى خدا آسان است و كار مختصرى است و او اعلم است باقوال و اعمال كفّار و غير آنها و همه را بپاداش و جزاى خود خواهد رسانيد و پيغمبر صلى اللّه عليه و آله و سلّم مأمور به اجبار آنها بر ايمان نميباشد او فقط بايد پند دهد و متذكر فرمايد بمواعظ و نصايح قرآنيّه كسانيرا كه از وعده عذاب خدا ميترسند چون غير آنها موعظه و اندرز بحالشان مفيد نيست و قمّى ره اين آيات را راجع برجعت و ظهور حضرت حجّت دانسته و از امام صادق عليه السّلام نقل نموده كه مراد از يوم الخروج رجعت است و منادى به اسم قائم و اسم پدرش ندا ميكند و صيحه حق همان است و حشر يسير هم همان حشر است در ثواب الاعمال و مجمع از امام باقر عليه السّلام نقل نموده كه هر كه در دنبال نمازهاى واجب و مستحب خود سوره ق را قرائت نمايد خداوند توسعه در رزق باو عطا ميفرمايد و نامه عملش را بدست راستش ميدهد و حسابش را سهل و آسان خواهد فرمود و الحمد للّه رب العالمين و صلّى اللّه على محمد و آله الطاهرين. | |||
---- | |||
جلد 5 صفحه 61 | |||
}} | |||
|-| | |||
اطیب البیان= | |||
===اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)=== | |||
{{نمایش فشرده تفسیر| | |||
إِنّا نَحنُ نُحيِي وَ نُمِيتُ وَ إِلَينَا المَصِيرُ (43) | |||
محققا ما زنده ميكنيم و ميميرانيم و بسوي ما است بازگشت، اختلافي است که نسبت بين موت و حيات چه نسبت است بعضي گفتند: ايجاب و سلب است هستي و نيستي حيات هستي است و موت نيستي چنانچه نوع عوام اينکه توهم را دارند بالاخص كفار دهري مذهب که موت را فناء صرف ميدانند، بعضي گفتند: | |||
عدم و ملكه است بموت قوا از بين ميرود از حس و حركت ميافتد. لكن تحقيق اينکه است که نسبت بحيات نباتي و حيواني عدم و ملكه است بخار تمام ميشود بدن از كار باز داشته ميشود و اما نسبت بحيات انساني تضاد است انتقال نشئه از اينکه عالم بعالم ديگري ميرود، و موت امر وجودي است قرآن هم ناطق است که نسبت خلق بموت ميدهد: الَّذِي خَلَقَ المَوتَ وَ الحَياةَ لِيَبلُوَكُم أَيُّكُم أَحسَنُ عَمَلًا ملك، آيه 2. | |||
جلد 16 - صفحه 260 | |||
إِنّا نَحنُ نُحيِي وَ نُمِيتُ و لذا موت را اطلاق توفي كردند که بمعني اخذ بقوة است تارة نسبت بخدا ميدهند. | |||
اللّهُ يَتَوَفَّي الأَنفُسَ حِينَ مَوتِها زمر، آيه 43، تارة نسبت بملك الموت ميدهند قُل يَتَوَفّاكُم مَلَكُ المَوتِ الَّذِي وُكِّلَ بِكُم سجده. آيه 11، تارة نسبت بملائكه ميدهند وَ لَو تَري إِذ يَتَوَفَّي الَّذِينَ كَفَرُوا المَلائِكَةُ يَضرِبُونَ وُجُوهَهُم وَ أَدبارَهُم وَ ذُوقُوا عَذابَ الحَرِيقِ انفال آيه 52، وَ المَلائِكَةُ باسِطُوا أَيدِيهِم أَخرِجُوا أَنفُسَكُمُ انعام آيه 93 لذا ميفرمايد: إِنّا نَحنُ با سه تأكيد ان و تكرار نحن و نا و جمله اسميه نُحيِي وَ نُمِيتُ حيات و موت بدست قدرت اوست. | |||
