النازعات ٤٢: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
(افزودن سال نزول)
 
(۲ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط یک کاربر دیگر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
{{قاب | متن = '''[[شامل این کلمه::يَسْأَلُونَک|يَسْأَلُونَکَ‌]] [[کلمه غیر ربط::يَسْأَلُونَک| ]] [[شامل این ریشه::سئل‌| ]][[ریشه غیر ربط::سئل‌| ]][[شامل این ریشه::ک‌| ]][[ریشه غیر ربط::ک‌| ]][[شامل این کلمه::عَن|عَنِ‌]] [[شامل این ریشه::عن‌| ]][[شامل این کلمه::السّاعَة|السَّاعَةِ]] [[کلمه غیر ربط::السّاعَة| ]] [[شامل این ریشه::سوع‌| ]][[ریشه غیر ربط::سوع‌| ]][[شامل این کلمه::أَيّان|أَيَّانَ‌]] [[کلمه غیر ربط::أَيّان| ]] [[شامل این ریشه::ايان‌| ]][[ریشه غیر ربط::ايان‌| ]][[شامل این ریشه::اين‌| ]][[ریشه غیر ربط::اين‌| ]][[شامل این کلمه::مُرْسَاهَا|مُرْسَاهَا]] [[کلمه غیر ربط::مُرْسَاهَا| ]] [[شامل این ریشه::رسو| ]][[ریشه غیر ربط::رسو| ]][[شامل این ریشه::ها| ]][[ریشه غیر ربط::ها| ]]'''}}
{{قاب | متن = '''[[شامل این کلمه::يَسْأَلُونَک|يَسْأَلُونَکَ‌]] [[کلمه غیر ربط::يَسْأَلُونَک| ]] [[شامل این ریشه::سئل‌| ]][[ریشه غیر ربط::سئل‌| ]][[شامل این ریشه::ک‌| ]][[ریشه غیر ربط::ک‌| ]][[شامل این کلمه::عَن|عَنِ‌]] [[شامل این ریشه::عن‌| ]][[شامل این کلمه::السّاعَة|السَّاعَةِ]] [[کلمه غیر ربط::السّاعَة| ]] [[شامل این ریشه::سوع‌| ]][[ریشه غیر ربط::سوع‌| ]][[شامل این کلمه::أَيّان|أَيَّانَ‌]] [[کلمه غیر ربط::أَيّان| ]] [[شامل این ریشه::ايان‌| ]][[ریشه غیر ربط::ايان‌| ]][[شامل این ریشه::اين‌| ]][[ریشه غیر ربط::اين‌| ]][[شامل این کلمه::مُرْسَاهَا|مُرْسَاهَا]] [[کلمه غیر ربط::مُرْسَاهَا| ]] [[شامل این ریشه::رسو| ]][[ریشه غیر ربط::رسو| ]][[شامل این ریشه::ها| ]][[ریشه غیر ربط::ها| ]]'''}}
 
{| class="ayeh-table mw-collapsible mw-collapsed"
 
  !کپی متن آیه
|-
|يَسْأَلُونَکَ‌ عَنِ‌ السَّاعَةِ أَيَّانَ‌ مُرْسَاهَا
|}
'''ترجمه '''
'''ترجمه '''
<tabber>
<tabber>
خط ۱۵: خط ۱۸:
|-|صادقی تهرانی=درباره‌ی ساعت (پایانی جهان تکلیف) از تو می‌پرسند: «استواریش چه هنگام است؟»
|-|صادقی تهرانی=درباره‌ی ساعت (پایانی جهان تکلیف) از تو می‌پرسند: «استواریش چه هنگام است؟»
|-|معزی=پرسندت از ساعت کی است لنگرگاهش‌
|-|معزی=پرسندت از ساعت کی است لنگرگاهش‌
|-|</tabber><br />
|-|english=<div id="qenag">They ask you about the Hour, “When will it take place?”</div>
|-|</tabber>
<div class="audiotable">
<div id="quran_sound">ترتیل: <sound src="http://dl.bitan.ir/quran/parhizgar/079042.mp3"></sound></div>
<div id="trans_sound">ترجمه: <sound src="http://dl.bitan.ir/quran/makarem/079042.mp3"></sound></div>
</div>
{{آيه | سوره = سوره النازعات | نزول = [[نازل شده در سال::3|٣ بعثت]] | نام = [[شماره آیه در سوره::42|٤٢]] | قبلی = النازعات ٤١ | بعدی = النازعات ٤٣  | کلمه = [[تعداد کلمات::5|٥]] | حرف =  }}
{{آيه | سوره = سوره النازعات | نزول = [[نازل شده در سال::3|٣ بعثت]] | نام = [[شماره آیه در سوره::42|٤٢]] | قبلی = النازعات ٤١ | بعدی = النازعات ٤٣  | کلمه = [[تعداد کلمات::5|٥]] | حرف =  }}
===معنی کلمات و عبارات===
===معنی کلمات و عبارات===
خط ۲۸: خط ۳۶:
[[الأنعام ٢ | هُوَ الَّذِي‌ خَلَقَکُمْ‌ مِنْ‌ طِينٍ‌...]] (۰)   
[[الأنعام ٢ | هُوَ الَّذِي‌ خَلَقَکُمْ‌ مِنْ‌ طِينٍ‌...]] (۰)   
</div>
</div>
== نزول ==
'''شأن نزول آیات ۴۲ تا ۴۴:'''
عائشه گوید: از رسول خدا صلى الله علیه و آله اغلب درباره روز قیامت سؤال می‌گردید تا این که این آیات نازل شد<ref> طبرى صاحب جامع البیان و حاکم صاحب المستدرک.</ref> و نیز از طریق جویبر از ضحاک و او از ابن عباس روایت شده که مشرکین مکه از پیامبر از روى مسخره سؤال می‌کردند که چه وقتى روز قیامت برپا خواهد گشت<ref> تفسیر ابن ابى حاتم.</ref> و نیز از طارق بن شهاب<ref> تفاسیر طبرى و طبرانى.</ref> و همچنین از عروة<ref> تفسیر ابن ابى حاتم.</ref> این حدیث نقل و روایت گردیده است.


