الصافات ١٧: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
(QRobot edit)
 
(یک نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط یک کاربر دیگر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
{{قاب | متن = '''[[شامل این کلمه::أَ|أَ]] [[شامل این ریشه::ا| ]][[شامل این کلمه::وَ|وَ]] [[شامل این ریشه::و| ]][[شامل این کلمه::آبَاؤُنَا|آبَاؤُنَا]] [[کلمه غیر ربط::آبَاؤُنَا| ]] [[شامل این ریشه::ابو| ]][[ریشه غیر ربط::ابو| ]][[شامل این ریشه::نا| ]][[ریشه غیر ربط::نا| ]][[شامل این کلمه::الْأَوّلُون|الْأَوَّلُونَ‌]] [[کلمه غیر ربط::الْأَوّلُون| ]] [[شامل این ریشه::اول‌| ]][[ریشه غیر ربط::اول‌| ]]'''}}
{{قاب | متن = '''[[شامل این کلمه::أَ|أَ]] [[شامل این ریشه::ا| ]][[شامل این کلمه::وَ|وَ]] [[شامل این ریشه::و| ]][[شامل این کلمه::آبَاؤُنَا|آبَاؤُنَا]] [[کلمه غیر ربط::آبَاؤُنَا| ]] [[شامل این ریشه::ابو| ]][[ریشه غیر ربط::ابو| ]][[شامل این ریشه::نا| ]][[ریشه غیر ربط::نا| ]][[شامل این کلمه::الْأَوّلُون|الْأَوَّلُونَ‌]] [[کلمه غیر ربط::الْأَوّلُون| ]] [[شامل این ریشه::اول‌| ]][[ریشه غیر ربط::اول‌| ]]'''}}
 
{| class="ayeh-table mw-collapsible mw-collapsed"
 
