عبس ٢٤: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
(QRobot edit)
 
(یک نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط یک کاربر دیگر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
{{قاب | متن = '''[[شامل این کلمه::فَلْيَنْظُر|فَلْيَنْظُرِ]] [[کلمه غیر ربط::فَلْيَنْظُر| ]] [[شامل این ریشه::ف‌| ]][[ریشه غیر ربط::ف‌| ]][[شامل این ریشه::ل‌| ]][[ریشه غیر ربط::ل‌| ]][[شامل این ریشه::نظر| ]][[ریشه غیر ربط::نظر| ]][[شامل این کلمه::الْإِنْسَان|الْإِنْسَانُ‌]] [[کلمه غیر ربط::الْإِنْسَان| ]] [[شامل این ریشه::انس‌| ]][[ریشه غیر ربط::انس‌| ]][[شامل این کلمه::إِلَى|إِلَى‌]] [[شامل این ریشه::الى‌| ]][[شامل این کلمه::طَعَامِه|طَعَامِهِ‌]] [[کلمه غیر ربط::طَعَامِه| ]] [[شامل این ریشه::طعم‌| ]][[ریشه غیر ربط::طعم‌| ]][[شامل این ریشه::ه‌| ]][[ریشه غیر ربط::ه‌| ]]'''}}
{{قاب | متن = '''[[شامل این کلمه::فَلْيَنْظُر|فَلْيَنْظُرِ]] [[کلمه غیر ربط::فَلْيَنْظُر| ]] [[شامل این ریشه::ف‌| ]][[ریشه غیر ربط::ف‌| ]][[شامل این ریشه::ل‌| ]][[ریشه غیر ربط::ل‌| ]][[شامل این ریشه::نظر| ]][[ریشه غیر ربط::نظر| ]][[شامل این کلمه::الْإِنْسَان|الْإِنْسَانُ‌]] [[کلمه غیر ربط::الْإِنْسَان| ]] [[شامل این ریشه::انس‌| ]][[ریشه غیر ربط::انس‌| ]][[شامل این کلمه::إِلَى|إِلَى‌]] [[شامل این ریشه::الى‌| ]][[شامل این کلمه::طَعَامِه|طَعَامِهِ‌]] [[کلمه غیر ربط::طَعَامِه| ]] [[شامل این ریشه::طعم‌| ]][[ریشه غیر ربط::طعم‌| ]][[شامل این ریشه::ه‌| ]][[ریشه غیر ربط::ه‌| ]]'''}}
 
{| class="ayeh-table mw-collapsible mw-collapsed"
 
