گمنام

تفسیر:المیزان جلد۱۱ بخش۳۶: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
خط ۶۵: خط ۶۵:
بعضى ديگر گفته اند: متصل است به جملۀ «إنَّمَا أنتَ مُنذِرٌ»، و معنايش اين است كه: رسول خدا «صلى اللّه عليه و آله و سلم»، به وسيله ملائكه محفوظ است. وليكن حق اين است كه متصل است به جملۀ «كُلُّ شَئٍ عِندَهُ بِمِقدَار»، كه به نوعى آن را بيان مى كند، و در سابق گذشت.
بعضى ديگر گفته اند: متصل است به جملۀ «إنَّمَا أنتَ مُنذِرٌ»، و معنايش اين است كه: رسول خدا «صلى اللّه عليه و آله و سلم»، به وسيله ملائكه محفوظ است. وليكن حق اين است كه متصل است به جملۀ «كُلُّ شَئٍ عِندَهُ بِمِقدَار»، كه به نوعى آن را بيان مى كند، و در سابق گذشت.


و نيز از جمله موارد اختلاف مفسرانف اختلافى است كه در ربط و اتصال جملۀ «إنَّ اللّهَ لَا يُغَيِّرُ مَا بِقَومٍ...»، كرده اند.  
و نيز از جمله موارد اختلاف مفسران، اختلافى است كه در ربط و اتصال جملۀ «إنَّ اللّهَ لَا يُغَيِّرُ مَا بِقَومٍ...»، كرده اند.  


يكى گفته: متصل است به آيه «وَ يَستَعجِلُونَكَ بِالعَذَابِ...»، و معناى مجموع آن دو اين است كه:  
يكى گفته: متصل است به آيه «وَ يَستَعجِلُونَكَ بِالعَذَابِ...»، و معناى مجموع آن دو اين است كه:  
خط ۷۳: خط ۷۳:
بعضى ديگر گفته اند: آيه مذكور، متصل است به جملۀ «سَارِبٌ بِالنَّهَار»، و معناى مجموع آن دو، اين است كه: وقتى ملوك و امراء مرتكب گناه شدند، در حقيقت از رسم عبوديت بيرون گشته، و استحقاق حفاظت خود را باطل ساخته و مستوجب عذاب مى شوند. و اين وجه با وجه قبلى، از سياق كلام دورند، و حق مطلب اين است كه آيه مذكور، تعليل جملۀ «يَحفَظُونَهُ...»، و بيان علت اين است كه چرا خداوند او را حفظ مى كند، و توضيحش در سابق گذشت.
بعضى ديگر گفته اند: آيه مذكور، متصل است به جملۀ «سَارِبٌ بِالنَّهَار»، و معناى مجموع آن دو، اين است كه: وقتى ملوك و امراء مرتكب گناه شدند، در حقيقت از رسم عبوديت بيرون گشته، و استحقاق حفاظت خود را باطل ساخته و مستوجب عذاب مى شوند. و اين وجه با وجه قبلى، از سياق كلام دورند، و حق مطلب اين است كه آيه مذكور، تعليل جملۀ «يَحفَظُونَهُ...»، و بيان علت اين است كه چرا خداوند او را حفظ مى كند، و توضيحش در سابق گذشت.


«'''هُوَ الَّذِى يُرِيكمُ الْبرْقَ خَوْفاً وَ طمَعاً وَ يُنشِىُ السحَاب الثِّقَالَ'''»:
«'''هُوَ الَّذِى يُرِيكُمُ الْبرْقَ خَوْفاً وَ طمَعاً وَ يُنشِئُ السَّحَابَ الثِّقَالَ'''»:


كلمه «سحاب» - به فتحه سين - چون جمع بود، صفت آن را نيز جمع آورده. فرمود: «ثقال» و «يريكم»، از «ارائه» است، كه يا به معناى اظهار و نشان دادن چيزی است كه قابل رؤيت باشد تا بيننده آن را ببيند، و يا به معناى انسان را داراى صفت رويه و ديدنى قرار دادن است، و تقابلى كه ميان «يريكم» و «ينشئ» هست، معناى اول را تاييد مى كند.
كلمۀ «سَحاب» - به فتحه سين - چون جمع بود، صفت آن را نيز جمع آورده. فرمود: «ثِقَال» و «يُرِيكُم»، از «إرائه» است، كه يا به معناى اظهار و نشان دادن چيزی است كه قابل رؤيت باشد تا بيننده آن را ببيند، و يا به معناى انسان را داراى صفت رويه و ديدنى قرار دادن است، و تقابلى كه ميان «يُرِيكُم» و «يُنشِئُ» هست، معناى اول را تأييد مى كند.
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۱ صفحه ۴۳۳ </center>
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۱ صفحه ۴۳۳ </center>
و دو كلمه «خوفا و طمعا»، دو تا مفعول له براى «يريكم» هستند. يعنى برق را به شما نشان داد، تا هم بترسيد و هم طمع كنيد، و ممكن است كه مصدر به معناى فاعل، و حال از ضمير «كم» بوده باشند، و چنين معنا دهند كه: خدا آن كسى است كه برق را به شما نشان داد، در حالى كه شما صاحبان خوف و رجا بوديد.
و دو كلمۀ «خَوفاً و طَمَعاً»، دو تا مفعولٌ له براى «يُرِيكُم» هستند. يعنى برق را به شما نشان داد، تا هم بترسيد و هم طمع كنيد. و ممكن است كه مصدر به معناى فاعل، و حال از ضمير «كُم» بوده باشند، و چنين معنا دهند كه: خدا آن كسى است كه برق را به شما نشان داد، در حالى كه شما صاحبان خوف و رجا بوديد.


