گمنام

تفسیر:المیزان جلد۱۰ بخش۱۸: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
خط ۵۷: خط ۵۷:


==آيات ۵ - ۱۶ سوره هود ==
==آيات ۵ - ۱۶ سوره هود ==
أَلا إِنهُمْ يَثْنُونَ صدُورَهُمْ لِيَستَخْفُوا مِنْهُ أَلا حِينَ يَستَغْشونَ ثِيَابَهُمْ يَعْلَمُ مَا يُسِرُّونَ وَ مَا يُعْلِنُونَ إِنَّهُ عَلِيمُ بِذَاتِ الصدُورِ(۵)
أَلا إِنّهُمْ يَثْنُونَ صُدُورَهُمْ لِيَستَخْفُوا مِنْهُ أَلا حِينَ يَستَغْشُونَ ثِيَابَهُمْ يَعْلَمُ مَا يُسِرُّونَ وَ مَا يُعْلِنُونَ إِنَّهُ عَلِيمُ بِذَاتِ الصُّدُورِ(۵)


وَ مَا مِن دَابَّةٍ فى الاَرْضِ إِلا عَلى اللَّهِ رِزْقُهَا وَ يَعْلَمُ مُستَقَرَّهَا وَ مُستَوْدَعَهَا كلُّ فى كتَابٍ مُّبِينٍ(۶)
وَ مَا مِن دَابَّةٍ فى الاَرْضِ إِلّا عَلى اللَّهِ رِزْقُهَا وَ يَعْلَمُ مُستَقَرَّهَا وَ مُستَوْدَعَهَا كُلُّ فى كتَابٍ مُّبِينٍ(۶)


وَ هُوَ الَّذِى خَلَقَ السمَاوَاتِ وَ الاَرْض فى سِتَّةِ أَيَّامٍ وَ كانَ عَرْشهُ عَلى الْمَاءِ لِيَبْلُوَكمْ أَيُّكُمْ أَحْسنُ عَمَلاً وَ لَئن قُلْت إِنَّكُم مَّبْعُوثُونَ مِن بَعْدِ الْمَوْتِ لَيَقُولَنَّ الَّذِينَ كفَرُوا إِنْ هَذَا إِلا سِحْرٌ مُّبِينٌ(۷)
وَ هُوَ الَّذِى خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَ الاَرْض فى سِتَّةِ أَيَّامٍ وَ كانَ عَرْشهُ عَلى الْمَاءِ لِيَبْلُوَكُمْ أَيُّكُمْ أَحْسنُ عَمَلاً وَ لَئن قُلْت إِنَّكُم مَّبْعُوثُونَ مِن بَعْدِ الْمَوْتِ لَيَقُولَنَّ الَّذِينَ كفَرُوا إِنْ هَذَا إِلّا سِحْرٌ مُّبِينٌ(۷)


وَ لَئنْ أَخَّرْنَا عَنهُمُ الْعَذَاب إِلى أُمَّةٍ مَّعْدُودَةٍ لَّيَقُولُنَّ مَا يحْبِسهُ أَلا يَوْمَ يَأْتِيهِمْ لَيْس مَصرُوفاً عَنهُمْ وَ حَاقَ بهِم مَّا كانُوا بِهِ يَستهْزِءُونَ(۸)
وَ لَئنْ أَخَّرْنَا عَنهُمُ الْعَذَاب إِلى أُمَّةٍ مَّعْدُودَةٍ لَّيَقُولُنَّ مَا يَحْبِسهُ أَلا يَوْمَ يَأْتِيهِمْ لَيْس مَصرُوفاً عَنهُمْ وَ حَاقَ بهِم مَّا كانُوا بِهِ يَستهْزِءُونَ(۸)


وَ لَئنْ أَذَقْنَا الانسانَ مِنَّا رَحْمَةً ثُمَّ نَزَعْنَاهَا مِنْهُ إِنَّهُ لَيَئُوسٌ كفُورٌ(۹)
وَ لَئنْ أَذَقْنَا الانسانَ مِنَّا رَحْمَةً ثُمَّ نَزَعْنَاهَا مِنْهُ إِنَّهُ لَيَئُوسٌ كفُورٌ(۹)
خط ۶۹: خط ۶۹:
وَ لَئنْ أَذَقْنَاهُ نَعْمَاءَ بَعْدَ ضرَّاءَ مَستْهُ لَيَقُولَنَّ ذَهَب السيِّئَات عَنى إِنَّهُ لَفَرِحٌ فَخُورٌ(۱۰)
وَ لَئنْ أَذَقْنَاهُ نَعْمَاءَ بَعْدَ ضرَّاءَ مَستْهُ لَيَقُولَنَّ ذَهَب السيِّئَات عَنى إِنَّهُ لَفَرِحٌ فَخُورٌ(۱۰)