  !کپی متن آیه
|-
|فَلْيَنْظُرِ الْإِنْسَانُ‌ إِلَى‌ طَعَامِهِ‌
|}
'''ترجمه '''
'''ترجمه '''
<tabber>
<tabber>
خط ۱۵: خط ۱۸:
|-|صادقی تهرانی=پس انسان باید به خوراک (روح و تن) خود بنگرد.
|-|صادقی تهرانی=پس انسان باید به خوراک (روح و تن) خود بنگرد.
|-|معزی=پس بنگرد انسان بسوی خوراکش‌
|-|معزی=پس بنگرد انسان بسوی خوراکش‌
|-|</tabber><br />
|-|english=<div id="qenag">Let man consider his food.</div>
|-|</tabber>
<div class="audiotable">
<div id="quran_sound">ترتیل: <sound src="http://dl.bitan.ir/quran/parhizgar/080024.mp3"></sound></div>
<div id="trans_sound">ترجمه: <sound src="http://dl.bitan.ir/quran/makarem/080024.mp3"></sound></div>
</div>
{{آيه | سوره = سوره عبس | نزول = [[نازل شده در سال::2|٢ بعثت]] | نام = [[شماره آیه در سوره::24|٢٤]] | قبلی = عبس ٢٣ | بعدی = عبس ٢٥  | کلمه = [[تعداد کلمات::4|٤]] | حرف =  }}
{{آيه | سوره = سوره عبس | نزول = [[نازل شده در سال::2|٢ بعثت]] | نام = [[شماره آیه در سوره::24|٢٤]] | قبلی = عبس ٢٣ | بعدی = عبس ٢٥  | کلمه = [[تعداد کلمات::4|٤]] | حرف =  }}
===معنی کلمات و عبارات===
===معنی کلمات و عبارات===
خط ۳۱: خط ۳۹:
المیزان=
المیزان=
{{ نمایش فشرده تفسیر|
{{ نمایش فشرده تفسیر|
*[[تفسیر:المیزان جلد۲۰_بخش۲۵#link218 | آيات ۱۷ - ۴۲، سوره عبس]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۲۰_بخش۲۵#link218 | آيات ۱۷ - ۴۲  سوره عبس]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۲۰_بخش۲۵#link219 | معناى آيه ((قتل الانسان ما اكفره )) و مراد از كفر در آن]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۲۰_بخش۲۵#link219 | مراد از کفر در آيه: «قُتِلَ الإنسَانُ مَا أكفَرَهُ»]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۲۰_بخش۲۵#link220 | نفى عذر از بشر در كفر ورزيدن و استكبارش ، با بيان حقارت و ناچيزى مبداء خلقت اوو...]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۲۰_بخش۲۵#link220 | بیان معذور نبودن بشر در كفر و استكبارش، در برابر خداوند]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۲۰_بخش۲۵#link221 | اشاره به عدم منافات اينكه خلقت و تقدير از ناحيه خدا است با مختار بودن انسان]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۲۰_بخش۲۵#link221 | خلقت و مقدّرات الهی با مختار بودن انسان، منافات ندارد]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۲۰_بخش۲۵#link222 | مراد از اينكه فرمود خدا انسان را اقبار (دفن ) كرد ثم امانه فاقبره ]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۲۰_بخش۲۵#link222 | مراد از اين كه فرمود: خدا، انسان را «إقبار: دفن» كرد، چیست؟ ]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۲۰_بخش۲۵#link223 | معناى آيه : ((كلا لما يقض ما امره )) كه متضمن ملامت انسانهاى مبتلا به كفر است]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۲۰_بخش۲۵#link224 | پیام آيه: «كلّا لمّا يقض ما أمره»، ملامت انسان هاى مبتلا به كفر است]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۲۰_بخش۲۵#link224 | معناى آيه : ((كلا لما يقض ما امره )) كه متضمن ملامت انسانهاى مبتلا به كفر است]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۲۰_بخش۲۵#link225 | سختى روز قيامت به حدّی است كه انسان، از همۀ نزديكانش می گريزد]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۲۰_بخش۲۵#link225 | اشاره به شدت و سختى روز قيامت به نحوى كه انسان حتى از كسان و نزديكانش مىگريزد]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۲۰_بخش۲۶#link226 | سيماى كفار و اهل شقاوت در قيامت]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۲۰_بخش۲۶#link226 | سيماى كفار و اهل شقاوت در قيامت]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۲۰_بخش۲۶#link227 | (روايتى درباره : ((قتل الانسان ما اكفره ))،جهل ابوبكر و عمر به معناى ((ابا)) شدت روز قيامت و...)]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۲۰_بخش۲۶#link227 | بحث روايى پیرامون آیات سوره عبس ]]


