۱۶٬۳۳۸
ویرایش
خط ۱۲۹: | خط ۱۲۹: | ||
==وجوهى كه در معناى آيه: «مَا لَا يَملِكُ لَهُم رِزقاً فِى السَّماوات وَ الأرض شَيئاً» گفته شده== | ==وجوهى كه در معناى آيه: «مَا لَا يَملِكُ لَهُم رِزقاً فِى السَّماوات وَ الأرض شَيئاً» گفته شده== | ||
مفسران گفته اند: كلمّ «رِزقاً»، مصدر و كلمه «شَيئاً»، مفعول آن است، و معنا چنين است: «كسى را مى پرستند كه نمى توانند چيزى را به ايشان روزى كند». | |||
بعضى ديگر گفته اند: «رزق»، به معناى «مرزوق»، و «شَيئاً»، بدل از آن است. و بعضى ديگر گفته اند: «شَيئاً»، مفعول مطلق بوده، و تقدير چنين است: «لَا يَملِكُ شَيئاً مِنَ المُلك: مالك چيزى از مُلك نيست». و از همه اين وجوه صحيح تر و بهتر، وجه وسطى است. | |||
و | ممكن است گفته شود: جملۀ «فِى السَّمَاوَاتِ وَ الأرض»، بدل از كلمۀ «رِزقاً» است، كه از اقسام بَدَل، بَدَل كل از بعض خواهد بود، و ترقى مطلب را افاده خواهد كرد. و معنا چنين مى شود: «چيزهايى را مى پرستند كه نه تنها مالك رزقشان نيستند، بلكه در تمامى آسمان ها و زمين، مالك هيچ چيز نيستند». | ||
در اين | و اين كه فرمود: «وَ لَا يَستَطِيعُون»، معنايش اين است كه: نمى توانند مالك رزقى و چيزى باشند. ممكن هم هست منسى المتعلق و جارى مجراى لازم باشد. يعنى اصلا استطاعتى ندارند. | ||
در اين آيه، در باره اصنام دو اعتبار جمع شده، از جهت اين كه معمولا از سنگ يا چوب يا طلا و يا نقره ساخته مى شد، غيرعاقل حساب شده، و موصول غيرعاقل، يعنى «ما: چيزى كه» در باره اش به كار رفته و فرموده: «مَا لَا يَملِكُ: چيزى كه مالك نيست...». | |||
<center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۲ صفحه ۴۳۲ </center> | <center> ترجمه تفسير الميزان جلد ۱۲ صفحه ۴۳۲ </center> | ||
و از جهت | و از جهت اين كه آن ها را آلهه مى خواندند و مى پرستيدند و پرستش جز براى عاقل تصور ندارد، لذا در زمره عقلا به حساب آورده، تعبير مخصوص عقلا را در باره اش به كار برده، فرمود: «لَا يَستَطِيعُون: و نمى توانند». | ||
در اين آيه، بار ديگر راهى براى بيان غرض اصلى از شمردن نعمت ها باز نموده و به بيان آن مى پردازد، و در خلال چهار آيه، نتيجه اصلى را كه همان اثبات توحيد و نبوت و معاد است، تشريح مى كند. | |||
در | در آيه اول، از آن مثالى كه براى خداى سبحان زدند، نهى مى كند، و در آيه دوم، براى بيان يكتايى خدا در ربوبيت مَثَلى مى آورد، و در آيه سوم، در بيان نبوت و تشريع مَثَلى مى زند، و در آيه چهارم، به مسأله معاد مى پردازد. | ||
<span id='link295'><span> | <span id='link295'><span> | ||
ویرایش