تفسیر:المیزان جلد۹ بخش۱۹: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
 
(۵ نسخهٔ میانیِ ایجادشده توسط همین کاربر نشان داده نشد)
خط ۱۱۱: خط ۱۱۱:


==نقد سخن صاحب «المنار»، در باره ابلاغ آيات برائت ==
==نقد سخن صاحب «المنار»، در باره ابلاغ آيات برائت ==
صاحب المنار، در تفسير خود مى گويد: روايات زيادى است كه دلالت مى كند بر اين كه رسول خدا «صلى الله عليه و آله»، ابوبكر را در سال نهم هجرت، امير الحاج قرار داد، و به وى دستور داد به مشركان، كه به زيارت حج مى آيند، برساند كه از اين به بعد، حق زيارت ندارند و على «عليه السلام» را هم، همراه او فرستاد تا نقض عهد رسول خدا «صلى الله عليه و آله» را به آنان ابلاغ نمايند، و به آنان برسانند هر طايفه كه با رسول خدا «صلى الله عليه و آله» عهدى داشته اند، اگر عهدشان مطلق بوده، تا چهار ماه مهلت دارند، و اگر موقت بوده، تا سررسيد مدتش معتبر است، و آيات برائت را كه متضمن لغو پيمان هاى مذكور است، از اول سوره «برائت»، براى ايشان بخوانند.
صاحب المنار، در تفسير خود مى گويد:  
 
روايات زيادى است كه دلالت مى كند بر اين كه رسول خدا «صلى الله عليه و آله»، ابوبكر را در سال نهم هجرت، امير الحاج قرار داد، و به وى دستور داد به مشركان، كه به زيارت حج مى آيند، برساند كه از اين به بعد، حق زيارت ندارند و على «عليه السلام» را هم، همراه او فرستاد تا نقض عهد رسول خدا «صلى الله عليه و آله» را به آنان ابلاغ نمايند، و به آنان برسانند هر طايفه كه با رسول خدا «صلى الله عليه و آله» عهدى داشته اند، اگر عهدشان مطلق بوده، تا چهار ماه مهلت دارند، و اگر موقت بوده، تا سررسيد مدتش معتبر است، و آيات برائت را كه متضمن لغو پيمان هاى مذكور است، از اول سوره «برائت»، براى ايشان بخوانند.


و آيات مزبور، چهل و يا سى و سه آيه است، و اين اختلاف كه در روايات مشاهده مى شود، از جهت اين است كه راويان خواسته اند عشرات عدد آيات را بيان كنند و به اصطلاح زبان فارسى بگويند سى، چهل آيه است، نه اين كه عدد واقعى، حتى خرده آن را هم معلوم كنند.
و آيات مزبور، چهل و يا سى و سه آيه است، و اين اختلاف كه در روايات مشاهده مى شود، از جهت اين است كه راويان خواسته اند عشرات عدد آيات را بيان كنند و به اصطلاح زبان فارسى بگويند سى، چهل آيه است، نه اين كه عدد واقعى، حتى خرده آن را هم معلوم كنند.
خط ۱۲۳: خط ۱۲۵:
با اين كه اخبار دالّه بر تبليغ احكام و جهاد در راه حمايت و دفاع از دين و وجوب آن بر همه مسلمانان به حد استفاضه است. (يعنى بسيار زياد است)، و اين اخبار همه دلالت دارند بر اين كه تبليغ احكام دين فريضه است، نه فضيلت.  
با اين كه اخبار دالّه بر تبليغ احكام و جهاد در راه حمايت و دفاع از دين و وجوب آن بر همه مسلمانان به حد استفاضه است. (يعنى بسيار زياد است)، و اين اخبار همه دلالت دارند بر اين كه تبليغ احكام دين فريضه است، نه فضيلت.  


از آن جمله، كلام رسول خدا «صلى الله عليه و آله» در حجة الوداع است، كه در برابر هزاران نفر فرمود: «ألَا فَليُبَلِّغَ الشَّاهِدُ الغَائِبَ: آگاه كه بايد حاضران، به غائبان برسانند»، و اين كلام، در صحيح بخارى و مسلم و غير آن دو، مكرر روايت شده. و در بعضى از روايات كه از ابن عباس نقل شده، دارد كه وى گفت: «به آن خدایى كه جان من به دست اوست، اين كلام وصيت آن حضرت به امت خود بود...».
از آن جمله، كلام رسول خدا «صلى الله عليه و آله» در حجة الوداع است، كه در برابر هزاران نفر فرمود: «ألَا فَليَبلُغَ الشَّاهِد الغَائِبَ: آگاه كه بايد حاضران، به غائبان برسانند»، و اين كلام، در صحيح بخارى و مسلم و غير آن دو، مكرر روايت شده. و در بعضى از روايات كه از ابن عباس نقل شده، دارد كه وى گفت: «به آن خدایى كه جان من به دست اوست، اين كلام وصيت آن حضرت به امت خود بود...».
   