}}
}}
خط ۲۶۶: خط ۲۷۳:
[[رده:آیات آفاقى]][[رده:آیات انفسى]][[رده:مراحل رشد انسان]][[رده:عوامل انگیزش]][[رده:تعقل در تولید مواد غذایى]][[رده:تعقل در مصرف مواد غذایى]][[رده:تعقل در مواد غذایى]][[رده:زمینه عمل به تکلیف]][[رده:زمینه شکر نعمت]][[رده:اهمیت علم]][[رده:موانع کفر]][[رده:موانع کفران نعمت]][[رده:مطالعه تولید موادغذایى]][[رده:مطالعه مصرف موادغذایى]][[رده:منشأ موادغذایى]][[رده:نقش موادغذایى]]
[[رده:آیات آفاقى]][[رده:آیات انفسى]][[رده:مراحل رشد انسان]][[رده:عوامل انگیزش]][[رده:تعقل در تولید مواد غذایى]][[رده:تعقل در مصرف مواد غذایى]][[رده:تعقل در مواد غذایى]][[رده:زمینه عمل به تکلیف]][[رده:زمینه شکر نعمت]][[رده:اهمیت علم]][[رده:موانع کفر]][[رده:موانع کفران نعمت]][[رده:مطالعه تولید موادغذایى]][[رده:مطالعه مصرف موادغذایى]][[رده:منشأ موادغذایى]][[رده:نقش موادغذایى]]
[[رده:آیات قرآن]] [[رده:سوره عبس ]]
[[رده:آیات قرآن]] [[رده:سوره عبس ]]
{{#seo:
|title=آیه 24 سوره عبس
|title_mode=replace
|keywords=آیه 24 سوره عبس,عبس 24,فَلْيَنْظُرِ الْإِنْسَانُ‌ إِلَى‌ طَعَامِهِ‌,آیات آفاقى,آیات انفسى,مراحل رشد انسان,عوامل انگیزش,تعقل در تولید مواد غذایى,تعقل در مصرف مواد غذایى,تعقل در مواد غذایى,زمینه عمل به تکلیف,زمینه شکر نعمت,اهمیت علم,موانع کفر,موانع کفران نعمت,مطالعه تولید موادغذایى,مطالعه مصرف موادغذایى,منشأ موادغذایى,نقش موادغذایى,آیات قرآن سوره عبس
|description=فَلْيَنْظُرِ الْإِنْسَانُ‌ إِلَى‌ طَعَامِهِ‌
|image=Wiki_Logo.png
|image_alt=الکتاب
|site_name=الکتاب
}}

نسخهٔ کنونی تا ‏۱۵ فروردین ۱۴۰۱، ساعت ۱۶:۳۷

کپی متن آیه
فَلْيَنْظُرِ الْإِنْسَانُ‌ إِلَى‌ طَعَامِهِ‌

ترجمه

انسان باید به غذای خویش (و آفرینش آن) بنگرد!

|پس آدمى بايد طعام خويش را بنگرد
پس انسان بايد به خوراك خود بنگرد،
آدمی باید به قوت و غذای خود به چشم خود بنگرد.
پس انسان باید به خوراکش با تأمل بنگرد
پس آدمى به طعام خود بنگرد.
پس باید انسان به خوراک خویش بنگرد
پس آدمى بايد به خوراك خود بنگرد- تا عبرت گيرد-.
انسان باید به غذای خویش بنگرد و درباره‌ی آن بیندیشد (که چگونه ما آن را برای او فراهم کرده‌ایم، و در ساختمان مواد غذائی و اجزاء حیات‌بخش آن، چه دقّت و مهارت و ظرافتی به کار برده‌ایم).
پس انسان باید به خوراک (روح و تن) خود بنگرد.
پس بنگرد انسان بسوی خوراکش‌

Let man consider his food.
ترتیل:
ترجمه:
عبس ٢٣ آیه ٢٤ عبس ٢٥
سوره : سوره عبس
نزول : ٢ بعثت
اطلاعات آماری
تعداد کلمات : ٤
تعداد حروف :

معنی کلمات و عبارات

«فَلْیَنظُرْ»: باید که بنگرد. معلوم است که در اینجا نگریستن به معنی اندیشیدن و دقّت لازم به کار بردن است.