وَ إِلَينَا المَصِيرُ بازگشت جن و انس و ملك بسوي اوست در محكمه عدل الهي براي جزا و پاداشت اعمال و افعال. | |||
}} | |||
|-| | |||
برگزیده تفسیر نمونه= | |||
===برگزیده تفسیر نمونه=== | |||
{{نمایش فشرده تفسیر| | |||
] | |||
(آیه 43)- و برای این که روشن شود حاکم در این دادگاه بزرگ کیست؟ | |||
میافزاید: «مائیم که زنده میکنیم و میمیرانیم و بازگشت تنها به سوی ماست» (إِنَّا نَحْنُ نُحْیِی وَ نُمِیتُ وَ إِلَیْنَا الْمَصِیرُ). | |||
}} | |||
|-|تسنیم= | |-|تسنیم= | ||
{{ نمایش فشرده تفسیر| | |||
*[[تفسیر:تسنیم | تفسیر آیات]] | *[[تفسیر:تسنیم | تفسیر آیات]] | ||
}} | |||
|-|</tabber> | |-|</tabber> | ||
خط ۷۵: | خط ۱۸۴: | ||
[[رده:قانونمندى تحولات آفرینش]][[رده:هدفدارى آفرینش]][[رده:جهان بینى توحیدى]][[رده:افعال خدا]][[رده:حاکمیت قدرت خدا]][[رده:حاکمیت مشیت خدا]][[رده:مجارى اراده خدا]][[رده:محضر خدا]][[رده:حقیقت زندگى]][[رده:خالق زندگى]][[رده:منشأ زندگى]][[رده:نقش عوامل طبیعى]][[رده:حقیقت مرگ]][[رده:خالق مرگ]][[رده:منشأ مرگ]][[رده:حقیقت معاد]][[رده:فرجام موجودات]] | [[رده:قانونمندى تحولات آفرینش]][[رده:هدفدارى آفرینش]][[رده:جهان بینى توحیدى]][[رده:افعال خدا]][[رده:حاکمیت قدرت خدا]][[رده:حاکمیت مشیت خدا]][[رده:مجارى اراده خدا]][[رده:محضر خدا]][[رده:حقیقت زندگى]][[رده:خالق زندگى]][[رده:منشأ زندگى]][[رده:نقش عوامل طبیعى]][[رده:حقیقت مرگ]][[رده:خالق مرگ]][[رده:منشأ مرگ]][[رده:حقیقت معاد]][[رده:فرجام موجودات]] | ||
[[رده:آیات قرآن]] [[رده:سوره ق ]] | [[رده:آیات قرآن]] [[رده:سوره ق ]] | ||
{{#seo: | |||
|title=آیه 43 سوره ق | |||
|title_mode=replace | |||
|keywords=آیه 43 سوره ق,ق 43,إِنَّا نَحْنُ نُحْيِي وَ نُمِيتُ وَ إِلَيْنَا الْمَصِيرُ,قانونمندى تحولات آفرینش,هدفدارى آفرینش,جهان بینى توحیدى,افعال خدا,حاکمیت قدرت خدا,حاکمیت مشیت خدا,مجارى اراده خدا,محضر خدا,حقیقت زندگى,خالق زندگى,منشأ زندگى,نقش عوامل طبیعى,حقیقت مرگ,خالق مرگ,منشأ مرگ,حقیقت معاد,فرجام موجودات,آیات قرآن سوره ق | |||
|description=إِنَّا نَحْنُ نُحْيِي وَ نُمِيتُ وَ إِلَيْنَا الْمَصِيرُ | |||
|image=Wiki_Logo.png | |||
|image_alt=الکتاب | |||
|site_name=الکتاب | |||
}} |
نسخهٔ کنونی تا ۱۹ آبان ۱۴۰۱، ساعت ۰۲:۲۵
کپی متن آیه |
---|
إِنَّا نَحْنُ نُحْيِي وَ نُمِيتُ وَ إِلَيْنَا الْمَصِيرُ |
ترجمه
ق ٤٢ | آیه ٤٣ | ق ٤٤ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«إِنَّا نَحْنُ نُحْیِی ...»: (نگا: حجر / ).