  !کپی متن آیه
|-
|أَ وَ آبَاؤُنَا الْأَوَّلُونَ‌
|}
'''ترجمه '''
'''ترجمه '''
<tabber>
<tabber>
خط ۱۵: خط ۱۸:
|-|صادقی تهرانی=«آیا و پدران نخستینمان (نیز برانگیخته می‌گردند)؟!»
|-|صادقی تهرانی=«آیا و پدران نخستینمان (نیز برانگیخته می‌گردند)؟!»
|-|معزی=آیا و پدران ما پیشینیان‌
|-|معزی=آیا و پدران ما پیشینیان‌
|-|</tabber><br />
|-|english=<div id="qenag">And our ancestors of old?”</div>
|-|</tabber>
<div class="audiotable">
<div id="quran_sound">ترتیل: <sound src="http://dl.bitan.ir/quran/parhizgar/037017.mp3"></sound></div>
<div id="trans_sound">ترجمه: <sound src="http://dl.bitan.ir/quran/makarem/037017.mp3"></sound></div>
</div>
{{آيه | سوره = سوره الصافات | نزول = [[نازل شده در سال::3|٣ بعثت]] | نام = [[شماره آیه در سوره::17|١٧]] | قبلی = الصافات ١٦ | بعدی = الصافات ١٨  | کلمه = [[تعداد کلمات::4|٤]] | حرف =  }}
{{آيه | سوره = سوره الصافات | نزول = [[نازل شده در سال::3|٣ بعثت]] | نام = [[شماره آیه در سوره::17|١٧]] | قبلی = الصافات ١٦ | بعدی = الصافات ١٨  | کلمه = [[تعداد کلمات::4|٤]] | حرف =  }}
===معنی کلمات و عبارات===
===معنی کلمات و عبارات===
خط ۲۷: خط ۳۵:
المیزان=
المیزان=
{{ نمایش فشرده تفسیر|
{{ نمایش فشرده تفسیر|
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۷_بخش۱۵#link123 | آيات ۱۲ - ۷۰ سوره صافات]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۷_بخش۱۵#link123 | آيات ۱۲ - ۷۰ سوره صافّات]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۷_بخش۱۵#link124 | حكايت استهزاء مشركين آيات خدا و دعوت پيامبر را و استبعادشان رستاخير خود و پدرانشانرا]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۷_بخش۱۵#link124 | حكايت انکار و استهزاء معاد، توسط مشرکان]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۷_بخش۱۵#link125 | اشاره به وجه تسميه قيامت به يوم الفصل]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۷_بخش۱۶#link126 | مراد از محشور شدن کافران با ازواج خود، در دوزخ چیست؟]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۷_بخش۱۶#link126 | مراد از الذين ظلموا در آيه : احشرواالذين ظلموا...]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۷_بخش۱۶#link128 | وجه تعبير به «هدايت»، در راندن کافران به سوی جحیم]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۷_بخش۱۶#link127 | ازواج و ماكانوا يعبدون من دون الله]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۷_بخش۱۶#link129 | کافران در قیامت، از چه چیز بازخواست می شوند؟]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۷_بخش۱۶#link128 | وجه تعبير به هدايت در فاهدوهم الى صراط الجحيم]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۷_بخش۱۶#link132 | جایگاه ویژه و مقام والای «مُخلَصین»، در بهشت برین]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۷_بخش۱۶#link129 | مراد از سؤ ال در وقنوهم انهم مسؤ ولون سؤ ال از چيست ؟]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۷_بخش۱۶#link133 | توصيف شراب بهشتى و حوريانى كه براى «مُخلَصين» آماده مى شود]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۷_بخش۱۶#link130 | اعتراض كفار به بزرگان و رهبران خود در قيامت كه شما باعث گمراهى ما بوديد و جوابرؤ ساى كفر به پيروان خود]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۷_بخش۱۶#link134 | گفتگوى اهل بهشت، با يكديگر]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۷_بخش۱۶#link131 | تابع و متبوع در عذاب مشتركند]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۷_بخش۱۷#link135 | توصیف شجرۀ «زقّوم»، و عذاب های دوزخ]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۷_بخش۱۶#link132 | مقصود از عبادالله المخلصين و اينكه رزق معلوم دارند و...]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۷_بخش۱۷#link136 | بحث روايتى]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۷_بخش۱۶#link133 | توصيف شراب بهشتى و حوريانى كه براى مخلصين آماده مى شود.]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۷_بخش۱۶#link134 | گفتگوى اهل بهشت با يكديگر]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۷_بخش۱۷#link135 | شجره زقوم و وصف آن]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۱۷_بخش۱۷#link136 | رواياتى درباره مسؤ ول بودن انسان ، و درذيل برخى آيات گذشته]]


}}
}}
خط ۱۷۸: خط ۱۸۲:
[[رده:احتجاج باطل]][[رده:برهان در عقیده]][[رده:احیاى مردگان]][[رده:بینش مشرکان]][[رده:تجدید حیات اجداد مشرکان]][[رده:آثار استبعاد معاد]][[رده:استبعاد معاد]][[رده:عوامل تکذیب معاد]]
[[رده:احتجاج باطل]][[رده:برهان در عقیده]][[رده:احیاى مردگان]][[رده:بینش مشرکان]][[رده:تجدید حیات اجداد مشرکان]][[رده:آثار استبعاد معاد]][[رده:استبعاد معاد]][[رده:عوامل تکذیب معاد]]
[[رده:آیات قرآن]] [[رده:سوره الصافات ]]
[[رده:آیات قرآن]] [[رده:سوره الصافات ]]
{{#seo:
|title=آیه 17 سوره صافات
|title_mode=replace
|keywords=آیه 17 سوره صافات,صافات 17,أَ وَ آبَاؤُنَا الْأَوَّلُونَ‌,احتجاج باطل,برهان در عقیده,احیاى مردگان,بینش مشرکان,تجدید حیات اجداد مشرکان,آثار استبعاد معاد,استبعاد معاد,عوامل تکذیب معاد,آیات قرآن سوره الصافات
|description=أَ وَ آبَاؤُنَا الْأَوَّلُونَ‌
|image=Wiki_Logo.png
|image_alt=الکتاب
|site_name=الکتاب
}}

