الإنفطار ٣: تفاوت میان نسخهها
(افزودن سال نزول) |
(←تفسیر) برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
||
(۲ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط یک کاربر دیگر نشان داده نشد) | |||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{قاب | متن = '''[[شامل این کلمه::وَ|وَ]] [[شامل این ریشه::و| ]][[شامل این کلمه::إِذَا|إِذَا]] [[شامل این ریشه::اذا| ]][[شامل این کلمه::الْبِحَار|الْبِحَارُ]] [[کلمه غیر ربط::الْبِحَار| ]] [[شامل این ریشه::بحر| ]][[ریشه غیر ربط::بحر| ]][[شامل این کلمه::فُجّرَت|فُجِّرَتْ]] [[کلمه غیر ربط::فُجّرَت| ]] [[شامل این ریشه::فجر| ]][[ریشه غیر ربط::فجر| ]]'''}} | {{قاب | متن = '''[[شامل این کلمه::وَ|وَ]] [[شامل این ریشه::و| ]][[شامل این کلمه::إِذَا|إِذَا]] [[شامل این ریشه::اذا| ]][[شامل این کلمه::الْبِحَار|الْبِحَارُ]] [[کلمه غیر ربط::الْبِحَار| ]] [[شامل این ریشه::بحر| ]][[ریشه غیر ربط::بحر| ]][[شامل این کلمه::فُجّرَت|فُجِّرَتْ]] [[کلمه غیر ربط::فُجّرَت| ]] [[شامل این ریشه::فجر| ]][[ریشه غیر ربط::فجر| ]]'''}} | ||
{| class="ayeh-table mw-collapsible mw-collapsed" | |||
!کپی متن آیه | |||
|- | |||
|وَ إِذَا الْبِحَارُ فُجِّرَتْ | |||
|} | |||
'''ترجمه ''' | '''ترجمه ''' | ||
<tabber> | <tabber> | ||
خط ۱۵: | خط ۱۸: | ||
|-|صادقی تهرانی=و هنگامی که دریاها بسیار روان شوند (و فوران کنند). | |-|صادقی تهرانی=و هنگامی که دریاها بسیار روان شوند (و فوران کنند). | ||
|-|معزی=و گاهی که دریاها شکافته شود | |-|معزی=و گاهی که دریاها شکافته شود | ||
|-|</tabber>< | |-|english=<div id="qenag">When the oceans are exploded.</div> | ||
|-|</tabber> | |||
<div class="audiotable"> | |||
<div id="quran_sound">ترتیل: <sound src="http://dl.bitan.ir/quran/parhizgar/082003.mp3"></sound></div> | |||
<div id="trans_sound">ترجمه: <sound src="http://dl.bitan.ir/quran/makarem/082003.mp3"></sound></div> | |||
</div> | |||
{{آيه | سوره = سوره الإنفطار | نزول = [[نازل شده در سال::1|١ بعثت]] | نام = [[شماره آیه در سوره::3|٣]] | قبلی = الإنفطار ٢ | بعدی = الإنفطار ٤ | کلمه = [[تعداد کلمات::4|٤]] | حرف = }} | {{آيه | سوره = سوره الإنفطار | نزول = [[نازل شده در سال::1|١ بعثت]] | نام = [[شماره آیه در سوره::3|٣]] | قبلی = الإنفطار ٢ | بعدی = الإنفطار ٤ | کلمه = [[تعداد کلمات::4|٤]] | حرف = }} | ||
===معنی کلمات و عبارات=== | ===معنی کلمات و عبارات=== | ||
خط ۲۶: | خط ۳۴: | ||
<tabber> | <tabber> | ||
المیزان= | المیزان= | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۲۰_بخش۲۷#link242 | آيات ۱ - | {{ نمایش فشرده تفسیر| | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۲۰_بخش۲۷#link243 | بيان | *[[تفسیر:المیزان جلد۲۰_بخش۲۷#link242 | آيات ۱ - ۱۹ سوره انفطار]] | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۲۰_بخش۲۷#link244 | | *[[تفسیر:المیزان جلد۲۰_بخش۲۷#link243 | بيان شمارى از نشانه هاى روز قيامت]] | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۲۰_بخش۲۷#link245 | مفاد استفهام توبيخى | *[[تفسیر:المیزان جلد۲۰_بخش۲۷#link244 | آگاهی تفصیلی انسان ها در قيامت، به همۀ اعمال دنیایی خویش]] | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۲۰_بخش۲۷#link246 | برقرارى عدالت بين اعضاء و قواى | *[[تفسیر:المیزان جلد۲۰_بخش۲۷#link245 | مفاد استفهام توبيخى «يَا أيُّهَا الإنسانُ مَا غَرَّكَ بِرَبّكَ الكَرِيم»]] | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۲۰_بخش۲۷# | *[[تفسیر:المیزان جلد۲۰_بخش۲۷#link246 | برقرارى عدالت بين اعضاء و قواى انسان، يكى از موارد تدبير الهى]] | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۲۰_بخش۲۷#link248 | | *[[تفسیر:المیزان جلد۲۰_بخش۲۷#li | ثبت و ضبط اعمال انسان ها، توسط فرشتگان نویسنده]] | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۲۰_بخش۲۸#link249 | | *[[تفسیر:المیزان جلد۲۰_بخش۲۷#link248 | احاطۀ فرشتگان بر همۀ افعال و نيّات آدمیان و ثبت آن ها، با همۀ جزئیات ]] | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۲۰_بخش۲۸#link250 | | *[[تفسیر:المیزان جلد۲۰_بخش۲۸#link249 | رابطه تأثير و تأثّر اسباب عادى، در قیامت از بين مى رود]] | ||
