گمنام

تفسیر:المیزان جلد۱۲ بخش۱۹: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
خط ۷۲: خط ۷۲:
<span id='link166'><span>
<span id='link166'><span>


==اثبات ولايت براى ابليس، با سلطنت مطلقه خدا منافات ندارد ==
بعضى ديگر از مفسران، استثناء را از اين جهت منقطع گرفته اند كه براى ابليس، سلطنتى حتى بر غاوين لازم نيايد، چون چنين پنداشته اند كه اثبات سلطنت براى ابليس، با سلطنت مطلقه خدا و يا با عدالت او منافات دارد.  
بعضى ديگر از مفسرين استثناء را از اين جهت منقطع گرفته اند كه براى ابليس سلطنتى حتى بر غاوين لازم نيايد چون چنين پنداشته اند كه اثبات سلطنت براى ابليس با سلطنت مطلقه خدا و يا با عدالت او منافات دارد. و معناى آيه به طورى كه اين دو محذور لازم نيايد اين است كه «تو بر بندگان من سلطنت ندارى ليكن هر كه از غاوين، كه تو را پيروى كند او خودش زمام امور خود را به دست تو داده، و براى تو سلطنت عليه خود قرار داده است. نه اين كه اين سلطنت از خود تو باشد، و تو بتوانى خدا را در امور خلقش عاجز كنى، از خدا هم نيست ، تا با عدالت او منافات داشته باشد».


ولى غفلت كرده اند از اينكه اثبات سلطنت براى ابليس در صورتى كه آن سلطنت از ناحيه خداى تعالى باشد، اشكالى وارد نمى آيد و با سلطنت مطلقه الهى منافات ندارد و همچنين منافى با عدالت خدائى نيست. زيرا مكرر گفتيم كه اين تسليط، تسليط به عنوان مجازات است، نه ابتدايى. و اين هم كه گفت: سلطنت ابليس را گمراهان به او داده اند باز با تسليط خدايى منافات ندارد و همه اين ها در سابق گذشت لذا تكرار نمى كنيم.
و معناى آيه، به طورى كه اين دو محذور لازم نيايد، اين است كه: «تو بر بندگان من سلطنت ندارى، ليكن هر كه از غاوين، كه تو را پيروى كند، او خودش زمام امور خود را به دست تو داده، و براى تو سلطنت عليه خود قرار داده است. نه اين كه اين سلطنت از خود تو باشد، و تو بتوانى خدا را در امور خلقش عاجز كنى، از خدا هم نيست، تا با عدالت او منافات داشته باشد».


آنچه در اينجا در اشكال بر توجيه بالا اضافه مى كنيم اين است كه قرآن كريم در آيه «كتب عليه انه من تولاه فانه يضله و آيه انا جعلنا الشياطين اولياء للذين لا يؤمنون» بطور صريح به هر دو ناحيه گفتار ما دلالت دارند، اولى سلطنت را براى شيطان اثبات مى كند و دومى آن سلطنت را به قضاى خدا و جعل او مى داند.
ولى غفلت كرده اند از اين كه اثبات سلطنت براى ابليس، در صورتى كه آن سلطنت از ناحيه خداى تعالى باشد، اشكالى وارد نمى آيد و با سلطنت مطلقه الهى منافات ندارد و همچنين منافى با عدالت خدایى نيست. زيرا مكرر گفتيم كه اين تسليط، تسليط به عنوان مجازات است، نه ابتدايى. و اين هم كه گفت: سلطنت ابليس را گمراهان به او داده اند، باز با تسليط خدايى منافات ندارد و همه اين ها در سابق گذشت، لذا تكرار نمى كنيم.
 
آنچه در اين جا در اشكال بر توجيه بالا اضافه مى كنيم، اين است كه قرآن كريم، در آيه: «كُتِبَ عَلَيهِ أنَّهُ مَن تَوَلَّاهُ فَإنَّهُ يُضِلُّهُ»، و آيه: «إنَّا جَعَلنَا الشَّيَاطِينَ أولِيَاءَ لِلَّذِينَ لَا يُؤمِنُونَ»، به طور صريح به هر دو ناحيه گفتار ما دلالت دارند. اولى سلطنت را براى شيطان اثبات مى كند، و دومى آن سلطنت را به قضاى خدا و جعل او مى داند.


«'''وَ إِنَّ جَهَنَّمَ لَمَوْعِدُهُمْ أَجْمَعِينَ'''»:
«'''وَ إِنَّ جَهَنَّمَ لَمَوْعِدُهُمْ أَجْمَعِينَ'''»:


ظاهرا كلمه «موعد» در اين جا اسم مكان و به معناى محل وعده باشد و مراد از اين كه جهنم موعد آن ها است اين است كه جهنم آن محلى است كه وعده خدا به ايشان عملى مى شود و در آن جا عذابشان مى كند.
ظاهرا كلمۀ «موعد» در اين جا، اسم مكان و به معناى محل وعده باشد و مراد از اين كه: «جهنم، موعد آن ها است»، اين است كه جهنم، آن محلى است كه وعده خدا به ايشان عملى مى شود و در آن جا، عذابشان مى كند.
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۲ صفحه ۲۵۰ </center>
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۲ صفحه ۲۵۰ </center>
و اين كلام خدا تاكيد ثبوت قدرت او و بازگشت همه امور به او است. كانه مى فرمايد: «آنچه در باره سلطنت تو بر گمراهان گفتم سلطنتى از ناحيه خود تو نيست، و چنان نيست كه تو ما را عاجز كنى، بلكه ما تو را بر آنان سلطنت داديم و به خاطر پيرويشان از تو، ايشان را به اغواى تو مجازات نموده، و به زودى در آخرت هم به عذاب جهنم كيفرشان مى كنيم.
و اين كلام خدا، تأكيد ثبوت قدرت او و بازگشت همه امور به او است. كأنّه مى فرمايد: «آنچه در باره سلطنت تو بر گمراهان گفتم، سلطنتى از ناحيه خود تو نيست، و چنان نيست كه تو ما را عاجز كنى، بلكه ما تو را بر آنان سلطنت داديم و به خاطر پيروی شان از تو، ايشان را به اغواى تو مجازات نموده، و به زودى در آخرت هم، به عذاب جهنم كيفرشان مى كنيم».


در اين جمله كه مخصوص بيان حال پيروان ابليس است، تنها كيفر ايشان را ذكر كرد و ديگر اسمى از ابليس و كيفر او نبرد، به خلاف آيه «لاملان جهنم منك و ممن تبعك منهم اجمعين» و آيه «فان جهنم جزاؤكم جزاء موفورا»، چون مقام در اين دو آيه غير مقام آيه مورد بحث است.
در اين جمله كه مخصوص بيان حال پيروان ابليس است، تنها كيفر ايشان را ذكر كرد و ديگر اسمى از ابليس و كيفر او نبرد. به خلاف آيه: «لَأملَأنَّ جَهَنَّمَ مِنكَ وَ مِمَّن تَبِعَكَ مِنهُم أجمَعِين»، و آيه: «فَإنَّ جَهَنَّمَ جَزَاؤُكُم جَزاءً مَوفُوراً» چون مقام در اين دو آيه، غير مقام آيه مورد بحث است.


==معناى اين كه جهنم هفت در دارد: «لها سبعة ابواب...»==
==معناى اين كه جهنم هفت در دارد: «لها سبعة ابواب...»==
۱۶٬۲۹۹

ویرایش