== تفسیر ==
== تفسیر ==
<tabber>
<tabber>
المیزان=
المیزان=
*[[تفسیر:المیزان جلد۲۰_بخش۲۴#link204 | آيات ۴۲ - ۴۶، سوره نازعات]]
{{ نمایش فشرده تفسیر|
*[[تفسیر:المیزان جلد۲۰_بخش۲۴#link205 | چند وجه در معناى اينكه بعد از حكايت سوال مشركين از زمان وقوع قياعت فرمود: ((فيم انتمن ذكريها))]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۲۰_بخش۲۴#link204 | آيات ۴۲ - ۴۶  سوره نازعات]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۲۰_بخش۲۴#link206 | آنچه از آيه ((الى ربك منتهاها)) كه در مقامتعليل عدم علم پيامبر (صلى الله عليه و آله و سلم ) به زمان قيامت است استفاده مى شود]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۲۰_بخش۲۴#link207 | بیان نزديكى قيامت، در قالب تمثیل]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۲۰_بخش۲۴#link207 | مفاد آيه ((كانهم يوم يرونها لم يلبثوا الا عشيه اوضحيها)) كه در قالبتمثيل نزديكى قيامت را بيان مى كند]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۲۰_بخش۲۴#link208 | چند روايت راجع به سؤال مردم از زمان وقوع قيامت]]
*[[تفسیر:المیزان جلد۲۰_بخش۲۴#link208 | (چند روايت راجع به سوال مردم از زمان وقوع قيامت و جواب خداى تعالى )]]


