الصافات ١٩: تفاوت میان نسخهها
(Edited by QRobot) |
(←تفسیر) |
||
(۳ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط یک کاربر دیگر نشان داده نشد) | |||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{قاب | متن = '''[[شامل این کلمه::فَإِنّمَا|فَإِنَّمَا]] [[کلمه غیر ربط::فَإِنّمَا| ]] [[شامل این ریشه::انن| ]][[ریشه غیر ربط::انن| ]][[شامل این ریشه::ف| ]][[ریشه غیر ربط::ف| ]][[شامل این ریشه::ما| ]][[ریشه غیر ربط::ما| ]][[شامل این کلمه::هِي|هِيَ]] [[شامل این ریشه::هى| ]][[شامل این کلمه::زَجْرَة|زَجْرَةٌ]] [[کلمه غیر ربط::زَجْرَة| ]] [[شامل این ریشه::زجر| ]][[ریشه غیر ربط::زجر| ]][[شامل این کلمه::وَاحِدَة|وَاحِدَةٌ]] [[کلمه غیر ربط::وَاحِدَة| ]] [[شامل این ریشه::وحد| ]][[ریشه غیر ربط::وحد| ]][[شامل این کلمه::فَإِذَا|فَإِذَا]] [[شامل این ریشه::اذا| ]][[شامل این ریشه::ف| ]][[شامل این کلمه::هُم|هُمْ]] [[شامل این ریشه::هم| ]][[شامل این کلمه::يَنْظُرُون|يَنْظُرُونَ]] [[کلمه غیر ربط::يَنْظُرُون| ]] [[شامل این ریشه::نظر| ]][[ریشه غیر ربط::نظر| ]]'''}} | {{قاب | متن = '''[[شامل این کلمه::فَإِنّمَا|فَإِنَّمَا]] [[کلمه غیر ربط::فَإِنّمَا| ]] [[شامل این ریشه::انن| ]][[ریشه غیر ربط::انن| ]][[شامل این ریشه::ف| ]][[ریشه غیر ربط::ف| ]][[شامل این ریشه::ما| ]][[ریشه غیر ربط::ما| ]][[شامل این کلمه::هِي|هِيَ]] [[شامل این ریشه::هى| ]][[شامل این کلمه::زَجْرَة|زَجْرَةٌ]] [[کلمه غیر ربط::زَجْرَة| ]] [[شامل این ریشه::زجر| ]][[ریشه غیر ربط::زجر| ]][[شامل این کلمه::وَاحِدَة|وَاحِدَةٌ]] [[کلمه غیر ربط::وَاحِدَة| ]] [[شامل این ریشه::وحد| ]][[ریشه غیر ربط::وحد| ]][[شامل این کلمه::فَإِذَا|فَإِذَا]] [[شامل این ریشه::اذا| ]][[شامل این ریشه::ف| ]][[شامل این کلمه::هُم|هُمْ]] [[شامل این ریشه::هم| ]][[شامل این کلمه::يَنْظُرُون|يَنْظُرُونَ]] [[کلمه غیر ربط::يَنْظُرُون| ]] [[شامل این ریشه::نظر| ]][[ریشه غیر ربط::نظر| ]]'''}} | ||
{| class="ayeh-table mw-collapsible mw-collapsed" | |||
!کپی متن آیه | |||
|- | |||
|فَإِنَّمَا هِيَ زَجْرَةٌ وَاحِدَةٌ فَإِذَا هُمْ يَنْظُرُونَ | |||
|} | |||
'''ترجمه ''' | '''ترجمه ''' | ||
<tabber> | <tabber> | ||
خط ۱۵: | خط ۱۸: | ||
|-|صادقی تهرانی=پس آن (فریاد جانافزا) تنها یک فریاد برکَنَنده است (و بس! ) پس ناگهان آنان مینگرند! | |-|صادقی تهرانی=پس آن (فریاد جانافزا) تنها یک فریاد برکَنَنده است (و بس! ) پس ناگهان آنان مینگرند! | ||
|-|معزی=جز این نیست که آن یک راندن (یا یک خروش) است که ناگهان ایشانند نگرانانان | |-|معزی=جز این نیست که آن یک راندن (یا یک خروش) است که ناگهان ایشانند نگرانانان | ||
|-|</tabber>< | |-|english=<div id="qenag">It will be a single nudge, and they will be staring.</div> | ||
{{آيه | سوره = سوره الصافات | نزول = | |-|</tabber> | ||
<div class="audiotable"> | |||
<div id="quran_sound">ترتیل: <sound src="http://dl.bitan.ir/quran/parhizgar/037019.mp3"></sound></div> | |||
<div id="trans_sound">ترجمه: <sound src="http://dl.bitan.ir/quran/makarem/037019.mp3"></sound></div> | |||
</div> | |||
{{آيه | سوره = سوره الصافات | نزول = [[نازل شده در سال::3|٣ بعثت]] | نام = [[شماره آیه در سوره::19|١٩]] | قبلی = الصافات ١٨ | بعدی = الصافات ٢٠ | کلمه = [[تعداد کلمات::7|٧]] | حرف = }} | |||