آیات مرتبط (تعداد ریشه‌های مشترک)

تفسیر


تفسیر نور (محسن قرائتی)


فَلْيَنْظُرِ الْإِنْسانُ إِلى‌ طَعامِهِ «24» أَنَّا صَبَبْنَا الْماءَ صَبًّا «25» ثُمَّ شَقَقْنَا الْأَرْضَ شَقًّا «26» فَأَنْبَتْنا فِيها حَبًّا «27» وَ عِنَباً وَ قَضْباً «28» وَ زَيْتُوناً وَ نَخْلًا «29» وَ حَدائِقَ غُلْباً «30» وَ فاكِهَةً وَ أَبًّا «31» مَتاعاً لَكُمْ وَ لِأَنْعامِكُمْ «32»

جلد 10 - صفحه 388

پس بايد انسان به غذاى خود بنگرد. ما آب را آن گونه كه بايد، (از آسمان) فرو ريختيم. سپس زمين را به خوبى شكافتيم. و در آن، دانه رويانديم. و نيز انگور و سبزيجات، و زيتون و نخل خرما، و باغهاى پردرخت، و ميوه و چراگاه، براى برخوردارى شما و چهارپايانتان.

نکته ها

«صب» به معناى فرو ريختن آب از بلندى است كه شامل نزول باران از آسمان و ريزش آب از آبشارها نيز مى‌شود.

«قضب» به سبزيجاتى گفته مى‌شود كه تر و تازه چيده و خورده شود و شامل علف و يونجه حيوانات نيز مى‌گردد.

مراد از «شَقَقْنَا الْأَرْضَ»، شكافتن زمين به وسيله جوانه گياهان است كه براى سربرآوردن از خاك، آن را مى‌شكافند و به رشد خود ادامه مى‌دهند.

مراد از «حَبًّا» حبوباتى است كه به مصرف غذاى انسان مى‌رسد، مانند گندم و جو و نخود و عدس و امثال اينها.

«حَدائِقَ» جمع «حديقه» به معناى بوستانى است كه اطراف آن ديوار كشيده باشند و «غلب» جمع «غلباء» به معناى درخت بزرگ و تنومند است.

انسان بايد به غذاى خود بنگرد كه آيا از حلال است يا حرام، ديگران دارند يا ندارند، نيروى بدست آمده از آن در كجا صرف مى‌شود و اين غذا چگونه بدست آمده است؟ امام باقر عليه السلام در ذيل آيه‌ «فَلْيَنْظُرِ الْإِنْسانُ إِلى‌ طَعامِهِ» فرمودند: انسان بنگرد كه علم خود را از چه كسى مى‌گيرد «1» و طعام را شامل طعام معنوى دانستند.

پیام ها

1- انسان، مأمور به تفكر در غذا، به عنوان يكى از نعمت‌هاى خداست، خوردن‌


«1». كافى، ج 1، ص 50.

جلد 10 - صفحه 389

بى‌فكر كار حيوان است. «فَلْيَنْظُرِ الْإِنْسانُ إِلى‌ طَعامِهِ»

2- اگر ملاكهاى معنوى نباشد، انسان و حيوان در كاميابى از غذا و طبيعت، در يك رديفند. «مَتاعاً لَكُمْ وَ لِأَنْعامِكُمْ»

3- دقّت در پيدايش نعمت‌ها، وسيله‌اى براى كفر زدائى است. قُتِلَ الْإِنْسانُ ما أَكْفَرَهُ‌ ... فَلْيَنْظُرِ الْإِنْسانُ إِلى‌ طَعامِهِ‌

4- هستى، مدرسه خداشناسى است، چه سير تكاملى درون انسان و چه بيرون انسان. مِنْ نُطْفَةٍ خَلَقَهُ فَقَدَّرَهُ‌- أَماتَهُ‌- أَنْشَرَهُ‌ صَبَبْنَا الْماءَ صَبًّا ثُمَّ شَقَقْنَا الْأَرْضَ شَقًّا ...

5- ريزش باران و رويش انواع گياهان و درختان، هدفمند است و فراهم شدن غذا براى انسان و حيوانات، يكى از حكمت‌هاى آن است. أَنَّا صَبَبْنَا الْماءَ ...

