گمنام

تفسیر:نمونه جلد۶ بخش۴۴: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
جز
بدون خلاصۀ ویرایش
(Edited by QRobot)
 
جزبدون خلاصۀ ویرایش
 
خط ۱: خط ۱:
{{تغییر صفحه | قبلی=تفسیر:نمونه جلد۶ بخش۴۳ | بعدی = تفسیر:نمونه جلد۶ بخش۴۵}}
__TOC__
__TOC__


خط ۶: خط ۸:
==آيه ۱۴۸ - ۱۵۰ ==
==آيه ۱۴۸ - ۱۵۰ ==
آيه و ترجمه  
آيه و ترجمه  
سيَقُولُ الَّذِينَ أَشرَكُوا لَوْ شاءَ اللَّهُ مَا أَشرَكنَا وَ لا ءَابَاؤُنَا وَ لا حَرَّمْنَا مِن شىْءٍ كذَلِك كَذَّب الَّذِينَ مِن قَبْلِهِمْ حَتى ذَاقُوا بَأْسنَا قُلْ هَلْ عِندَكم مِّنْ عِلْمٍ فَتُخْرِجُوهُ لَنَا إِن تَتَّبِعُونَ إِلا الظنَّ وَ إِنْ أَنتُمْ إِلا تخْرُصونَ(۱۴۸)
سيَقُولُ الَّذِينَ أَشرَكُوا لَوْ شاءَ اللَّهُ مَا أَشرَكنَا وَ لا ءَابَاؤُنَا وَ لا حَرَّمْنَا مِن شىْءٍ كذَلِك كَذَّب الَّذِينَ مِن قَبْلِهِمْ حَتى ذَاقُوا بَأْسنَا قُلْ هَلْ عِندَكم مِّنْ عِلْمٍ فَتُخْرِجُوهُ لَنَا إِن تَتَّبِعُونَ إِلا الظنَّ وَ إِنْ أَنتُمْ إِلا تخْرُصونَ(۱۴۸)
قُلْ فَللَّهِ الحُْجَّةُ الْبَلِغَةُ فَلَوْ شاءَ لَهَدَاكُمْ أَجْمَعِينَ(۱۴۹)
قُلْ فَللَّهِ الحُْجَّةُ الْبَلِغَةُ فَلَوْ شاءَ لَهَدَاكُمْ أَجْمَعِينَ(۱۴۹)
قُلْ هَلُمَّ شهَدَاءَكُمُ الَّذِينَ يَشهَدُونَ أَنَّ اللَّهَ حَرَّمَ هَذَا فَإِن شهِدُوا فَلا تَشهَدْ مَعَهُمْ وَ لا تَتَّبِعْ أَهْوَاءَ الَّذِينَ كَذَّبُوا بِئَايَتِنَا وَ الَّذِينَ لا يُؤْمِنُونَ بِالاَخِرَةِ وَ هُم بِرَبِّهِمْ يَعْدِلُونَ(۱۵۰)
قُلْ هَلُمَّ شهَدَاءَكُمُ الَّذِينَ يَشهَدُونَ أَنَّ اللَّهَ حَرَّمَ هَذَا فَإِن شهِدُوا فَلا تَشهَدْ مَعَهُمْ وَ لا تَتَّبِعْ أَهْوَاءَ الَّذِينَ كَذَّبُوا بِئَايَتِنَا وَ الَّذِينَ لا يُؤْمِنُونَ بِالاَخِرَةِ وَ هُم بِرَبِّهِمْ يَعْدِلُونَ(۱۵۰)
ترجمه :
ترجمه :
۱۴۸ - به زودى مشركان (براى تبرئه خويش ) مى گويند اگر خدا مى خواست نه ما مشرك مى شديم و نه پدران ما، و نه چيزى را تحريم مى كرديم ، كسانى كه پيش از آنها بودند نيز همين گونه دروغ مى گفتند و سرانجام (طعم ) كيفر ما را چشيدند، بگو آيا دليل قاطعى (بر اين موضوع ) داريد؟ پس به ما ارائه دهيد، شما فقط از پندارهاى بى اساس ‍ پيروى مى كنيد و تخمينهاى نابجا مى زنيد.
۱۴۸ - به زودى مشركان (براى تبرئه خويش ) مى گويند اگر خدا مى خواست نه ما مشرك مى شديم و نه پدران ما، و نه چيزى را تحريم مى كرديم ، كسانى كه پيش از آنها بودند نيز همين گونه دروغ مى گفتند و سرانجام (طعم ) كيفر ما را چشيدند، بگو آيا دليل قاطعى (بر اين موضوع ) داريد؟ پس به ما ارائه دهيد، شما فقط از پندارهاى بى اساس ‍ پيروى مى كنيد و تخمينهاى نابجا مى زنيد.
خط ۱۸: خط ۲۰:
فرار از مسئوليت به بهانه جبر  
فرار از مسئوليت به بهانه جبر  
به دنبال سخنانى كه از مشركان در آيات سابق گذشت ، در اين آيات اشاره به پاره اى از استدلالات واهى آنان و پاسخ آن شده است :
به دنبال سخنانى كه از مشركان در آيات سابق گذشت ، در اين آيات اشاره به پاره اى از استدلالات واهى آنان و پاسخ آن شده است :