===معنی کلمات و عبارات=== | ===معنی کلمات و عبارات=== | ||
«زَجْرَةٌ»: فریاد و صدا. مراد نفخه دوم است (نگا: نازعات / ). «یَنظُرُونَ»: مینگرند. انتظار میکشند. | «زَجْرَةٌ»: فریاد و صدا. مراد نفخه دوم است (نگا: نازعات / ). «یَنظُرُونَ»: مینگرند. انتظار میکشند. | ||
خط ۳۰: | خط ۳۸: | ||
<tabber> | <tabber> | ||
المیزان= | المیزان= | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۷_بخش۱۵#link123 | آيات ۱۲ - ۷۰ سوره | {{ نمایش فشرده تفسیر| | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۷_بخش۱۵#link124 | حكايت استهزاء | *[[تفسیر:المیزان جلد۱۷_بخش۱۵#link123 | آيات ۱۲ - ۷۰ سوره صافّات]] | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۷_بخش۱۵#link124 | حكايت انکار و استهزاء معاد، توسط مشرکان]] | |||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۷_بخش۱۶#link126 | مراد از | *[[تفسیر:المیزان جلد۱۷_بخش۱۶#link126 | مراد از محشور شدن کافران با ازواج خود، در دوزخ چیست؟]] | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۷_بخش۱۶#link128 | وجه تعبير به «هدايت»، در راندن کافران به سوی جحیم]] | |||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۷_بخش۱۶#link128 | وجه تعبير به | *[[تفسیر:المیزان جلد۱۷_بخش۱۶#link129 | کافران در قیامت، از چه چیز بازخواست می شوند؟]] | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۷_بخش۱۶#link129 | | *[[تفسیر:المیزان جلد۱۷_بخش۱۶#link132 | جایگاه ویژه و مقام والای «مُخلَصین»، در بهشت برین]] | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۷_بخش۱۶# | *[[تفسیر:المیزان جلد۱۷_بخش۱۶#link133 | توصيف شراب بهشتى و حوريانى كه براى «مُخلَصين» آماده مى شود]] | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۷_بخش۱۶#link134 | گفتگوى اهل بهشت، با يكديگر]] | |||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۷_بخش۱۷#link135 | توصیف شجرۀ «زقّوم»، و عذاب های دوزخ]] | |||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۷_بخش۱۶#link133 | توصيف شراب بهشتى و حوريانى كه براى | *[[تفسیر:المیزان جلد۱۷_بخش۱۷#link136 | بحث روايتى]] | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۷_بخش۱۶#link134 | گفتگوى اهل | |||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۷_بخش۱۷#link135 | | |||
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۷_بخش۱۷#link136 | | |||
}} | |||
|-|نمونه= | |-|نمونه= | ||
{{ نمایش فشرده تفسیر| | |||
*[[تفسیر:نمونه جلد۱۹_بخش۵۴#link12 | تفسیر آیات]] | *[[تفسیر:نمونه جلد۱۹_بخش۵۴#link12 | تفسیر آیات]] | ||
}} | |||
|-| تفسیر نور= | |||
===تفسیر نور (محسن قرائتی)=== | |||
{{ نمایش فشرده تفسیر| | |||
فَإِنَّما هِيَ زَجْرَةٌ واحِدَةٌ فَإِذا هُمْ يَنْظُرُونَ «19» | |||
همانا قيامت با يك صيحه است، پس آن گاه آنان (صحنه قيامت را) خواهند ديد. | |||
===نکته ها=== | |||
«داخر» به معناى ذلّت و حقارت و «زَجْرَةٌ» به معناى صيحه و بانگ بزرگ است. | |||
بيمار دلان در گسترش شبهات تلاش مىكنند. با اين كه يك سؤال كافى بود، سه سؤال پى در پى طرح كردند. «أَ إِذا- أَ إِنَّا- أَ وَ آباؤُنَا» | |||
