ریشه کلح: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
(افزودن نمودار دفعات)
جز (Move page script صفحهٔ ریشه کلح‌ را به ریشه کلح منتقل کرد)
 
(یک نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط یک کاربر دیگر نشان داده نشد)
خط ۲۹: خط ۲۹:
=== قاموس قرآن ===
=== قاموس قرآن ===
در صحاح گويد: كُلوُح آشكار شدن دندآنهادر عبوسى است در اقرب الموارد گفته: به قولى كُلوُح در اصل ظاهر شدن دندانهاست در وقت عبوسى (مانند سرهاى بريان شده گوسفندان). در مجمع فرموده: كلوح برگشتن دو لب است به بالاو پايين تا دندانهاآشكار شودپس كالح اسم فاعل از آن است [مؤمنون:104]. مى‏زند آتش به چهره هايشان و آنها در آتش زشت منظران باشند(نعوذبالله من النار) ظاهرا مراد از كالح زشت منظرى است در نهج البلاغه دروصف مردگان فرموده: «كَلَحَتِ الْوُجُوهُ النَّواظِرُ» خطبه 219 چهره‏هاى با طراوات بد منظر شدند. در نهايه گويد: در حديث على «عليه السلام» آمده «اِنَّ مِنْ وَرائِكُمْ فِتَناً وَ بَلاءّ مُكْلحاً مُبْلِحاً» يعنى از پس شما فتنه‏ها و بلاهايى است عبوس كننده، ناتوان كننده. اين كلمه تنها يكبار در كلام الله آمده است.
در صحاح گويد: كُلوُح آشكار شدن دندآنهادر عبوسى است در اقرب الموارد گفته: به قولى كُلوُح در اصل ظاهر شدن دندانهاست در وقت عبوسى (مانند سرهاى بريان شده گوسفندان). در مجمع فرموده: كلوح برگشتن دو لب است به بالاو پايين تا دندانهاآشكار شودپس كالح اسم فاعل از آن است [مؤمنون:104]. مى‏زند آتش به چهره هايشان و آنها در آتش زشت منظران باشند(نعوذبالله من النار) ظاهرا مراد از كالح زشت منظرى است در نهج البلاغه دروصف مردگان فرموده: «كَلَحَتِ الْوُجُوهُ النَّواظِرُ» خطبه 219 چهره‏هاى با طراوات بد منظر شدند. در نهايه گويد: در حديث على «عليه السلام» آمده «اِنَّ مِنْ وَرائِكُمْ فِتَناً وَ بَلاءّ مُكْلحاً مُبْلِحاً» يعنى از پس شما فتنه‏ها و بلاهايى است عبوس كننده، ناتوان كننده. اين كلمه تنها يكبار در كلام الله آمده است.
===ریشه‌های [[راهنما:نزدیک مکانی|نزدیک مکانی]]===
<qcloud htmlpre='ریشه_'>
هم:100, ا:89, ها:78, لم:78, فى:66, کون:66, اوى:55, نور:44, ائى:44, ايى:33, وجه:33, ى:21, تلو:10, خلد:10, لفح:10
</qcloud>


== کلمات مشتق شده در قرآن ==
== کلمات مشتق شده در قرآن ==

نسخهٔ کنونی تا ‏۱۶ دی ۱۳۹۵، ساعت ۰۳:۵۱

تکرار در قرآن: ۱(بار)

لیست کلمات مشتق شده


در حال بارگیری...


قاموس قرآن

در صحاح گويد: كُلوُح آشكار شدن دندآنهادر عبوسى است در اقرب الموارد گفته: به قولى كُلوُح در اصل ظاهر شدن دندانهاست در وقت عبوسى (مانند سرهاى بريان شده گوسفندان). در مجمع فرموده: كلوح برگشتن دو لب است به بالاو پايين تا دندانهاآشكار شودپس كالح اسم فاعل از آن است [مؤمنون:104]. مى‏زند آتش به چهره هايشان و آنها در آتش زشت منظران باشند(نعوذبالله من النار) ظاهرا مراد از كالح زشت منظرى است در نهج البلاغه دروصف مردگان فرموده: «كَلَحَتِ الْوُجُوهُ النَّواظِرُ» خطبه 219 چهره‏هاى با طراوات بد منظر شدند. در نهايه گويد: در حديث على «عليه السلام» آمده «اِنَّ مِنْ وَرائِكُمْ فِتَناً وَ بَلاءّ مُكْلحاً مُبْلِحاً» يعنى از پس شما فتنه‏ها و بلاهايى است عبوس كننده، ناتوان كننده. اين كلمه تنها يكبار در كلام الله آمده است.

ریشه‌های نزدیک مکانی

کلمات مشتق شده در قرآن

کلمه تعداد تکرار در قرآن
کَالِحُونَ‌ ۱

ریشه‌های مرتبط