*[[تفسیر:المیزان جلد۲۰_بخش۲۸#link250 | رواياتى در ذيل آیات این سوره]] | |||
}} | |||
|-|نمونه= | |-|نمونه= | ||
{{ نمایش فشرده تفسیر| | |||
*[[تفسیر:نمونه جلد۲۶_بخش۱۰#link83 | تفسیر آیات]] | *[[تفسیر:نمونه جلد۲۶_بخش۱۰#link83 | تفسیر آیات]] | ||
}} | |||
|-| تفسیر نور= | |||
===تفسیر نور (محسن قرائتی)=== | |||
{{ نمایش فشرده تفسیر| | |||
إِذَا السَّماءُ انْفَطَرَتْ «1» وَ إِذَا الْكَواكِبُ انْتَثَرَتْ «2» وَ إِذَا الْبِحارُ فُجِّرَتْ «3» وَ إِذَا الْقُبُورُ بُعْثِرَتْ «4» عَلِمَتْ نَفْسٌ ما قَدَّمَتْ وَ أَخَّرَتْ «5» | |||
آنگاه كه آسمان شكافته شود. و آنگاه كه ستارگان پراكنده شوند. و آنگاه كه درياها گشوده و به هم راه يابند. و آنگاه كه قبرها زيرورو گردد. (در آن زمان) هر كس مىداند، آنچه از پيش فرستاده و آنچه براى بعد گذاشته است. | |||
===نکته ها=== | |||
«انفطار» به معناى شكافته شدن است، «فطر» و «افطار» نيز به همين معناست، زيرا روزه با غذا خوردن مىشكافد. «انفطار» و «انشقاق» به يك معناست، لكن در انفطار بعد از شكافتن به چيزى مىرسيم، بر خلاف انشقاق، چنانكه عرب در حفر قنات مىگويد: | |||
«فطرتُ» چون بعد از شكافتن زمين، به آب مىرسد. | |||
«انتثار» به معناى پراكندگى است و به چيزى كه بر سر عروس مىريزند، نثار گويند. | |||
«فجر» به معناى بروز شكاف و باز شدن راه است و «تفجير»، بيانگر عظمت و شدّت شكافته شدن كوههاست. | |||
در كلمه «بُعْثِرَ» هم معناى «بعث» (به پا خواستن) است و هم معناى «ثور» (دگرگون شدن)، لذا راغب در مفردات گفته است كه بعيد نيست فعل «بُعْثِرَ» مركّب از اين دو فعل باشد، يعنى زير و رو شدن خاكها و برپاخاستن مردگان. | |||
جلد 10 - صفحه 406 | |||
پيوند ميان آسمان و زمين و دريا و خشكى به گونهاى است كه هرگاه نظام يكى از آنها به هم بخورد، نظام همه چيز به هم مىخورد. | |||
===پیام ها=== | |||
1- نظام حاكم بر آسمان و زمين به دست خداست و هرگاه او بخواهد تغيير مىكند. «إِذَا السَّماءُ انْفَطَرَتْ» | |||
2- معاد جسمانى است و مردگان از قبر برمىخيزند. «إِذَا الْقُبُورُ بُعْثِرَتْ» | |||
3- به هم ريختن نظام هستى، مقدّمه رستاخيز و رستاخيز، براى حساب و كتاب و جزاى اعمال انسانهاست. عَلِمَتْ نَفْسٌ ما قَدَّمَتْ ... | |||
4- در قيامت ظرفيّت انسان توسعه مىيابد و همه كارهاى گذشته را به ياد مىآورد. «عَلِمَتْ نَفْسٌ ما قَدَّمَتْ» | |||
5- انسان، هم بايد به فكر گذشته خود باشد، تا اگر خلافى كرده توبه كند و هم به فكر پس از مرگ خود باشد تا يادگار خوبى از خود بجاى گذارد. «ما قَدَّمَتْ وَ أَخَّرَتْ» | |||
6- در قيامت، انسان هم به آنچه عمل كرده آگاه مىشود و هم به آثار خوب يا بد اعمال خود. «ما قَدَّمَتْ وَ أَخَّرَتْ» | |||
7- در قيامت، انسان به كارهايى كه مىتوانسته بكند و به تأخير انداخته و انجام نداده پى مىبرد. عَلِمَتْ ... ما قَدَّمَتْ وَ أَخَّرَتْ و شايد مراد از «اخّرت» كارهايى است كه بازدهى آن پس از مرگ به ايشان مىرسد. مانند تأليف كتاب يا بناى فساد. | |||
}} | |||
|-| | |||
اثنی عشری= | |||
===تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)=== | |||
{{نمایش فشرده تفسیر| | |||
وَ إِذَا الْبِحارُ فُجِّرَتْ «3» | |||
وَ إِذَا الْبِحارُ فُجِّرَتْ: و آنگاه كه درياها روان گرديده شوند. يعنى حايل از ميان آنها برداشته، همه درياهاى شور و شيرين يكى شوند. يا مراد آنكه زمين همه آبهاى خود را فرو برد، پس همه درياها خشك گردد و قطرهاى آب در آن نماند. | |||
}} | |||
|-| | |||
روان جاوید= | |||
===تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)=== | |||
{{نمایش فشرده تفسیر| | |||
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ | |||
إِذَا السَّماءُ انْفَطَرَتْ «1» وَ إِذَا الْكَواكِبُ انْتَثَرَتْ «2» وَ إِذَا الْبِحارُ فُجِّرَتْ «3» وَ إِذَا الْقُبُورُ بُعْثِرَتْ «4» | |||