إِلا الَّذِينَ صبرُوا وَ عَمِلُوا الصالِحَاتِ أُولَئك لَهُم مَّغْفِرَةٌ وَ أَجْرٌ كبِيرٌ(۱۱)
إِلّا الَّذِينَ صَبرُوا وَ عَمِلُوا الصالِحَاتِ أُولَئك لَهُم مَّغْفِرَةٌ وَ أَجْرٌ كبِيرٌ(۱۱)


فَلَعَلَّك تَارِك بَعْض مَا يُوحَى إِلَيْك وَ ضائقُ بِهِ صدْرُك أَن يَقُولُوا لَوْ لا أُنزِلَ عَلَيْهِ كَنزٌ أَوْ جَاءَ مَعَهُ مَلَكٌ إِنَّمَا أَنت نَذِيرٌ وَ اللَّهُ عَلى كلِّ شئٍ وَكيلٌ(۱۲)
فَلَعَلَّك تَارِكٌ بَعْض مَا يُوحَى إِلَيْك وَ ضَائقُ بِهِ صَدْرُك أَن يَقُولُوا لَوْلا أُنزِلَ عَلَيْهِ كَنزٌ أَوْ جَاءَ مَعَهُ مَلَكٌ إِنَّمَا أَنت نَذِيرٌ وَ اللَّهُ عَلى كُلِّ شئٍ وَكيلٌ(۱۲)


أَمْ يَقُولُونَ افْترَاهُ قُلْ فَأْتُوا بِعَشرِ سوَرٍ مِّثْلِهِ مُفْترَيَاتٍ وَ ادْعُوا مَنِ استَطعْتُم مِّن دُونِ اللَّهِ إِن كُنتُمْ صادِقِينَ(۱۳)
أَمْ يَقُولُونَ افْترَاهُ قُلْ فَأْتُوا بِعَشرِ سُوَرٍ مِّثْلِهِ مُفْترَيَاتٍ وَ ادْعُوا مَنِ استَطعْتُم مِّن دُونِ اللَّهِ إِن كُنتُمْ صادِقِينَ(۱۳)


فَإِلَّمْ يَستَجِيبُوا لَكُمْ فَاعْلَمُوا أَنَّمَا أُنزِلَ بِعِلْمِ اللَّهِ وَ أَن لا إِلَهَ إِلا هُوَ فَهَلْ أَنتُم مُّسلِمُونَ(۱۴)
فَإِلَّمْ يَستَجِيبُوا لَكُمْ فَاعْلَمُوا أَنَّمَا أُنزِلَ بِعِلْمِ اللَّهِ وَ أَن لا إِلَهَ إِلّا هُوَ فَهَلْ أَنتُم مُّسلِمُونَ(۱۴)


مَن كانَ يُرِيدُ الْحَيَوةَ الدُّنْيَا وَ زِينَتهَا نُوَف إِلَيهِمْ أَعْمَالَهُمْ فِيهَا وَ هُمْ فِيهَا لا يُبْخَسونَ(۱۵)
مَن كانَ يُرِيدُ الْحَيَوةَ الدُّنْيَا وَ زِينَتهَا نُوَفّ إِلَيهِمْ أَعْمَالَهُمْ فِيهَا وَ هُمْ فِيهَا لا يُبْخَسُونَ(۱۵)


أُولَئك الَّذِينَ لَيْس لهَُمْ فى الاَخِرَةِ إِلا النَّارُ وَ حَبِط مَا صنَعُوا فِيهَا وَ بَاطِلٌ مَّا كانُوا يَعْمَلُونَ(۱۶)
أُولَئك الَّذِينَ لَيْس لهَُمْ فى الاَخِرَةِ إِلّا النَّارُ وَ حَبِط مَا صنَعُوا فِيهَا وَ بَاطِلٌ مَّا كانُوا يَعْمَلُونَ(۱۶)
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۰ صفحه ۲۱۷ </center>
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۰ صفحه ۲۱۷ </center>
<center> «'''ترجمه آیات'''» </center>
<center> «'''ترجمه آیات'''» </center>