}}
|-|نمونه=
|-|نمونه=
{{ نمایش فشرده تفسیر|
*[[تفسیر:نمونه جلد۲۶_بخش۵#link47 | تفسیر آیات]]
*[[تفسیر:نمونه جلد۲۶_بخش۵#link47 | تفسیر آیات]]
}}
|-| تفسیر نور=
===تفسیر نور (محسن قرائتی)===
{{ نمایش فشرده تفسیر|
يَسْئَلُونَكَ عَنِ السَّاعَةِ أَيَّانَ مُرْساها «42» فِيمَ أَنْتَ مِنْ ذِكْراها «43» إِلى‌ رَبِّكَ مُنْتَهاها «44» إِنَّما أَنْتَ مُنْذِرُ مَنْ يَخْشاها «45» كَأَنَّهُمْ يَوْمَ يَرَوْنَها لَمْ يَلْبَثُوا إِلَّا عَشِيَّةً أَوْ ضُحاها «46»
جلد 10 - صفحه 380
از تو درباره قيامت مى‌پرسند كه چه وقت بر پا مى‌شود. تو را به گفتگو درباره آن چه كار؟ پايان و سرانجام آن با پروردگار توست. وظيفه تو هشدار كسى است كه از آن مى‌ترسد. روزى كه آن را مى‌بينند، گويى جز شبى يا روزى (در دنيا و برزخ) درنگ نكرده‌اند.
===نکته ها===
سؤال از زمان وقوع قيامت، بارها در قرآن مطرح شده، امّا پاسخى به آن داده نشده است.
زيرا يكى از الطاف الهى، مخفى بودن زمان مرگ وقيامت است و دانستن زمان آن سبب به هم خوردن آرامش درونى و ارتباطات بيرونى و سبب رشد اضطرارى است.
آنچه مهم است ايمان به وقوع قيامت است نه دانستن زمان وقوع آن.
براى غافلان، هشدار و انذار لازم‌تر از بشارت است. لذا «انما انت مبشر» در قرآن نداريم، امّا «إِنَّما أَنْتَ مُنْذِرُ» آمده است.
===پیام ها===
1- برخى سؤالات درباره قيامت، نابجاست و نياز به پاسخ ندارد. (مانند سؤال از زمان وقوع قيامت) يَسْئَلُونَكَ عَنِ السَّاعَةِ ...
2- گفتگو در امرى كه به بشر مربوط نيست، معنا ندارد. «فِيمَ أَنْتَ مِنْ ذِكْراها»
3- علم بشر محدود است و نمى‌تواند به انتهاى علم كه مخصوص خداوند است دست يابد. «إِلى‌ رَبِّكَ مُنْتَهاها»
4- وظيفه پيامبر، انذار مردم است، نه الزام و اجبار به پذيرش. «إِنَّما أَنْتَ مُنْذِرُ»
5- از شرايط پذيرش دعوت انبيا، آمادگى روحى مردم و پرواداشتن از گناه است.
«أَنْتَ مُنْذِرُ مَنْ يَخْشاها»
6- آخرت به قدرى بزرگ است كه تمام عمر دنيا و برزخ در كنار آن، به مقدار شبى يا روزى بيش نيست. «لَمْ يَلْبَثُوا إِلَّا عَشِيَّةً أَوْ ضُحاها»
«والحمد للّه ربّ العالمين»
جلد 10 - صفحه 382
سوره عَبس‌
اين سوره چهل و دو آيه دارد و در مكّه نازل شده است.
نام سوره از اولين آيه گرفته شده و به معناى چهره درهم كشيدن است.
گرچه شأن نزول آيات اوليه اين سوره، برخورد نامناسبى است كه با يك فرد نابينا صورت گرفته، امّا محور مطالب آن، همانند ديگر سوره‌هاى مكّى، معاد و حوادث تكان دهنده قيامت و سرنوشتِ مؤمنان و كافران در آن روز است.
بيان گوشه‌اى از نعمت‌هاى خداوند به انسان و كفران و ناسپاسى او در برابر اين نعمت‌ها، بخشى ديگر از آيات اين سوره را تشكيل مى‌دهد.
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ‌
به نام خداوند بخشنده مهربان‌
}}
|-|
اثنی عشری=
===تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)===
{{نمایش فشرده تفسیر|
يَسْئَلُونَكَ عَنِ السَّاعَةِ أَيَّانَ مُرْساها (42)
يَسْئَلُونَكَ عَنِ السَّاعَةِ: مى‌پرسند تو را اى پيغمبر از قيامت، أَيَّانَ مُرْساها: كه كى باشد اقامت آن؟ يعنى در چه زمان خدا قيامت را قائم كند. يا
جلد 14 - صفحه 44
مستقر و منتهى قيامت كى باشد؟
}}
|-|
روان جاوید=
===تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)===
{{نمایش فشرده تفسیر|
هَلْ أَتاكَ حَدِيثُ مُوسى‌ «15» إِذْ ناداهُ رَبُّهُ بِالْوادِ الْمُقَدَّسِ طُوىً «16» اذْهَبْ إِلى‌ فِرْعَوْنَ إِنَّهُ طَغى‌ «17» فَقُلْ هَلْ لَكَ إِلى‌ أَنْ تَزَكَّى «18» وَ أَهْدِيَكَ إِلى‌ رَبِّكَ فَتَخْشى‌ «19»
فَأَراهُ الْآيَةَ الْكُبْرى‌ «20» فَكَذَّبَ وَ عَصى‌ «21» ثُمَّ أَدْبَرَ يَسْعى‌ «22» فَحَشَرَ فَنادى‌ «23» فَقالَ أَنَا رَبُّكُمُ الْأَعْلى‌ «24»
فَأَخَذَهُ اللَّهُ نَكالَ الْآخِرَةِ وَ الْأُولى‌ «25» إِنَّ فِي ذلِكَ لَعِبْرَةً لِمَنْ يَخْشى‌ «26» أَ أَنْتُمْ أَشَدُّ خَلْقاً أَمِ السَّماءُ بَناها «27» رَفَعَ سَمْكَها فَسَوَّاها «28» وَ أَغْطَشَ لَيْلَها وَ أَخْرَجَ ضُحاها «29»
وَ الْأَرْضَ بَعْدَ ذلِكَ دَحاها (30) أَخْرَجَ مِنْها ماءَها وَ مَرْعاها (31) وَ الْجِبالَ أَرْساها (32) مَتاعاً لَكُمْ وَ لِأَنْعامِكُمْ (33) فَإِذا جاءَتِ الطَّامَّةُ الْكُبْرى‌ (34)
يَوْمَ يَتَذَكَّرُ الْإِنْسانُ ما سَعى‌ (35) وَ بُرِّزَتِ الْجَحِيمُ لِمَنْ يَرى‌ (36) فَأَمَّا مَنْ طَغى‌ (37) وَ آثَرَ الْحَياةَ الدُّنْيا (38) فَإِنَّ الْجَحِيمَ هِيَ الْمَأْوى‌ (39)
وَ أَمَّا مَنْ خافَ مَقامَ رَبِّهِ وَ نَهَى النَّفْسَ عَنِ الْهَوى‌ (40) فَإِنَّ الْجَنَّةَ هِيَ الْمَأْوى‌ (41) يَسْئَلُونَكَ عَنِ السَّاعَةِ أَيَّانَ مُرْساها (42) فِيمَ أَنْتَ مِنْ ذِكْراها (43) إِلى‌ رَبِّكَ مُنْتَهاها (44)
إِنَّما أَنْتَ مُنْذِرُ مَنْ يَخْشاها (45) كَأَنَّهُمْ يَوْمَ يَرَوْنَها لَمْ يَلْبَثُوا إِلاَّ عَشِيَّةً أَوْ ضُحاها (46)
ترجمه‌
آيا آمد تو را خبر موسى‌
وقتى كه خواند او را پروردگارش در وادى‌
----
جلد 5 صفحه 340
مقدّس طوى‌
برو بسوى فرعون همانا او سركشى نمود
پس بگو آيا براى تو رغبتى هست بآنكه پاك شوى‌
و راهنمائى كنم تو را بسوى پروردگارت پس بترسى‌
پس نشان داد باو معجزه بزرگ را
پس تكذيب كرد و نافرمانى نمود
پس پشت كرد با آنكه كوشش مينمود
پس جمع كرد و ندا نمود
پس گفت من پروردگار بزرگ شمايم‌
پس گرفت او را خدا بعقوبت آخرت و دنيا
همانا در اين هر آينه عبرتى است براى كسيكه ميترسد
آيا شما سخت‌تريد در آفرينش يا آسمان كه بنا كرد آنرا
برافراشت سقفش را پس بدون نقص به اتمام رساند آنرا
و تاريك ساخت شب آنرا و آشكار ساخت روز روشن آنرا
و زمين را بعد از آن گسترانيد
بيرون آورد از آن آبش و چراگاهش را
و كوهها را استوار گردانيد
براى برخوردارى شما و چهار پايانتان‌
پس وقتى كه آمد آن بليّه فوق بليّات بزرگتر
روزى كه بياد مى‌آورد آدمى آنچه را كه كوشش نمود
و آشكار شود دوزخ براى هر كه به بيند
پس اما كسيكه سركشى كرد
و برگزيد زندگانى دنيا را
پس همانا دوزخ جايگاه او است‌
و اما كسيكه ترسيد از قيام در پيشگاه پروردگار خود و باز داشت نفس خود را از هوس‌
پس همانا بهشت آن اقامتگاه او است‌
ميپرسند از تو از قيامت كه چه وقت باشد زمان برپا شدن آن‌
در چه حالى تو از علم بآن‌
بسوى پروردگار تو است نهايت علم آن‌
همانا تو بيم دهنده كسى هستى كه ميترسد از آن‌