عَلِمَتْ نَفْسٌ ما قَدَّمَتْ وَ أَخَّرَتْ «5» يا أَيُّهَا الْإِنْسانُ ما غَرَّكَ بِرَبِّكَ الْكَرِيمِ «6» الَّذِي خَلَقَكَ فَسَوَّاكَ فَعَدَلَكَ «7» فِي أَيِّ صُورَةٍ ما شاءَ رَكَّبَكَ «8» كَلاَّ بَلْ تُكَذِّبُونَ بِالدِّينِ «9» | |||
وَ إِنَّ عَلَيْكُمْ لَحافِظِينَ «10» كِراماً كاتِبِينَ «11» يَعْلَمُونَ ما تَفْعَلُونَ «12» إِنَّ الْأَبْرارَ لَفِي نَعِيمٍ «13» وَ إِنَّ الْفُجَّارَ لَفِي جَحِيمٍ «14» | |||
يَصْلَوْنَها يَوْمَ الدِّينِ «15» وَ ما هُمْ عَنْها بِغائِبِينَ «16» وَ ما أَدْراكَ ما يَوْمُ الدِّينِ «17» ثُمَّ ما أَدْراكَ ما يَوْمُ الدِّينِ «18» يَوْمَ لا تَمْلِكُ نَفْسٌ لِنَفْسٍ شَيْئاً وَ الْأَمْرُ يَوْمَئِذٍ لِلَّهِ «19» | |||
ترجمه | |||
هنگاميكه آسمان شكافته شود | |||
و هنگاميكه ستارگان فرو ريخته و پراكنده شوند | |||
و هنگاميكه درياها بهم راه يافته يكى گردد | |||
و هنگاميكه قبرها زير و زبر گردد | |||
خواهد دانست هر كس از اعمال خود و آثار آنها آنچه پيش فرستاده و آنچه مؤخر داشته است | |||
اى انسان چه چيز فريب داد تو را بنا فرمانى پروردگار خود كه داراى جود و بخشش است | |||
آنكه آفريد تو را پس راست و درست نمود تو را پس معتدل و متناسب نمود تو را | |||
در هر صورتى كه خواست تركيب نمود تو را | |||
نبايد مغرور بكرم خدا شد بلكه تكذيب ميكنيد جزاء را | |||
و همانا بر شما نگهبانانى هستند | |||
بزرگواران نويسندگان | |||
ميدانند آنچه را بجا ميآوريد | |||
همانا نيكوكاران در نعمتهاى بهشتند | |||
و همانا بدكاران در دوزخند | |||
وارد ميشوند در آن در روز جزا | |||
و نيستند آنها از آن دور شدگان | |||
و چه ميدانى تو چيست روز جزا | |||
پس چه ميدانى تو چيست روز جزا | |||
روز كه اختيار ندارد كسى براى كسى چيزى را و كارها در آن روز با خدا است. | |||
تفسير | |||
خداوند متعال در اين سوره شريفه هم متعرّض اوضاع قيامت شده ميفرمايد | |||
---- | |||
جلد 5 صفحه 355 | |||
وقتى كه آسمان شكافته شود براى نزول ملائكه و ستارگان فرو ريخته و پراكنده شوند و درياها بيكديگر راه پيدا كرده و يكى گردند و قبرها زير و زبر شوند و مردگان از آنها بيرون آيند در چنين وقت كه روز قيامت است هر كس هر عمل خير و شرّى كه در زمان حيات بجا آورده و هر اثر خوب و بدى كه از اعمال او بعد از مرگ باقى مانده ميداند و در نامه اعمال خود ميبيند چون هر كس سنّت خوبى از خود باقى گذارد هر كس بآن عمل نمايد ثوابش باو ميرسد و هر كس سنّت بدى بگذارد هر كس بآن عمل نمايد گناهش بعهده او است و از ثواب و گناه عمل كنندگان چيزى كم نميشود و پس از اين خداوند خطاب به بنى آدم فرموده كه اى انسان چه چيز فريب داد تو را كه مأمون شدى از عذاب الهى و معصيت نمودى خداوند بخشنده بدون غرض و عوض را و اختيار كريم از بين اوصاف الهى ظاهرا براى اشاره بعلّت قبح معصيت است كه كفران نعمت خداوند منعم باشد و اشعار بآنكه شيطان فريب ميدهد آدمى را كه خدا كريم است معصيت كن ميبخشد و نبايد باين مغرور شد و براى تعليم عذر خواهى از گناه و توبه است كه بنده بگويد پروردگارا اينكه من مرتكب گناه شدم براى اهانت بامر تو نبود بلكه براى اميدوارى بكرم تو بود و در مجمع از پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم نقل نموده كه چون تلاوت نمود اين آيه را فرمود مغرور نمود او را جهلش و آن خداوند كريم آن چنان قادر حكيمى است كه خلق فرمود تو را راست و درست داراى اعضاء سليم و آماده براى منافع مستقيم پس معتدل و متناسب فرمود اجزاء و اعضاء تو را با يكديگر براى حسن منظر و مزيد انتفاع و قيام باعتدال و عدّلك بتشديد نيز قرائت شده و برحسب معنى تفاوتى ندارد و بهر صورت و شكل و شمائلى كه خواست و پسنديد و مصلحت ديد تو را تركيب و خلق فرمود يعنى بهترين صورتها را براى تو اختيار نمود يا تو را بهر صورتى كه خواست از صور آباء و امّهاتت در آورد چنانچه از حديثى كه در مجمع از امام رضا عليه السّلام نقل نموده استفاده ميشود و در هر حال كلمه ما زائده است و در مجمع از امام صادق (ع) و قمّى ره نقل فرموده كه اگر ميخواست تركيب كرده بود تو را بر غير اين صورت و ظاهرا مراد آنست كه اگر ميخواست ميتوانست | |||
