۱۶٬۲۹۹
ویرایش
خط ۱۵۴: | خط ۱۵۴: | ||
==مقصود از اتمام نعمت بر آل يعقوب «ع» == | ==مقصود از اتمام نعمت بر آل يعقوب «ع» == | ||
سوم | سوم اين كه: | ||
منظور از «اتمام نعمت»، تعقيب ولايت است، به اين كه ساير نواقص حيات سعيد را نيز برداشته، دنيا را ضميمه آخرت كند. و منافات ندارد كه «اتمام نعمت» را به همه آنان نسبت دهد، ولى اجتباء و تعليم احاديث را به يوسف و يعقوب اختصاص دهد. زيرا «نعمت» كه گفتيم عبارت از ولايت است، خود مراتب و درجات مختلفى دارد، و وقتى اين نعمت به همه نسبت داده مى شود، هر يك به قدر نصيب خود، از آن بهره مند مى شوند. | |||
علاوه بر اين كه جايز است امرى را به جمعى نسبت دهيم كه بعضى از آن جمع، منتسب به آن نسبت باشند، همچنان كه در آيه «وَ لَقَد آتَينَا بَنِى إسرَائِيلَ الكِتَابَ وَ الحُكمَ وَ النُّبُوَّةَ وَ رَزَقنَاهُم مِنَ الطَّيِّبَات»، دادن كتاب و حكم و نبوت را به همه بنى اسرائيل نسبت داده، و حال آن كه مختص به بعضى از بنى اسرائيل بوده، نه همه آنان، به خلاف روزى دادن از طيبات كه به همه آنان بوده. | |||
چهارم اين كه: | |||
بحث روايتى (چند روايت درباره رؤياى يوسف «ع») | يوسف باعث شد كه خداوند نعمت خود را بر همه آل يعقوب تمام كند، و به همين جهت يعقوب «عليه السلام» هم، او را در گفتار خود، اصل حساب كرد و ديگران را بر او عطف نمود، تا او را از ميان آل خود مشخص كرده باشد. | ||
و نيز به همين جهت بود كه عنايت و رحمت را به پروردگار يوسف نسبت داد و مكرر فرمود: «رَبُّكَ»، و نفرمود: «يَجتَبِيكَ اللّهُ»، و يا «إنَّ اللّهَ عَلِيمٌ حَكِيمٌ». | |||
همه اين ها شاهدند بر اين كه او در تمام نعمت بر آل يعقوب اصل بوده، و اما دو پدرش، يعنى ابراهيم و اسحاق، با تعبير به تشبيه: «كَمَا أتَمَّهَا عَلَى أبَوَيكَ مِن قَبلُ إبرَاهِيمَ وَ إسحَاق» از اصالت يوسف استثناء شدند، و همين تعبير فهماند كه آن دو نيز اصالت داشتند - دقت فرمایيد. | |||
==بحث روايتى (چند روايت درباره رؤياى يوسف «ع»)== | |||
قمى در تفسير خود گفته : و در روايت ابى الجارود از ابى جعفر (عليه السلام ) آمده كه فرمود: تاءويل اين رويا اين است كه به زودى پادشاه مصر مى شود و پدر و مادر و برادرانش بر او وارد مى شوند. شمس ، مادر يوسف «'''راحيل '''» است ، و قمر، يعقوب ، و يازده ستاره ، يازده برادران اويند، وقتى وارد بر او شدند و او را ديدند خدا را از روى شكر سجده كردند، و اين سجده براى خدا بود. | قمى در تفسير خود گفته : و در روايت ابى الجارود از ابى جعفر (عليه السلام ) آمده كه فرمود: تاءويل اين رويا اين است كه به زودى پادشاه مصر مى شود و پدر و مادر و برادرانش بر او وارد مى شوند. شمس ، مادر يوسف «'''راحيل '''» است ، و قمر، يعقوب ، و يازده ستاره ، يازده برادران اويند، وقتى وارد بر او شدند و او را ديدند خدا را از روى شكر سجده كردند، و اين سجده براى خدا بود. | ||
خط ۱۷۷: | خط ۱۸۳: | ||
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۱ صفحه ۱۱۶ </center> | <center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۱ صفحه ۱۱۶ </center> | ||
<span id='link79'><span> | <span id='link79'><span> | ||
==آيات ۲۱ - ۷، سوره يوسف == | ==آيات ۲۱ - ۷، سوره يوسف == | ||
لَّقَدْ كانَ فى يُوسف وَ إِخْوَتِهِ ءَايَاتٌ لِّلسائلِينَ(۷) | لَّقَدْ كانَ فى يُوسف وَ إِخْوَتِهِ ءَايَاتٌ لِّلسائلِينَ(۷) |
ویرایش