آگاه باشيد كه مشركين سينه هاى خود را عقب ميكشند تا خود را از خدا (و شنيدن كلام او) پنهان كنند. آگاه باشيد كه در همان لحظه كه جامه خود را به سر ميكشند خدا از آنچه كه پنهان مى كنند و از آنچه كه اظهار ميدارند اطلاع دارد، چونكه او داناى به اسرار دلها است (۵)
آگاه باشيد كه مشركان سينه هاى خود را عقب می كشند تا خود را از خدا (و شنيدن كلام او) پنهان كنند. آگاه باشيد كه در همان لحظه كه جامه خود را به سر می كشند، خدا از آنچه كه پنهان مى كنند و از آنچه كه اظهار می دارند، اطلاع دارد، چون كه او داناى به اسرار دل ها است. (۵)


هيچ جنبده اى در زمين نيست مگر آنكه خدا رزق او را به عهده گرفته ، او قرارگاه و محل نقل و انتقالش را ميداند رزق همه در كتابى روشن (كه همان علم خداست ) معين شده است (۶)
هيچ جنبده اى در زمين نيست، مگر آن كه خدا رزق او را به عهده گرفته، او قرارگاه و محل نقل و انتقالش را می داند، رزق همه در كتابى روشن (كه همان علم خداست)، معين شده است. (۶)


او كسى است كه آسمانها و زمين را در شش روز خلق كرد و عرش (قدرت ) او بر آب قرار داشت ، و غرضش از اين خلقت آن بود كه شما را بيازمايد كداميك بهتر عمل مى كنيد (با اين حال ) اگر تو اى پيامبر به ايشان بگويى كه بعد از مرگ دوباره زنده ميشويد آنهايى كه كافر شدند، بطور حتم خواهند گفت : اين قرآن سحرى است آشكار (۷)
او، كسى است كه آسمان ها و زمين را در شش روز خلق كرد و عرش (قدرت) او بر آب قرار داشت، و غرضش از اين خلقت، آن بود كه شما را بيازمايد كداميك بهتر عمل مى كنيد، (با اين حال) اگر تو اى پيامبر، به ايشان بگويى كه بعد از مرگ دوباره زنده می شويد، آن هايى كه كافر شدند، به طور حتم خواهند گفت: اين قرآن، سحرى است آشكار. (۷)


و ما اگر عذاب آنها را تا مدتى اندك و معين تاءخير بيندازيم حتما به عنوان مسخره مى گويند: موجب بازداشتن عذاب از آمدن چيست ؟ آگاه باشيد كه روزى كه قرار است بيايد خواهد آمد و از ايشان بر نخواهد گشت ، و فرا ميگيرد ايشان را همان عذابى كه به آن استهزاء مى كردند (۸)
و ما اگر عذاب آن ها را تا مدتى اندك و معين تأخير بيندازيم، حتما به عنوان مسخره مى گويند: موجب بازداشتن عذاب از آمدن چيست؟ آگاه باشيد كه روزى كه قرار است بيايد، خواهد آمد و از ايشان بر نخواهد گشت، و فرا می گيرد ايشان را، همان عذابى كه به آن استهزاء مى كردند. (۸)


(بطور كلى وضع انسان چنين است كه ) اگر رحمتى را كه به وى بچشانديم از او بگيريم به نوميدى شديدى گرفتار مى شود، و به خاطر ناسپاسى كه دارد و نعمت را از ما نميداند اميد برگشتن آن را از دست مى دهد (۹)
(به طور كلّى، وضع انسان چنين است كه) اگر رحمتى را كه به وى بچشانديم، از او بگيريم، به نوميدى شديدى گرفتار مى شود، و به خاطر ناسپاسى كه دارد و نعمت را از ما نمی داند، اميد برگشتن آن را از دست مى دهد. (۹)


و اگر بعد از بيمارى كه به وى رسيده ، شفا و عافيتى به او بچشانيم ميگويد دردهاى بدى از من دور شد، و آن چنان شادى مى كند و فخر ميفروشد كه گويى بهبودى را از ما ندانسته ، و احتمال برگشتن بيمارى را نميدهد (۱۰)
و اگر بعد از بيمارى كه به وى رسيده، شفا و عافيتى به او بچشانيم، می گويد دردهاى بدى از من دور شد، و آن چنان شادى مى كند و فخر می فروشد كه گويى، بهبودى را از ما ندانسته، و احتمال برگشتن بيمارى را نمی دهد. (۱۰)