---- | |||
جلد 5 صفحه 356 | |||
تو را بصورت حيوان در آورد ولى باحسان خود تو را با حسن تقويم در آورد نبايد مغرور بكرم خدا شد و معصيت نمود بلى سبب اصلى معصيت شما آنست كه منكر روز جزا يا دين اسلاميد و همانا بر شما نگهبانانى هستند كه ضبط اعمال شما را مينمايند از جنس ملائكه كه گرامى و مكرّمند نزد خدا و نويسندگانند اعمال بندگان را از خير و شرّ و فيض ره نقل فرموده كه آنها دو ملكى هستند كه موكّلند بر افراد انسان مبادرت مينمايند بنوشتن حسنات و تأنّى ميكنند در نوشتن سيّئات شايد گناهكاران توبه و استغفار نمايند و در كافى از امام كاظم عليه السّلام نقل نموده كه چون بنده قصد كار خوب كند نفس او خوشبو بيرون آيد پس ملك موكّل دست راست بملك موكّل دست چپ ميگويد صبر كن اين بنده قصد كار خوب كرده و چون آن كار را بجا آورد زبان او قلم او و مركّب او آب دهانش ميباشد پس مينويسد براى او و چون قصد كار بد نمايد نفس او بد بو بيرون آيد پس ملك موكّل دست چپ بملك موكّل دست راست ميگويد صبر كن اين قصد كار بد كرده و چون آن كار را بجا آورد زبان او قلم او است و مركّبش آب دهنش پس مينويسد براى او حقير عرض ميكنم امر بصبر شايد براى ذهاب سيّئات بحسنات و حسنات بسيّئات باشد و گفته شده اينكه خداوند آنها را كرام خوانده براى آنست كه كار خوب را نوشته و بالا ميبرند و بر خدا عرضه ميدارند ولى كار بد را عرضه نميدارند و ميگويند خدايا تو ستّار العيوبى و بندگانت را بآن امر فرمودى و علام الغيوبى حاجت باظهار ما ندارى و براى اين كرام الكاتبين خوانده شدهاند و آنها ميدانند آنچه را بندگان بجا ميآورند و فراموش نميكنند و از روى دانش و علم ثبت مينمايند و در احتجاج از امام صادق عليه السّلام نقل نموده كه پرسيدند خداوند كه خود عالم السّرّ و الخفيّات است چرا دو ملك را مأمور بنوشتن اعمال بندگان فرموده فرمود خداوند آنها را بعبادت خود وادار فرموده بارجاع اين امر و قرار داده گواهان بر اعمال بندگان تا مردم بيشتر مواظب بر طاعت و محترز از معصيت باشند براى آنكه ميدانند دو ملك ملازم آنانند و شهادت ميدهند نزد خدا بر نفع يا ضرر آنها و چه بسيار كه اراده گناه ميكنند و چون بياد آن دو ميآيند ترك مينمايند و ميگويند خدا | |||
---- | |||
جلد 5 صفحه 357 | |||
ميبيند و ملائكه شهادت ميدهند اين خلاصه روايت بود كه ذكر شد اينها همه براى آنست كه روز قيامت تكليف نيكوكاران معلوم باشد كه مستحق نعيم جاودانند و بايد ببهشت بروند و تكليف بدكاران هم معلوم باشد كه مستحق عذابند و بايد بجهنّم بروند و در آن فرود آيند و بسوزند و چون روى سخن با كفّار مكه است كه منكر معاد بودند ميفرمايد كه هيچ وقت از جهنّم غائب نميشوند و بيرون نميآيند و بعضى گفتهاند مراد آنست كه قبل از ورود در جهنّم هم از آن غائب نيستند چون باد گرم آن در قبر هم بر آنها ميوزد و براى تشديد اهوال و تعظيم احوال و تكثير احمال و اثقال آن روز خداوند مكرّر فرموده چه ميدانى چه روزى است روز جزا و حقّا هم نميتوان حقيقت آن روز و كيفيّت اوضاع آنرا بدست آورد از قيامت خبرى ميشنوى دستى از دور بر آتش دارى هيچ كس در آن روز نميتواند براى كسى كارى انجام دهد و اختيار امرى را نمايد تمام اختيارات آن روز با خدا است ألان هم همين طور است نهايت آنكه بنظر ميآيد بعضى حاكمند و اختيار بعضى از امور را دارند آن روز اين هم نيست فقط شفاعت است آن هم بايد با اذن خدا باشد چنانچه از روايت مجمع از امام باقر عليه السّلام استفاده ميشود كه زمام امور هميشه بدست خدا بوده و هست و خواهد بود ولى آن روز حكّام ظاهرى هم از بين ميروند و باقى نميماند حاكمى جز خدا در ثواب الاعمال و مجمع از امام صادق عليه السّلام نقل نموده كه كسيكه سوره اذا السّماء انفطرت و اذا السّماء انشقّت را بخواند و در نماز واجب و مستحبّ نصب العين خود قرار دهد خداوند تمام حوائج او را بر آورد و حاجزى بين او و خدا باقى نماند و هميشه او ناظر بخدا و خدا ناظر باو باشد تا از حساب فارغ شود و الحمد للّه رب العالمين و صلّى اللّه على محمّد و آله الطّاهرين. | |||
---- | |||
جلد 5 صفحه 358 | |||
}} | |||
|-| | |||
اطیب البیان= | |||
===اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)=== | |||
{{نمایش فشرده تفسیر| | |||
وَ إِذَا البِحارُ فُجِّرَت «3» | |||
درياها شكافته ميشود تمام آب دريا فرو ميرود مثل حياض که ته آنها شكاف برداشت تمام آب حوض فرو مينشيند که مفاد: وَ إِذَا البِحارُ سُجِّرَت است که در سوره | |||
جلد 18 - صفحه 22 | |||
قبل در آيه 6 سوره تكوير بيان شده. | |||
}} | |||
|-| | |||
برگزیده تفسیر نمونه= | |||
===برگزیده تفسیر نمونه=== | |||
{{نمایش فشرده تفسیر| | |||
] | |||
(آیه 3)- سپس از آسمان به زمین میآید، میفرماید: «و آن زمان که دریاها به هم پیوسته شود» (و اذا البحار فجرت). | |||
گرچه امروز نیز تمام دریاهای روی زمین (غیر از دریاچهها) به هم ارتباط دارند، ولی به نظر میرسد که در آستانه قیامت بر اثر زلزلههای شدید، یا متلاشی شدن کوهها و ریختن آنها در دریاها چنان دریاها پر میشوند که آب سراسر خشکیها را فرا میگیرد، و دریاها به صورت یک اقیانوس گسترده و فراگیر در میآیند، همانگونه که یکی از تفسیرهای آیه 6 سوره تکویر «و اذا البحار سجرت» نیز همین است «1». | |||
---- | |||
(1) احتمال دیگری در تفسیر این آیه داده شده که در ذیل آیه 6 سوره تکویر ذکر گردید. | |||
ج5، ص429 | |||
}} | |||
|-|تسنیم= | |-|تسنیم= | ||
{{ نمایش فشرده تفسیر| | |||
*[[تفسیر:تسنیم | تفسیر آیات]] | *[[تفسیر:تسنیم | تفسیر آیات]] | ||
}} | |||
|-|</tabber> | |-|</tabber> | ||
خط ۶۴: | خط ۲۴۳: | ||
[[رده:شکافتن آسمان]][[رده:شکافتن دریاها]][[رده:شکافتن زمین]][[رده:شکافتن ستارگان]][[رده:آسمان در قیامت]][[رده:دریاها در قیامت]][[رده:زمین در قیامت]][[رده:ستارگان در قیامت]][[رده:نشانه هاى قیامت]] | [[رده:شکافتن آسمان]][[رده:شکافتن دریاها]][[رده:شکافتن زمین]][[رده:شکافتن ستارگان]][[رده:آسمان در قیامت]][[رده:دریاها در قیامت]][[رده:زمین در قیامت]][[رده:ستارگان در قیامت]][[رده:نشانه هاى قیامت]] | ||
[[رده:آیات قرآن]] [[رده:سوره الإنفطار ]] | [[رده:آیات قرآن]] [[رده:سوره الإنفطار ]] | ||
{{#seo: | |||
|title=آیه 3 سوره إنفطار | |||
|title_mode=replace | |||
|keywords=آیه 3 سوره إنفطار,إنفطار 3,وَ إِذَا الْبِحَارُ فُجِّرَتْ,شکافتن آسمان,شکافتن دریاها,شکافتن زمین,شکافتن ستارگان,آسمان در قیامت,دریاها در قیامت,زمین در قیامت,ستارگان در قیامت,نشانه هاى قیامت,آیات قرآن سوره الإنفطار | |||
|description=وَ إِذَا الْبِحَارُ فُجِّرَتْ | |||
|image=Wiki_Logo.png | |||
|image_alt=الکتاب | |||
|site_name=الکتاب | |||
}} |
نسخهٔ کنونی تا ۹ فروردین ۱۴۰۱، ساعت ۱۳:۲۸
کپی متن آیه |
---|
وَ إِذَا الْبِحَارُ فُجِّرَتْ |
ترجمه
الإنفطار ٢ | آیه ٣ | الإنفطار ٤ | ||||||||||||||
|
معنی کلمات و عبارات
«فُجِّرَتْ»: برجوشانده شدند و راه آنها به هم بازگردانده شد. یعنی کوهها و تپهها و ارتفاعات سواحل دریاها برداشته شد و آب دریاها به هم آمیخته گردید. منفجر گردانده شد. یعنی اتمهای دو عنصر اساسی آب، اکسیژن و ئیدروژن، بر اثر یک جرقّه و واکنش، آزاد و منفجر گردید (نگا: نمونه، تفهیمالقرآن).
تفسیر
- آيات ۱ - ۱۹ سوره انفطار
- بيان شمارى از نشانه هاى روز قيامت
- آگاهی تفصیلی انسان ها در قيامت، به همۀ اعمال دنیایی خویش
- مفاد استفهام توبيخى «يَا أيُّهَا الإنسانُ مَا غَرَّكَ بِرَبّكَ الكَرِيم»
- برقرارى عدالت بين اعضاء و قواى انسان، يكى از موارد تدبير الهى
- ثبت و ضبط اعمال انسان ها، توسط فرشتگان نویسنده
- احاطۀ فرشتگان بر همۀ افعال و نيّات آدمیان و ثبت آن ها، با همۀ جزئیات
- رابطه تأثير و تأثّر اسباب عادى، در قیامت از بين مى رود
- رواياتى در ذيل آیات این سوره
تفسیر نور (محسن قرائتی)
إِذَا السَّماءُ انْفَطَرَتْ «1» وَ إِذَا الْكَواكِبُ انْتَثَرَتْ «2» وَ إِذَا الْبِحارُ فُجِّرَتْ «3» وَ إِذَا الْقُبُورُ بُعْثِرَتْ «4» عَلِمَتْ نَفْسٌ ما قَدَّمَتْ وَ أَخَّرَتْ «5»
آنگاه كه آسمان شكافته شود. و آنگاه كه ستارگان پراكنده شوند. و آنگاه كه درياها گشوده و به هم راه يابند. و آنگاه كه قبرها زيرورو گردد. (در آن زمان) هر كس مىداند، آنچه از پيش فرستاده و آنچه براى بعد گذاشته است.