نخست مى گويد: به زودى مشركان در پاسخ ايرادات تو در زمينه شرك و تحريم روزى هاى حلال چنين مى گويند كه اگر خداوند مى خواست نه ما مشرك مى شديم و نه نياكان ما بت پرست بودند، و نه چيزى را تحريم مى كرديم ، پس آنچه ما كرده ايم و مى گوئيم همه خواست او است (سيَقُولُ الَّذِينَ أَشرَكُوا لَوْ شاءَ اللَّهُ مَا أَشرَكنَا وَ لا ءَابَاؤُنَا وَ لا حَرَّمْنَا مِن شىْءٍ ).
نخست مى گويد: به زودى مشركان در پاسخ ايرادات تو در زمينه شرك و تحريم روزى هاى حلال چنين مى گويند كه اگر خداوند مى خواست نه ما مشرك مى شديم و نه نياكان ما بت پرست بودند، و نه چيزى را تحريم مى كرديم ، پس آنچه ما كرده ايم و مى گوئيم همه خواست او است (سيَقُولُ الَّذِينَ أَشرَكُوا لَوْ شاءَ اللَّهُ مَا أَشرَكنَا وَ لا ءَابَاؤُنَا وَ لا حَرَّمْنَا مِن شىْءٍ ).
نظير اين تعبير در دو آيه ديگر قرآن ديده مى شود، در سوره نحل آيه ۳۵ و قال الذين اشركوا لو شاء الله ما عبدنا من دونه من شى ء نحن و لا آباؤ نا و لا حرمنا من دونه من شى ء و در سوره زخرف آيه ۲۰ و قالوا لو شاء الرحمان ما عبدناهم ، نشان مى دهد كه مشركان مانند بسيارى از گناهكارانى كه مى خواهند با استتار تحت عنوان جبر از مسئوليت خلافكاريهاى خود فرار كنند، معتقد به اصل جبر بوده اند، و مى گفتند: هر كارى را ما مى كنيم خواست خدا و مطابق اراده او است ، و اگر نمى خواست چنين اعمالى از ما سر نمى زد، آنها در حقيقت مى خواستند خود را از اين همه گناه تبرئه كنند، و گر نه وجدان هر انسان عاقلى گواهى مى دهد كه بشر در اعمال خويش آزاد است نه مجبور، به همين دليل اگر كسى ظلمى در حق او كند، ناراحت مى شود و او را مؤ اخذه مى كند و در صورت توانائى مجازات مى نمايد، همه اينها نشان مى دهد كه مجرم را در عمل خويش آزاد مى بيند، نه مجبور، و هرگز به اين عنوان كه عمل او مطابق خواست خدا است ، حاضر
نظير اين تعبير در دو آيه ديگر قرآن ديده مى شود، در سوره نحل آيه ۳۵ و قال الذين اشركوا لو شاء الله ما عبدنا من دونه من شى ء نحن و لا آباؤ نا و لا حرمنا من دونه من شى ء و در سوره زخرف آيه ۲۰ و قالوا لو شاء الرحمان ما عبدناهم ، نشان مى دهد كه مشركان مانند بسيارى از گناهكارانى كه مى خواهند با استتار تحت عنوان جبر از مسئوليت خلافكاريهاى خود فرار كنند، معتقد به اصل جبر بوده اند، و مى گفتند: هر كارى را ما مى كنيم خواست خدا و مطابق اراده او است ، و اگر نمى خواست چنين اعمالى از ما سر نمى زد، آنها در حقيقت مى خواستند خود را از اين همه گناه تبرئه كنند، و گر نه وجدان هر انسان عاقلى گواهى مى دهد كه بشر در اعمال خويش آزاد است نه مجبور، به همين دليل اگر كسى ظلمى در حق او كند، ناراحت مى شود و او را مؤ اخذه مى كند و در صورت توانائى مجازات مى نمايد، همه اينها نشان مى دهد كه مجرم را در عمل خويش آزاد مى بيند، نه مجبور، و هرگز به اين عنوان كه عمل او مطابق خواست خدا است ، حاضر
<center> تفسير نمونه جلد ۶ صفحه ۲۳ </center>