گوئيا آنها روز كه ميبينند آنرا درنگ نكردند مگر بقدر شام يكروز يا صبح آن.
تفسير
خداوند متعال براى تسليت خاطر پيغمبر اكرم از انكار و تكذيب قوم و تهديد آنها باز شمه‌ئى از قصّه حضرت موسى و فرعون از گوشزد فرموده بطور پرسش براى تقرير و ميفرمايد آيا بتو رسيده خبر موسى عليه السّلام وقتى كه خواند او را پروردگارش و خطاب فرمود باو در وادى مقدّس و منزّه طوى كه بيان آن در سوره طه گذشت آنكه برو بجانب فرعون همانا او از حدّ خود تجاوز و طغيان نموده است و با ملايمت و نرمى باو بگو آيا مايل هستى كه پاك شوى از كفر و تجاوز و طغيان و آنكه هدايت نمايم من تو را بمعرفت پروردگارت و ثواب طاعت و عقاب معصيت او پس بترسى از او و امتثال نمائى او امر و نواهى او را پس او مأموريّت خود را انجام‌
----
جلد 5 صفحه 341
داد و ارائه داد باو معجز بزرگ خود را كه باو داده بودم و آن عصا بود كه اژدها ميشد و فرعون او را تكذيب نمود و عصيان ورزيد پس اعراض نمود و پشت كرد به احكام الهى و سعى و كوشش مينمود در باطل و بى‌اثر نمودن امر پيغمبر ما و بعضى گفته‌اند مراد آنستكه پس پشت نمود باژدها و فرار كرد و ممكن است هر دو معنى مراد باشد پس جمع نمود لشگريان خود را و احضار كرد آنانرا از اطراف و جوانب مصر و فرياد زد و گفت من پروردگار شمايم كه پروردگارى بالاتر از من نيست و كسى نميتواند از نفوذ اراده من جلوگيرى كند و بعضى گفته‌اند مقصود فرعون آن بود كه پروردگار شما بتهايند و من پروردگار شما و آنها و از همه برترم پس خداوند او را بعقوبت آخرت و دنيا گرفتار فرمود و قمى ره فرموده نكال عقوبت است و مراد از آخرت قول او انا ربكم الاعلى است و مراد از اولى قول او ما علمت لكم من اله غيرى است پس خدا او را باين دو قول هلاك فرمود و در خصال و مجمع از امام باقر عليه السّلام نقل نموده كه ميان اين دو قول چهل سال فاصله شد و نيز از آنحضرت نقل نموده كه پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم فرمود جبرئيل گفت بخدا عرض كردم فرعون را بحال خود واگذار ميفرمائى با آنكه انا ربكم الاعلى ميگويد و خدا فرمود اين سخن را كسى ميگويد مانند تو كه ميترسد چيزى از او فوت شود و در اين قصه حضرت موسى و فرعون و غرق شدن او و لشگريانش هر آينه عبرت و اتّعاظ است براى كسى كه اهل خوف و خشيت از خدا است و بعد از اين خداوند باز بيان قدرت خود را فرموده بخطاب منكرين روز جزا كه آيا خلقت شما بعد از مردن دشوارتر است يا بناء آسمان با اين عظمت كه خداوند سقف مرتفع آنرا بالا برد بدون خلل و فتور و تفاوت و قصور براستى و درستى و بر طبق حكمت و مصلحت و تاريك فرمود شب آنرا و ظاهر ساخت روز روشن آنرا و زمين را بعد از آن منبسط فرمود و مهد آسايش خلق قرار داد و بيرون آورد از زمين آبهاى جارى آن و روئيدنى و گياهش را و كوهها را ثابت نمود در مراكز خود براى بهره بردارى بندگان از ثمرات زمين و مواشى و چهار پايان آنها پس چون آيد داهيه و بليّه بزرگ قيامت كه بزرگتر و بالاترين دواهى است در روزى خواهد بود كه متذكّر شود انسان آنچه را بجا آورده در
----
جلد 5 صفحه 342
دنيا از اعمال بد و خوب چون همه را در نامه اعمال خود مشاهده نمايد بعد از آنكه فراموش نموده باشد آنها را براى فرط غفلت و طول مدّت و بارز و ظاهر گردد جهنّم براى هر كس بينا باشد و بر احدى پوشيده نخواهد ماند چون سرپوش از روى آن برداشته شود پس هر كس از حدود الهيّه تجاوز و طغيان در معصيت خدا كرده و اختيار نموده باشد لذات فانيه دنيا را بر نعم باقيه آخرت جايگاه او جهنّم خواهد بود و هر كس از قيام در پيشگاه الهى ترسيده باشد براى علمش بمبدء و معاد و باز داشته باشد نفس خود را در دنيا از هوى و هوس جاهلانه جايگاه او در بهشت عنبر سرشت است و از نقل قمّى ره و كافى از امام صادق عليه السّلام استفاده ميشود كه بنده چون قدرت بر معصيت داشته باشد و خدا را حاضر و ناظر بداند و ترك كند آنرا از ترس خدا مشمول اين آيه است و اخيرا خطاب بحبيب خود فرموده ميفرمايد ميپرسند از تو مشركين كه روز قيامت چه وقت برپا ميشود و ثبات و قرار ميگيرد چنانچه توصيف مينمائى تو از آن و ميفرمايد تو چه ميدانى وقت آنرا وظيفه تو نيست كه وقت آنرا بدانى و ذكر كنى براى آنان علم آن بخدا منتهى ميشود و اقامه آن بامر الهى است و كسى جز خدا از آن آگاه نيست فقط وظيفه تو ترساندن كسى است كه ميترسد از آنروز اگر بترسانى تو او را و براى غير چنين كس فائده ندارد ولى اجمالا بايد بدانند كه عمر دنيا هر قدر طولانى شود چون روز قيامت بيايد و آنرا معاينه نمايند مانند آنستكه درنگ نكردند در دنيا مگر بقدر آخر يكروز يا اوّل آن چون چيزى كه ميگذرد هر قدر زياد باشد بنظر كم مى‌آيد و گذشته گذشته است در ثواب الاعمال و مجمع از امام صادق عليه السّلام نقل نموده كه كسيكه قرائت نمايد سوره و النّازعات را نميرد و مبعوث نگردد و داخل بهشت نشود مگر آنكه سيراب باشد در هر سه حال و الحمد للّه ربّ العالمين و صلّى اللّه على محمد و آله الطاهرين.
----
جلد 5 صفحه 343
}}
|-|
اطیب البیان=
===اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)===
{{نمایش فشرده تفسیر|
يَسئَلُونَك‌َ عَن‌ِ السّاعَةِ أَيّان‌َ مُرساها (42)
ميپرسند ‌از‌ تو ‌از‌ ساعت‌ ‌که‌ قيامت‌ ‌باشد‌ چه‌ موقعي‌ ‌بر‌ پا ميشود و ثبوت‌ پيدا ميكند.
‌اينکه‌ سؤال‌ ‌ يا ‌ ‌از‌ روي‌ تعنت‌ و سخريه‌ و استهزاء ‌است‌ ‌که‌ ‌اينکه‌ اندازه‌ ‌ما ‌را‌ ‌از‌ قيامت‌ ميترساني‌ ‌پس‌ ‌آن‌ چه‌ روز ‌است‌، ‌ يا ‌ ‌از‌ روي‌ حقيقت‌ ‌است‌ ‌که‌ چه‌ موقع‌ تحقق‌ پيدا ميكند، و معني‌ مرسيها ‌از‌ رسي‌ بمعني‌ ثبوت‌ و برقرار ‌است‌ چنانچه‌ كوه‌ها ‌را‌ رواسي‌ ميگويند چنانچه‌ ميفرمايد: وَ جَعَلنا فِيها رَواسِي‌َ شامِخات‌ٍ مرسلات‌ آيه 27، و ميفرمايد: وَ قُدُورٍ راسِيات‌ٍ سبأ آيه 13 ديگ‌هايي‌ ‌که‌ ‌از‌ بزرگي‌ قابل‌ حركت‌ نبود و ثابت‌ ‌بود‌.
}}
|-|
برگزیده تفسیر نمونه=
===برگزیده تفسیر نمونه===
{{نمایش فشرده تفسیر|
]
(آیه 42)- تاریخ قیامت را فقط خدا می‌داند: در تعقیب مطالبی که در باره قیامت و سرنوشت نیکان و بدان در آن روز در آیات پیشین آمد، در اینجا به سراغ سؤال همیشگی مشرکان و منکران معاد رفته، می‌فرماید: «و از تو در باره قیامت
ج5، ص403
می‌پرسند که در چه زمانی واقع می‌شود» (یسئلونک عن الساعة ایان مرساها).
}}
|-|تسنیم=
|-|تسنیم=
{{ نمایش فشرده تفسیر|
*[[تفسیر:تسنیم | تفسیر آیات]]
*[[تفسیر:تسنیم | تفسیر آیات]]
|-|نور=
}}
*[[تفسیر:نور  | تفسیر آیات]]
 