نکته ها
«انفطار» به معناى شكافته شدن است، «فطر» و «افطار» نيز به همين معناست، زيرا روزه با غذا خوردن مىشكافد. «انفطار» و «انشقاق» به يك معناست، لكن در انفطار بعد از شكافتن به چيزى مىرسيم، بر خلاف انشقاق، چنانكه عرب در حفر قنات مىگويد:
«فطرتُ» چون بعد از شكافتن زمين، به آب مىرسد.
«انتثار» به معناى پراكندگى است و به چيزى كه بر سر عروس مىريزند، نثار گويند.
«فجر» به معناى بروز شكاف و باز شدن راه است و «تفجير»، بيانگر عظمت و شدّت شكافته شدن كوههاست.
در كلمه «بُعْثِرَ» هم معناى «بعث» (به پا خواستن) است و هم معناى «ثور» (دگرگون شدن)، لذا راغب در مفردات گفته است كه بعيد نيست فعل «بُعْثِرَ» مركّب از اين دو فعل باشد، يعنى زير و رو شدن خاكها و برپاخاستن مردگان.
جلد 10 - صفحه 406
پيوند ميان آسمان و زمين و دريا و خشكى به گونهاى است كه هرگاه نظام يكى از آنها به هم بخورد، نظام همه چيز به هم مىخورد.
پیام ها
1- نظام حاكم بر آسمان و زمين به دست خداست و هرگاه او بخواهد تغيير مىكند. «إِذَا السَّماءُ انْفَطَرَتْ»
2- معاد جسمانى است و مردگان از قبر برمىخيزند. «إِذَا الْقُبُورُ بُعْثِرَتْ»
3- به هم ريختن نظام هستى، مقدّمه رستاخيز و رستاخيز، براى حساب و كتاب و جزاى اعمال انسانهاست. عَلِمَتْ نَفْسٌ ما قَدَّمَتْ ...
4- در قيامت ظرفيّت انسان توسعه مىيابد و همه كارهاى گذشته را به ياد مىآورد. «عَلِمَتْ نَفْسٌ ما قَدَّمَتْ»
5- انسان، هم بايد به فكر گذشته خود باشد، تا اگر خلافى كرده توبه كند و هم به فكر پس از مرگ خود باشد تا يادگار خوبى از خود بجاى گذارد. «ما قَدَّمَتْ وَ أَخَّرَتْ»
6- در قيامت، انسان هم به آنچه عمل كرده آگاه مىشود و هم به آثار خوب يا بد اعمال خود. «ما قَدَّمَتْ وَ أَخَّرَتْ»
7- در قيامت، انسان به كارهايى كه مىتوانسته بكند و به تأخير انداخته و انجام نداده پى مىبرد. عَلِمَتْ ... ما قَدَّمَتْ وَ أَخَّرَتْ و شايد مراد از «اخّرت» كارهايى است كه بازدهى آن پس از مرگ به ايشان مىرسد. مانند تأليف كتاب يا بناى فساد.
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
وَ إِذَا الْبِحارُ فُجِّرَتْ «3»
وَ إِذَا الْبِحارُ فُجِّرَتْ: و آنگاه كه درياها روان گرديده شوند. يعنى حايل از ميان آنها برداشته، همه درياهاى شور و شيرين يكى شوند. يا مراد آنكه زمين همه آبهاى خود را فرو برد، پس همه درياها خشك گردد و قطرهاى آب در آن نماند.
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ
إِذَا السَّماءُ انْفَطَرَتْ «1» وَ إِذَا الْكَواكِبُ انْتَثَرَتْ «2» وَ إِذَا الْبِحارُ فُجِّرَتْ «3» وَ إِذَا الْقُبُورُ بُعْثِرَتْ «4»
عَلِمَتْ نَفْسٌ ما قَدَّمَتْ وَ أَخَّرَتْ «5» يا أَيُّهَا الْإِنْسانُ ما غَرَّكَ بِرَبِّكَ الْكَرِيمِ «6» الَّذِي خَلَقَكَ فَسَوَّاكَ فَعَدَلَكَ «7» فِي أَيِّ صُورَةٍ ما شاءَ رَكَّبَكَ «8» كَلاَّ بَلْ تُكَذِّبُونَ بِالدِّينِ «9»
وَ إِنَّ عَلَيْكُمْ لَحافِظِينَ «10» كِراماً كاتِبِينَ «11» يَعْلَمُونَ ما تَفْعَلُونَ «12» إِنَّ الْأَبْرارَ لَفِي نَعِيمٍ «13» وَ إِنَّ الْفُجَّارَ لَفِي جَحِيمٍ «14»
يَصْلَوْنَها يَوْمَ الدِّينِ «15» وَ ما هُمْ عَنْها بِغائِبِينَ «16» وَ ما أَدْراكَ ما يَوْمُ الدِّينِ «17» ثُمَّ ما أَدْراكَ ما يَوْمُ الدِّينِ «18» يَوْمَ لا تَمْلِكُ نَفْسٌ لِنَفْسٍ شَيْئاً وَ الْأَمْرُ يَوْمَئِذٍ لِلَّهِ «19»
ترجمه
هنگاميكه آسمان شكافته شود
و هنگاميكه ستارگان فرو ريخته و پراكنده شوند
و هنگاميكه درياها بهم راه يافته يكى گردد
و هنگاميكه قبرها زير و زبر گردد
خواهد دانست هر كس از اعمال خود و آثار آنها آنچه پيش فرستاده و آنچه مؤخر داشته است
اى انسان چه چيز فريب داد تو را بنا فرمانى پروردگار خود كه داراى جود و بخشش است
آنكه آفريد تو را پس راست و درست نمود تو را پس معتدل و متناسب نمود تو را
در هر صورتى كه خواست تركيب نمود تو را
نبايد مغرور بكرم خدا شد بلكه تكذيب ميكنيد جزاء را
و همانا بر شما نگهبانانى هستند
بزرگواران نويسندگان
ميدانند آنچه را بجا ميآوريد
همانا نيكوكاران در نعمتهاى بهشتند
و همانا بدكاران در دوزخند
وارد ميشوند در آن در روز جزا
و نيستند آنها از آن دور شدگان
و چه ميدانى تو چيست روز جزا
پس چه ميدانى تو چيست روز جزا
روز كه اختيار ندارد كسى براى كسى چيزى را و كارها در آن روز با خدا است.