===پیام ها=== | |||
1- منكران معاد منطق و استدلال صحيحى ندارند و به جاى استدلال فقط استبعاد مىكنند. أَ إِذا ... | |||
جلد 8 - صفحه 21 | |||
2- مشركان، زنده شدن نياكان را بعيدتر از زنده شدن خود مىپنداشتند. أَ إِنَّا ... أَ وَ آباؤُنَا | |||
3- سؤالات و شبهات گرچه با لجاجت و سوء نيّت همراه باشد ولى بايد با صراحت جواب داده شود. «قُلْ نَعَمْ» | |||
4- خاك شدن انسان، مانعى براى زنده شدن دوبارهى او نيست. «قُلْ نَعَمْ» | |||
5- انكار لجوجانه معاد سبب خوارى در قيامت است. «وَ أَنْتُمْ داخِرُونَ» | |||
6- پيدايش قيامت با صوت و صيحه است. «فَإِنَّما هِيَ زَجْرَةٌ» | |||
7- پيدايش قيامت دفعى است نه تدريجى. «زَجْرَةٌ واحِدَةٌ» | |||
8- ايجاد قيامت براى خداوند آسان است. «فَإِنَّما هِيَ زَجْرَةٌ واحِدَةٌ» | |||
9- مشركان، در قيامت بُهت زده به حال زار خود نظارهگرند. «فَإِذا هُمْ يَنْظُرُونَ» | |||
}} | |||
|-| | |||
اثنی عشری= | |||
===تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)=== | |||
{{نمایش فشرده تفسیر| | |||
فَإِنَّما هِيَ زَجْرَةٌ واحِدَةٌ فَإِذا هُمْ يَنْظُرُونَ «19» | |||
و آن هنگام كه اراده الهى تعلق يابد به بعث: | |||
فَإِنَّما هِيَ زَجْرَةٌ واحِدَةٌ: پس جز اين نيست كه آن بعث يك راندن بود، يعنى يك نفخه اسرافيل كه در صور دمد، فَإِذا هُمْ يَنْظُرُونَ: پس ناگاه ايشان زنده شده و از قبر بيرون آمده نگاه كنند به قيامتى كه تكذيب مىكردند و مىبينند جزاى آنچه كردهاند از اعمال قبيحه و افعال ناپسنديده. | |||
}} | |||
|-| | |||
روان جاوید= | |||
===تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)=== | |||
{{نمایش فشرده تفسیر| | |||
فَاسْتَفْتِهِمْ أَ هُمْ أَشَدُّ خَلْقاً أَمْ مَنْ خَلَقْنا إِنَّا خَلَقْناهُمْ مِنْ طِينٍ لازِبٍ «11» بَلْ عَجِبْتَ وَ يَسْخَرُونَ «12» وَ إِذا ذُكِّرُوا لا يَذْكُرُونَ «13» وَ إِذا رَأَوْا آيَةً يَسْتَسْخِرُونَ «14» وَ قالُوا إِنْ هذا إِلاَّ سِحْرٌ مُبِينٌ «15» | |||
أَ إِذا مِتْنا وَ كُنَّا تُراباً وَ عِظاماً أَ إِنَّا لَمَبْعُوثُونَ «16» أَ وَ آباؤُنَا الْأَوَّلُونَ «17» قُلْ نَعَمْ وَ أَنْتُمْ داخِرُونَ «18» فَإِنَّما هِيَ زَجْرَةٌ واحِدَةٌ فَإِذا هُمْ يَنْظُرُونَ «19» وَ قالُوا يا وَيْلَنا هذا يَوْمُ الدِّينِ «20» | |||
ترجمه | |||
پس بپرس از آنها آيا آنها سختترند در آفرينش يا كسانيرا كه آفريديم غير از آنها همانا ما آفريديم آنها را از گل چسبنده | |||
بلكه تعجّب نمودى و مسخره ميكنند | |||
و چون پند داده شوند پند نميگيرند | |||
و چون به بينند نشانه قدرتى را بسخريّه ميگيرند | |||
و گويند نيست اين مگر جادوئى آشكار | |||
آيا چون مرديم و گشتيم خاك و استخوانها آيا همانا ما برانگيخته شدگانيم | |||
آيا و پدران پيشينيان ما | |||
بگو بلى با آنكه شما ذليلانيد | |||
پس جز اين نيست كه آن يك صيحه است پس ناگاه آنها مينگرند | |||
و گويند اى واى بر ما اين روز جزا است. | |||
تفسير | |||
خداوند متعال براى اثبات معاد باز باسلوب بديعى پرداخته كه به پيغمبر خود دستور فرموده از منكرين معاد سؤال فرمايد كه آيا خلقت آنها بعد از مردن و خاك شدن سختتر است يا خلقت ملائكه و آسمانها و زمين و موجودات آنها و جعل مشارق و مغارب و شهاب ثاقب كه در آيات سابقه ذكر شد و كلمه من از باب تغليب يا داراى عقل و اراده بودن افلاك است كه گفتهاند و آنكه خدا مردم | |||