|-|</tabber>
|-|</tabber>


خط ۶۹: خط ۲۹۴:
[[رده:استهزاى طغیانگران]][[رده:پرسش طغیانگران]][[رده:دنیاطلبى طغیانگران]][[رده:استهزاى قیامت]][[رده:پرسش از قیامت]][[رده:نامهاى قیامت]][[رده:پرسش از محمد]][[رده:پرسش مردم مقارن بعثت]]
[[رده:استهزاى طغیانگران]][[رده:پرسش طغیانگران]][[رده:دنیاطلبى طغیانگران]][[رده:استهزاى قیامت]][[رده:پرسش از قیامت]][[رده:نامهاى قیامت]][[رده:پرسش از محمد]][[رده:پرسش مردم مقارن بعثت]]
[[رده:آیات قرآن]] [[رده:سوره النازعات ]]
[[رده:آیات قرآن]] [[رده:سوره النازعات ]]
{{#seo:
|title=آیه 42 سوره نازعات
|title_mode=replace
|keywords=آیه 42 سوره نازعات,نازعات 42,يَسْأَلُونَکَ‌ عَنِ‌ السَّاعَةِ أَيَّانَ‌ مُرْسَاهَا,استهزاى طغیانگران,پرسش طغیانگران,دنیاطلبى طغیانگران,استهزاى قیامت,پرسش از قیامت,نامهاى قیامت,پرسش از محمد,پرسش مردم مقارن بعثت,آیات قرآن سوره النازعات
|description=يَسْأَلُونَکَ‌ عَنِ‌ السَّاعَةِ أَيَّانَ‌ مُرْسَاهَا
|image=Wiki_Logo.png
|image_alt=الکتاب
|site_name=الکتاب
}}

نسخهٔ کنونی تا ‏۲۰ فروردین ۱۴۰۱، ساعت ۱۷:۱۳

کپی متن آیه
يَسْأَلُونَکَ‌ عَنِ‌ السَّاعَةِ أَيَّانَ‌ مُرْسَاهَا

ترجمه

و از تو درباره قیامت می‌پرسند که در چه زمانی واقع می‌شود؟!

|از تو در باره‌ى رستاخيز مى‌پرسند كه برپائيش كى است
در باره رستاخيز از تو مى‌پرسند كه فرارسيدنش چه وقت است؟
از تو سؤال کنند که قیامت کی بر پا شود؟
همواره ازتو درباره قیامت می پرسند که در چه زمانی واقع می شود؟
تو را از قيامت مى‌پرسند كه چه وقت واقع شود.
از تو درباره قیامت پرسند که استقرار آن چه وقت است؟
تو را از روز رستاخيز مى‌پرسند كه هنگام آمدن آن كى خواهد بود؟
از تو درباره‌ی قیامت می‌پرسند که در چه زمانی واقع می‌شود؟
درباره‌ی ساعت (پایانی جهان تکلیف) از تو می‌پرسند: «استواریش چه هنگام است؟»
پرسندت از ساعت کی است لنگرگاهش‌

They ask you about the Hour, “When will it take place?”
ترتیل:
ترجمه:
النازعات ٤١ آیه ٤٢ النازعات ٤٣
سوره : سوره النازعات
نزول : ٣ بعثت
اطلاعات آماری
تعداد کلمات : ٥
تعداد حروف :

معنی کلمات و عبارات

«أَیَّانَ»: چه وقت؟ کی؟ «مُرْسَاهَا»: وقوع قیامت و برپا شدن آن. مصدر میمی است از إِرْساء (نگا: اعراف / هود / ).

آیات مرتبط (تعداد ریشه‌های مشترک)

نزول

شأن نزول آیات ۴۲ تا ۴۴:

عائشه گوید: از رسول خدا صلى الله علیه و آله اغلب درباره روز قیامت سؤال می‌گردید تا این که این آیات نازل شد[۱] و نیز از طریق جویبر از ضحاک و او از ابن عباس روایت شده که مشرکین مکه از پیامبر از روى مسخره سؤال می‌کردند که چه وقتى روز قیامت برپا خواهد گشت[۲] و نیز از طارق بن شهاب[۳] و همچنین از عروة[۴] این حدیث نقل و روایت گردیده است.

تفسیر

تفسیر نور (محسن قرائتی)


يَسْئَلُونَكَ عَنِ السَّاعَةِ أَيَّانَ مُرْساها «42» فِيمَ أَنْتَ مِنْ ذِكْراها «43» إِلى‌ رَبِّكَ مُنْتَهاها «44» إِنَّما أَنْتَ مُنْذِرُ مَنْ يَخْشاها «45» كَأَنَّهُمْ يَوْمَ يَرَوْنَها لَمْ يَلْبَثُوا إِلَّا عَشِيَّةً أَوْ ضُحاها «46»

جلد 10 - صفحه 380

از تو درباره قيامت مى‌پرسند كه چه وقت بر پا مى‌شود. تو را به گفتگو درباره آن چه كار؟ پايان و سرانجام آن با پروردگار توست. وظيفه تو هشدار كسى است كه از آن مى‌ترسد. روزى كه آن را مى‌بينند، گويى جز شبى يا روزى (در دنيا و برزخ) درنگ نكرده‌اند.