شَقَقْنَا الْأَرْضَ‌ ... فَأَنْبَتْنا فِيها حَبًّا ... مَتاعاً لَكُمْ وَ لِأَنْعامِكُمْ‌

6- انگور، زيتون و خرما، از ميوه‌هاى مورد سفارش قرآن است. عِنَباً ... زَيْتُوناً وَ نَخْلًا

تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)



فَلْيَنْظُرِ الْإِنْسانُ إِلى‌ طَعامِهِ «24»

فَلْيَنْظُرِ الْإِنْسانُ‌: پس بايد نظر كند به ديده عبرت، إِلى‌ طَعامِهِ‌: به سوى خوردنى خود و ببيند به چه وجه احداث و ايجاد مى‌شود.


تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)


فَلْيَنْظُرِ الْإِنْسانُ إِلى‌ طَعامِهِ «24» أَنَّا صَبَبْنَا الْماءَ صَبًّا «25» ثُمَّ شَقَقْنَا الْأَرْضَ شَقًّا «26» فَأَنْبَتْنا فِيها حَبًّا «27» وَ عِنَباً وَ قَضْباً «28»

وَ زَيْتُوناً وَ نَخْلاً «29» وَ حَدائِقَ غُلْباً (30) وَ فاكِهَةً وَ أَبًّا (31) مَتاعاً لَكُمْ وَ لِأَنْعامِكُمْ (32) فَإِذا جاءَتِ الصَّاخَّةُ (33)

يَوْمَ يَفِرُّ الْمَرْءُ مِنْ أَخِيهِ (34) وَ أُمِّهِ وَ أَبِيهِ (35) وَ صاحِبَتِهِ وَ بَنِيهِ (36) لِكُلِّ امْرِئٍ مِنْهُمْ يَوْمَئِذٍ شَأْنٌ يُغْنِيهِ (37) وُجُوهٌ يَوْمَئِذٍ مُسْفِرَةٌ (38)

ضاحِكَةٌ مُسْتَبْشِرَةٌ (39) وَ وُجُوهٌ يَوْمَئِذٍ عَلَيْها غَبَرَةٌ (40) تَرْهَقُها قَتَرَةٌ (41) أُولئِكَ هُمُ الْكَفَرَةُ الْفَجَرَةُ (42)

ترجمه‌

پس بايد بنگرد انسان به خوراكش‌

همانا ما ريختيم آبرا ريختنى‌

پس شكافتيم زمين را شكافتنى‌

پس رويانديم در آن حبوبات‌

و انگور و گياه اسپست را

و درخت زيتون و خرما

و باغهاى پر از درختهاى در هم‌

و ميوه و گياه خود رو را

بجهت بر خوردارى شما و چهار پايانتان‌

پس چون آيد بانگ سخت‌

روزى كه ميگريزد مرد از برادرش‌

و مادر و پدرش‌

و زن و پسرانش‌

براى هر مردى از آنان در چنين روزگارى است كه كافى است او را

رويهائى در چنين روز درخشنده است‌

خندان و شادمان است‌

و رويهائى در چنين روز بر آنها گرد كدورت است‌

فرو گيرد آنها را تيرگى‌

آن گروه كافران بدكارند.

تفسير

خداوند متعال بعد از ذكر نعم ذاتيه خود شروع بذكر نعم خارجيّه فرموده ميفرمايد پس بايد آدمى نظر كند و فكر نمايد در اطراف غذائى كه ميخورد و به بيند كه خداوند بچه وسائل ظاهره و خفيّه آنرا در دسترس او قرار داده و چه ايادى و عواملى براى آماده نمودن آن بكار رفته تا او متمكّن از تناول آن شده و به بيند كه همانا ما ريختيم و نازل نموديم باران رحمت خود را از آسمان ريختنى معتدل و ملايم با زمين و كشت و زرع كه تخم نباتات را در مهد خود بپروراند پس شكافتيم زمين را شكافتنى موزون و متناسب و رويانديم در آن حبوبات از قبيل گندم و جو و