نسخهٔ کنونی تا ‏۲۵ بهمن ۱۴۰۱، ساعت ۱۳:۵۹

کپی متن آیه
أَ وَ آبَاؤُنَا الْأَوَّلُونَ‌

ترجمه

یا پدران نخستین ما (بازمی‌گردند)؟!»

|و آيا نياكان ما نيز [زنده مى‌شوند]
و همين طور پدران اوّليه ما؟!»
یا پدران گذشته ما زنده می‌شوند؟!
و آیا پدران پیشین ما [هم برانگیخته می شوند؟]
يا نياكان ما را؟
و همچنین پدران نخستین ما؟
و آيا پدران پيشين ما نيز [برانگيخته مى‌شوند]؟
آیا پدران و نیاکان گذشته‌ی ما نیز (زنده می‌گردند که سالیان سال است مرده‌اند و ذرّات وجودشان در پهنه‌ی زمین پراکنده و نابود شده است؟).
«آیا و پدران نخستینمان (نیز برانگیخته می‌گردند)؟!»
آیا و پدران ما پیشینیان‌

And our ancestors of old?”
ترتیل:
ترجمه:
الصافات ١٦ آیه ١٧ الصافات ١٨
سوره : سوره الصافات
نزول : ٣ بعثت
اطلاعات آماری
تعداد کلمات : ٤
تعداد حروف :

معنی کلمات و عبارات

«آبَاؤُنَا الأوَّلُونَ»: (نگا: مؤمنون / و ، شعراء / ، قصص / ).


تفسیر


تفسیر نور (محسن قرائتی)


أَ وَ آباؤُنَا الْأَوَّلُونَ «17» قُلْ نَعَمْ وَ أَنْتُمْ داخِرُونَ «18»

و آيا پدران گذشته‌ى ما نيز (زنده خواهند شد)؟ بگو: آرى (همه زنده مى‌شويد) در حالى كه خوار و كوچك خواهيد بود.

تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)



أَ وَ آباؤُنَا الْأَوَّلُونَ «17»

أَ وَ آباؤُنَا الْأَوَّلُونَ‌: آيا پدران نخستين ما كه خاك شده‌اند هم زنده شوند، (استفهام انكارى است) يعنى هرگز ما و پدران ما را زنده نكنند.

جلد 11 - صفحه 110


تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)


فَاسْتَفْتِهِمْ أَ هُمْ أَشَدُّ خَلْقاً أَمْ مَنْ خَلَقْنا إِنَّا خَلَقْناهُمْ مِنْ طِينٍ لازِبٍ «11» بَلْ عَجِبْتَ وَ يَسْخَرُونَ «12» وَ إِذا ذُكِّرُوا لا يَذْكُرُونَ «13» وَ إِذا رَأَوْا آيَةً يَسْتَسْخِرُونَ «14» وَ قالُوا إِنْ هذا إِلاَّ سِحْرٌ مُبِينٌ «15»

أَ إِذا مِتْنا وَ كُنَّا تُراباً وَ عِظاماً أَ إِنَّا لَمَبْعُوثُونَ «16» أَ وَ آباؤُنَا الْأَوَّلُونَ «17» قُلْ نَعَمْ وَ أَنْتُمْ داخِرُونَ «18» فَإِنَّما هِيَ زَجْرَةٌ واحِدَةٌ فَإِذا هُمْ يَنْظُرُونَ «19» وَ قالُوا يا وَيْلَنا هذا يَوْمُ الدِّينِ «20»