نکته ها

سؤال از زمان وقوع قيامت، بارها در قرآن مطرح شده، امّا پاسخى به آن داده نشده است.

زيرا يكى از الطاف الهى، مخفى بودن زمان مرگ وقيامت است و دانستن زمان آن سبب به هم خوردن آرامش درونى و ارتباطات بيرونى و سبب رشد اضطرارى است.

آنچه مهم است ايمان به وقوع قيامت است نه دانستن زمان وقوع آن.

براى غافلان، هشدار و انذار لازم‌تر از بشارت است. لذا «انما انت مبشر» در قرآن نداريم، امّا «إِنَّما أَنْتَ مُنْذِرُ» آمده است.

پیام ها

1- برخى سؤالات درباره قيامت، نابجاست و نياز به پاسخ ندارد. (مانند سؤال از زمان وقوع قيامت) يَسْئَلُونَكَ عَنِ السَّاعَةِ ...

2- گفتگو در امرى كه به بشر مربوط نيست، معنا ندارد. «فِيمَ أَنْتَ مِنْ ذِكْراها»

3- علم بشر محدود است و نمى‌تواند به انتهاى علم كه مخصوص خداوند است دست يابد. «إِلى‌ رَبِّكَ مُنْتَهاها»

4- وظيفه پيامبر، انذار مردم است، نه الزام و اجبار به پذيرش. «إِنَّما أَنْتَ مُنْذِرُ»

5- از شرايط پذيرش دعوت انبيا، آمادگى روحى مردم و پرواداشتن از گناه است.

«أَنْتَ مُنْذِرُ مَنْ يَخْشاها»

6- آخرت به قدرى بزرگ است كه تمام عمر دنيا و برزخ در كنار آن، به مقدار شبى يا روزى بيش نيست. «لَمْ يَلْبَثُوا إِلَّا عَشِيَّةً أَوْ ضُحاها»

«والحمد للّه ربّ العالمين»

جلد 10 - صفحه 382

سوره عَبس‌

اين سوره چهل و دو آيه دارد و در مكّه نازل شده است.

نام سوره از اولين آيه گرفته شده و به معناى چهره درهم كشيدن است.

گرچه شأن نزول آيات اوليه اين سوره، برخورد نامناسبى است كه با يك فرد نابينا صورت گرفته، امّا محور مطالب آن، همانند ديگر سوره‌هاى مكّى، معاد و حوادث تكان دهنده قيامت و سرنوشتِ مؤمنان و كافران در آن روز است.

بيان گوشه‌اى از نعمت‌هاى خداوند به انسان و كفران و ناسپاسى او در برابر اين نعمت‌ها، بخشى ديگر از آيات اين سوره را تشكيل مى‌دهد.

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ‌

به نام خداوند بخشنده مهربان‌

تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)



يَسْئَلُونَكَ عَنِ السَّاعَةِ أَيَّانَ مُرْساها (42)

يَسْئَلُونَكَ عَنِ السَّاعَةِ: مى‌پرسند تو را اى پيغمبر از قيامت، أَيَّانَ مُرْساها: كه كى باشد اقامت آن؟ يعنى در چه زمان خدا قيامت را قائم كند. يا

جلد 14 - صفحه 44

مستقر و منتهى قيامت كى باشد؟


تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)


هَلْ أَتاكَ حَدِيثُ مُوسى‌ «15» إِذْ ناداهُ رَبُّهُ بِالْوادِ الْمُقَدَّسِ طُوىً «16» اذْهَبْ إِلى‌ فِرْعَوْنَ إِنَّهُ طَغى‌ «17» فَقُلْ هَلْ لَكَ إِلى‌ أَنْ تَزَكَّى «18» وَ أَهْدِيَكَ إِلى‌ رَبِّكَ فَتَخْشى‌ «19»

فَأَراهُ الْآيَةَ الْكُبْرى‌ «20» فَكَذَّبَ وَ عَصى‌ «21» ثُمَّ أَدْبَرَ يَسْعى‌ «22» فَحَشَرَ فَنادى‌ «23» فَقالَ أَنَا رَبُّكُمُ الْأَعْلى‌ «24»

فَأَخَذَهُ اللَّهُ نَكالَ الْآخِرَةِ وَ الْأُولى‌ «25» إِنَّ فِي ذلِكَ لَعِبْرَةً لِمَنْ يَخْشى‌ «26» أَ أَنْتُمْ أَشَدُّ خَلْقاً أَمِ السَّماءُ بَناها «27» رَفَعَ سَمْكَها فَسَوَّاها «28» وَ أَغْطَشَ لَيْلَها وَ أَخْرَجَ ضُحاها «29»

وَ الْأَرْضَ بَعْدَ ذلِكَ دَحاها (30) أَخْرَجَ مِنْها ماءَها وَ مَرْعاها (31) وَ الْجِبالَ أَرْساها (32) مَتاعاً لَكُمْ وَ لِأَنْعامِكُمْ (33) فَإِذا جاءَتِ الطَّامَّةُ الْكُبْرى‌ (34)

يَوْمَ يَتَذَكَّرُ الْإِنْسانُ ما سَعى‌ (35) وَ بُرِّزَتِ الْجَحِيمُ لِمَنْ يَرى‌ (36) فَأَمَّا مَنْ طَغى‌ (37) وَ آثَرَ الْحَياةَ الدُّنْيا (38) فَإِنَّ الْجَحِيمَ هِيَ الْمَأْوى‌ (39)

وَ أَمَّا مَنْ خافَ مَقامَ رَبِّهِ وَ نَهَى النَّفْسَ عَنِ الْهَوى‌ (40) فَإِنَّ الْجَنَّةَ هِيَ الْمَأْوى‌ (41) يَسْئَلُونَكَ عَنِ السَّاعَةِ أَيَّانَ مُرْساها (42) فِيمَ أَنْتَ مِنْ ذِكْراها (43) إِلى‌ رَبِّكَ مُنْتَهاها (44)

إِنَّما أَنْتَ مُنْذِرُ مَنْ يَخْشاها (45) كَأَنَّهُمْ يَوْمَ يَرَوْنَها لَمْ يَلْبَثُوا إِلاَّ عَشِيَّةً أَوْ ضُحاها (46)