و معناى آيه، اين است كه: خدا آن كسى است كه برق را در برابر چشمان شما ظاهر كرد، تا دو صفت خوف و رجا را در شما هويدا سازد، كما اين كه مسافر شما از آن مى ترسد، و حاضرتان به آن اميدوار مى شود، دريانوردان از آن مى ترسند، و اهل خشكى آروزيش را مى كنند، مردم همه از صاعقه اش مى ترسند، و اميدوار بارانش مى شوند.
و معناى آيه، اين است كه: خدا آن كسى است كه برق را در برابر چشمان شما ظاهر كرد، تا دو صفت خوف و رجا را در شما هويدا سازد، كما اين كه مسافر شما از آن مى ترسد، و حاضرتان به آن اميدوار مى شود، دريانوردان از آن مى ترسند، و اهل خشكى آروزيش را مى كنند، مردم همه از صاعقه اش مى ترسند، و اميدوار بارانش مى شوند.
خط ۸۳: خط ۸۳:
و آن كسى است كه با انشاء خود، ابرهايى خلق مى كند كه بار سنگين آب را به دوش مى كشند.
و آن كسى است كه با انشاء خود، ابرهايى خلق مى كند كه بار سنگين آب را به دوش مى كشند.


و در اين كه در خصوص آيت برق، كلمه «ارائه» را و در خصوص آيت سحاب كلمه «انشاء» را به كار برد، لطافتى است كه از نظر خواننده پوشيده نيست.
و در اين كه در خصوص آيت برق، كلمۀ «إرائه» را و در خصوص آيت «سَحاب»، كلمۀ «إنشاء» را به كار برد، لطافتى است كه از نظر خواننده پوشيده نيست.


«'''وَ يُرْسِلُ الصوَاعِقَ فَيُصِيب بِهَا مَن يَشاءُ...'''»:
«'''وَ يُرْسِلُ الصَّوَاعِقَ فَيُصِيب بِهَا مَن يَشاءُ...'''»:


كلمه «صواعق»، جمع صاعقه است، كه عبارت است از پاره آتش هايى كه از رعد و برق توليد شده و از آسمان فرو مى آيند.
كلمۀ «صَوَاعِق»، جمع صاعقه است، كه عبارت است از پاره آتش هايى كه از رعد و برق توليد شده و از آسمان فرو مى آيند.


و كلمه «جدل»، به معناى نزاع قولى است، كه يك طرف بخواهد حرف خود را بر ديگرى بقبولاند، و اين واژه از ماده «جدلت الحبل - طناب را محكم تابيدم» گرفته شده. و كلمه «محال» - به كسر ميم - مصدر باب مفاعله از «ماحل - يماحل» است، كه به معناى اين است كه يكى عليه ديگرى، مكر و صحنه سازى كند تا معلوم شود كدام نيرومندترند. و به همين منظور، براى اظهار معايب و بدی هاى آن ديگرى، جدل مى نمايد.
و كلمۀ «جَدَل»، به معناى نزاع قولى است، كه يك طرف بخواهد حرف خود را بر ديگرى بقبولاند، و اين واژه از ماده «جَدَلتُ الحَبلَ: طناب را محكم تابيدم» گرفته شده. و كلمۀ «مِحَال» - به كسر ميم - مصدر باب مفاعله از «مَاحَلَ - يُمَاحِلُ» است، كه به معناى اين است كه يكى عليه ديگرى، مكر و صحنه سازى كند تا معلوم شود كدام نيرومندترند. و به همين منظور، براى اظهار معايب و بدی هاى آن ديگرى، جدل مى نمايد.


بنابراين، جمله «و هم يجادلون فى اللّه و هو شديد المحال»، معنايش (و خدا داناتر است)، اين است كه بت پرستان، (كه وجه كلام در اين آيات و در اين حجت ها متوجه ايشان است)، درباره ربوبيّت خداى تعالى مجادله مى كنند، و حجت هايى نظير تمسك به روش پدران براى اثبات ربوبيّت ارباب هاى خود درست مى نمايند، ولى از اين معنا غافل اند كه خداى سبحان، شديد المماحله است.
بنابراين، جملۀ «وَ هُم يُجَادِلُونَ فِى اللّهِ وَ هُوَ شَدِيدُ المِحَال»، معنايش (و خدا داناتر است)، اين است كه:
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۱ صفحه ۴۳۴ </center>
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۱ صفحه ۴۳۴ </center>
چون او به معايب و بدی هاى ايشان آگاه، و بر اظهار آن معايب و رسوا ساختن آنان قادر است.
 
بت پرستان، (كه وجه كلام در اين آيات و در اين حجت ها متوجه ايشان است)، درباره ربوبيّت خداى تعالى مجادله مى كنند، و حجت هايى نظير تمسك به روش پدران براى اثبات ربوبيّت ارباب هاى خود درست مى نمايند، ولى از اين معنا غافل اند كه خداى سبحان، شديد المماحله است. چون او به معايب و بدی هاى ايشان آگاه، و بر اظهار آن معايب و رسوا ساختن آنان قادر است.


<span id='link304'><span>
<span id='link304'><span>
۱۷٬۰۴۴

ویرایش