۱۶٬۲۸۸
ویرایش
خط ۱۲۰: | خط ۱۲۰: | ||
==سه نكته درباره شخصيت يعقوب «ع»، سجده براى يوسف «ع» == | ==سه نكته درباره شخصيت يعقوب «ع»، سجده براى يوسف «ع» == | ||
دقت در آنچه | دقت در آنچه گذشت، چند نكته را دست مى دهد: | ||
يكى اين كه: يعقوب هم مانند يوسف، از مُخلَصين بوده، و خدا وى را نيز تأويل احاديث آموخته، به دليل اين كه در اين آيه يعقوب خبر مى دهد به يوسف كه سرانجام كار تو چيست، و خوابت چه تأويلى دارد، و قطعا آنچه گفته، از باب گمان و تخمين نبوده، بلكه به تعليم خدايى بوده است. | |||
دليل ديگر اين | علاوه، در آن جا كه به حكايت قرآن، فرزندان خود را نصيحت كرده، چنين فرموده: «يَا بُنَىَّ لَا تَدخُلُوا مِن بَابٍ وَاحِدٍ وَ ادخُلُوا مِن أبوَابٍ مُتِفَرِّقَة...»، و دنبالش خداى تعالى در حقش فرموده: «وَ إنَّهُ لَذُو عِلمٍ لِمَا عَلَّمنَاهُ وَلَكِنَّ أكثَرَ النَّاسِ لَا يَعلَمُونَ: و او به خاطر اين كه ما تعليمش كرده بوديم، صاحب علمى بود، وليكن بيشتر مردم نمى دانند». | ||
دليل ديگر اين مدعا، اين است كه: يوسف - به حكايت قرآن - بعد از آن كه به رفقاى زندانی اش فرمود: | |||
«لَا يَأتِيكُمَا طَعَامٌ تُرزَقَانِهِ إلَّا نَبّأتُكُمَا بِتَأوِيلِهِ قَبلَ أن يَأتِيَكُمَا ذَلِكُمَا مِمَّا عَلَّمَنِى رَبِّى»، اين تعليم الهى را چنين تعليل كرده: «إنِّى تَرَكتُ مِلَّةَ قَومٍ لَا يُؤمِنُونَ بِاللّهِ وَ هُم بِالآخِرَةِ هُم كَافِرُونَ وَ اتَّبَعتُ مِلَّةَ آبَائِى إبرَاهِيمَ وَ إسحَاقَ وَ يَعقُوبَ مَا كَانَ لَنَا أن نَشرِكَ بِاللّهِ مِن شَئٍ...». | |||
و در آن چنين فهمانيد كه اگر من تأويل هر چيز را مى دانم، براى اين است كه «مُخلَص» - به فتح لام - براى خدايم، و اگر براى خدا مُخلَصم، اين صفت را بدان سبب دارم كه پيرو پدرانى، چون ابراهيم و اسحاق و يعقوبم، كه پيغمبرانى نقى الوجود و سليم القلب بودند. وجودشان پاك و دل هايشان به تمام معنا سالم از شرك بود. | |||
و چون همين علّت كه باعث شد وى داراى علم به تأويل احاديث باشد، در پدرانش نيز بوده، اشتراك در علّت ما را ناگزير مى سازد كه بگوييم: پدران بزرگوارش، ابراهيم و اسحاق و يعقوب نيز مُخلَص بودند، و علم به تأويل احاديث را داشتند. | |||
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۱ صفحه ۱۱۳ </center> | <center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۱ صفحه ۱۱۳ </center> | ||
آيه شريفه | آيه شريفه «وَ اذكُر عِبَادَنَا إبرَاهِيمَ وَ إسحَاقَ وَ يَعقُوبَ أُولِى الأيدِى وَ الأبصَار * إنَّا أخلَصنَاهُم بِخَالِصَةٍ ذِكرَى الدَّار» نيز، مؤيّد اين مدعى است. چون اين معنا را دست مى دهد كه مسأله علم به تأويل احاديث از نتايج و فروع اخلاص براى خداى سبحان است. | ||
<span id='link76'><span> | <span id='link76'><span> | ||
==يعقوب «ع» و فرزندانش، در حقيقت به خدا سجده كرده اند == | ==يعقوب «ع» و فرزندانش، در حقيقت به خدا سجده كرده اند == | ||
دوم اينكه ، آنچه كه يعقوب (عليه السلام ) خبر داد درست مطابق با روياى يوسف بود، براى اين كه سجده كردن ايشان براى يوسف با اينكه يكى از آنان خود يعقوب (عليه السلام ) است كه از مخلصين است و جز براى خداى واحد سجده نمى كند خود كاشف از اين است كه ايشان در برابر يوسف ، خدا را سجده كرده اند نه اينكه يوسف را سجده كرده باشند، و در حقيقت يوسف را نظير كعبه قبله خود قرار داده اند. | دوم اينكه ، آنچه كه يعقوب (عليه السلام ) خبر داد درست مطابق با روياى يوسف بود، براى اين كه سجده كردن ايشان براى يوسف با اينكه يكى از آنان خود يعقوب (عليه السلام ) است كه از مخلصين است و جز براى خداى واحد سجده نمى كند خود كاشف از اين است كه ايشان در برابر يوسف ، خدا را سجده كرده اند نه اينكه يوسف را سجده كرده باشند، و در حقيقت يوسف را نظير كعبه قبله خود قرار داده اند. |
ویرایش