مگر آنها (كه در سايه ايمان راستين ) صبر و استقامت ورزيدند و عمل صالح انجام دادند كه براى آنها آمرزش و اجر بزرگى است (۱۱)
مگر آن ها (كه در سايه ايمان راستين) صبر و استقامت ورزيدند و عمل صالح انجام دادند، كه براى آن ها، آمرزش و اجر بزرگى است. (۱۱)


شايد (علت ايمان نياوردن كفار اين باشد كه ) تو پاره اى از آيات را كه به سويت وحى شده به ايشان نرساندهاى ، ترسيدهاى كه بگويند: چرا گنجى بر او نازل نشده ؟ و يا چرا فرشتهاى از طرف خدا با او نيامده ؟ تو فقط بيم دهنده هستى و خداوند نگاهبان و ناظر بر همه چيز است (۱۲)
شايد (علت ايمان نياوردن كفار اين باشد كه) تو پاره اى از آيات را كه به سويت وحى شده ،به ايشان نرسانده اى، ترسيده اى كه بگويند: چرا گنجى بر او نازل نشده؟ و يا چرا فرشته اى از طرف خدا با او نيامده؟ تو فقط بيم دهنده هستى و خداوند، نگاهبان و ناظر بر همه چيز است. (۱۲)


بلكه آنها مى گويند: قرآن را به دروغ به خدا بسته اى . اگر چنين مى گويند، بگو: شما اگر راست ميگوئيد به كمك هر كسى كه ميتوانيد ده سوره مثل قرآن را بسازيد، و به خدا افتراء و نسبت دهيد (۱۳)
بلكه آن ها مى گويند: قرآن را به دروغ به خدا بسته اى. اگر چنين مى گويند، بگو: شما اگر راست می گویيد، به كمك هر كسى كه می توانيد، ده سوره مثل قرآن را بسازيد، و به خدا افتراء و نسبت دهيد. (۱۳)


و اگر آنها دعوت شما را اجابت نميكنند، پس بدانيد كه قرآن به علم خدا نازل شده و در معبودى جز او نيست ، آيا بعد از اين همه سخنان منطقى ، اسلام مى آوريد يا نه ؟ (۱۴)
و اگر آن ها دعوت شما را اجابت نمی كنند، پس بدانيد كه قرآن به علم خدا نازل شده و در معبودى جز او نيست، آيا بعد از اين همه سخنان منطقى، اسلام مى آوريد، يا نه؟ (۱۴)
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۰ صفحه ۲۱۸ </center>
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۰ صفحه ۲۱۸ </center>
كسى كه از تلاش خود تنها زندگى دنيا و زينت آن را بخواهد، ما نتيجه تلاش ايشان را بطور كامل ميدهيم ، و در آن هيچ نقصانى نمييابند (۱۵)
كسى كه از تلاش خود، تنها زندگى دنيا و زينت آن را بخواهد، ما نتيجه تلاش ايشان را به طور كامل می دهيم، و در آن هيچ نقصانى نمی يابند. (۱۵)


اما اينها همانهايند كه در آخرت به جز آتش بهره اى ندارند، و آنچه در دنيا تلاش كرده اند بى نتيجه مى شود، چون هر چه كرده اند باطل بوده است (۱۶)
اما اين ها، همان هايند كه در آخرت، به جز آتش بهره اى ندارند، و آنچه در دنيا تلاش كرده اند، بى نتيجه مى شود، چون هر چه كرده اند، باطل بوده است. (۱۶)


<center> «'''بیان آیات'''» </center>
<center> «'''بیان آیات'''» </center>
   
   
اين آيات پاره اى از رفتار و گفتار مشركين در رد بر نبوت خاتم الانبياء (صلى اللّه عليه و آله و سلم ) و نيز رفتار و گفتارى كه در رد كتاب نازل بر آن حضرت داشتهاند را حكايت نموده و از آنها با ذكر دليل و حجت پاسخ مى دهد.  
اين آيات، پاره اى از رفتار و گفتار مشركان در ردّ بر نبوت خاتم الانبياء «صلى اللّه عليه و آله و سلم»، و نيز رفتار و گفتارى كه در ردّ كتاب نازل بر آن حضرت داشته اند را، حكايت نموده و از آن ها با ذكر دليل و حجت، پاسخ مى دهد.  