<center> تفسير نمونه جلد ۶ صفحه ۲۳ </center>
خط ۲۹: خط ۳۱:
و سرانجام اضافه مى كند كه شما به طور قطع هيچ دليلى بر اين ادعاها
و سرانجام اضافه مى كند كه شما به طور قطع هيچ دليلى بر اين ادعاها
<center> تفسير نمونه جلد ۶ صفحه ۲۴ </center>
<center> تفسير نمونه جلد ۶ صفحه ۲۴ </center>
نداريد، تنها از پندارها و خيالات خام پيروى مى كنيد ( إِن تَتَّبِعُونَ إِلا الظنَّ وَ إِنْ أَنتُمْ إِلا تخْرُصونَ ).
نداريد، تنها از پندارها و خيالات خام پيروى مى كنيد ( إِن تَتَّبِعُونَ إِلا الظنَّ وَ إِنْ أَنتُمْ إِلا تخْرُصونَ ).
در آيه بعد براى ابطال ادعاى مشركان دليل ديگرى ذكر مى كند، و مى گويد: بگو خداوند دلائل صحيح و روشن در زمينه توحيد و يگانگى خويش و همچنين احكام حلال و حرام اقامه كرده است هم به وسيله پيامبران خود و هم از طريق عقل ، به طورى كه هيچگونه عذرى براى هيچكس باقى نماند (قل فلله الحجة البالغة )
در آيه بعد براى ابطال ادعاى مشركان دليل ديگرى ذكر مى كند، و مى گويد: بگو خداوند دلائل صحيح و روشن در زمينه توحيد و يگانگى خويش و همچنين احكام حلال و حرام اقامه كرده است هم به وسيله پيامبران خود و هم از طريق عقل ، به طورى كه هيچگونه عذرى براى هيچكس باقى نماند (قل فلله الحجة البالغة )
بنابراين آنها هرگز نمى توانند ادعا كنند كه خدا با سكوت خويش ، عقائد و اعمال ناروايشان را امضا كرده است ، و نيز نمى توانند ادعا كنند كه در اعمالشان مجبورند، زيرا اگر مجبور بودند، اقامه دليل و فرستادن پيامبران و دعوت و تبليغ آنان بيهوده بود، اقامه دليل ، دليل بر آزادى اراده است .
بنابراين آنها هرگز نمى توانند ادعا كنند كه خدا با سكوت خويش ، عقائد و اعمال ناروايشان را امضا كرده است ، و نيز نمى توانند ادعا كنند كه در اعمالشان مجبورند، زيرا اگر مجبور بودند، اقامه دليل و فرستادن پيامبران و دعوت و تبليغ آنان بيهوده بود، اقامه دليل ، دليل بر آزادى اراده است .
خط ۵۹: خط ۶۱:
==آيه ۱۵۱ - ۱۵۳ ==
==آيه ۱۵۱ - ۱۵۳ ==
آيه و ترجمه  
آيه و ترجمه  
قُلْ تَعَالَوْا أَتْلُ مَا حَرَّمَ رَبُّكمْ عَلَيْكمْ أَلا تُشرِكُوا بِهِ شيْئاً وَ بِالْوَلِدَيْنِ إِحْسناً وَ لا تَقْتُلُوا أَوْلَدَكم مِّنْ إِمْلَقٍ نحْنُ نَرْزُقُكمْ وَ إِيَّاهُمْ وَ لا تَقْرَبُوا الْفَوَحِش مَا ظهَرَ مِنْهَا وَ مَا بَطنَ وَ لا تَقْتُلُوا النَّفْس الَّتى حَرَّمَ اللَّهُ إِلا بِالْحَقِّ ذَلِكمْ وَصاكُم بِهِ لَعَلَّكمْ تَعْقِلُونَ(۱۵۱)
قُلْ تَعَالَوْا أَتْلُ مَا حَرَّمَ رَبُّكمْ عَلَيْكمْ أَلا تُشرِكُوا بِهِ شيْئاً وَ بِالْوَلِدَيْنِ إِحْسناً وَ لا تَقْتُلُوا أَوْلَدَكم مِّنْ إِمْلَقٍ نحْنُ نَرْزُقُكمْ وَ إِيَّاهُمْ وَ لا تَقْرَبُوا الْفَوَحِش مَا ظهَرَ مِنْهَا وَ مَا بَطنَ وَ لا تَقْتُلُوا النَّفْس الَّتى حَرَّمَ اللَّهُ إِلا بِالْحَقِّ ذَلِكمْ وَصاكُم بِهِ لَعَلَّكمْ تَعْقِلُونَ(۱۵۱)
