روایت:الکافی جلد ۱ ش ۱۴۳۹: تفاوت میان نسخهها
(Edited by QRobot) |
جز (Move page script صفحهٔ الکافی جلد ۱ ش ۱۴۳۹ را بدون برجایگذاشتن تغییرمسیر به روایت:الکافی جلد ۱ ش ۱۴۳۹ منتقل کرد) |
(بدون تفاوت)
|
نسخهٔ کنونی تا ۲۷ شهریور ۱۳۹۶، ساعت ۰۱:۱۹
آدرس: الكافي، جلد ۱، كِتَابُ الْحُجَّة
علي بن ابراهيم عن ابيه قال :
الکافی جلد ۱ ش ۱۴۳۸ | حدیث | الکافی جلد ۱ ش ۱۴۴۰ | |||||||||||||
|
ترجمه
کمره ای, اصول کافی ترجمه کمره ای جلد ۳, ۶۳۵
على بن ابراهيم از پدرش، گفت: من نزد امام جواد (ع) بودم كه صالح بن محمد بن سهل نزد آن حضرت آمد و او در قم براى آن حضرت متصدى وقف بود و به آن حضرت عرض كرد: اى آقاى من، مرا از ده هزار حلال كن كه من آن را خرج كردم، به او فرمود: بر تو حلال، و چون صالح بيرون رفت، ابو جعفر (ع) فرمود: يكى از اين مردم بر اموال آل محمد و أيتام و مستمندان آنها و فقرايشان و أبناى سبيلشان بر مىجهد و آن را مىخورد و مىبرد و سپس نزد من مىآيد و مىگويد: مرا حلال كن. آيا به نظر تو مىپندارد كه من مىگويم: حلالت نمىكنم؟ به خدا كه در روز رستاخيز، خداوند فوراً از آنها بازخواست مىكند.
مصطفوى, اصول کافی ترجمه مصطفوی جلد ۲, ۵۰۴
على بن ابراهيم گويد: پدرم گفت: من خدمت امام محمد تقى عليه السلام بودم كه صالح بن محمد بن سهل كه متولى اوقاف قم بود، وارد شد و بحضرت عرضكرد: آقاى من! آن ده هزار را بمن حلال كن، زيرا آنها را خرج كردهام، باو فرمود: حلالت باد. چون صالح بيرون رفت، امام جواد عليه السلام فرمود: شخصى باموال آل محمد و يتيمان و مساكين و فقراء و در راه ماندگانشان ميتازد و ميخورد سپس مىآيد و ميگويد: مرا حلال كن، گمان ميكند من ميگويم: نميكنم؟! (من ميگويم حلالت باد) ولى بخدا كه در روز قيامت خدا از آنها بدون مسامحه سؤال خواهد كرد.
محمدعلى اردكانى, تحفة الأولياء( ترجمه أصول كافى) - جلد ۲, ۸۵۱
على بن ابراهيم، از پدرش روايت كرده است كه گفت: در خدمت امام محمد تقى عليه السلام بودم در هنگامى كه صالح بن محمد بن سهل بر او داخل شد و صالح در قم به جهت آن حضرت متوجّه وقف بود، پس عرض كرد كه: اى آقاى من، مرا از ده هزار درم يا دينار در حَلّ قرار ده و مرا حلال كن؛ زيرا كه من آن را خرج كردهام. حضرت به او فرمود كه: «تو در حلّى». پس آن هنگام كه صالح بيرون رفت، حضرت جواد عليه السلام فرمود كه: «يكى از ايشان بر مىجهد و مسلّط مىشود بر مالى چند كه حقّ آل محمد و يتيمان ايشان و بيچارگان و درويشان و رهگذريان ايشان است و آن را فرا مىگيرد، بعد از آن مىآيد و مىگويد كه مرا در حل قرار ده و حلال كن. آيا او را چنان مىبينى كه گمان كرده باشد كه من مىگويم حلال نمىكنم. به خدا سوگند كه خدا در روز قيامت ايشان را از اين سؤال خواهد كرد؛ سؤالى با شتاب».