گمنام

تفسیر:المیزان جلد۱۰ بخش۱۸: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
خط ۱۴۵: خط ۱۴۵:
<span id='link145'><span>
<span id='link145'><span>


<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۰ صفحه ۲۲۰ </center>
==خداوند متعال ضامن رزق همه جنبندگان است ==
==خداوند متعال ضامن رزق همه جنبندگان است ==
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۰ صفحه ۲۲۰ </center>
«'''وَ مَا مِن دَابَّةٍ فى الاَرْضِ إِلّا عَلى اللَّهِ رِزْقُهَا ...'''»:
«'''وَ مَا مِن دَابَّةٍ فى الاَرْضِ إِلا عَلى اللَّهِ رِزْقُهَا ...'''»:
 
كلمۀ «دَابّة»، به طورى كه در كتب لغت آمده، به معناى هر موجودى است كه حركتى هر چند اندك داشته باشد، و بيشتر در نوع خاصى از جنبندگان استعمال مى شود. اما قرينه مقام آيه، اقتضاء دارد كه عموم منظور باشد. براى اين كه زمينه كلام، بيان وسعت علم خداى تعالى است. به همين جهت است كه به دنبال جملۀ «ألَا حِينَ يَستَغشَونَ ثِيَابَهُم يَعلَمُ مَا يُسِرُّونَ وَ مَا يُعلِنُونَ إنَّهُ عَلِيمٌ بِذَاتِ الصُّدُور» آمده است.
 
و اين معنا، يعنى يادآورى رزق تمامى جنبنده ها و اين كه خداى تعالى، ضامن آن می باشد، براى اين است كه سعۀ علم خدا و آگاهی ااش به همه حالات جنبندگان را اثبات كند، و مقتضى آن است كه جملۀ «وَ يَعلَمُ مُستَقَرَّهَا وَ مُستَودَعَهَا»، به منزله عطف تفسير باشد براى جملۀ «عَلَى اللّهِ رِزقُهَا». در نتيجه، برگشت معنا به اين مى شود كه: كُلّ جنبده هایى كه در زمين هستند، رزقشان بر عهدۀ خداى تعالى است - و هرگز بدون رزق نمى مانند.


كلمه «'''دابة '''» بطورى كه در كتب لغت آمده به معناى هر موجودى است كه حركتى هر چند اندك داشته باشد، و بيشتر در نوع خاصى از جنبندگان استعمال مى شود، اما قرينه مقام آيه اقتضاء دارد كه عموم منظور باشد، براى اينكه زمينه كلام بيان وسعت علم خداى تعالى است به همين جهت است كه به دنبال جمله «'''الا حين يستغشون ثيابهم يعلم ما يسرون و ما يعلنون انه عليم بذات الصدور'''» آمده است.
پس خداى تعالى، دانا و باخبر از احوال آن ها است. هر جا كه باشند، اگر در قرارگاهى معين باشند، قرارگاهى كه هرگز از آن خارج نمی شوند، مانند دريا براى ماهى، و نظير صدف كه در گوشه اى از ته دريا زندگى مى كند، خداى تعالى، رزقش را در همان دريا مى دهد.  


و اين معنا، يعنى يادآورى رزق تمامى جنبنده ها و اينكه خداى تعالى ضامن آن ميباشد، براى اين است كه سعه علم خدا و آگاهياش به همه حالات جنبندگان را اثبات كند و مقتضى آن است كه جمله «'''و يعلم مستقرها و مستودعها'''» به منزله عطف تفسير باشد براى جمله «'''على اللّه رزقها'''»، در نتيجه برگشت معنا به اين مى شود كه: كل جنبده هائى كه در زمين هستند رزقشان بر عهده خداى تعالى است - و هرگز بدون رزق نمى مانند -
و اگر قرارگاه معينى نداشته باشند و هر جا كه هستند، به عنوان موقت اند، مانند مرغان هوا و مسافران دور شده از وطن، و يا آن جا كه هستند تا زمانى معين می باشند و پس از مدتى بيرون مى آيند، مانند جنين در رحم مادر، خداى تعالى، رزقشان را در همان جا می دهد.


پس خداى تعالى دانا و با خبر از احوال آنها است هر جا كه باشند، اگر در قرارگاهى معين باشند، قرارگاهى كه هرگز از آن خارج نميشوند مانند دريا براى ماهى ، و نظير صدف كه در گوشهاى از ته دريا زندگى مى كند، خداى تعالى رزقش را در همان دريا مى دهد، و اگر قرارگاه معينى نداشته باشند و هر جا كه هستند به عنوان موقتند مانند مرغان هوا و مسافران دور شده از وطن ، و يا آنجا كه هستند تا زمانى معين ميباشند و پس از مدتى بيرون مى آيند، مانند جنين در رحم مادر، خداى تعالى رزقشان را در همان جا ميدهد.
و كوتاه سخن اين كه:


و كوتاه سخن اينكه ، خداى تعالى آگاه به حال هر جنبده اى است كه در پهناى زمين زندگى مى كند (در آن واحد ناظر احوال و برآرنده حاجت ميلياردها جنبنده است كه در هوا و روى زمين و زير زمين و در شكم مادران هستند) و چگونه چنين نباشد با اينكه رزق آنها به عهده آن جناب است ، و معلوم است كه رزق وقتى به روزى خوار مى رسد كه روزى دهنده آگاه به حاجت او و با خبر از وضع او و مطلع از محل زندگى او باشد، چه محل زندگى موقت و چه محل زندگى دائمى اش .
خداى تعالى، آگاه به حال هر جنبده اى است كه در پهناى زمين زندگى مى كند. (در آنِ واحد، ناظر احوال و برآرنده حاجت ميلياردها جنبنده است، كه در هوا و روى زمين و زير زمين و در شكم مادران هستند)، و چگونه چنين نباشد، با اين كه رزق آن ها، به عهدۀ آن جناب است. و معلوم است كه رزق، وقتى به روزى خوار مى رسد كه روزى دهنده، آگاه به حاجت او و با خبر از وضع او و مطلع از محل زندگى او باشد. چه محل زندگى موقت و چه محل زندگى دائمى اش.
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۰ صفحه ۲۲۱ </center>
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۰ صفحه ۲۲۱ </center>
از همينجا روشن مى شود كه منظور از دو كلمه «'''مستقر و مستودع '''» هم آن محلى است كه جنبده فعلا در آن هست ، و مادامى كه در زمين است و زندگى دنيوى و زمينى را ميگذراند در آنجا قرار دارد، و هم آن محل موقتى است كه چند صباحى در آن قرار ميگيرد، و سپس از آنجا مفارقت كرده به محلى ديگر منتقل مى شود.
از همين جا روشن مى شود كه منظور از دو كلمۀ «مُستَقَر» و «مُستَودَع»، هم آن محلى است كه جنبده، فعلا در آن هست، و مادامى كه در زمين است و زندگى دنيوى و زمينى را می گذراند، در آن جا قرار دارد. و هم آن محل موقتى است كه چند صباحى در آن قرار می گيرد، و سپس از آن جا مفارقت كرده، به محلى ديگر منتقل مى شود.


اين معنائى است كه به نظر ما رسيد، ولى بعضى از مفسرين گفته اند: منظور از «'''مستقر و مستودع '''» اماكن جنبندگان در حيات و بعد از ممات است ، و يا مراد از اين دو كلمه صلب جنس نر و رحم جنس ماده است ، و يا مقصود از كلمه «'''مستقر'''» مسكن هائى است كه بعد از تولد در زمين دارند، و از كلمه «'''مستودع '''» مواد زمينى است كه بالقوه بعدها جنبده ميشود. ليكن اين معانى از سياق آيه بعيد است ، مگر آنكه جمله «'''مستقرها و مستودعها'''» را جملهاى جداى از سياق دانسته ، بگوييم در مقام تفسير ماقبل خود نيست .
اين معنایى است كه به نظر ما رسيد، ولى بعضى از مفسران گفته اند:  


و ما در تفسير آيه شريفه «'''و هو الذى انشاءكم من نفس واحدة فمستقر و مستودع '''» مطالبى آورديم كه مناسب با اين مقام است ، هر كه بخواهد ميتواند به آنجا مراجعه نمايد.
منظور از «مُستَقَر» و «مُستَودَع»، اماكن جنبندگان در حيات و بعد از ممات است. و يا مراد از اين دو كلمه، صلب جنس نر و رحم جنس ماده است. و يا مقصود از كلمۀ «مستقر»، مسكن هایى است كه بعد از تولد در زمين دارند، و از كلمۀ «مُستَودَع»، مواد زمينى است كه بالقوه بعدها جنبده می شود. ليكن اين معانى از سياق آيه بعيد است، مگر آن كه جملۀ «مُستَقَرَّهَا وَ مُستَودَعَهَا» را، جمله اى جداى از سياق دانسته، بگوييم در مقام تفسير ماقبل خود نيست.
 
و ما در تفسير آيه شريفه: «وَ هُوَ الَّذِى أنشَأكُم مِن نَفسٍ وَاحِدَةٍ فَمُستَقَرٌّ وَ مُستَودَع» مطالبى آورديم، كه مناسب با اين مقام است. هر كه بخواهد، می تواند به آن جا مراجعه نمايد.
<span id='link146'><span>
<span id='link146'><span>
==روزى دادن از افعال مختص خدا و حقى است كه برخورد واجب كرده است ==
==روزى دادن از افعال مختص خدا و حقى است كه برخورد واجب كرده است ==
و اما اينكه فرمود: «'''على اللّه رزقها'''» كلامى است كه دلالت مى كند بر اينكه دادن رزق بر خداى تعالى واجب است ، و در قرآن كريم مكرر آمده كه روزى دادن ، يكى از افعال مختص به خداى تعالى است، و اينكه روزى ، حقى است براى خلق بر عهده خداى تعالى ، به اين آيات دقت فرماييد: «'''امن هذا الذى يرزقكم ان امسك رزقه '''»، كه به خوبى دلالت دارد بر اينكه غير از خداى تعالى روزى دهنده اى نيست ، «'''ان اللّه هو الرزاق ذو القوة المتين '''»، «'''و فى السماء رزقكم و ما توعدون فورب السماء و الارض انه لحق مثل ما انكم تنطقون '''».
و اما اينكه فرمود: «'''على اللّه رزقها'''» كلامى است كه دلالت مى كند بر اينكه دادن رزق بر خداى تعالى واجب است ، و در قرآن كريم مكرر آمده كه روزى دادن ، يكى از افعال مختص به خداى تعالى است، و اينكه روزى ، حقى است براى خلق بر عهده خداى تعالى ، به اين آيات دقت فرماييد: «'''امن هذا الذى يرزقكم ان امسك رزقه '''»، كه به خوبى دلالت دارد بر اينكه غير از خداى تعالى روزى دهنده اى نيست ، «'''ان اللّه هو الرزاق ذو القوة المتين '''»، «'''و فى السماء رزقكم و ما توعدون فورب السماء و الارض انه لحق مثل ما انكم تنطقون '''».
۱۶٬۹۱۶

ویرایش