---- | |||
جلد 4 صفحه 426 | |||
را خلق نموده است بدوا از گل چسبناكى و بعد از مردن و خاك شدن و آمدن باران باز همان گل چسبناك خواهند شد چگونه نمىتواند دوباره آنها را خلق نمايد و اى پيغمبر تو تعجّب نمودى از انكار آنها و انصافا جاى تعجّب هم هست و بعضى عجبت بصيغه متكلّم قرائت نمودهاند و در جوامع آنرا نسبت بامير المؤمنين عليه السّلام داده و بالاتر از انكار آنكه استهزاء هم مينمايند به تعجّب تو يا اقرار اهل ايمان بآن و وقتى استدلال مينمايند براى آنها بوقوع حشر و مفاسد انكار را براى آنان ذكر مينمايند از نهايت بىفكرى و بىشعورى متذكّر و متنبه نميشوند و چون معجزه دالّه بر صدق تو را مشاهده ميكنند بر استهزاء خود مىافزايند و مردم ديگر را هم با خود در مسخره كردن كمك ميگيرند و از فرط عناد و لجاج ميگويند آنچه ما ديديم از او جز سحر و شعبده چيزى نيست پر واضح است و باز بطرز نوى شروع باستهزاء و انكار مينمايند و ميگويند وقتى ما مرديم و خاك شديم و استخوانى از ما بيش در قبر باقى نماند آيا ما مبعوث ميشويم يا پدرانمان كه سالها است مردهاند و اثرى از آنها باقى نمانده بلكه ذرّات خاك آنها هم در عالم متفرّق و مضمحلّ شده است و چون آنها دليلى بر ادّعاء موهوم خودشان كه امتناع بعث باشد نداشتند جز استبعاد عادى كه ناشى از عدم تفكّر در عموم قدرت خداوند است و عمده اين بود كه ميخواستند زير بار فرمايش پيغمبر نروند خداوند فرموده بگو بلى آنها و شما با كمال خوارى محشور خواهيد شد معطّلى هم ندارد يك صيحه و بانگ صور اسرافيل براى زنده نمودن شما و پدران شما و راندنتان بصحراى محشر كافى است مانند چوپانى كه يك صيحه بگله گوسفندان بزند و همه را سوق دهد پس در آنهنگام حالت بهتى بآنها دست ميدهد كه باوضاع محشر نظر مينمايند و منتظرند مجازات آنها معيّن شود و با خود ميگويند اى واى بر ما و عقائد ما اين روز همان روز جزا و حسابى است كه انبياء و اولياء از آن خبر ميدادند و نادم و پشيمان ميشوند از انكار و اصرار خودشان بر كفر و نفاق ولى ديگر پشيمانى سودى ندارد. | |||
}} | |||
|-| | |||
اطیب البیان= | |||
===اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)=== | |||
{{نمایش فشرده تفسیر| | |||
فَإِنَّما هِيَ زَجرَةٌ واحِدَةٌ فَإِذا هُم يَنظُرُونَ «19» | |||
يوم البعث پس جز اينکه نيست يك زجرة که نفخه ثانيه باشد پس در اينکه نفخه تمام زنده ميشوند ... و اوضاع محشر را مشاهده ميكنند. | |||
فَإِنَّما هِيَ از ادات حصر يعني غير از اينکه نيست و مرجع ضمير هي بصيحه و نفخه و زجره است. | |||
زَجرَةٌ واحِدَةٌ از براي زجر اطلاقاتيست يكي بمعني راندن است که ميفرمايد فَالزّاجِراتِ زَجراً شرحش در همين سوره آيه دوم گذشت که بمعني منع و دور كردن و جلوگيري كردن است وَ قالُوا مَجنُونٌ وَ ازدُجِرَ قمر آيه 9 که قوم نوح گفتند که عقل و سلامتي از او دور شده وَ لَقَد جاءَهُم مِنَ الأَنباءِ ما فِيهِ مُزدَجَرٌ قمر آيه 4 که آنها را منع كنند از فساد و شرك و كفر و ظلم و معاصي و بالجمله صيحه اخري و نفخه ثانيه يك مرتبه آني الحصول آنها را از قبر بيرون مياندازد و ملائكه آنها را ميرانند بصحراي محشر و تعبير بواحده براي اينست که مئونه ندارد به مجرد صيحه و نفخه تمام زنده ميشوند چنانچه ميفرمايد وَ ما أَمرُنا إِلّا واحِدَةٌ كَلَمحٍ بِالبَصَرِ وَ ما أَمرُ السّاعَةِ إِلّا كَلَمحِ البَصَرِ أَو هُوَ أَقرَبُ نحل آيه 79. | |||