جلد 5 صفحه 347

ميوجات از قبيل انگور را كه ظاهرا براى كثرت منافع و اقسام آن مخصوص بذكر شده و گياه اسپست تازه را كه مكرّر چيده ميشود و خوراك حيوانات است و درخت زيتون را كه از آن روغن گرفته ميشود و درخت خرما را كه باز براى كثرت منافع آن و وفور در عربستان مخصوص بذكر شده و باغهاى محصور را كه داراى درختان بزرگ مختلف است و از زيادى پيچيده بيكديگر ميباشد و ساير ميوجات و گياههاى خود روئى را كه در چراگاهها روئيده ميشود و گفته‌اند بمنزله ميوه است براى حيوانات و لذا خداوند فرموده براى بهره بردارى شما و شتر و گاو و گوسفند شما خلق شده و در كافى از امام باقر عليه السّلام طعام در آيه اوّل بعلمى كه انسان از كسى اخذ مينمايد تفسير شده و فيض ره فرموده چون طعام اعمّ است از غذاى جسمانى و روحانى و چنانچه انسان مأمور است كه نظر كند در غذاى جسمانى خود و بداند كه آن بوسيله اسباب سماوى تهيّه شده مأمور است كه نظر نمايد بغذاى روحانى خود كه علم است و بداند كه آن نازل شده است از آسمان وحى در خاندان نبوّت كه علمشان از جانب خدا است تا صالح باشد براى غذاى روح نه آنكه اخذ نمايد از كسانيكه رابطه با حق ندارند چون علوم آنها يا اقوال كسانى است كه قول آنان حجّت نيست يا وسائل جدال است كه بوسيله شيطان بآنها رسيده و بايد از آن اجتناب نمود و چون معناى ظاهر آيه محتاج به بيان نبود امام عليه السّلام معناى خفى آنرا بيان فرموده است و هر دو معنى مراد است بيك اطلاق اين خلاصه فرمايش ايشان است كه حقير بنحو اختصار نقل نمودم و بيان صافى اصفى و اعلى و اتم و اكمل است پس چون آيد آواز سختى كه گوش را كر كند و مراد نفخه دوم اسرافيل است و بيايد روز كه مرد از برادر و مادر و پدر و زن و پسران خود فرار نمايد براى آنكه بقدرى بخود مشغول است كه بديگرى نميپردازد چنانچه خداوند خودش در آيه بعد بيان فرموده براى هر مردى از آنانكه در محشر حاضرند در آنروز گرفتارى و شغلى است كه كافى است براى آنها و آن مجال نميدهد كه بديگرى بپردازد و گفته‌اند خداوند اقارب را بترتيب علاقه‌مندى افراد بآنها ذكر فرموده تا به پسران رسيده كه عزيزترين اقاربند و جهت فرار آنستكه اميدى بانتفاع از قبل آنها ندارد يا


جلد 5 صفحه 348

ميترسد مطالبه حقوق خودشان را از او بنمايند اگر در اداء حقوق اقارب كوتاهى كرده باشد و در روايت نبوى بسبب فرارى كه قبلا ذكر شد با استناد بآيه بعد اشاره شده و در بعضى از روايات علّت اخير ذكر گرديده و مانعى ندارد كه اسباب متعدّده براى فرار موجود باشد و در خاتمه خداوند مردم را در آنروز دو قسمت فرموده يكدسته كه اهل ايمانند رويهاى ايشان درخشان و خندان و مسرور و شادمان بنعيم جنان و نجات از نيران است و دسته ديگر كه اهل كفر و عصيانند رويهاى آنها غبار آلود و مكدّر است و فرا گرفته رخسار آنانرا تاريكى و سياهى از معاينه عذاب و همّ و غمّ بيرون از حساب در ثواب الاعمال و مجمع از امام صادق عليه السّلام نقل نموده كه هر كس سوره عبس و تولّى و سوره اذا الشّمس كوّرت را بخواند در تحت حمايت الهى و در بهشت در سايه رحمت او مستقرّ خواهد گرديد انشاء اللّه تعالى و الحمد للّه رب العالمين و صلّى اللّه على محمد و آله الطاهرين.


