روایت:الکافی جلد ۱ ش ۲۹۲: تفاوت میان نسخهها
(Edited by QRobot) |
جز (Move page script صفحهٔ الکافی جلد ۱ ش ۲۹۲ را بدون برجایگذاشتن تغییرمسیر به روایت:الکافی جلد ۱ ش ۲۹۲ منتقل کرد) |
(بدون تفاوت)
|
نسخهٔ کنونی تا ۲۷ شهریور ۱۳۹۶، ساعت ۰۱:۲۰
آدرس: الكافي، جلد ۱، كِتَابُ التَّوْحِيدِ
علي بن محمد عن سهل بن زياد عن جعفر بن محمد بن حمزه قال :
الکافی جلد ۱ ش ۲۹۱ | حدیث | الکافی جلد ۱ ش ۲۹۳ | |||||||||||||
|
ترجمه
کمره ای, اصول کافی ترجمه کمره ای جلد ۱, ۳۱۱
جعفر بن محمد بن حمزه گويد: نوشتم بدان مرد و از او پرسيدم كه دوستانت در باره علم خدا اختلاف دارند، برخى گويند هميشه خدا دانا بوده حتى پيش از آفريدن چيزها و برخى گويند نگوئيم هميشه خدا دانا بوده زيرا معنى علم دارد اين است كه خلق كرده و اگر علم او را به مخلوقات ازلى دانيم در ازل چيزى با او ثابت كردهايم، خدا مرا قربانت كند اگر صلاح دانى كه در اين موضوع چيزى به من بياموزى كه بر آن بپايم و از آن در نگذرم موجب تشكر است، به خط خودش به من نوشت: هميشه خداى تبارك و تعالى ذكره عالم بوده است.
مصطفوى, اصول کافی ترجمه مصطفوی جلد ۱, ۱۴۵
جعفر بن محمد بن حمزة گويد نوشتم بامام عليه السلام و پرسيدم كه دوستان شما در باره علم خدا اختلاف دارند بعضى گويند: خدا پيش از خلقت اشياء هم عالمست و بعضى گويند: ما نميگوئيم خدا هميشه عالمست، زيرا معنى ميداند، خلق ميكند است پس اگر علم هميشگى براى او ثابت كنيم: چيزى هميشگى با او ثابت كردهايم (و قائل بدو قديم شدهايم) اگر صلاح بدانيد- خدايم قربانت كند نسبت باين موضوع چيزى بمن بياموزيد تا بر آن بايستم و از آن در نگذرم، حضرت بخط خود مرقوم فرمود خدا هميشه عالم است پر خير و بلند است ياد او
محمدعلى اردكانى, تحفة الأولياء( ترجمه أصول كافى) - جلد ۱, ۳۴۵
على بن محمد، از سهل بن زياد، از جعفر بن محمد بن حمزه روايت كرده است كه گفت: به خدمت امام موسى كاظم عليه السلام نوشتم و از آن حضرت سؤال كردم كه مواليان تو در علم خدا اختلاف كردند. بعضى از ايشان گفت كه: خدا هميشه عالم بود، پيش از آنكه چيزها را به فعل آورد. و بعضى از ايشان گفت: مگو كه خدا هميشه عالم بود؛ زيرا كه معنىِ مىداند آن است كه مىكند و دانش را به وجود مىآورد (بنابر اينكه علم ادراك است و آنْ فعل خدا است. و گويا كه اين قائل، توهم كرده است كه علم، از صفات فعلية است، چون خالق و رازق و امثال آن، و تحقق صفات فعليه، اقتضا مىكند كه غير او، با او باشد و لهذا گفت آنچه را كه راوى از او نقل كرده كه:) پس اگر علم را ثابت دانيم و بگوييم كه خدا هميشه عالم بوده، لازم مىآيد كه در ازل چيزى را با او ثابت كرده باشيم (و آن علمى است كه مصنوع آن جناب و زائد بر اصل ذات است، و ازل هميشگى و زمانى است كه آن را ابتدا نباشد). پس اگر صلاح دانى،- خدا مرا فداى تو گرداند- كه به من تعليم كنى از اين باب آنچه را كه بر آن مطلع شوم و از آن در نگذرم، بسيار انعام فرمودهاى بر من. آن حضرت عليه السلام به خط خويش نوشت كه: «خداى- تبارك و تعالى ذكره- هميشه عالم بوده و خواهد بود» (و حضرت متعرض رد توهم قائل كه راوى روايت نموده، نگرديد؛ چه بطلان آن كمال ظهور دارد).