جلد 15 - صفحه 131 | |||
فَإِذا هُم يَنظُرُونَ آنچه بآنها در آيات شريفه خبر دادهايم و بيان نمودهايم از احوالات محشر و قيامت و باور نميكردند بعين مشاهده ميكنند، يك طرف ميزان اعمال نصب شده يك طرف صراط يك طرف بهشت را زينت كرده يك طرف جهنم نعره و شعله آتش آن بلند است يك طرف زمين مثل كوره آتش خورشيد يك ني بالاي سر غلها و زنجيرهاي آتشي بگردن و دستها و صورتها سياه بعقب برگشته ملائكه عذاب با تازيانه و عمود بالاي سر آنها يك طرف عرش سايه انداخته منبر وسيله نصب شده لواي حمد برپا شده انبياء و صلحاء در طرف راست كفار و مشركين و ضالين در طرف چپ و ساير احوال قيامت را مشاهده ميكنند. | |||
}} | |||
|-| | |||
برگزیده تفسیر نمونه= | |||
===برگزیده تفسیر نمونه=== | |||
{{نمایش فشرده تفسیر| | |||
] | |||
(آیه 19)- گمان میکنید زنده کردن شما و همه پیشینیان برای خداوند قادر و توانا کار مشکلی است، و عمل مهم سنگینی میباشد؟ نه «تنها یک صیحه عظیم (از ناحیه مأمور پروردگار زده میشود) ناگهان همه (از قبرها برمیخیزند، و جان میگیرند و با چشم خود صحنه محشر را که تا آن روز تکذیب میکردند) نگاه میکنند»! (فَإِنَّما هِیَ زَجْرَةٌ واحِدَةٌ فَإِذا هُمْ یَنْظُرُونَ). | |||
}} | |||
|-|تسنیم= | |-|تسنیم= | ||
{{ نمایش فشرده تفسیر| | |||
*[[تفسیر:تسنیم | تفسیر آیات]] | *[[تفسیر:تسنیم | تفسیر آیات]] | ||
}} | |||
|-|</tabber> | |-|</tabber> | ||
خط ۸۲: | خط ۲۱۱: | ||
[[رده:کیفیت قیامت]][[رده:سرعت احیاى مردگان]][[رده:سهولت احیاى مردگان]][[رده:کیفیت احیاى مردگان]][[رده:تعجب اخروى مشرکان]][[رده:غافلگیرى مشرکان]][[رده:مشرکان در قیامت]][[رده:تعجب اخروى مکذبان معاد]][[رده:سرعت معاد]][[رده:سهولت معاد]][[رده:غافلگیرى مکذبان معاد]][[رده:مکذبان معاد در قیامت]] | [[رده:کیفیت قیامت]][[رده:سرعت احیاى مردگان]][[رده:سهولت احیاى مردگان]][[رده:کیفیت احیاى مردگان]][[رده:تعجب اخروى مشرکان]][[رده:غافلگیرى مشرکان]][[رده:مشرکان در قیامت]][[رده:تعجب اخروى مکذبان معاد]][[رده:سرعت معاد]][[رده:سهولت معاد]][[رده:غافلگیرى مکذبان معاد]][[رده:مکذبان معاد در قیامت]] | ||
[[رده:آیات قرآن]] [[رده:سوره الصافات ]] | [[رده:آیات قرآن]] [[رده:سوره الصافات ]] | ||
{{#seo: | |||
|title=آیه 19 سوره صافات | |||
|title_mode=replace | |||
|keywords=آیه 19 سوره صافات,صافات 19,فَإِنَّمَا هِيَ زَجْرَةٌ وَاحِدَةٌ فَإِذَا هُمْ يَنْظُرُونَ,کیفیت قیامت,سرعت احیاى مردگان,سهولت احیاى مردگان,کیفیت احیاى مردگان,تعجب اخروى مشرکان,غافلگیرى مشرکان,مشرکان در قیامت,تعجب اخروى مکذبان معاد,سرعت معاد,سهولت معاد,غافلگیرى مکذبان معاد,مکذبان معاد در قیامت,آیات قرآن سوره الصافات | |||
|description=فَإِنَّمَا هِيَ زَجْرَةٌ وَاحِدَةٌ فَإِذَا هُمْ يَنْظُرُونَ | |||
|image=Wiki_Logo.png | |||
|image_alt=الکتاب | |||
|site_name=الکتاب | |||
}} |
نسخهٔ کنونی تا ۲۵ بهمن ۱۴۰۱، ساعت ۱۴:۰۱
کپی متن آیه |
---|
فَإِنَّمَا هِيَ زَجْرَةٌ وَاحِدَةٌ فَإِذَا هُمْ يَنْظُرُونَ |
ترجمه
الصافات ١٨ | آیه ١٩ | الصافات ٢٠ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«زَجْرَةٌ»: فریاد و صدا. مراد نفخه دوم است (نگا: نازعات / ). «یَنظُرُونَ»: مینگرند. انتظار میکشند.