تفسیر
تفسیر نور (محسن قرائتی)
إِنَّا نَحْنُ نُحْيِي وَ نُمِيتُ وَ إِلَيْنَا الْمَصِيرُ «43»
همانا اين ما هستيم كه زنده مىكنيم ومىميرانيم وبازگشت (همه) بهسوى ماست.
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
إِنَّا نَحْنُ نُحْيِي وَ نُمِيتُ وَ إِلَيْنَا الْمَصِيرُ (43)
إِنَّا نَحْنُ نُحْيِي: بدرستى كه ما زنده مىنمائيم مردمان را، يعنى نطفه مرده را حيات مىبخشيم در دنيا، وَ نُمِيتُ: و مىميرانيم ايشان را در جهان، وَ إِلَيْنَا الْمَصِيرُ: و بسوى ماست بازگشت ايشان، يعنى بار ديگر ايشان را براى حساب و جزا زنده مىنمائيم.
برهان: بر اثبات معاد جسمانى- ايجاد معدوم از محض عدم به غير ماده و
«1» مرحوم حاج ميرزا ابو الحسن شعرانى در ذيل اين مطلب در جلد نهم تفسير منهج الصادقين، صفحه 28، توضيحاتى بيان كردهاند كه در اينجا به نقل آن مىپردازيم:
«اين سخن از خرافات يهود است و ... بيت المقدس و مكه و هر جاى متبرّك به آسمان روحانى نزديكتر است و دعا در آن مستجاب است و هدايت بدان جا نازل و بركت عام، و دوازده و هيجده ميل تأويل روحانى به جسمانى است و از افكار مادى يهود برخاسته.»
جلد 12 - صفحه 246
مده به انواع صور و اشكال، ممتنع و محال نيست، زيرا هرگاه ممتنع مىبود البته هيچ ذره از موجودات و كائنات اين عوالم بوجود نمىآمد؛ و هرگاه معلوم شد كه اين همه موجودات را در عالم، ذات مقدس الهى آفريده، محقق يابد اين اشياء ممكن بذاته و مقدور قدرت خلاق على الاطلاق است، پس اعاده و ايجاد مرتبه ثانيه بالنسبه به همان اشياء اوليه به طريق اولى، اسهل و اقدر خواهد بود، حيات و ممات و ايجاد و اعاده در حيطه قدرت قادر متعال باشد.
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
وَ اسْتَمِعْ يَوْمَ يُنادِ الْمُنادِ مِنْ مَكانٍ قَرِيبٍ (41) يَوْمَ يَسْمَعُونَ الصَّيْحَةَ بِالْحَقِّ ذلِكَ يَوْمُ الْخُرُوجِ (42) إِنَّا نَحْنُ نُحْيِي وَ نُمِيتُ وَ إِلَيْنَا الْمَصِيرُ (43) يَوْمَ تَشَقَّقُ الْأَرْضُ عَنْهُمْ سِراعاً ذلِكَ حَشْرٌ عَلَيْنا يَسِيرٌ (44) نَحْنُ أَعْلَمُ بِما يَقُولُونَ وَ ما أَنْتَ عَلَيْهِمْ بِجَبَّارٍ فَذَكِّرْ بِالْقُرْآنِ مَنْ يَخافُ وَعِيدِ (45)
ترجمه
و گوش ده روزى كه ندا كند ندا كننده از جائى نزديك
روزى كه ميشنوند صيحه را بدرستى اين روز بيرون آمدن است
همانا ما زنده ميكنيم و ميميرانيم و بسوى ما بازگشت است
روز كه شكافته شود زمين از آنان با آنكه شتابندگانند اين از هر جانب جمع كردنى است بر ما آسان
ما داناتريم بآنچه ميگويند و نيستى تو مر آنها را مجبور كننده پس پند و تذكر ده بقرآن آنرا كه ميترسد از وعيد من.