تفسير
خداوند متعال در اين سوره شريفه هم متعرّض اوضاع قيامت شده ميفرمايد
جلد 5 صفحه 355
وقتى كه آسمان شكافته شود براى نزول ملائكه و ستارگان فرو ريخته و پراكنده شوند و درياها بيكديگر راه پيدا كرده و يكى گردند و قبرها زير و زبر شوند و مردگان از آنها بيرون آيند در چنين وقت كه روز قيامت است هر كس هر عمل خير و شرّى كه در زمان حيات بجا آورده و هر اثر خوب و بدى كه از اعمال او بعد از مرگ باقى مانده ميداند و در نامه اعمال خود ميبيند چون هر كس سنّت خوبى از خود باقى گذارد هر كس بآن عمل نمايد ثوابش باو ميرسد و هر كس سنّت بدى بگذارد هر كس بآن عمل نمايد گناهش بعهده او است و از ثواب و گناه عمل كنندگان چيزى كم نميشود و پس از اين خداوند خطاب به بنى آدم فرموده كه اى انسان چه چيز فريب داد تو را كه مأمون شدى از عذاب الهى و معصيت نمودى خداوند بخشنده بدون غرض و عوض را و اختيار كريم از بين اوصاف الهى ظاهرا براى اشاره بعلّت قبح معصيت است كه كفران نعمت خداوند منعم باشد و اشعار بآنكه شيطان فريب ميدهد آدمى را كه خدا كريم است معصيت كن ميبخشد و نبايد باين مغرور شد و براى تعليم عذر خواهى از گناه و توبه است كه بنده بگويد پروردگارا اينكه من مرتكب گناه شدم براى اهانت بامر تو نبود بلكه براى اميدوارى بكرم تو بود و در مجمع از پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم نقل نموده كه چون تلاوت نمود اين آيه را فرمود مغرور نمود او را جهلش و آن خداوند كريم آن چنان قادر حكيمى است كه خلق فرمود تو را راست و درست داراى اعضاء سليم و آماده براى منافع مستقيم پس معتدل و متناسب فرمود اجزاء و اعضاء تو را با يكديگر براى حسن منظر و مزيد انتفاع و قيام باعتدال و عدّلك بتشديد نيز قرائت شده و برحسب معنى تفاوتى ندارد و بهر صورت و شكل و شمائلى كه خواست و پسنديد و مصلحت ديد تو را تركيب و خلق فرمود يعنى بهترين صورتها را براى تو اختيار نمود يا تو را بهر صورتى كه خواست از صور آباء و امّهاتت در آورد چنانچه از حديثى كه در مجمع از امام رضا عليه السّلام نقل نموده استفاده ميشود و در هر حال كلمه ما زائده است و در مجمع از امام صادق (ع) و قمّى ره نقل فرموده كه اگر ميخواست تركيب كرده بود تو را بر غير اين صورت و ظاهرا مراد آنست كه اگر ميخواست ميتوانست
جلد 5 صفحه 356
تو را بصورت حيوان در آورد ولى باحسان خود تو را با حسن تقويم در آورد نبايد مغرور بكرم خدا شد و معصيت نمود بلى سبب اصلى معصيت شما آنست كه منكر روز جزا يا دين اسلاميد و همانا بر شما نگهبانانى هستند كه ضبط اعمال شما را مينمايند از جنس ملائكه كه گرامى و مكرّمند نزد خدا و نويسندگانند اعمال بندگان را از خير و شرّ و فيض ره نقل فرموده كه آنها دو ملكى هستند كه موكّلند بر افراد انسان مبادرت مينمايند بنوشتن حسنات و تأنّى ميكنند در نوشتن سيّئات شايد گناهكاران توبه و استغفار نمايند و در كافى از امام كاظم عليه السّلام نقل نموده كه چون بنده قصد كار خوب كند نفس او خوشبو بيرون آيد پس ملك موكّل دست راست بملك موكّل دست چپ ميگويد صبر كن اين بنده قصد كار خوب كرده و چون آن كار را بجا آورد زبان او قلم او و مركّب او آب دهانش ميباشد پس مينويسد براى او و چون قصد كار بد نمايد نفس او بد بو بيرون آيد پس ملك موكّل دست چپ بملك موكّل دست راست ميگويد صبر كن اين قصد كار بد كرده و چون آن كار را بجا آورد زبان او قلم او است و مركّبش آب دهنش پس مينويسد براى او حقير عرض ميكنم امر بصبر شايد براى ذهاب سيّئات بحسنات و حسنات بسيّئات باشد و گفته شده اينكه خداوند آنها را كرام خوانده براى آنست كه كار خوب را نوشته و بالا ميبرند و بر خدا عرضه ميدارند ولى كار بد را عرضه نميدارند و ميگويند خدايا تو ستّار العيوبى و بندگانت را بآن امر فرمودى و علام الغيوبى حاجت باظهار ما ندارى و براى اين كرام الكاتبين خوانده شدهاند و آنها ميدانند آنچه را بندگان بجا ميآورند و فراموش نميكنند و از روى دانش و علم ثبت مينمايند و در احتجاج از امام صادق عليه السّلام نقل نموده كه پرسيدند خداوند كه خود عالم السّرّ و الخفيّات است چرا دو ملك را مأمور بنوشتن اعمال بندگان فرموده فرمود خداوند آنها را بعبادت خود وادار فرموده بارجاع اين امر و قرار داده گواهان بر اعمال بندگان تا مردم بيشتر مواظب بر طاعت و محترز از معصيت باشند براى آنكه ميدانند دو ملك ملازم آنانند و شهادت ميدهند نزد خدا بر نفع يا ضرر آنها و چه بسيار كه اراده گناه ميكنند و چون بياد آن دو ميآيند ترك مينمايند و ميگويند خدا