ترجمه‌

آيا آمد تو را خبر موسى‌

وقتى كه خواند او را پروردگارش در وادى‌


جلد 5 صفحه 340

مقدّس طوى‌

برو بسوى فرعون همانا او سركشى نمود

پس بگو آيا براى تو رغبتى هست بآنكه پاك شوى‌

و راهنمائى كنم تو را بسوى پروردگارت پس بترسى‌

پس نشان داد باو معجزه بزرگ را

پس تكذيب كرد و نافرمانى نمود

پس پشت كرد با آنكه كوشش مينمود

پس جمع كرد و ندا نمود

پس گفت من پروردگار بزرگ شمايم‌

پس گرفت او را خدا بعقوبت آخرت و دنيا

همانا در اين هر آينه عبرتى است براى كسيكه ميترسد

آيا شما سخت‌تريد در آفرينش يا آسمان كه بنا كرد آنرا

برافراشت سقفش را پس بدون نقص به اتمام رساند آنرا

و تاريك ساخت شب آنرا و آشكار ساخت روز روشن آنرا

و زمين را بعد از آن گسترانيد

بيرون آورد از آن آبش و چراگاهش را

و كوهها را استوار گردانيد

براى برخوردارى شما و چهار پايانتان‌

پس وقتى كه آمد آن بليّه فوق بليّات بزرگتر

روزى كه بياد مى‌آورد آدمى آنچه را كه كوشش نمود

و آشكار شود دوزخ براى هر كه به بيند

پس اما كسيكه سركشى كرد

و برگزيد زندگانى دنيا را

پس همانا دوزخ جايگاه او است‌

و اما كسيكه ترسيد از قيام در پيشگاه پروردگار خود و باز داشت نفس خود را از هوس‌

پس همانا بهشت آن اقامتگاه او است‌

ميپرسند از تو از قيامت كه چه وقت باشد زمان برپا شدن آن‌

در چه حالى تو از علم بآن‌

بسوى پروردگار تو است نهايت علم آن‌

همانا تو بيم دهنده كسى هستى كه ميترسد از آن‌

گوئيا آنها روز كه ميبينند آنرا درنگ نكردند مگر بقدر شام يكروز يا صبح آن.

تفسير

خداوند متعال براى تسليت خاطر پيغمبر اكرم از انكار و تكذيب قوم و تهديد آنها باز شمه‌ئى از قصّه حضرت موسى و فرعون از گوشزد فرموده بطور پرسش براى تقرير و ميفرمايد آيا بتو رسيده خبر موسى عليه السّلام وقتى كه خواند او را پروردگارش و خطاب فرمود باو در وادى مقدّس و منزّه طوى كه بيان آن در سوره طه گذشت آنكه برو بجانب فرعون همانا او از حدّ خود تجاوز و طغيان نموده است و با ملايمت و نرمى باو بگو آيا مايل هستى كه پاك شوى از كفر و تجاوز و طغيان و آنكه هدايت نمايم من تو را بمعرفت پروردگارت و ثواب طاعت و عقاب معصيت او پس بترسى از او و امتثال نمائى او امر و نواهى او را پس او مأموريّت خود را انجام‌


جلد 5 صفحه 341

داد و ارائه داد باو معجز بزرگ خود را كه باو داده بودم و آن عصا بود كه اژدها ميشد و فرعون او را تكذيب نمود و عصيان ورزيد پس اعراض نمود و پشت كرد به احكام الهى و سعى و كوشش مينمود در باطل و بى‌اثر نمودن امر پيغمبر ما و بعضى گفته‌اند مراد آنستكه پس پشت نمود باژدها و فرار كرد و ممكن است هر دو معنى مراد باشد پس جمع نمود لشگريان خود را و احضار كرد آنانرا از اطراف و جوانب مصر و فرياد زد و گفت من پروردگار شمايم كه پروردگارى بالاتر از من نيست و كسى نميتواند از نفوذ اراده من جلوگيرى كند و بعضى گفته‌اند مقصود فرعون آن بود كه پروردگار شما بتهايند و من پروردگار شما و آنها و از همه برترم پس خداوند او را بعقوبت آخرت و دنيا گرفتار فرمود و قمى ره فرموده نكال عقوبت است و مراد از آخرت قول او انا ربكم الاعلى است و مراد از اولى قول او ما علمت لكم من اله غيرى است پس خدا او را باين دو قول هلاك فرمود و در خصال و مجمع از امام باقر عليه السّلام نقل نموده كه ميان اين دو قول چهل سال فاصله شد و نيز از آنحضرت نقل نموده كه پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم فرمود جبرئيل گفت بخدا عرض كردم فرعون را بحال خود واگذار ميفرمائى با آنكه انا ربكم الاعلى ميگويد و خدا فرمود اين سخن را كسى ميگويد مانند تو كه ميترسد چيزى از او فوت شود و در اين قصه حضرت موسى و فرعون و غرق شدن او و لشگريانش هر آينه عبرت و اتّعاظ است براى كسى كه اهل خوف و خشيت از خدا است و بعد از اين خداوند باز بيان قدرت خود را فرموده بخطاب منكرين روز جزا كه آيا خلقت شما بعد از مردن دشوارتر است يا بناء آسمان با اين عظمت كه خداوند سقف مرتفع آنرا بالا برد بدون خلل و فتور و تفاوت و قصور براستى و درستى و بر طبق حكمت و مصلحت و تاريك فرمود شب آنرا و ظاهر ساخت روز روشن آنرا و زمين را بعد از آن منبسط فرمود و مهد آسايش خلق قرار داد و بيرون آورد از زمين آبهاى جارى آن و روئيدنى و گياهش را و كوهها را ثابت نمود در مراكز خود براى بهره بردارى بندگان از ثمرات زمين و مواشى و چهار پايان آنها پس چون آيد داهيه و بليّه بزرگ قيامت كه بزرگتر و بالاترين دواهى است در روزى خواهد بود كه متذكّر شود انسان آنچه را بجا آورده در