جلد 5 صفحه 60
تفسير
خداوند متعال براى گوشزد مردم و تذكر آنها ببعث و نشور خطاب به پيغمبر خود فرموده كه گوش فرادار و مترقب روزى باش كه منادى حق كه اسرافيل است ندا ميكند خلق را كه برخيزيد براى حساب از جائيكه نسبت آن بهمه على السّويّه است لذا همه بيك منوال صوت او را ميشنوند مانند صدائى كه از جاى نزديك بيايد و آنروزى است كه تمام خلق نفخه دوم و صوت شديد آنرا ميشنوند و بايد بشنوند چون حق است مانند ساير اوضاع قيامت و احوال آن يا آن صوت بحق تعلق گرفته كه آن بعث و حشر است و آنروز بيرون آمدن اجساد پوسيده از قبور است كه يوم الخروج ناميده شده و خداوند زنده ميكند جماد را و ميميراند و زنده ميكند دوباره و در پيشگاه عدل خود حاضر ميفرمايد براى ثواب و عقاب و آنروزى است كه شكافته و دور شود زمين از مردم و آنها بسرعت داعى حق را اجابت نمايند و بصحراى محشر شتابند و اين جمعآورى ذرات اجسام متفرّقه در عالم و بصورت اوّل در آوردن و در پيشگاه خود حاضر نمودن براى خدا آسان است و كار مختصرى است و او اعلم است باقوال و اعمال كفّار و غير آنها و همه را بپاداش و جزاى خود خواهد رسانيد و پيغمبر صلى اللّه عليه و آله و سلّم مأمور به اجبار آنها بر ايمان نميباشد او فقط بايد پند دهد و متذكر فرمايد بمواعظ و نصايح قرآنيّه كسانيرا كه از وعده عذاب خدا ميترسند چون غير آنها موعظه و اندرز بحالشان مفيد نيست و قمّى ره اين آيات را راجع برجعت و ظهور حضرت حجّت دانسته و از امام صادق عليه السّلام نقل نموده كه مراد از يوم الخروج رجعت است و منادى به اسم قائم و اسم پدرش ندا ميكند و صيحه حق همان است و حشر يسير هم همان حشر است در ثواب الاعمال و مجمع از امام باقر عليه السّلام نقل نموده كه هر كه در دنبال نمازهاى واجب و مستحب خود سوره ق را قرائت نمايد خداوند توسعه در رزق باو عطا ميفرمايد و نامه عملش را بدست راستش ميدهد و حسابش را سهل و آسان خواهد فرمود و الحمد للّه رب العالمين و صلّى اللّه على محمد و آله الطاهرين.
جلد 5 صفحه 61
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
إِنّا نَحنُ نُحيِي وَ نُمِيتُ وَ إِلَينَا المَصِيرُ (43)
محققا ما زنده ميكنيم و ميميرانيم و بسوي ما است بازگشت، اختلافي است که نسبت بين موت و حيات چه نسبت است بعضي گفتند: ايجاب و سلب است هستي و نيستي حيات هستي است و موت نيستي چنانچه نوع عوام اينکه توهم را دارند بالاخص كفار دهري مذهب که موت را فناء صرف ميدانند، بعضي گفتند:
عدم و ملكه است بموت قوا از بين ميرود از حس و حركت ميافتد. لكن تحقيق اينکه است که نسبت بحيات نباتي و حيواني عدم و ملكه است بخار تمام ميشود بدن از كار باز داشته ميشود و اما نسبت بحيات انساني تضاد است انتقال نشئه از اينکه عالم بعالم ديگري ميرود، و موت امر وجودي است قرآن هم ناطق است که نسبت خلق بموت ميدهد: الَّذِي خَلَقَ المَوتَ وَ الحَياةَ لِيَبلُوَكُم أَيُّكُم أَحسَنُ عَمَلًا ملك، آيه 2.
جلد 16 - صفحه 260
إِنّا نَحنُ نُحيِي وَ نُمِيتُ و لذا موت را اطلاق توفي كردند که بمعني اخذ بقوة است تارة نسبت بخدا ميدهند.