آیات مرتبط (تعداد ریشههای مشترک)
تفسیر
- آيات ۱۲ - ۷۰ سوره صافّات
- حكايت انکار و استهزاء معاد، توسط مشرکان
- مراد از محشور شدن کافران با ازواج خود، در دوزخ چیست؟
- وجه تعبير به «هدايت»، در راندن کافران به سوی جحیم
- کافران در قیامت، از چه چیز بازخواست می شوند؟
- جایگاه ویژه و مقام والای «مُخلَصین»، در بهشت برین
- توصيف شراب بهشتى و حوريانى كه براى «مُخلَصين» آماده مى شود
- گفتگوى اهل بهشت، با يكديگر
- توصیف شجرۀ «زقّوم»، و عذاب های دوزخ
- بحث روايتى
تفسیر نور (محسن قرائتی)
فَإِنَّما هِيَ زَجْرَةٌ واحِدَةٌ فَإِذا هُمْ يَنْظُرُونَ «19»
همانا قيامت با يك صيحه است، پس آن گاه آنان (صحنه قيامت را) خواهند ديد.
نکته ها
«داخر» به معناى ذلّت و حقارت و «زَجْرَةٌ» به معناى صيحه و بانگ بزرگ است.
بيمار دلان در گسترش شبهات تلاش مىكنند. با اين كه يك سؤال كافى بود، سه سؤال پى در پى طرح كردند. «أَ إِذا- أَ إِنَّا- أَ وَ آباؤُنَا»
پیام ها
1- منكران معاد منطق و استدلال صحيحى ندارند و به جاى استدلال فقط استبعاد مىكنند. أَ إِذا ...
جلد 8 - صفحه 21
2- مشركان، زنده شدن نياكان را بعيدتر از زنده شدن خود مىپنداشتند. أَ إِنَّا ... أَ وَ آباؤُنَا
3- سؤالات و شبهات گرچه با لجاجت و سوء نيّت همراه باشد ولى بايد با صراحت جواب داده شود. «قُلْ نَعَمْ»
4- خاك شدن انسان، مانعى براى زنده شدن دوبارهى او نيست. «قُلْ نَعَمْ»
5- انكار لجوجانه معاد سبب خوارى در قيامت است. «وَ أَنْتُمْ داخِرُونَ»
6- پيدايش قيامت با صوت و صيحه است. «فَإِنَّما هِيَ زَجْرَةٌ»
7- پيدايش قيامت دفعى است نه تدريجى. «زَجْرَةٌ واحِدَةٌ»
8- ايجاد قيامت براى خداوند آسان است. «فَإِنَّما هِيَ زَجْرَةٌ واحِدَةٌ»
9- مشركان، در قيامت بُهت زده به حال زار خود نظارهگرند. «فَإِذا هُمْ يَنْظُرُونَ»
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
فَإِنَّما هِيَ زَجْرَةٌ واحِدَةٌ فَإِذا هُمْ يَنْظُرُونَ «19»
و آن هنگام كه اراده الهى تعلق يابد به بعث:
فَإِنَّما هِيَ زَجْرَةٌ واحِدَةٌ: پس جز اين نيست كه آن بعث يك راندن بود، يعنى يك نفخه اسرافيل كه در صور دمد، فَإِذا هُمْ يَنْظُرُونَ: پس ناگاه ايشان زنده شده و از قبر بيرون آمده نگاه كنند به قيامتى كه تكذيب مىكردند و مىبينند جزاى آنچه كردهاند از اعمال قبيحه و افعال ناپسنديده.
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
فَاسْتَفْتِهِمْ أَ هُمْ أَشَدُّ خَلْقاً أَمْ مَنْ خَلَقْنا إِنَّا خَلَقْناهُمْ مِنْ طِينٍ لازِبٍ «11» بَلْ عَجِبْتَ وَ يَسْخَرُونَ «12» وَ إِذا ذُكِّرُوا لا يَذْكُرُونَ «13» وَ إِذا رَأَوْا آيَةً يَسْتَسْخِرُونَ «14» وَ قالُوا إِنْ هذا إِلاَّ سِحْرٌ مُبِينٌ «15»
أَ إِذا مِتْنا وَ كُنَّا تُراباً وَ عِظاماً أَ إِنَّا لَمَبْعُوثُونَ «16» أَ وَ آباؤُنَا الْأَوَّلُونَ «17» قُلْ نَعَمْ وَ أَنْتُمْ داخِرُونَ «18» فَإِنَّما هِيَ زَجْرَةٌ واحِدَةٌ فَإِذا هُمْ يَنْظُرُونَ «19» وَ قالُوا يا وَيْلَنا هذا يَوْمُ الدِّينِ «20»
ترجمه
پس بپرس از آنها آيا آنها سختترند در آفرينش يا كسانيرا كه آفريديم غير از آنها همانا ما آفريديم آنها را از گل چسبنده
بلكه تعجّب نمودى و مسخره ميكنند
و چون پند داده شوند پند نميگيرند
و چون به بينند نشانه قدرتى را بسخريّه ميگيرند
و گويند نيست اين مگر جادوئى آشكار
آيا چون مرديم و گشتيم خاك و استخوانها آيا همانا ما برانگيخته شدگانيم
آيا و پدران پيشينيان ما
بگو بلى با آنكه شما ذليلانيد
پس جز اين نيست كه آن يك صيحه است پس ناگاه آنها مينگرند
و گويند اى واى بر ما اين روز جزا است.