ترجمه‌

پس بپرس از آنها آيا آنها سخت‌ترند در آفرينش يا كسانيرا كه آفريديم غير از آنها همانا ما آفريديم آنها را از گل چسبنده‌

بلكه تعجّب نمودى و مسخره ميكنند

و چون پند داده شوند پند نميگيرند

و چون به بينند نشانه قدرتى را بسخريّه ميگيرند

و گويند نيست اين مگر جادوئى آشكار

آيا چون مرديم و گشتيم خاك و استخوانها آيا همانا ما برانگيخته شدگانيم‌

آيا و پدران پيشينيان ما

بگو بلى با آنكه شما ذليلانيد

پس جز اين نيست كه آن يك صيحه است پس ناگاه آنها مينگرند

و گويند اى واى بر ما اين روز جزا است.

تفسير

خداوند متعال براى اثبات معاد باز باسلوب بديعى پرداخته كه به پيغمبر خود دستور فرموده از منكرين معاد سؤال فرمايد كه آيا خلقت آنها بعد از مردن و خاك شدن سخت‌تر است يا خلقت ملائكه و آسمانها و زمين و موجودات آنها و جعل مشارق و مغارب و شهاب ثاقب كه در آيات سابقه ذكر شد و كلمه من از باب تغليب يا داراى عقل و اراده بودن افلاك است كه گفته‌اند و آنكه خدا مردم‌


جلد 4 صفحه 426

را خلق نموده است بدوا از گل چسبناكى و بعد از مردن و خاك شدن و آمدن باران باز همان گل چسبناك خواهند شد چگونه نمى‌تواند دوباره آنها را خلق نمايد و اى پيغمبر تو تعجّب نمودى از انكار آنها و انصافا جاى تعجّب هم هست و بعضى عجبت بصيغه متكلّم قرائت نموده‌اند و در جوامع آنرا نسبت بامير المؤمنين عليه السّلام داده و بالاتر از انكار آنكه استهزاء هم مينمايند به تعجّب تو يا اقرار اهل ايمان بآن و وقتى استدلال مينمايند براى آنها بوقوع حشر و مفاسد انكار را براى آنان ذكر مينمايند از نهايت بى‌فكرى و بى‌شعورى متذكّر و متنبه نميشوند و چون معجزه دالّه بر صدق تو را مشاهده ميكنند بر استهزاء خود مى‌افزايند و مردم ديگر را هم با خود در مسخره كردن كمك ميگيرند و از فرط عناد و لجاج ميگويند آنچه ما ديديم از او جز سحر و شعبده چيزى نيست پر واضح است و باز بطرز نوى شروع باستهزاء و انكار مينمايند و ميگويند وقتى ما مرديم و خاك شديم و استخوانى از ما بيش در قبر باقى نماند آيا ما مبعوث ميشويم يا پدرانمان كه سالها است مرده‌اند و اثرى از آنها باقى نمانده بلكه ذرّات خاك آنها هم در عالم متفرّق و مضمحلّ شده است و چون آنها دليلى بر ادّعاء موهوم خودشان كه امتناع بعث باشد نداشتند جز استبعاد عادى كه ناشى از عدم تفكّر در عموم قدرت خداوند است و عمده اين بود كه ميخواستند زير بار فرمايش پيغمبر نروند خداوند فرموده بگو بلى آنها و شما با كمال خوارى محشور خواهيد شد معطّلى هم ندارد يك صيحه و بانگ صور اسرافيل براى زنده نمودن شما و پدران شما و راندنتان بصحراى محشر كافى است مانند چوپانى كه يك صيحه بگله گوسفندان بزند و همه را سوق دهد پس در آنهنگام حالت بهتى بآنها دست ميدهد كه باوضاع محشر نظر مينمايند و منتظرند مجازات آنها معيّن شود و با خود ميگويند اى واى بر ما و عقائد ما اين روز همان روز جزا و حسابى است كه انبياء و اولياء از آن خبر ميدادند و نادم و پشيمان ميشوند از انكار و اصرار خودشان بر كفر و نفاق ولى ديگر پشيمانى سودى ندارد.

اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)


أَ وَ آباؤُنَا الأَوَّلُون‌َ «17»

آيا پدران‌ ‌ما ‌که‌ پيش‌ ‌از‌ ‌ما مرده‌اند ‌از‌ زمان‌ آدم‌ ‌تا‌ زمان‌ ‌ما ‌آنها‌ ‌هم‌ مبعوث‌ ميشوند.

گويا ‌اينکه‌ مشركين‌ و كفار ‌که‌ منكر معاد بودند توهم‌ كردند ‌که‌ ‌اگر‌ معاد صدق‌ ‌است‌ و ‌ما مبعوث‌ نميشويم‌ ‌با‌ اينكه‌ خاك‌ و استخوان‌ شده‌ايم‌ ‌پس‌ چرا آباء و پيشينيان‌ ‌ما زنده‌ نشدند و مبعوث‌ نگشتند و كأنه‌ ‌اينکه‌ ‌را‌ دليل‌ ميگرفتند ‌که‌ همين‌ نحو ‌که‌ ‌آنها‌ زنده‌ نشدند ‌ما ‌هم‌ زنده‌ نخواهيم‌ شد خيال‌ ميكردند ‌که‌ همين‌ نحو ‌که‌ ‌در‌ دنيا ‌هر‌ طبقه‌ ‌بعد‌ ‌از‌ طبقه بترتيب‌ بدنيا ميآيند قيامتي‌ ‌را‌ ‌که‌ انبياء مي‌‌-‌ گفتند و ‌آنها‌ ‌را‌ تهديد ميكردند ‌هم‌ همين‌ نحو ‌است‌ ‌که‌ بترتيب‌ زنده‌ ميشوند و چون‌ دروغ‌ انبياء ظاهر شد و ‌آنها‌ زنده‌ نشدند ‌پس‌ ‌ما ‌هم‌ زنده‌ نميشويم‌ و نيز توهم‌ ميكردند ‌که‌ ‌پس‌ ‌از‌ مردن‌ باندك‌ فاصله‌ زنده‌ ميشوند چنانچه‌ ‌در‌ قرآن‌ ‌هم‌

جلد 15 - صفحه 129

ميفرمايد إِنَّهُم‌ يَرَونَه‌ُ بَعِيداً وَ نَراه‌ُ قَرِيباً معارج‌ آيه 6 ‌که‌ خبر ‌از‌ نزديك‌ ميدهد غافل‌ ‌از‌ اينكه‌ ‌تا‌ دستگاه‌ دنيا برچيده‌ نشود دستگاه‌ آخرت‌ برپا نميشود چنانچه‌ علائم‌ قيامت‌ ‌را‌ خداوند ‌در‌ بسيار ‌از‌ آيات‌ بيان‌ فرموده‌ ‌در‌ سوره تكوير ميفرمايد إِذَا الشَّمس‌ُ كُوِّرَت‌ وَ إِذَا النُّجُوم‌ُ انكَدَرَت‌ وَ إِذَا الجِبال‌ُ سُيِّرَت‌‌-‌ ‌الي‌ ‌قوله‌‌-‌ وَ إِذَا السَّماءُ كُشِطَت‌ آيه 1 ‌الي‌ 11 و ‌در‌ سوره انفطار ميفرمايد إِذَا السَّماءُ انفَطَرَت‌ وَ إِذَا الكَواكِب‌ُ انتَثَرَت‌ وَ إِذَا البِحارُ فُجِّرَت‌ و ‌در‌ بسياري‌ ‌از‌ سور قرآني‌ و ‌تا‌ ‌اينکه‌ علائم‌ ظاهر نشود و ‌اينکه‌ دستگاه‌ برچيده‌ نشود قيامت‌ برپا نمي‌شود بعلاوه‌ ‌ما يك‌ عالم‌ ديگري‌ ‌هم‌ داريم‌ ‌بين‌ دنيا و آخرت‌ عالم‌ برزخ‌ ‌است‌ بايد طي‌ شود چنانچه‌ ميفرمايد وَ مِن‌ وَرائِهِم‌ بَرزَخ‌ٌ إِلي‌ يَوم‌ِ يُبعَثُون‌َ مؤمنون‌ آيه

