۱۶٬۲۸۸
ویرایش
خط ۱۵۵: | خط ۱۵۵: | ||
==معناى «زفيز» و «شهيق» و بيان حال اهل جهنم == | ==معناى «زفيز» و «شهيق» و بيان حال اهل جهنم == | ||
«'''فَأَمَّا الَّذِينَ | «'''فَأَمَّا الَّذِينَ شَقُوا فَفِى النَّارِ لهَُمْ فِيهَا زَفِيرٌ وَ شهِيقٌ'''»: | ||
در مجمع البيان گفته | در مجمع البيان گفته: «زفير»، به معنى ابتداى عرعر خران و «شهيق»، به معناى آخر آن است. و در كشاف گفته: «زفير»، به معناى كشيدن نفس و «شهيق»، به معناى برگرداندن آن است. و راغب در مفردات گفته: «زفير»، به معناى نفس كشيدن پى در پى است، به نحوى كه قفسه سينه بالا بيايد، و «شهيق» هم، به معناى طول زفير است، و هم به معناى برگرداندن نفس است، | ||
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۱ صفحه ۲۷ </center> | <center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۱ صفحه ۲۷ </center> | ||
همچنان كه «زفير»، به معناى فرو بردن نفس نيز هست، و در قرآن، در آيه: «لَهُم فِيهَا زَفِيرٌ وَ شَهِيقٌ»، و در آيه «سَمِعُوا لَهَا تَغَيُّظاً وَ زَفِيراً»، و آيه «سَمِعُوا لَهَا شَهِيقاً» آمد ، و اصل آن از «جبل شاهق» است، كه به معناى كوه طولانى و بلند است. | |||
و اين چند معنا | و اين چند معنا به طورى كه ملاحظه مى فرماييد، قريب به هم هستند و تو گويى در كلام، استعاره اى به كار رفته، و منظور اين است كه اهل جهنم، نَفَس هاى خود را به سينه ها فرو برده، با بلند كردن صدا به گريه و ناله، آن را بر مى گردانند، همان طور كه خران، صدا بلند مى كنند، و ناله شان از شدت حرارت آتش و عظمت مصيبت و گرفتارى است. | ||
و گويا ظاهر از سياق | و گويا ظاهر از سياق «فَمِنهُم شَقِىٌّ وَ سَعِيدٌ»، اين باشد كه بعدش بفرمايد: | ||
«فَأمَّا الَّذِى شَقِىٌ فَفِى النَّارِ لَهُ فِيهَا زَفِيرٌ وَ شَهِيقٌ: كسى كه شقى شد، در آتش است و براى او در آن، زفير و شهيق است»، وليكن اين طور نفرموده است، و بر خلاف اقتضاى سياق، جملۀ مذكور را با سياق جمع آورده و اين به خاطر رعايت سياق قبل است، كه قيامت را وصف مى كند، و وصف آن، اقتضاى كثرت و جماعت را دارد و لذا فرموده است: «ذَلِكَ يَومٌ مَجمُوعٌ لَهُ النَّاسُ وَ ذَلِكَ يَومٌ مَشهُودٌ». | |||
خواهيد گفت: اگر چنين نكته اى در كار باشد، خوب بود بفرمايد: «فَمِنهُم أشقِيَاءٌ وَ سُعَدَاءٌ». | |||
اين آيه مدت مكث و اقامت دوزخيان را در دوزخ بيان مى كند، | در جواب گوييم: اين نيز به خاطر رعايت سياق قبلش بوده كه فرموده است: «لَا تَكَلَّمُ نَفسٌ»، و نفس را مفرد نكره آورده است تا عموميت و استغراق را برساند، و بعد از آن كه با جملۀ: «لَا تَكَلَّمُ نَفسٌ إلّا بِإذنِهِ فَمِنهُم شَقِىٌّ وَ سَعِيدٌ» غرض حاصل شد، به سياق سابق كه سياق جمع و كثرت بوده برگشته و فرموده: «فَأمَّا الَّذِينَ شَقُوا» تا آخر سه آيه. | ||
«'''خَالِدِينَ فِيهَا مَا دَامَتِ السَّمَاوَات وَ الاَرْضُ إِلّا مَا شاءَ رَبُّك إِنَّ رَبَّك فَعَّالٌ لِّمَا يُرِيدُ'''»: | |||
اين آيه، مدت مكث و اقامت دوزخيان را در دوزخ بيان مى كند، همچنان كه آيه بعدى كه مى فرمايد: «وَ أمَّا الَّذِينَ سُعِدُوا...»، مدت اقامت اهل بهشت را در بهشت معلوم مى سازد، و مى فرمايد كه مكث دوزخيان در دوزخ و بهشتيان در بهشت، دائمى و ابدى است. | |||
==معناى «خلود» و مشتقات آن== | ==معناى «خلود» و مشتقات آن== |
ویرایش