وَ لا تَقْرَبُوا مَالَ الْيَتِيمِ إِلا بِالَّتى هِىَ أَحْسنُ حَتى يَبْلُغَ أَشدَّهُ وَ أَوْفُوا الْكيْلَ وَ الْمِيزَانَ بِالْقِسطِ لا نُكلِّف نَفْساً إِلا وُسعَهَا وَ إِذَا قُلْتُمْ فَاعْدِلُوا وَ لَوْ كانَ ذَا قُرْبى وَ بِعَهْدِ اللَّهِ أَوْفُوا ذَلِكمْ وَصاكُم بِهِ لَعَلَّكمْ تَذَكَّرُونَ(۱۵۲)
وَ لا تَقْرَبُوا مَالَ الْيَتِيمِ إِلا بِالَّتى هِىَ أَحْسنُ حَتى يَبْلُغَ أَشدَّهُ وَ أَوْفُوا الْكيْلَ وَ الْمِيزَانَ بِالْقِسطِ لا نُكلِّف نَفْساً إِلا وُسعَهَا وَ إِذَا قُلْتُمْ فَاعْدِلُوا وَ لَوْ كانَ ذَا قُرْبى وَ بِعَهْدِ اللَّهِ أَوْفُوا ذَلِكمْ وَصاكُم بِهِ لَعَلَّكمْ تَذَكَّرُونَ(۱۵۲)
وَ أَنَّ هَذَا صرَطِى مُستَقِيماً فَاتَّبِعُوهُ وَ لا تَتَّبِعُوا السبُلَ فَتَفَرَّقَ بِكُمْ عَن سبِيلِهِ ذَلِكُمْ وَصاكُم بِهِ لَعَلَّكمْ تَتَّقُونَ(۱۵۳)
وَ أَنَّ هَذَا صرَطِى مُستَقِيماً فَاتَّبِعُوهُ وَ لا تَتَّبِعُوا السبُلَ فَتَفَرَّقَ بِكُمْ عَن سبِيلِهِ ذَلِكُمْ وَصاكُم بِهِ لَعَلَّكمْ تَتَّقُونَ(۱۵۳)
ترجمه :
ترجمه :
۱۵۱ - بگو بيائيد آنچه را پروردگارتان بر شما حرام كرده است برايتان بخوانم : اينكه چيزى را شريك خدا قرار ندهيد، و به پدر و مادر نيكى كنيد، و فرزندانتان را از (ترس ) فقر نكشيد، ما شما و آنها را روزى مى دهيم ، و نزديك كارهاى زشت و قبيح نرويد چه آشكار باشد چه پنهان ، و نفسى را كه خداوند محترم شمرده به قتل نرسانيد، مگر به حق (و از روى استحقاق ) اين چيزى است كه خداوند شما را به آن سفارش ‍ كرده ، تا درك كنيد.
۱۵۱ - بگو بيائيد آنچه را پروردگارتان بر شما حرام كرده است برايتان بخوانم : اينكه چيزى را شريك خدا قرار ندهيد، و به پدر و مادر نيكى كنيد، و فرزندانتان را از (ترس ) فقر نكشيد، ما شما و آنها را روزى مى دهيم ، و نزديك كارهاى زشت و قبيح نرويد چه آشكار باشد چه پنهان ، و نفسى را كه خداوند محترم شمرده به قتل نرسانيد، مگر به حق (و از روى استحقاق ) اين چيزى است كه خداوند شما را به آن سفارش ‍ كرده ، تا درك كنيد.
خط ۱۵۱: خط ۱۵۳:
سپس رفيق او «'''ذكوان '''» نيز مسلمان شد و هر دو از پيامبر (صلى اللّه عليه و آله و سلّم ) تقاضا كردند مبلغى همراه آنها به مدينه بفرستد تا به مردم تعليم قرآن دهد و به اسلام دعوت نمايد و آتش جنگها خاموش ‍ گردد، پيامبر (صلى اللّه عليه و آله و سلّم ) «'''مصعب بن عمير'''» را همراه آنها به مدينه فرستاد و از آن زمان پايه هاى اسلام در مدينه گذاشته شد و چهره مدينه دگرگون گشت .
سپس رفيق او «'''ذكوان '''» نيز مسلمان شد و هر دو از پيامبر (صلى اللّه عليه و آله و سلّم ) تقاضا كردند مبلغى همراه آنها به مدينه بفرستد تا به مردم تعليم قرآن دهد و به اسلام دعوت نمايد و آتش جنگها خاموش ‍ گردد، پيامبر (صلى اللّه عليه و آله و سلّم ) «'''مصعب بن عمير'''» را همراه آنها به مدينه فرستاد و از آن زمان پايه هاى اسلام در مدينه گذاشته شد و چهره مدينه دگرگون گشت .


{{تغییر صفحه | قبلی=تفسیر:نمونه جلد۶ بخش۴۳ | بعدی = تفسیر:نمونه جلد۶ بخش۴۵}}


[[رده:تفسیر نمونه]]
[[رده:تفسیر نمونه]]
۸٬۹۳۳

ویرایش