برگزیده تفسیر نمونه


]

(آیه 17)- و از این بالاتر این که «و آیا پدران نخستین ما نیز برانگیخته می‌شوند»؟! (أَ وَ آباؤُنَا الْأَوَّلُونَ).

همانها که جز مشتی استخوان پوسیده، یا خاکهای پراکنده وجودشان باقی

ج4، ص135

نمانده است، چه کسی می‌تواند این اجزای متفرق را جمع کند؟ و چه کسی می‌تواند لباس حیات بر آنان بپوشاند؟

اما این کوردلان فراموش کرده بودند که روز نخست همه خاک بودند، و از خاک آفریده شدند، اگر در قدرت خدا شک داشتند باید بدانند خداوند یک بار قدرت خود را به اینها نشان داده بود، و اگر در قابلیت خاک مردد بودند، آن هم یک بار به ثبوت رسیده بود.

نکات آیه

۱ - مشرکان، تجدید حیات نیاکانشان را پس از مرگ و تبدیل شدن آنان را به خاک و استخوان، امرى بسیار بعید و غیر قابل قبول مى دانستند. (أءنّا لمبعوثون . أوَ ءاباؤنا الأوّلون) «ءاباؤنا» مبتدا و خبر آن - به قرینه خبر موجود در آیه قبل (لمبعوثون) - حذف شده است. این جمله (مبتدا و خبر) عطف بر جمله قبل (ءإنا لمبعوثون) است.

۲ - مشرکان، حیات مجدد نیاکان اولیه خود را در روز رستاخیز، بعیدتر و غیرممکن تر از تجدید حیات خود مى دانستند. (أءنّا لمبعوثون . أوَ ءاباؤنا الأوّلون) از عطف «أو ءاباؤنا...» بر «أءنا لمبعوثون» - که براى ارتقاى اظهارِ استحاله امرِ معاد است - و نیز از اختصاص به ذکر یافتن «آباء»، برداشت یاد شده به دست مى آید.

۳ - بعید شمردن حیات دوباره انسان هایى که در گذشته دور مرده و به خاک و استخوان تبدیل شده اند، عامل انکار معاد از سوى مشرکان (أءنّا لمبعوثون . أوَ ءاباؤنا الأوّلون)

۴ - استبعاد و بعید شمردن، در برابر برهان و دلیل روشن در امور علمى و اعتقادى، امرى ناپسند و مردود است. (فاستفتهم أهم أشدّ خلقًا أم من خلقنا ... أوَ ءاباؤنا الأوّلون) برداشت یاد شده به خاطر این نکته است که خداوند در آیات پیشین، دلایل اثبات معاد را بیان فرمود و آیه و معجزه اى انکارناپذیر و قاطع براى آن ارائه کرد; ولى مشرکان به صرف استبعادِ مسأله برپایى قیامت، از عقیده به آن امتناع ورزیدند. خداوند در این آیه به شدت درصدد محکوم کردن مشرکان به سبب اتخاذ این مواضع غیر اصولى است.

موضوعات مرتبط

  • احتجاج: احتجاج باطل ۴
  • عقیده: برهان در عقیده ۴
  • مردگان: احیاى مردگان ۲
  • مشرکان: بینش مشرکان ۱، ۲; تجدید حیات اجداد مشرکان ۲
  • معاد: آثار استبعاد معاد ۳; استبعاد معاد ۱; عوامل تکذیب معاد ۳

منابع