جلد 5 صفحه 342

دنيا از اعمال بد و خوب چون همه را در نامه اعمال خود مشاهده نمايد بعد از آنكه فراموش نموده باشد آنها را براى فرط غفلت و طول مدّت و بارز و ظاهر گردد جهنّم براى هر كس بينا باشد و بر احدى پوشيده نخواهد ماند چون سرپوش از روى آن برداشته شود پس هر كس از حدود الهيّه تجاوز و طغيان در معصيت خدا كرده و اختيار نموده باشد لذات فانيه دنيا را بر نعم باقيه آخرت جايگاه او جهنّم خواهد بود و هر كس از قيام در پيشگاه الهى ترسيده باشد براى علمش بمبدء و معاد و باز داشته باشد نفس خود را در دنيا از هوى و هوس جاهلانه جايگاه او در بهشت عنبر سرشت است و از نقل قمّى ره و كافى از امام صادق عليه السّلام استفاده ميشود كه بنده چون قدرت بر معصيت داشته باشد و خدا را حاضر و ناظر بداند و ترك كند آنرا از ترس خدا مشمول اين آيه است و اخيرا خطاب بحبيب خود فرموده ميفرمايد ميپرسند از تو مشركين كه روز قيامت چه وقت برپا ميشود و ثبات و قرار ميگيرد چنانچه توصيف مينمائى تو از آن و ميفرمايد تو چه ميدانى وقت آنرا وظيفه تو نيست كه وقت آنرا بدانى و ذكر كنى براى آنان علم آن بخدا منتهى ميشود و اقامه آن بامر الهى است و كسى جز خدا از آن آگاه نيست فقط وظيفه تو ترساندن كسى است كه ميترسد از آنروز اگر بترسانى تو او را و براى غير چنين كس فائده ندارد ولى اجمالا بايد بدانند كه عمر دنيا هر قدر طولانى شود چون روز قيامت بيايد و آنرا معاينه نمايند مانند آنستكه درنگ نكردند در دنيا مگر بقدر آخر يكروز يا اوّل آن چون چيزى كه ميگذرد هر قدر زياد باشد بنظر كم مى‌آيد و گذشته گذشته است در ثواب الاعمال و مجمع از امام صادق عليه السّلام نقل نموده كه كسيكه قرائت نمايد سوره و النّازعات را نميرد و مبعوث نگردد و داخل بهشت نشود مگر آنكه سيراب باشد در هر سه حال و الحمد للّه ربّ العالمين و صلّى اللّه على محمد و آله الطاهرين.


جلد 5 صفحه 343

اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)


يَسئَلُونَك‌َ عَن‌ِ السّاعَةِ أَيّان‌َ مُرساها (42)

ميپرسند ‌از‌ تو ‌از‌ ساعت‌ ‌که‌ قيامت‌ ‌باشد‌ چه‌ موقعي‌ ‌بر‌ پا ميشود و ثبوت‌ پيدا ميكند.

‌اينکه‌ سؤال‌ ‌ يا ‌ ‌از‌ روي‌ تعنت‌ و سخريه‌ و استهزاء ‌است‌ ‌که‌ ‌اينکه‌ اندازه‌ ‌ما ‌را‌ ‌از‌ قيامت‌ ميترساني‌ ‌پس‌ ‌آن‌ چه‌ روز ‌است‌، ‌ يا ‌ ‌از‌ روي‌ حقيقت‌ ‌است‌ ‌که‌ چه‌ موقع‌ تحقق‌ پيدا ميكند، و معني‌ مرسيها ‌از‌ رسي‌ بمعني‌ ثبوت‌ و برقرار ‌است‌ چنانچه‌ كوه‌ها ‌را‌ رواسي‌ ميگويند چنانچه‌ ميفرمايد: وَ جَعَلنا فِيها رَواسِي‌َ شامِخات‌ٍ مرسلات‌ آيه 27، و ميفرمايد: وَ قُدُورٍ راسِيات‌ٍ سبأ آيه 13 ديگ‌هايي‌ ‌که‌ ‌از‌ بزرگي‌ قابل‌ حركت‌ نبود و ثابت‌ ‌بود‌.

برگزیده تفسیر نمونه


]

(آیه 42)- تاریخ قیامت را فقط خدا می‌داند: در تعقیب مطالبی که در باره قیامت و سرنوشت نیکان و بدان در آن روز در آیات پیشین آمد، در اینجا به سراغ سؤال همیشگی مشرکان و منکران معاد رفته، می‌فرماید: «و از تو در باره قیامت

ج5، ص403

می‌پرسند که در چه زمانی واقع می‌شود» (یسئلونک عن الساعة ایان مرساها).

نکات آیه

۱ - پرسش از زمان فرا رسیدن قیامت، سؤال مکرر مردم از پیامبر(ص) (یسئلونک عن الساعة أیّان مرسیها) کلمه «مرسى»، به صورت هاى مصدر میمى، اسم زمان، اسم مکان و اسم مفعول کاربرد دارد(مفردات راغب). این کلمه در آیه شریفه - به قرینه «أیّان» که سؤال از زمان است - مصدر میمى مى باشد. در این صورت «مرسى» به معناى وقوع و استقرار خواهد بود. مکرر بودن سؤال، از فعل مضارع «یسئلونک» استفاده شده است.

۲ - «الساعة»، از نام هاى قیامت (یسئلونک عن الساعة)

۳ - طغیان گران دنیاطلب، با پرسش مکرر از زمان قیامت به استهزاى آن مى پرداختند. (یسئلونک عن الساعة أیّان مرسیها) فاعل «یسئلونک»، در برداشت یاد شده «من طغى...» دانسته شده است. این برداشت، ناظر به احتمالى است که به قرینه «إنّما أنت منذر من یخشاها» در آیات بعد استفاده مى شود; زیرا کسى که از انذار قیامت هراسى ندارد، پرسش او از زمان وقوع آن استهزایى خواهد بود.

موضوعات مرتبط

  • الساعة :۲
  • طغیانگران: استهزاى طغیانگران ۳; پرسش طغیانگران ۳; دنیاطلبى طغیانگران ۳
  • قیامت: استهزاى قیامت ۳; پرسش از قیامت ۱، ۳; نامهاى قیامت ۲
  • محمد(ص): پرسش از محمد(ص) ۱
  • مردم: پرسش مردم مقارن بعثت ۱

منابع

  1. طبرى صاحب جامع البیان و حاکم صاحب المستدرک.
  2. تفسیر ابن ابى حاتم.
  3. تفاسیر طبرى و طبرانى.
  4. تفسیر ابن ابى حاتم.