تفسير
خداوند متعال براى اثبات معاد باز باسلوب بديعى پرداخته كه به پيغمبر خود دستور فرموده از منكرين معاد سؤال فرمايد كه آيا خلقت آنها بعد از مردن و خاك شدن سختتر است يا خلقت ملائكه و آسمانها و زمين و موجودات آنها و جعل مشارق و مغارب و شهاب ثاقب كه در آيات سابقه ذكر شد و كلمه من از باب تغليب يا داراى عقل و اراده بودن افلاك است كه گفتهاند و آنكه خدا مردم
جلد 4 صفحه 426
را خلق نموده است بدوا از گل چسبناكى و بعد از مردن و خاك شدن و آمدن باران باز همان گل چسبناك خواهند شد چگونه نمىتواند دوباره آنها را خلق نمايد و اى پيغمبر تو تعجّب نمودى از انكار آنها و انصافا جاى تعجّب هم هست و بعضى عجبت بصيغه متكلّم قرائت نمودهاند و در جوامع آنرا نسبت بامير المؤمنين عليه السّلام داده و بالاتر از انكار آنكه استهزاء هم مينمايند به تعجّب تو يا اقرار اهل ايمان بآن و وقتى استدلال مينمايند براى آنها بوقوع حشر و مفاسد انكار را براى آنان ذكر مينمايند از نهايت بىفكرى و بىشعورى متذكّر و متنبه نميشوند و چون معجزه دالّه بر صدق تو را مشاهده ميكنند بر استهزاء خود مىافزايند و مردم ديگر را هم با خود در مسخره كردن كمك ميگيرند و از فرط عناد و لجاج ميگويند آنچه ما ديديم از او جز سحر و شعبده چيزى نيست پر واضح است و باز بطرز نوى شروع باستهزاء و انكار مينمايند و ميگويند وقتى ما مرديم و خاك شديم و استخوانى از ما بيش در قبر باقى نماند آيا ما مبعوث ميشويم يا پدرانمان كه سالها است مردهاند و اثرى از آنها باقى نمانده بلكه ذرّات خاك آنها هم در عالم متفرّق و مضمحلّ شده است و چون آنها دليلى بر ادّعاء موهوم خودشان كه امتناع بعث باشد نداشتند جز استبعاد عادى كه ناشى از عدم تفكّر در عموم قدرت خداوند است و عمده اين بود كه ميخواستند زير بار فرمايش پيغمبر نروند خداوند فرموده بگو بلى آنها و شما با كمال خوارى محشور خواهيد شد معطّلى هم ندارد يك صيحه و بانگ صور اسرافيل براى زنده نمودن شما و پدران شما و راندنتان بصحراى محشر كافى است مانند چوپانى كه يك صيحه بگله گوسفندان بزند و همه را سوق دهد پس در آنهنگام حالت بهتى بآنها دست ميدهد كه باوضاع محشر نظر مينمايند و منتظرند مجازات آنها معيّن شود و با خود ميگويند اى واى بر ما و عقائد ما اين روز همان روز جزا و حسابى است كه انبياء و اولياء از آن خبر ميدادند و نادم و پشيمان ميشوند از انكار و اصرار خودشان بر كفر و نفاق ولى ديگر پشيمانى سودى ندارد.
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
فَإِنَّما هِيَ زَجرَةٌ واحِدَةٌ فَإِذا هُم يَنظُرُونَ «19»
يوم البعث پس جز اينکه نيست يك زجرة که نفخه ثانيه باشد پس در اينکه نفخه تمام زنده ميشوند ... و اوضاع محشر را مشاهده ميكنند.
فَإِنَّما هِيَ از ادات حصر يعني غير از اينکه نيست و مرجع ضمير هي بصيحه و نفخه و زجره است.