جلد 5 صفحه 349

اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)


فَليَنظُرِ الإِنسان‌ُ إِلي‌ طَعامِه‌ِ «24»

‌پس‌ بايد نظر كند انسان‌ بطعام‌ ‌خود‌ ‌که‌ خداوند بچه‌ وسائل‌ و اسباب‌ روزي‌ ‌او‌ كرده‌ دو قسم‌ طعام‌ داريم‌ يكي‌ طعام‌ روح‌ انساني‌ و ديگر طعام‌ جسم‌ ‌او‌.

اما طعام‌ روح‌ علم‌ ‌است‌ ‌هر‌ چه‌ بيشتر تحصيل‌ علم‌ كند روحش‌ رشد ميكند و قوي‌ ميشود و ‌اگر‌ ‌در‌ جهل‌ باقي‌ ماند ضعيف‌ ميشود و ميميرد، خداوند ‌براي‌ ‌اينکه‌ طعام‌ چه‌ اندازه‌ اسباب‌ و وسائل‌ ‌در‌ دسترس‌ انسان‌ قرار داده‌ انبياء فرستاده‌ كتابها بالاخص‌ قرآن‌ مجيد نازل‌ فرموده‌، حمله‌ ‌بر‌ ‌آن‌ قرار داده‌، حفظه‌ ‌بر‌ ‌آن‌ مقرر داشته‌، ائمه‌ اطهار و علماء اخيار، و راه‌ رسيدن‌ بآنها ‌را‌ سهل‌ و آسان‌ نموده‌.

و اما طعام‌ جسم‌ ‌از‌ حبوبات‌ و فواكه‌ و خضرويات‌ ‌که‌ ‌در‌ آيات‌ ‌بعد‌ بيان‌ ميفرمايد:

برگزیده تفسیر نمونه


]

(آیه 24)- انسان باید به غذای خود بنگرد! از آنجا که آیات قبل سخن از مسأله معاد می‌گفت، و آیات آینده نیز با صراحت بیشتری از این مسأله سخن می‌گوید، به نظر می‌رسد که آیات مورد بحث به منزله دلیلی است برای مسأله معاد که از طریق بیان قدرت خداوند بر همه چیز، و همچنین احیای زمینهای مرده به وسیله نزول باران- که خود نوعی معاد در عالم گیاهان است- امکان رستاخیز را اثبات می‌کند.

در ضمن چون این آیات از انواع غذاهائی که خدا در اختیار انسان و چهارپایان قرار داده سخن می‌گوید حس شکرگزاری انسان را بر می‌انگیزد و او را به شناخت منعم و معرفت اللّه دعوت می‌کند.

نخست می‌فرماید: «انسان باید به غذای خویش (و آفرینش آن) بنگرد» (فلینظر الانسان الی طعامه).

نزدیکترین اشیاء خارجی به انسان غذای اوست که با یک دگرگونی جزو بافت وجود او می‌شود، و اگر به او نرسد به زودی راه فنا را پیش می‌گیرد، و به همین دلیل قرآن از میان تمام موجودات روی مواد غذائی آن هم موادی که از طریق گیاهان و درختان، عاید انسان می‌شود تکیه کرده است.

روشن است که منظور از «نگاه کردن» تماشای ظاهری نیست، بلکه نگاه به معنی دقت و اندیشه در ساختمان این مواد غذائی، و اجزاء حیاتبخش آن، و تأثیرات شگرفی که در وجود انسان دارد، و سپس اندیشه در خالق آنهاست.

و نیز دقیقا بنگرد که آنها را از چه راهی تهیه کرده، حلال یا حرام؟ مشروع یا نامشروع؟

در بعضی از روایات که از معصومین نقل شده آمده است که منظور از «طعام»

ج5، ص412

در اینجا علم و دانشی است که غذای روح انسان است، باید بنگرد که آن را از چه کسی گرفته؟

آری! انسان باید درست بنگرد که سر چشمه اصلی علم و دانش او که غذای روحانی اوست کجاست مبادا از سر چشمه آلوده‌ای تغذیه شود و روح و جان او را بیمار کند یا به هلاکت افکند.