اللّهُ يَتَوَفَّي الأَنفُسَ حِينَ مَوتِها زمر، آيه 43، تارة نسبت بملك الموت ميدهند قُل يَتَوَفّاكُم مَلَكُ المَوتِ الَّذِي وُكِّلَ بِكُم سجده. آيه 11، تارة نسبت بملائكه ميدهند وَ لَو تَري إِذ يَتَوَفَّي الَّذِينَ كَفَرُوا المَلائِكَةُ يَضرِبُونَ وُجُوهَهُم وَ أَدبارَهُم وَ ذُوقُوا عَذابَ الحَرِيقِ انفال آيه 52، وَ المَلائِكَةُ باسِطُوا أَيدِيهِم أَخرِجُوا أَنفُسَكُمُ انعام آيه 93 لذا ميفرمايد: إِنّا نَحنُ با سه تأكيد ان و تكرار نحن و نا و جمله اسميه نُحيِي وَ نُمِيتُ حيات و موت بدست قدرت اوست.
وَ إِلَينَا المَصِيرُ بازگشت جن و انس و ملك بسوي اوست در محكمه عدل الهي براي جزا و پاداشت اعمال و افعال.
برگزیده تفسیر نمونه
]
(آیه 43)- و برای این که روشن شود حاکم در این دادگاه بزرگ کیست؟
میافزاید: «مائیم که زنده میکنیم و میمیرانیم و بازگشت تنها به سوی ماست» (إِنَّا نَحْنُ نُحْیِی وَ نُمِیتُ وَ إِلَیْنَا الْمَصِیرُ).
نکات آیه
۱ - حیات و مرگ آدمیان، تنها به دست خداوند است. (إنّا نحن نحیى و نمیت)
۲ - عوامل و وسایط الهى، داراى نقش در شکل گیرى مرگ و حیات موجودات* (إنّا نحن نحیى و نمیت) برداشت بالا بدان احتمال است که ضمیر جمع در «إنّا»، از جهت تعظیم نباشد; بلکه از آن جهت باشد که نقش عوامل و اسباب را در تحقق اراده الهى بنمایاند.
۳ - قدرت و مشیت خداوند، حاکم بر تمام عوامل و وسایط مؤثّر در مرگ و حیات موجودات (إنّا نحن نحیى و نمیت) خداوند از یک سو مرگ موجودات را تنها به خود نسبت مى دهد و از سوى دیگر انسان شاهد دخالت عوامل متعدد طبیعى در مرگ و حیات است. جمع میان این دو مستلزم نکته یاد شده است.
۴ - بازگشت و حرکت تمامى موجودات، تنها به سوى خداوند است. (و إلینا المصیر)
۵ - تحولات هستى، در جهت اهداف تعیین شده از سوى خداوند* (و إلینا المصیر) «مصیر» به معناى «شدن» و یا غایت تحولات است و «إلینا» به معناى حرکت به سوى برنامه ها و اهدافى است که خداوند براى هستى در نظر گرفته است; زیرا ذات الهى در مکان و جاى خاصى محدود نیست، تا «إلینا» به سوى ذات باشد.
۶ - معاد، حضور موجودات در پیشگاه آفریننده مرگ و زندگى است. (إنّا نحن نحیى و نمیت و إلینا المصیر)
۷ - مرگ، همانند حیات، مرحله اى از تحوّل و شدن انسان به سوى خداوند است. (إنّا نحن نحیى و نمیت و إلینا المصیر) از این که خداوند پس از «نمیت»، سخن از حرکت و شدن انسان به سوى خویش به میان آورده; استفاده مى شود که مرگ فنا و پایان کار نیست; بلکه مرحله اى از مراحل حرکت هستى، به سوى اهداف الهى است.
موضوعات مرتبط
- آفرینش: قانونمندى تحولات آفرینش ۵; هدفدارى آفرینش ۵
- بازگشت به خدا :۴، ۷
- جهان بینى: جهان بینى توحیدى ۴
- خدا: افعال خدا ۱; حاکمیت قدرت خدا ۳; حاکمیت مشیت خدا ۳; مجارى اراده خدا ۲; محضر خدا ۶
- زندگى: حقیقت زندگى ۷; خالق زندگى ۶; منشأ زندگى ۱، ۲، ۳
- عوامل طبیعى: نقش عوامل طبیعى ۲
- مرگ: حقیقت مرگ ۷; خالق مرگ ۶; منشأ مرگ ۱، ۲، ۳
- معاد: حقیقت معاد ۶
- موجودات: فرجام موجودات ۴
منابع