زَجرَةٌ واحِدَةٌ از براي زجر اطلاقاتيست يكي بمعني راندن است که ميفرمايد فَالزّاجِراتِ زَجراً شرحش در همين سوره آيه دوم گذشت که بمعني منع و دور كردن و جلوگيري كردن است وَ قالُوا مَجنُونٌ وَ ازدُجِرَ قمر آيه 9 که قوم نوح گفتند که عقل و سلامتي از او دور شده وَ لَقَد جاءَهُم مِنَ الأَنباءِ ما فِيهِ مُزدَجَرٌ قمر آيه 4 که آنها را منع كنند از فساد و شرك و كفر و ظلم و معاصي و بالجمله صيحه اخري و نفخه ثانيه يك مرتبه آني الحصول آنها را از قبر بيرون مياندازد و ملائكه آنها را ميرانند بصحراي محشر و تعبير بواحده براي اينست که مئونه ندارد به مجرد صيحه و نفخه تمام زنده ميشوند چنانچه ميفرمايد وَ ما أَمرُنا إِلّا واحِدَةٌ كَلَمحٍ بِالبَصَرِ وَ ما أَمرُ السّاعَةِ إِلّا كَلَمحِ البَصَرِ أَو هُوَ أَقرَبُ نحل آيه 79.
جلد 15 - صفحه 131
فَإِذا هُم يَنظُرُونَ آنچه بآنها در آيات شريفه خبر دادهايم و بيان نمودهايم از احوالات محشر و قيامت و باور نميكردند بعين مشاهده ميكنند، يك طرف ميزان اعمال نصب شده يك طرف صراط يك طرف بهشت را زينت كرده يك طرف جهنم نعره و شعله آتش آن بلند است يك طرف زمين مثل كوره آتش خورشيد يك ني بالاي سر غلها و زنجيرهاي آتشي بگردن و دستها و صورتها سياه بعقب برگشته ملائكه عذاب با تازيانه و عمود بالاي سر آنها يك طرف عرش سايه انداخته منبر وسيله نصب شده لواي حمد برپا شده انبياء و صلحاء در طرف راست كفار و مشركين و ضالين در طرف چپ و ساير احوال قيامت را مشاهده ميكنند.
برگزیده تفسیر نمونه
]
(آیه 19)- گمان میکنید زنده کردن شما و همه پیشینیان برای خداوند قادر و توانا کار مشکلی است، و عمل مهم سنگینی میباشد؟ نه «تنها یک صیحه عظیم (از ناحیه مأمور پروردگار زده میشود) ناگهان همه (از قبرها برمیخیزند، و جان میگیرند و با چشم خود صحنه محشر را که تا آن روز تکذیب میکردند) نگاه میکنند»! (فَإِنَّما هِیَ زَجْرَةٌ واحِدَةٌ فَإِذا هُمْ یَنْظُرُونَ).
نکات آیه
۱ - برپایى قیامت و احیاى مجدد انسان ها، تنها با یک صیحه و فریاد سخت خواهد بود. (فإنّما هى زجرة وحدة) «زجرة» به معناى «صیحه» است و آمدن آن بر وزن «فعلة»، بر «مرّة» دلالت مى کند. آمدن «واحدة» نیز براى تأکید مفاد آن است. پس «فانّما هى زجرة...»; یعنى، تنها یک صیحه و فریاد سخت.
۲ - زنده شدن انسان ها در قیامت، بسیار سریع و ناگهانى خواهدبود. (فإنّما هى زجرة وحدة) از این که انسان ها تنها با یک صیحه، زنده خواهند شد، برداشت یاد شده به دست مى آید.
۳ - زنده شدن انسان ها پس از مرگ شان در قیامت، امرى آسان براى خداوند (فإنّما هى زجرة وحدة) زنده شدن انسان ها تنها با یک صیحه، مى تواند حاکى از حقیقت یاد شده باشد.
۴ - مشرکان و منکران معاد، خود را به طور ناگهانى در قیامت یافته و بر حال زار خود نظاره گر خواهندبود. (فإذا هم ینظرون) «إذا» براى مفاجات است که حاکى از ناگهانى انجام شدن مفاد آن است.
۵ - بهت زدگى مشرکان و منکران معاد، پس از زنده شدن آنان در روز رستاخیز (فإذا هم ینظرون) برداشت یاد شده مبتنى بر این نکته است که نگاه کردن منکران قیامت، از نوع نظاره انسان بهت زده باشد; زیرا منکران معاد هرگز روزى را پیش بینى نمى کردند که ناگهان زنده شوند و به مجازات برسند.
موضوعات مرتبط
- قیامت: کیفیت قیامت ۱
- مردگان: سرعت احیاى مردگان ۲; سهولت احیاى مردگان ۳; کیفیت احیاى مردگان ۱
- مشرکان: تعجب اخروى مشرکان ۵; غافلگیرى مشرکان ۴; مشرکان در قیامت ۴
- معاد: تعجب اخروى مکذبان معاد ۵; سرعت معاد ۲; سهولت معاد ۳; غافلگیرى مکذبان معاد ۴; مکذبان معاد در قیامت ۴
منابع