از جمله رفتار ناپسندشان اين بوده كه به خداى تعالى بى حرمتى مى كردند، و از جمله گفتارهاى باطلشان اين بوده كه مى گفتند: چرا آن عذابى كه ما را بدان تهديد ميكنى نازل نمى شود؟ و چرا با اين پيامبر گنجى نازل نشد؟ و يا چرا همراه او فرشتهاى نيامد؟ و يا گفتند: اين قرآن راوى به دروغ به خدا نسبت مى دهد. البته در اين آيات پاره اى معارف ديگر نيز خاطر نشان شده است.
از جمله رفتار ناپسندشان اين بوده كه: به خداى تعالى، بى حرمتى مى كردند، و از جمله گفتارهاى باطلشان اين بوده كه مى گفتند: چرا آن عذابى كه ما را بدان تهديد می كنى، نازل نمى شود؟ و چرا با اين پيامبر گنجى نازل نشد؟ و يا چرا همراه او فرشته اى نيامد؟ و يا گفتند: اين قرآن را، وى به دروغ به خدا نسبت مى دهد. البته در اين آيات، پاره اى معارف ديگر نيز خاطرنشان شده است.


«'''أَلا إِنهُمْ يَثْنُونَ صدُورَهُمْ لِيَستَخْفُوا مِنْهُ...'''»:
«'''أَلا إِنَّهُمْ يَثْنُونَ صُدُورَهُمْ لِيَستَخْفُوا مِنْهُ...'''»:


كلمه «'''يثنون '''» از باب «'''ثنى الشى ء، يثناه ، ثنيا'''» است ، بر وزن «'''فتح ، يفتح ، فتحا'''»، و مصدر آن ، يعنى «'''ثنى '''» به معناى عطف و پيچاندن است ، و نيز به معناى رد بعضى بر بعض ديگر است . صاحب مجمع البيان ميگويد: اصل «'''ثنى '''» به معناى عطف است ، وقتى بخواهى بگوئى فلانى را از فلان يا فلان عمل منصرف كردم ميگوئى : «'''ثنيته عن كذا'''»، و از همين باب است كلمه «'''اثنان : دو'''»، چون دومى از هر چيز عطف به اولى آن مى شود، و به سوى آن برگردانده مى شود: «'''ثناء'''» هم كه به معناى مدح است از اين باب است ، زيرا در مدح و ستودن ، فضايل شخص ممدوح را يكى يكى ذكر مى كنند، دومى را به اولى و سومى را به دومى عطف مينمايند.  
كلمۀ «يَثنُون»، از باب «ثنى الشَّئ، يثناه، ثنيا» است، بر وزن «فَتَحَ، يَفتَحُ، فَتحاً»، و مصدر آن، يعنى «ثنى»، به معناى عطف و پيچاندن است، و نيز به معناى ردّ بعضى بر بعض ديگر است.  


و كلمه «'''استثناء'''» نيز از همين باب است ، چون در استثناء نظر خود را به جمله قبل بر ميگردانى و افرادى را از آن استثناء ميكنى . وى در معناى جمله «'''ليستخفوا منه '''» گفته است : كلمه «'''استخفاء'''» به معناى طلب خفاء چيزى است ، و همچنين است كلمه «'''تخفى '''»، و همچنين دو كلمه «'''استغشى '''» و «'''تغشى '''» يك معنا دارند.
صاحب مجمع البيان می گويد: اصل «ثنى»، به معناى عطف است. وقتى بخواهى بگویى فلانى را از فلان، يا فلان عمل منصرف كردم، می گویى: «ثَنَّيتُهُ عَن كَذَا»، و از همين باب است كلمه «اثنان: دو». چون دومى از هر چيز عطف به اولى آن مى شود، و به سوى آن برگردانده مى شود.
 
«ثناء» هم كه به معناى مدح است، از اين باب است. زيرا در مدح و ستودن، فضايل شخص ممدوح را، يكى يكى ذكر مى كنند. دومى را به اولى و سومى را به دومى عطف می نمايند.
 
و كلمۀ «استثناء» نيز، از همين باب است. چون در استثناء، نظر خود را به جمله قبل بر می گردانى و افرادى را از آن استثناء می كنى. وى در معناى جملۀ «لِيَستَخفُوا مِنهُ» گفته است: كلمۀ «استِخفَاء» به معناى طلب خفاء چيزى است، و همچنين است كلمۀ «تخفى»، و همچنين دو كلمۀ «استغشى» و «تغشى»، يك معنا دارند.
<span id='link144'><span>
<span id='link144'><span>


۱۶٬۹۲۲

ویرایش