   
و از آن جمله نيز، كلام آن حضرت است كه فرمود: «بَلِّغُوا عَنِّى وَ لَو آيَةً: از طرف من به مردم برسانيد، هرچند يك آيه را». بخارى در صحيح خود و ترمذى آن را روايت كرده اند. و اگر غير اين بود و چنين سفارشاتى صادر نمى شد و مردم مأمور به تبليغ نمى بودند، اسلام اين طور كه اكنون در دنيا منتشر گشته انتشار نمى يافت.
و از آن جمله نيز، كلام آن حضرت است كه فرمود: «بَلِّغُوا عَنِّى وَ لَو آيَةً: از طرف من به مردم برسانيد، هرچند يك آيه را». بخارى در صحيح خود و ترمذى آن را روايت كرده اند. و اگر غير اين بود و چنين سفارشاتى صادر نمى شد و مردم مأمور به تبليغ نمى بودند، اسلام اين طور كه اكنون در دنيا منتشر گشته انتشار نمى يافت.
خط ۱۵۶: خط ۱۵۸:
<span id='link124'><span>
<span id='link124'><span>


==اضطراب و اختلاف روايات راجع به اعلان آيات برائت ==
==اضطراب و اختلاف، در روايات راجع به اعلان آيات برائت ==
و خواننده محترم اگر داستان مورد بحث را كاملا مورد دقت و مطالعه قرار دهد خواهد ديد كه چه سهل انگارى عجيبى در حفظ و ضبط داستان و خصوصيات آن از ناحيه راويان شده است ، اگر حمل به صحت نموده و نگوئيم غرض هاى نامشروع ديگرى اعمال كرده اند.
و خواننده محترم، اگر داستان مورد بحث را كاملا مورد دقت و مطالعه قرار دهد، خواهد ديد كه چه سهل انگارى عجيبى در حفظ و ضبط داستان و خصوصيات آن، از ناحيه راويان شده است، اگر حمل به صحت نموده و نگویيم غرض هاى نامشروع ديگرى اعمال كرده اند.
 
مثلا در بيشتر آن روايات دارد: «رسول خدا «صلى الله عليه و آله»، ابوبكر را فرستاد تا آيات برائت را بر مشركان بخواند. آنگاه على «عليه السلام» را روانه كرد تا آن آيات را از ابوبكر گرفته و خود، آن ها را بر مردم تلاوت كند، ابوبكر برگشت و...».  


مثلا در بيشتر آن روايات دارد: «رسول خدا (صلى الله عليه و آله ) ابى بكر را فرستاد تا آيات برائت را بر مشركين بخواند، آنگاه على (عليه السلام ) را روانه كرد تا آن آيات را از ابى بكر گرفته و خود آنها را بر مردم تلاوت كند، ابو بكر برگشت و... ».  
و در بعضى ديگر دارد: «ابوبكر را به عنوان امير الحاج روانه كرد، و سپس على را با آيات برائت به دنبالش فرستاد».  


و در بعضى ديگر دارد: «ابوبكر را به عنوان امير الحاج روانه كرد، و سپس ‍ على را با آيات برائت به دنبالش فرستاد» . و در دسته اى ديگر از روايات دارد: «ابوبكر به على (عليه السلام ) دستور داد آيات برائت را بر مردم بخواند، و عده ديگرى از نفرات خود را ماءمور كرد تا على را در نداى به آن كمك كنند» و كار به آنجا رسيد كه طبرى و ديگران از مجاهد روايت كرده اند كه در ذيل آيه «برائة من الله و رسوله الى الذين عاهدتم من المشركين» گفته است:  
و در دسته اى ديگر از روايات دارد: «ابوبكر به على «عليه السلام» دستور داد آيات برائت را بر مردم بخواند، و عده ديگرى از نفرات خود را مأمور كرد تا على را در نداى به آن كمك كنند»، و كار به آن جا رسيد كه طبرى و ديگران از مجاهد روايت كرده اند كه در ذيل آيه: «بَرَائَةٌ مِنَ اللهِ وَ رَسُولِهِ إلِى الَّذِينَ عَاهَدتُم مِنَ المُشرِكِين» گفته است:  


مقصود معاهدين از خزاعه و مدلج و هر صاحب عهد و غير ايشان است ، چون رسول خدا (صلى الله عليه و آله) وقتى از جنگ تبوك مراجعت فرمود تصميم گرفت به زيارت خانه كعبه برود، ليكن فرمود: از آنجائى كه مشركين در ايام حج به مكه مى آيند و برهنه در خانه خدا طواف مى كنند من دوست ندارم آن موقع را مشاهده كنم ، و به همين جهت ابو بكر و على را فرستاد تا در ميان مردم در ذى المجاز و در جاهائى كه به داد و ستد مشغول بودند در همه موسم بگردند و به مردم اعلام كنند كه پيمانهايشان تا بيش از چهار ماه ديگر مهلت ندارد، و آن چهار ماه همان ماههاى حرام است ، يعنى بيست روز از آخر ذى الحجه تا ده روز از اول ربيع الثانى ، آنگاه اعلام كنند كه پس از اين قتال است و هيچ معاهده اى در كار نيست.
مقصود معاهدين از خزاعه و مدلج و هر صاحب عهد و غير ايشان است. چون رسول خدا «صلى الله عليه و آله» وقتى از جنگ تبوك مراجعت فرمود، تصميم گرفت به زيارت خانه كعبه برود، ليكن فرمود: از آن جایى كه مشركان در ايام حج به مكه مى آيند و برهنه در خانه خدا طواف مى كنند، من دوست ندارم آن موقع را مشاهده كنم، و به همين جهت، ابوبكر و على را فرستاد تا در ميان مردم، در ذى المجاز و در جاهایى كه به داد و ستد مشغول بودند، در همه موسم بگردند و به مردم اعلام كنند كه پيمان هايشان تا بيش از چهار ماه ديگر مهلت ندارد، و آن چهار ماه، همان ماه هاى حرام است. يعنى بيست روز از آخر ذى الحجّه، تا ده روز از اول ربيع الثانى، آنگاه اعلام كنند كه پس از اين، قتال است و هيچ معاهده اى در كار نيست.




۱۸٬۴۰۲

ویرایش