جلد 5 صفحه 357
ميبيند و ملائكه شهادت ميدهند اين خلاصه روايت بود كه ذكر شد اينها همه براى آنست كه روز قيامت تكليف نيكوكاران معلوم باشد كه مستحق نعيم جاودانند و بايد ببهشت بروند و تكليف بدكاران هم معلوم باشد كه مستحق عذابند و بايد بجهنّم بروند و در آن فرود آيند و بسوزند و چون روى سخن با كفّار مكه است كه منكر معاد بودند ميفرمايد كه هيچ وقت از جهنّم غائب نميشوند و بيرون نميآيند و بعضى گفتهاند مراد آنست كه قبل از ورود در جهنّم هم از آن غائب نيستند چون باد گرم آن در قبر هم بر آنها ميوزد و براى تشديد اهوال و تعظيم احوال و تكثير احمال و اثقال آن روز خداوند مكرّر فرموده چه ميدانى چه روزى است روز جزا و حقّا هم نميتوان حقيقت آن روز و كيفيّت اوضاع آنرا بدست آورد از قيامت خبرى ميشنوى دستى از دور بر آتش دارى هيچ كس در آن روز نميتواند براى كسى كارى انجام دهد و اختيار امرى را نمايد تمام اختيارات آن روز با خدا است ألان هم همين طور است نهايت آنكه بنظر ميآيد بعضى حاكمند و اختيار بعضى از امور را دارند آن روز اين هم نيست فقط شفاعت است آن هم بايد با اذن خدا باشد چنانچه از روايت مجمع از امام باقر عليه السّلام استفاده ميشود كه زمام امور هميشه بدست خدا بوده و هست و خواهد بود ولى آن روز حكّام ظاهرى هم از بين ميروند و باقى نميماند حاكمى جز خدا در ثواب الاعمال و مجمع از امام صادق عليه السّلام نقل نموده كه كسيكه سوره اذا السّماء انفطرت و اذا السّماء انشقّت را بخواند و در نماز واجب و مستحبّ نصب العين خود قرار دهد خداوند تمام حوائج او را بر آورد و حاجزى بين او و خدا باقى نماند و هميشه او ناظر بخدا و خدا ناظر باو باشد تا از حساب فارغ شود و الحمد للّه رب العالمين و صلّى اللّه على محمّد و آله الطّاهرين.
جلد 5 صفحه 358
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
وَ إِذَا البِحارُ فُجِّرَت «3»
درياها شكافته ميشود تمام آب دريا فرو ميرود مثل حياض که ته آنها شكاف برداشت تمام آب حوض فرو مينشيند که مفاد: وَ إِذَا البِحارُ سُجِّرَت است که در سوره
جلد 18 - صفحه 22
قبل در آيه 6 سوره تكوير بيان شده.
برگزیده تفسیر نمونه
]
(آیه 3)- سپس از آسمان به زمین میآید، میفرماید: «و آن زمان که دریاها به هم پیوسته شود» (و اذا البحار فجرت).
گرچه امروز نیز تمام دریاهای روی زمین (غیر از دریاچهها) به هم ارتباط دارند، ولی به نظر میرسد که در آستانه قیامت بر اثر زلزلههای شدید، یا متلاشی شدن کوهها و ریختن آنها در دریاها چنان دریاها پر میشوند که آب سراسر خشکیها را فرا میگیرد، و دریاها به صورت یک اقیانوس گسترده و فراگیر در میآیند، همانگونه که یکی از تفسیرهای آیه 6 سوره تکویر «و اذا البحار سجرت» نیز همین است «1».
(1) احتمال دیگری در تفسیر این آیه داده شده که در ذیل آیه 6 سوره تکویر ذکر گردید.
ج5، ص429
نکات آیه
۱ - پیدایش شکاف هاى وسیع و فراوان در دریاها و راه یافتن آب آنها به نقاط دیگر زمین، در آستانه قیامت (و إذا البحار فجّرت) «فجر» به معناى ایجاد شکاف وسیع (مفردات راغب) و باز شدن راه (مقاییس اللغة) است. باب تفعیل این کلمه، دلالت بر کثرت دارد. (تاج العروس)
۲ - ساختار زمین نیز مانند آسمان و ستارگان، در آستانه قیامت به هم خورده و رخنه هاى فراوانى در پیکره آن پدیدار خواهد شد. (إذا السماء ... و إذا الکواکب ... و إذا البحار فجّرت)
موضوعات مرتبط
- آسمان: شکافتن آسمان ۲
- دریاها: شکافتن دریاها ۱
- زمین: شکافتن زمین ۲
- ستارگان: شکافتن ستارگان ۲
- قیامت: آسمان در قیامت ۲; دریاها در قیامت ۱; زمین در قیامت ۲; ستارگان در قیامت ۲; نشانه هاى قیامت ۱
منابع