نکات آیه

۱ - نگاه به خوراکى ها و توجّه به روند تولید و مصرف آن، امرى ضرورى و برانگیزنده انسان به انجام دادن فرمان هاى خداوند (فلینظر الإنسن إلى طعامه) فرمان به دقت در طعام، با حرف «فاء» بر آیه قبل تفریع شده است تا این نکته را برساند که این اندیشه، انسان را به انجام دادن اوامر الهى وادار مى کند. وجود کلمه «الإنسان» در آیات قبل، گرچه از تکرار آن بى نیاز مى کرد و اکتفا به ضمیر آن ممکن بود; ولى بار دیگر به این لفظ تصریح شد تا بیانگر تفاوت مصداق انسان در دو آیه باشد. در آیه قبل مراد کافران بود و این آیه به همه انسان ها نظر دارد.

۲ - اندیشیدن در زمینه پیدایش مواد غذایى و تأمّل در مراحل تولید و مصرف آن، از میان برنده کفر به خداوند است. (فلینظر الإنسن إلى طعامه) فرمان به دقت در طعام (به قرینه «قتل الإنسان ما أکفره» در آیات پیشین - ارائه رهنمودى براى ایمان به خدا و کنار نهادن کفر است.

۳ - خوراکى هاى انسان، همانند مراحل رشد و فناى جسم او، دربردارنده دلایل و نشانه هاى خداوند است. (فلینظر الإنسن إلى طعامه) مراد از نظر به طعام - به قرینه آیات بعد - نظر به اسباب و نتایج آن و وابسته بودن مراحل پیدایش آن به خداوند است. عطف آیاتى که درباره غذاى انسان است، بر آیاتى که از حدوث و مرگ جسم او سخن گفته بود; نشانه هماهنگى نعمت هاى درونى و برونى انسان در دلالت بر خداوند است.

۴ - توجّه به تأمین مواد غذایى انسان از سوى خداوند، بازدارنده او از کفران نعمت و وادارسازنده او به شکرگزارى است. (ما أکفره ... فلینظر الإنسن إلى طعامه) چنانچه «کفر» در «ما أکفره» به معناى کفران نعمت باشد، ارتباط این آیه با آیات پیشین، بیانگر برداشت یاد شده است.

روایات و احادیث

۵ - «زید الشحّام عن أبى جعفر(ع) فى قول اللّه عزّوجلّ: «فلینظر الإنسان إلى طعامه» قال: قلت: ما طعامه؟ قال: علمه الذى یأخذه عمّن یأخذه;[۱] زید شحّام از امام باقر(ع) درباره قول خداى عزّوجلّ «فلینظر الإنسان إلى طعامه» روایت کرده و مى گوید: به امام(ع) گفتم: طعام انسان [که باید به آن نظر کند ]چیست؟ فرمود: علم او است که آن را فرامى گیرد; [باید نگاه کند] که از چه کسى فرامى گیرد».

موضوعات مرتبط

  • آیات خدا: آیات آفاقى ۳; آیات انفسى ۳
  • انسان: مراحل رشد انسان ۳
  • انگیزش: عوامل انگیزش ۱، ۴
  • تعقل: تعقل در تولید مواد غذایى ۲; تعقل در مصرف مواد غذایى ۲; تعقل در مواد غذایى ۲
  • تکلیف: زمینه عمل به تکلیف ۱
  • شکر: زمینه شکر نعمت ۴
  • علم: اهمیت علم ۵
  • کفر: موانع کفر ۲
  • کفران: موانع کفران نعمت ۴
  • موادغذایى: مطالعه تولید موادغذایى ۱; مطالعه مصرف موادغذایى ۱; منشأ موادغذایى ۴; نقش موادغذایى ۳

منابع

  1. کافى، ج ۱، ص ۵۰، ح ۸; تفسیربرهان، ج ۴، ص ۴۲۹- ، ح ۱ و ۲.