گمنام

تفسیر:المیزان جلد۱۲ بخش۳۳: تفاوت میان نسخه‌ها

از الکتاب
هیچ تغییری در اندازه به وجود نیامده‌ است. ،  ‏۲۷ خرداد ۱۴۰۳
خط ۱۶: خط ۱۶:
و اين كه فرمود: «ثُمَّ كُلِى مِن كُلِّ الثَّمَرَات»، امر به اين كه از همه ميوه ها بخورد، با اين كه زنبور عسل از ميوه ها نمى خورد و غالبا روى گُل ها مى نشيند، بدان جهت است كه غذاى زنبور عسل، از همان مواد اوليه ميوه ها است، كه در شكوفه ها جاى دارد، و هنوز بزرگ نشده و پخته نگشته است.  
و اين كه فرمود: «ثُمَّ كُلِى مِن كُلِّ الثَّمَرَات»، امر به اين كه از همه ميوه ها بخورد، با اين كه زنبور عسل از ميوه ها نمى خورد و غالبا روى گُل ها مى نشيند، بدان جهت است كه غذاى زنبور عسل، از همان مواد اوليه ميوه ها است، كه در شكوفه ها جاى دارد، و هنوز بزرگ نشده و پخته نگشته است.  


خداى تعالى، جملۀ: «فَاسلُكِى سُبُلَ رَبِّكَ ذُلَلاً» را، با «فاء» تفريع، متفرع بر امر به خوردن نموده، و اين تفريع مؤيد اين است كه مراد از خوردن، برداشتن و به منزل بردن است، تا عسلى را كه از «ثمرات» گرفته، به خانه ها برده ذخيره نمايند، و اضافه «سُبُل» به كلمۀ «رَبّ»، در جملۀ «رَبِّكَ»، براى اين است كه دلالت كند بر اين كه تمامى كارها و رفت و آمدهاى زنبور عسل با الهام انجام مى گيرد.
خداى تعالى، جملۀ: «فَاسلُكِى سُبُلَ رَبِّكَ ذُلُلاً» را، با «فاء» تفريع، متفرع بر امر به خوردن نموده، و اين تفريع مؤيد اين است كه مراد از خوردن، برداشتن و به منزل بردن است، تا عسلى را كه از «ثمرات» گرفته، به خانه ها برده ذخيره نمايند، و اضافه «سُبُل» به كلمۀ «رَبّ»، در جملۀ «رَبِّكَ»، براى اين است كه دلالت كند بر اين كه تمامى كارها و رفت و آمدهاى زنبور عسل با الهام انجام مى گيرد.


و جملۀ «يَخرُجُ مِن بُطُونِهَا شَرَابٌ مُختَلِفٌ ألوَانُهُ...»، جمله اى است مستأنفه كه بعد از جمله امر مزبور، نتيجه عمل و مجاهدت وى را در امتثال امر خداى سبحان و رام بودن در امتثالش را بيان مى كند، و آن نتيجه، عبارت است از اين كه: از شكم او بيرون مى آيد شرابى به نام «عسل»، كه داراى رنگ هاى مختلف است. بعضى سفيد و بعضى زرد و بعضى قرمز سير، و بعضى مايل به سياهى، «فِيهِ شِفَاءٌ لِلنَّاس»، كه براى بيشتر امراض شفا است.
و جملۀ «يَخرُجُ مِن بُطُونِهَا شَرَابٌ مُختَلِفٌ ألوَانُهُ...»، جمله اى است مستأنفه كه بعد از جمله امر مزبور، نتيجه عمل و مجاهدت وى را در امتثال امر خداى سبحان و رام بودن در امتثالش را بيان مى كند، و آن نتيجه، عبارت است از اين كه: از شكم او بيرون مى آيد شرابى به نام «عسل»، كه داراى رنگ هاى مختلف است. بعضى سفيد و بعضى زرد و بعضى قرمز سير، و بعضى مايل به سياهى، «فِيهِ شِفَاءٌ لِلنَّاس»، كه براى بيشتر امراض شفا است.
۱۶٬۲۶۹

ویرایش